کتابخانهمدافعانحریمولایت
ادامهدار است 👆
سلام و رحمت الهی
محضر یکایک شما اهالی خونگرم کتابخانه مدافعان
➖➖➖🍃🌼
ادامهی کتاب صوتی #گلستان_سعدی رو باهم میشنویم.
Part18_گلستان سعدی.mp3
10.15M
📗کتاب صوتی
#گلستانسعدی
با روایت دکتر اسماعیل آذر
قسمت 8⃣1⃣
🎧📙
@ketabkhanehmodafean
Part19_گلستان سعدی.mp3
11.3M
📗کتاب صوتی
#گلستانسعدی
با روایت دکتر اسماعیل آذر
قسمت 9⃣1⃣
🎧📙
@ketabkhanehmodafean
Part20_گلستان سعدی.mp3
13.38M
📗کتاب صوتی
#گلستانسعدی
با روایت دکتر اسماعیل آذر
قسمت 0⃣2⃣
🎧📙
@ketabkhanehmodafean
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#کلیپ_معرفی_کتاب
#عشق_و_دیگر_هیچ
#نرجس_شکوریان_فرد
#عبدالمهدی
میدیدند زیاد کار میکند اما ...
نه غر میزند نه منت میگذارد👌
🔶️ مینشست بین بچهها و از کارهای شاه میگفت.
دقیق و مستند و با مدرک از خیانت ها میگفت.
مطالعه میکرد 📖 و حرف میزد.
واقعا کتابها را میخواند.
بچهها را هم کتابخوان کردهبود.👏
جوانی را قسمت کرده بود،
✅هم دانشگاه میرفت،
✅هم کار میکرد.
حالا بیایید حساب کنیم چند درصد از نوجوانیش،
🔸️یعنی غرورش،
🔸️تنبلیاش،
🔸️خودبینیاش،
🔸️راحتطلبیاش
باقی است و بقیهاش یک پارچه عقل است؟!
در بعضی از روزهای زندگی شما،
رحمت الهی بر شما میوزد🌬؛
پس خودتان را در معرض این نسیم قرار دهید!😌
نسیم رحمت من عبدالمهدی بود.
☘شما هم نسیم الهی خود را دریابید!☘
╔ ✾" ✾ "✾ ════╗
🎬 @ketabkhanehmodafean
╚════ ✾" ✾" ✾
#ازدواج ❤️
آنچه دارد هر جوان اینک به آن بس احتیاج
ازدواج است ازدواج است ازدواج است ازدواج
گرچه باشد مشکلات کار و مسکن بس زیاد
گرچه داده این گرانیها خوشیها را به باد
دختران چون گل شیعه بلی با شور و حال
با مراسم های بیمعنی کنید جنگ و جدال
گر که آمد یک پسر با یک دل مومن و ناب
تا نماید خواستگاری از شما بهر ثواب
با توکل بر خدا و البته تحقیق خوب
جان "عاصی" یک بله گویید او را در جواب
گل پسرهای عزیزم سخت گیری تا کجا؟
دختر مومن زیاد است در همه اطراف ما
از چه رو خواهی جهازی بس گران و بی بدلیل
آخرش با این تفکر میشوی یک زن ذلیل
ای پدرهای عزیز و مادران با مرام
گر شود بسته حلال، شیطان بیاید با حرام
سادگی در ازدواج تاکید دین است و رسول(ص)
یک نظر کن بر علی(ع) و حضرت بیبی بتول(س)
ازدواج است که نگه می دارد از فعل حرام
آنچه خیرت بود گفت "عاصی" دگر ختم کلام
"عاصی"
🌸⃟💕჻࿐✰💌
💐🍃🌿🌸🍃🌼
🍃🌺🍂
🌿🍂
🌸
📙 #داستـــــان
#خالڪوبی_تا_شهـادت
#قسمت_هفتــم
✍روضه حضرت زینب مجید را زیر و رو میڪندمجید قهوهخانه داشت. برای قهوهخانهاش هم همیشه نان بربری میگرفت تا «مجید بربری» لقب بامزهای باشد ڪه هنوز شنیدنش لبخند را یاد بقیه بیندازد. بارها هم ڪنار نانوایی می ایستاد و برای ڪسانی ڪه می دانست وضعیت مناسبی ندارند. نان می خرید و دستشان می رساند. قهوهخانهای ڪه به گفته پدر مجید تعداد زیادی از دوستان و همرزمان مجید آنجا رفتوآمد داشتند ڪه حالا خیلیهایشان هم شهید شدند: «یڪی از دوستان مجید ڪه بعدها همرزمش شد در این قهوهخانه رفتوآمد داشت. یڪشب مجید را هیئت خودشان میبرد ڪه اتفاقاً خودش در آنجا مداح بود. بعد آنجا در مورد مدافعان حرم و ناامنیهای سوریه و حرم حضرت زینب میخوانند و مجید آنقدر سینه میزند و گریه میڪند ڪه حالش بد میشود. وقتی بالای سرش میروند. میگوید: «مگر من مردهام ڪه حرم حضرت زینب درخطر باشد. من هر طور شده میروم.» از همان شب تصمیم میگیرد ڪه برود.
👈شهید مجید قربانخانی 💐
⏪ #ادامہ_دارد...
📚
@ketabkhanehmodafean
🌸
🌿🍂
🍃🌺🍂
💐🍃🌿🌸🍃🌼