#درمکتب_سلیمانی
✍🏻به نام خدایی شروع میکنم که مردانی را آفرید که به ما رسم شجاعت میآموزند؛
به ما رسم مردانگی و مرد بودن را یاد میدهند
و
با وجود آنها، میلیونها نفر احساس امنیت میکنند.
به راستی این انسان ها چه هستند که وجودشان آنقدر با برکت است.
منظور از انسان ها همان شهدایی هستند که جانشان را در راه کشور می دهند.
همان سردار بزرگ ایرانیست که توانستند جانش را بگیرند، اما روحش را نه!
توانستند او را بکشند اما نتوانستند که به زانویش درآورند.
🇮🇷🌷🇮🇷🌷🇮🇷🌷🇮🇷🌷🇮🇷
هفته ی مقدس دفاع ؛
بر دلاورمردان هشت سال جنگ تحمیلی؛
خجسته باد
باشد که قدردان مجاهدت هایشان باشیم.
🇮🇷🌷🇮🇷🌷🇮🇷🌷🇮🇷🌷🇮🇷
#ما_ملت_شهادتیم
#ما_ملت_امام_حسینیم
#شهیدحاجقاسمسلیمانے
#هفته_ی_دفاع_مقدس
🔹مَڪتَبِحآجقآسِمسُلِیمآنے
📚🏴
@ketabkhanehmodafean
کتابخانهمدافعانحریمولایت
#قدّیس ✍..آن روز سلیم مشتی اوراق پاپیروس مصری به دستم داد و گفت که آنها را از یک مرد شامی خریده اس
#قدّیس
🔷🔹🔷
وقتی مالک اشتر و اشعث پیروز از جنگ به نزد علی بازگشتند، اشعث رو به علی گفت:" حال تو را خوشنود ساختیم ای امیرالمومنین؟ اینک فرات در اختیار ماست و این دشمن است که باید از تشنگی هلاک شود یا بیعت با شما را بپذیرد."
✨علی گفت:" به اندازه ی نیازتان از آب بردارید و به اردوگاه خود برگردید. بگذارید سپاه معاویه هم از آب بردارند."
✨
یاران علی از این تصمیم شگفت زده نشدند، اما سربازان معاویه ناباورانه فکر می کردند که چگونه علی آب را از دشمن خود دریغ نمی کند..
🔷🔹🔷
روزها یکی پس از دیگری می گذشت. همه بی صبرانه منتظر دستور حمله از سوی علی بودیم، اما علی با فرستادن فرستادگانی به نزد معاویه ، او را به صلح و تن دادن به بیعت فرا می خواند.
♨️پیغام معاویه اما بهانه ی خونخواهی عثمان بود.
ما هم چنان در #صفین بودیم. صفین چونان پوستی پیسه به نظر می رسید؛ چون ماری سیاه و سفید قطعه زمینی از صلح که به وسیله ی یکدندگی معاویه شکاف برداشته یا کتابی از جنگ که بوسیله ی درنگ و مهلت ، پاره شده بود.
✨علی به دنبال آتش بس بود تا بوسیله ی آن به صلحی همیشگی دست یابد که پریشانی امتش را به امنیت تبدیل کند و زندگی و سلامت را به آنان ارزانی دارد..
🔹🔷🔹
روزها می گذشت؛ نه صلح بود و نه جنگ... علی پیوسته هم پیمان با زندگی بود و در پرهیز از جنگ؛ و معاویه دوستدار همیشگی ستیز و مرگ.
🔻🔺🔻
برخی زمزمه های ناخوشایند در سپاه علی، برخی امیدها را بر باد می داد. گویی صبر علی در به تاءخیرانداختن جنگ، صبوری را از آنها می گرفت.
زمزمه هایی به گوش می رسید. می گفتند:" باید پس از نبرد بر سر فرات، حمله ی بزرگی آغاز می شد... علی باید بیش از این ملاحظه نکند و بر دشمن بتازد...
ما برای جنگ آمده ایم نه صلح...باید از کشته های دشمن پشته بسازیم...
آیا علی از مرگ می هراسد❓آیا سپاه شام از ما قوی تر است❓
🔆🔅🔆
و علی سپاه خود را به صبر و آرامش فرا می خواند و می گفت:" اینکه می گویید بخاطر ترس از مرگ فرمان جنگ نمی دهم، به خدا سوگند باکی ندارم که به آغوش مرگ بروم یا مرگ نزد من آید.
💠
به خدا سوگند هیچ روزی جنگ را به تاءخیر نینداختم جز به امید اینکه گروهی به من بپیوندند و هدایت شوند..
این برای من بهتر از اینست که آنان بخاطر گمراهیشان_هر چند در گناه باشند_ در جنگ نابود شوند."✨
ادامه دارد..
🎚۶۰
#کپی_و_ارسال_بدون_لینک_جایز_نمیباشد
@ketabkhanehmodafean
پای عشـ♥️ـق که وسط باشد ؛
شهادت، نه هدف ...
که کار هر روزهات میشود!
مال و مقام و نام و آبرو و ...
تمام تعلقاتت را تا سَر نَبُری، اذن سر بریدنِ جان، آرزویی محال است!
هفتهی دفاع مقدس، تاریخِ گرامیداشت آنانی است که ؛ "شهادت را زندگی کردند"🌹!
📚🇮🇷
@ketabkhanehmodafean
کتابخانهمدافعانحریمولایت
ادامه دارد...
🍁🍂🍁
سلام
صبح اولین روز پائیزی تون بخیر و شادابی
🍂🍁🍂
الهی که دلتون همیشه بهاری و سرسبز باشه☺️
با ادامه ی فایل های صوتی کتاب" من دیگر ما " در خدمتتون هستیم👇
1_442293591.amr
639.4K
#استاد_عباسی_ولدی
#من_دیگر_ما
📚جلد پنجم
⬆قسمت33
🔵بخش چهارم:چه کار کنیم که بچه های ما تلویزیونی نشوند؟اگر بچه های ما تلویزیونی شده اند ، چه کار کنیم که دست از این عادت بردارند؟
✳راهکارها⬇⬇
4⃣دو تلویزیون شدن خانه ممنوع
5⃣مدیریت مهمانی ها
🌹بسم الله...
✅میخواهید بدونید چه راهکارهایی هست تا شما بتونید از شر تلویزیون راحت بشوید؟پس⬇⬇
📢پس حتما حتما این فایلهارو دانلود و گوش کنید...
📚🏴
@ketabkhanehmodafean
1_442294809.amr
1.15M
#استاد_عباسی_ولدی
#من_دیگر_ما
📚جلد پنجم
⬆قسمت34
🔵بخش چهارم:چه کار کنیم که بچه های ما تلویزیونی نشوند؟اگر بچه های ما تلویزیونی شده اند ، چه کار کنیم که دست از این عادت بردارند؟
✳راهکارها⬇⬇
6⃣بالا بردن فرهنگ مطالعه
😳سوال⬇
برای بچه هایی که هنوز به سن مدرسه نرسیده اند چه باید کرد؟
😅جواب⬇
4⃣نکته در این باره هست که در فایل صوتی مطرح شده است.
🌹بسم الله...
✅میخواهید بدونید چه راهکارهایی هست تا شما بتونید از شر تلویزیون راحت بشوید؟پس⬇⬇
📢پس حتما حتما این فایلهارو دانلود و گوش کنید...
📚🏴
@ketabkhanehmodafean
کتابخانهمدافعانحریمولایت
#قدّیس 🔷🔹🔷 وقتی مالک اشتر و اشعث پیروز از جنگ به نزد علی بازگشتند، اشعث رو
#قدّیس
🏴
ماه محرم به پایان رسید و ماه صفر آغاز گردید. حال احساس می شد که به روز جنگ با دشمن نزدیک می شویم.
تا اینکه فرماندهان سپاه، دسته های سواره نظام و پیاده نظام را به صف کردند..تیراندازان در صف جلو ایستادند.
سپاه، آرایش جنگی به خود گرفت..
من جزء افراد پیاده بودم..
🏁
سپاه معاویه نیز در فاصله ی ۲۰۰متری ما آماده ی نبرد بودند.
امام که لباس رزم پوشیده بود، سوار بر اسب خود، مقابل سپاه ایستاد.
مالک اشتر که فرمانده ی سواره نظام بود، با تکان دادن شمشیر خود بر بالای سرش ، سپاه را به آرامش و سکوت فراخواند.
⚪️
وقتی همه ساکت شدند، امام با صدای بلند و رسا گفت:"✨ یاران من! صبر و بردباری من و شما برای نجات دشمن از مرگ و در افتادن در جهنم خدا نتیجه نداد.
اینک که دشمن بر راءی باطل خود استوار است، چاره ای جز پیکار نیست..
💠
من شما را نصیحت می کنم به اینکه اگر دشمن را شکست دادید، اسیران را نکشید..مجروحانِ دشمن را چون زخمیان خود مداوا کنید..عورتی را کشف نکنید و کشته ای را مثله نسازید...فراریان را تعقیب نکنید و آنها را نکشید..
ثابت قدم و استوار باشید و خدا را یاد کنید تا رستگار شوید..
بردبار باشید که خداوند با بردباران است."✨
💠
پس از سخنان امام، مالک اشتر با حدود ۲۰تن از سواره نظام، و اشعث نیز با همین تعداد از زره پوشان پیاده نظام، به طرف سپاه دشمن به راه افتادند و در میانه ی میدانگاه ایستادند.
از سوی شامیان نیز تعدادی سواره و پیاده در مقابل آنها صف آرایی کردند تا شاهد اولین نبرد تن به تن باشند.
🔺🔻🔺
آنکه پیشاپیش نیروهای دشمن بر اسب سیاهی نشسته بود، کسی نبود جز عمروعاص، من او را برای اولین بار می دیدم..
جنگ تن به تن بین دو گروه آغاز شد..
مالک اشتر با عمروعاص می جنگید. من نگاهم بیشتر روی آن دو بود؛ عمروعاص با اینکه خوب می جنگید، اما حریف مالک نبود..
💪
خدا خدا می کردم تا مالک با ضربتی او را نقش زمین کند، اما نبرد آن دو مغلوبه ای نداشت.. این مرحله از نبرد با یک کشته و سه مجروح از سپاه ما و ۵کشته و ۴مجروح از سپاه شام به پایان رسید.
هردو گروه به قرارگاه خود بازگشتند..
ادامه دارد...
🎚۶۱
#کپی_و_ارسال_بدون_لینک_جایز_نمیباشد
@ketabkhanehmodafean
💔بعد از کربلا دیگر هیچ بهانه ای برای یاری نکردنِ امام پذیرفته نمی شود...
▪️رقیه خاتون سلام الله علیها به ما آموخت که می شود حتی با سلاح اشک، در گوشه یک خرابه، خواب را از چشم پلید یزیدیان ربود...
💔💔💔
از نيمه شب گذشته و خوابش نبرده بود
طفل سه ساله اي كه، دگر سالخورده بود
🍂
در گوشه ي خرابه ،به جاي ستاره ها
تا صبح ،زخم هاي تنش را ،شمرده بود
🍁
از ضعف،ناي پاشدن از جاي خود نداشت
آخر سه روز بود، كه چيزي نخورده بود
🥀
بادست هاي كوچكش، آرام و بي صدا
از فرط درد، بازوي خود را فشرده بود
💔
اين نيمه جان مانده هم از، لطف زينب است
ورنه هزار مرتبه در راه مرده بود
😭
پیش از طلوع، بانوی گوهر شناس شهر
آن گنج را به دست خرابه سپرده بود
😭😭
#آجرک_الله_یا_بقیه_الله
#رقیه_خاتون
#عمه_جانم
#خرابه_ی_شام
#سه_ساله_ی_مظلومه
#تسلیت_امام_حسین_جانم
#کتابخانه_مدافعان_حریم_ولایت
🏴📚🏴
@ketabkhanehmodafean
کتابخانهمدافعانحریمولایت
#قدّیس 🏴 ماه محرم به پایان رسید و ماه صفر آغاز گردید. حال احساس می شد که به روز جنگ با دشمن نزدیک
#قدّیس
✍عصر آن روز گروه های دیگری از دو سپاه به نبرد باهم پرداختند. نبردهای گروهی تا چند روز ادامه داشت..هنوز دو سپاه قصد حمله ی عمومی نداشتند.
◽️
من در جناح راست سپاه امام بودم. فرمانده مان عبدالله بن بدیل بود؛ پیرمردی لاغراندام و سفیدچهره با چشمانی گود و ابروانی پرپشت و پیشانی بلند و محاسنی سفید.
او از صحابه ی پیامبر اسلام بود.
◻️
از روزی که فرماندهی گروه ما را به عهده گرفت، دلم نمی خواست یک لحظه چشم از او بردارم...منی که پیامبر را ندیده بودم، دوست داشتم به چشمان صحابه ی او نگاه کنم..
به همان چشمانی که روزگاری نه چندان دور ، پیامبر را دیده بود☺️😍🍃🌸
روزی که قرار بود حمله ی گسترده به شام انجام شود، عبدالله بن بدیل مقابلمان ایستاد. ما روی زمین دو زانو نشستیم..
گفت:" معاویه جایگاهی را ادعا کرده که از آنِ او نیست و با صاحبانِ حقیقیِ این مقام، به نزاع برخاسته و با منطق باطل به نبرد با حق آمده است..
🍃🍃🍃
علی و حقانیت علی را آنگونه که من می شناسم، شما نمی شناسید..علی را تنها پسرعمو، داماد و وصی رسول خدا ندانید؛ او پس از پیامبر، بزرگترین انسانی است که خدا آفریده
و
من پس از رحلت رسول الله، انسانی به عظمت و کرامت او ندیدم که خلیفه ی مسلمین باشد..
🍃🌸💚🌸🍃
علی نور خدا بر زمین و در میان ماست و
معاویه پرتوی از ظلمت شب در میان اعراب و مسلمانان است..
پس
با این شیطان 👹نبرد کنید و از او و سپاهش نهراسید!
چگونه بهراسید حال آنکه در دستان شما کتاب خداست و در کنارتان مردی چون علی قرار دارد؟
پس برخیزید و برای نبرد با دشمنان خدا حرکت کنید!"
🚩🚩🚩
عبد الله زره ای کوتاه پوشیده بود و در حالی که در هر دو دست خود شمشیر گرفته بود، پیشاپیش سپاه حرکت کرد.
من نیز قبضه ی شمشیرم را محکم به دست گرفته بودم و می فشردم.
حرکت گسترده و هماهنگ سپاه امام، آغاز شده بود.
موقع حرکت ، پاهایمان را به زمین می کوبیدیم تا ضرباهنگ کوبنده ی گام هایمان زمین را بلرزاند.
🏁🚩🏁
جنگ در صفین هیچ شباهتی به جنگمان در بصره نداشت. در آن جنگ هردو گروه، اندک بودیم و مقاومت مخالفان که شهر بصره را تصرف کرده بودند، چندان دوام نیاورد..
اما سپاه شام ، به تعداد، بیش از ما بودند..
من آن روزها که جوان بودم و دارای قامتی بلند و بازوان ستبر به راحتی شمشیر خود را به حرکت در می آوردم و بی آنکه از کشته شدن بترسم، می جنگیدم.
🔴
هرچه زمان می گذشت، زمین به خون کشته ها و مجروحین هر دوسپاه آلوده تر می شد.
کشته های شامیان بیشتر بود و پیشروی ما در قلب سپاه معاویه؛ نشان از #پیروزی ما داشت✌️
ادامه دارد...
🎚۶۲
#کپی_و_ارسال_بدون_لینک_جایز_نمیباشد
@ketabkhanehmodafean
ڪاش امشب، حَرمٺ، مذاڪراتے بشود
#پنجویڪگوشہے تو ، راه نجاتے بشود
#اربعین، نامہ ے تحریمِ حَرم را، بشڪن
حاضرم جان بدهم، توافقاتے بشود
ای سید و مولای ما...
دعا کن برای ما...😭
دعا کن با ریشه کن شدن ویروس منحوس، راه حَرَمَت برای ما باز شود...
#دعاکن_آقاجان
#دلتنگم
#کتابخانه_مدافعان_حریم_ولایت
@ketabkhanehmodafean
کتابخانهمدافعانحریمولایت
گزیده ی اشعار؛ ادامه دارد ان شاالله...
سلام و صد درود
بر شما خوبانِ کتابخوان...🍎
پارتهایی از اشعار استاد #شهریار تقدیم نگاه مهربان تون...🍎