🌹عیدانه کتاب جمکران🌹
❤️ارسال رایگان کتابها برای شما❤️
تنها تا ١۶ فروردین فرصت باقیست.
ماجرای ضمانت یک درخت در بهشت
📙کتاب: #نخلستانی_از_فانوس
📙نویسنده: #سید_حسین_امیرجهانی
لینک خرید : http://yon.ir/63C8H
🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹
«عبداالرحیم پیرسته انوشه»، در کتاب «رد پای اشراف» به سراغ تاریخ رفته و سیری در زندگی اشراف و زرسالاران جوامع داشته است. کسانی که با قدرت و نفوذشان، با انبیای الهی و صالحان مخالفت کردند و سعی و تلاششان را بر این گذاشتند که ندای توحید از ناحیه انبیا و ائمه معصوم به گوش مردم، خصوصا مستضعفان جامعه نرسد.
📕کتاب: #رد_پای_اشراف
📕نویسنده: #عبدالرحیم_پیرسته_انوشه
خرید: yon.ir/Lhh0C
🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹
کتاب: #حسن_یوسف
کتابی با موضوع نکات تربیتی و اخلاقی سوره مبارکه یوسف
خرید: yon.ir/YBrgN
🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹
+ 30% تخفیف
کتاب: #شصت_پرسش_اعتقادی
جوابهایی کودکانه به سوالهای اعتقادی
خرید: yon.ir/mSVM5
🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹
کتاب #نسل_مهدوی اثری با محوریت تربیت دینی کودک است و به شکلگیری هویت دینی فرزندان کمک میکند.
نوشته: #سمیه_باغبادی
خرید: yon.ir/RdN7A
🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹
آموزشقرآن در قالب یک داستان جذاب
این کتاب روایتی است فانتزی از یک ماجراجویی دینی. محمدجواد که در پی یافتن نشانی از فضاییها وارد زیرزمین خانهشان میشود، در کنج زیرزمین و در میان کارتنهای کتاب، با پرندهای آشنا میشود که او را بهسوی ماجراهای پیچیده و زیادی میبرد.
📕کتاب: #محمد_جواد_و_شمشیر_ایلیا
📕نویسنده: #فاطمه_مسعودی
🛍لینک خرید کتاب: yon.ir/IkYkp
🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹
«رضا وحید» در داستان بلند «جایزه تابستانی» با قلمی شیرین ماجرای شرطی را تعریف میکند که خیلی از پسربچهها از سر گذراندهاند یا حداقل برایش تلاش کردهاند. اینکه اگر معدلت خوب بشود برایت فلان چیز را میخریم! رضا وحید این داستان شیرین را برای نوجوانان نوشته و با خواندن آن حسابی سر کیف خواهید آمد.
📕کتاب: #جایزه_تابستانی
📕نویسنده: #رضا_وحید
📖لینک خرید: yon.ir/QbkSm
🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹
+ 30% #تخفیف
کتاب پیش رو، با زبانی طنز به بررسی چند معضل روزمره اقتصادی بومی پرداخته است که حل نشدنشان در اینده عواقب به مراتب بدتری خواهند داشت. مسائلی مانند بانکداری در ایران، دلالبازی در صنعت مسکن، رباخواری و نزولخواری، تنبلی و تنپروری اقتصادی، اطاله دادرسی، زمینخواری و...
کتاب: #ضامن_های_معتبر
نویسنده: #سید_سعید_هاشمی
خرید: yon.ir/aRelb
🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹
همیشه موضوع رهبری و سرپرست داشتن و گوش به حرف آن سرپرست دادن یکی از دغدغههای آموزشی است. بچهها باید حرف بزرگتر مورد اعتماد خودشان را گوش بدهند و او را آزار و اذیت نکنند. حالا فرض کنید بچههای یک مدرسه از دست دادن موقت معلمشان را به دلیل آزار و اذیتهای خودشان بدانند و برای پیدا کردنش به یک سفر بروند.
کتاب: #کی_خانم_نارنجیو_ناراحت_کرده؟
نویسنده: #علی_آرمین
لینک خرید: yon.ir/ysJ34
🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹
کتابی که هر دختری باید بخواند
کتاب: #ماهی_ها_پرواز_میکنند
نوشته #مریم_بصیری
خرید: yon.ir/fvOxe
🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹
در تعریف تقیه نه فقط «خودداری از اظهار عقیده» که «تظاهر بر خلاف عقیده» هم آمده است. «سعید محمدی» در کتابش ماجرای پرهیجان و نفسگیری از تقیه را برای روایت برگزیده است. او در رمان «مأموریت در قصر» در قالب داستانی پرکشش، ما را به کاخ هارونالرشید عباسی برده و راوی زندگی علیابنیقطین شده است. علیابنیقطین به دستور امام کاظم (علیه السلام) در پردهی تقیه به سمت وزیراعظمی هارونالرشید رسید و فصل درخشانی از یاری اهلبیت (علیهم السلام) بر جای گذاشت. ماجرای زندگی پر از کشمکش و هیجان او را در مأموریت در قصر از انتشارات کتاب جمکران بخوانید.
کتاب: #ماموریت_در_قصر
نویسنده: #سعید_محمدی
خرید: http://yon.ir/Gw5jS
🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹
+ 30% #تخفیف
کتاب: #دوران_زندگی
«حاتم ابتسام» در کتاب مصور «دوران زندگی» روایت سادهای از زندگی پیامبرانی را بیان میکند که کوشیدهاند، زمینهساز حیات طیبه و آخرالزمان آرمانی باشند. این کتاب با طراحی نوآورانه و خلاقانهی آکاردئونی پیشاروی شماست و میتوانید همزمان با این روایت ساده، تصویر آن را با نقاشی خیرهکنندهی «منصوره محمدی» تماشا کنید.
لینک خرید:
نسخه رنگی: yon.ir/aLF93
نسخه مخصوص رنگ آمیزی: yon.ir/AtE1e
📚 @ketabkhanehmodafean
📕 #معرفی_کتاب
▪عنوان: #معرکه_عشق_و_خون
▪پدیدآورنده: #مریم_بصیری
▪ناشر: #انتشارات_شهیدکاظمی
📚️برشی از کتاب
لباسهایت همه خونی شدهاند، مانند همان خونهایی که عکسشان را میگرفتی، پس هنوز هم خون داشتی، کاشکی روز گذشته بیشتر خون داده بودی و الان خونت در بدن کس دیگری میجوشید و توان فریاد داشت.
سرت را کمی تکان میدهی و صدای مبهمی از آژیر آمبولانس میشنوی و صدای گلوله.
بعد سایه محوی از آرزو را میبینی که به رویت خم شدهاست و اشک میریزد. به زور تبسمی میکنی و دردی شیرین در بدنت میچرخد و کنار قلبت لانه میکند.
کسی شاخه گل سرخش را در آغوشت میگذارد و میرود. دستی دوربینت را برمیدارد و صدایی میگوید: «زود باش عکسش رو بگیر.»
آرزو چشم به آمبولانس دوخته تا بیایند و تو را ببرند؛ ولی تو که دیگر رمقی نداری. وجودت همه آشوب است. چشمهایت خود به خود بسته میشوند، اما هنوز بوی زندگی را میبلعی؛ پس چشمها را به آرامی باز میکنی.
در میان دستهای آرزو هستی و او فقط با گریه نگاهت میکند.
🔺🔻🔺🔻🔺🔻🔺🔻🔺🔻🔺
@ketabkhanehmodafean