eitaa logo
کتابخانه‌مدافعان‌حریم‌ولایت
1.4هزار دنبال‌کننده
2.9هزار عکس
3.1هزار ویدیو
1.9هزار فایل
آیدی مدیر کانال @Mohamadjalili1 ادمین پاسخگو @Mesbaholhodaaa 👈 انتشار مطالب و فایل ها با ذکر آیدی کانال
مشاهده در ایتا
دانلود
در مأموریت‌ها وقتی بیکار می شدیم، بیشتر سرمان توی گوشی بود؛ ولی محمود همیشه با خودش می آورد و مشغول خواندن کتاب می شد. 📗کتاب: صفحه ۹۵ خاطرات شهید مدافع حرم محمود رادمـهـر 🌷📚 @ketabkhanehmodafean
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
کتابخانه‌مدافعان‌حریم‌ولایت
#قدّیس 🔁 اما در شام شرایط دگرگون است؛ اینک معاویه پس از تصرف مصر، نظر به شهر بصره دارد..می داند که
📄 عمروعاص‌ در پاسخ می نویسد:" از نظری که ابزار داشته ای اطلاع یافتم...نقشه ی خوبی کشیده ای؛ خواستن انتقام خون عثمان؛ حربه ی کارسازی است‌... از هنگامی که در این جنگ ها بپا خاستیم ، هیچ چیزی از سوی تو وما و مردم، برای دشمنت علی از این نظر زیان آورتر نیست و هیچ موضوعی بهتر از این که نوشته ای، دشمنت را گرفتار و اسیر نمیسازد..پس نظرت را اجرا کن و با تیر تفرقه و نیرنگ بر قلب علی بزن." ♨️♨️♨️♨️ معاویه دست به کار می شود ."عبدالله بن عامر بن الحضرمی" را نزد خود فرا می خواند و از او می خواهد با همراهی عده ای دیگر به سوی بصره حرکت کند و در نامه ای خطاب به بصری ها می نویسد:" تعهدم به شما این است که سالی دو بار به شما سهم دهم و مالیات و درآمدتان را هرگز نخواهم.. پس به چیزی که دعوت می شوید ، شتاب کنید." 💢⭕️💢 ابن الحضرمی بدون مانعی وارد بصره می شود و در میان قبیله ی بنی تمیم فرود می آید..همراهانش را در بین مردم شهر می پراکند تا ماءموریت خود را آغاز کنند. وقتی همه ی عثمانیان از هر سوی و هر قبیله به سویش می خزند و پیرامونش گرد می آیند، احساس آرامش و قدرت و توانی به او می دهد که تصمیم می گیرد آشکارتر به تبلیغ علیه علی دست بزند. 📛📛 او روزی در مسجد شهر برای مردم سخنرانی می کند:" ای مردم بصره! پیشوای هدایت ، عثمان بن عفان را علی بن ابیطالب ستمگرانه به قتل رساند. پس خواستار انتقام خونش شوید! با کشندگانش بجنگید. نیکان و برگزیدگان شما گرفتار شده اند..اما خداوند در شام و مصر و حتی عراق وحجاز ؛ برادرانی نصیب شما کرده است که قدرتی دارند و از نظر تعداد ، بیرون از شمارند.. پس امیدوار باشید که روز جزای ظالمان نزدیک است و ما به کمک پروردگار ، انتقام خون کشته هایتان را از آنان‌ خواهیم گرفت." 🔰 اولین پاسخی که به دعوت الحضرمی داده می شود، کوبنده و دور از انتظار اوست:" خدا رسوا و زشت گرداند آن چیزی که برای ما آورده ای! چیزی آورده ای که دو رفیقت طلحه و زبیر آوردند و آن جنگ خانمان سوز را شعله ور ساختند.. ما با علی بیعت کرده ایم و بر بیعت خود استوار هستیم و انتقام خون عثمان را که دیگر شعاری نخ نما شده است، نمی خواهیم." ادامه دارد... 🎚۱۰۹ @ketabkhanehmodafean
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💌 یه بار نیومد یه خسته نباشی بهم بگه 😒 • ینی یه آفرین گفتن انقد سخت بود؟! 😕 تعداد ما کم نیست... ماهایی که دلمون میخواد یه نفر کار خوبی که کردیم رو ببینه، 🎉 تشویقمون کنه، یه هدیه‌ای برامون بخره... 🌴 اما (صلی الله علیه وآله ) یکی از رازهای موفقیت رو این می‌دونستند که منتظر تشویق و تحسین این و اون نمونیم .. برای همین 🔆 سفارش می‌کردند قبل از شروع کارهای جدید، با دیگران مشورت کنیم اما وقتی تصمیم به انجام کاری گرفتیم، منتظر حرف دیگران نباشیم و محکم و بااراده، توی مسیر، قدم برداریم . . . 💚💜 📗 برگرفته از کتاب اراده کن می‌تونی. موسسه خدمات مشاوره‌ای حرم امام رضا(علیه السلام) @ketabkhanehmodafean ┈┉┅━❀🌼❀━┅┉┈
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
کتابخانه‌مدافعان‌حریم‌ولایت
♨️ 📚 رمان: ✍ نویسنده: هما پوراصفهانی کلا در رؤیا 😇سیر می کند. عاشق خلق صحنه هایی ست که در آن مردش غیرتی است و این غیرت را با عصبانیت😠 و داد و بیداد و چشم غره و فشار دادن دست معشوق و هل دادن و فریاد🤬 نشان می دهد و معشوق هم مرده ی همین حالات است؛ البته به نظر این معنای غیرت نیست؛ این یک حالات بد روانی است که نتیجه اش خشونت و بد خلقی و بی احترامی کردن به افراد است. 🔸دختری که مثل یک انسان کم ارزش مورد هجوم مردان👨🏻قرار می گیرد. ↩️دختران زیبای رمانش از انسان بودن و زن بودن فقط خوردن😋 و خوابیدن و به مد پوشیدن و رقصیدن و آرایش💄 و شهوت را می شناسند و دیگر هیچ. یعنی اگر شما از خواندن رمان هایش توقع اهل فکر شدن🤔 و یا تعالی روح دارید سخت در اشتباهید. ❗️این رمان📖 هم مثل بقیه رمان های هما، از عشق مثلثی دم می زند. البته یک ماجرای جنایی🕵‍♂ هم همراهش است که درآن پلیس و نیروی انتظامی را ناکارآمد و بدون تدبیر معرفی می کند و البته شکست خورده و عصبی😡. ❌از خواندن هفتصد صفحه اش پیام💬 ناقابل دریافت که نمی کنید هیچ، به قاعده ی تمام حماقت های “پولک” دختر خاص رمان و “فرزاد” پسر عاشق رمان، حالتان را خراب می کند.😖 ✅چند پیام: در اکثر رمان های اینترنتی ایرانی با ادبیات معمولی چند نکته عجیب‼️ هست: 1⃣ یکی اینکه خدا همین نزدیکی است به سبک خودت با او حرف بزن🗣، خدا حق ندارد سبک تعیین کند. بعد هم دعایت🤲 را بکن او باید جواب بدهد، اگر جواب نداد تقصیر تو نیست. می توانی داد بزنی! غر بزنی! 😤او را مقصر کنی و قهر کنی🙄! ◀️خدا همه ی زندگی تو نیست اما باید در خدمت تو باشد. این القاء اشتباه در ذهن جوان ها جا داده می شود. 2⃣کلا همه درگیر عشق💕 مثلثی اند و حتما هم به معشوق می رسند و دنیا بر وفق مراد 😇می شود. پسرها همه پولدارند، خوش هیکلند، دختر کشند و… ⬅️خلاصه آنکه رمان های📖 اینترنتی، عمر عزیز تو را می گیرد، خیالات تو را بال و پر افسانه ای می دهد و در نتیجه که به رؤیایت نرسی، کسالت و افسردگی😢 و نا امیدی نتیجه اش خواهد بود. 📚 @ketabkhanehmodafean
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
کتابخانه‌مدافعان‌حریم‌ولایت
#قدّیس 📄 عمروعاص‌ در پاسخ می نویسد:" از نظری که ابزار داشته ای اطلاع یافتم...نقشه ی خوبی کشیده ای
🗣 مردی از داخل جمعیت فریاد می زند:" خاموش باش مردک! اگر لازم باشد ما بیعت مان را با علی می شکنیم." همان مرد پاسخ می دهد:" شما چگونه علی را با معاویه همسنگ می دانید در حالی که علی ستونی از ستون های اسلام بوده و خاندان بنی امیه ستونی از ستون کفر و بت پرستی؟! سپس رو به ابن الحضرمی با صدای بلندتری فریاد می زند:" اکنون از ما می خواهی تا شمشیرهایمان را از غلاف درآورده به جان یکدیگر بیفتیم تا معاویه امیر گردد و تو وزیر او شوی و امر حکومت را از علی بگردانیم؟؟ به خدا قسم هرگز چنین نخواهیم کرد و لنگه کفش های پر وصله و پینه بسته ی علی را با صدها کاخ و تخت پادشاهی معاویه عوض نمی کنیم." ✌️ نظرها در هم می آمیزد . مخالف و موافق سخن می گویند.. سخن ها چنان شعله ور می گردند که به صورت دشنام و بدگویی در می آیند. جنگ بین طرفداران علی و معاویه، جنگ لفظ است و تهدید..ابن الحضرمی می نگرد و می اندیشد:" خوب است ، آغاز بدی نیست. باید دید به کجا می انجامد." 🔶🔸🔸 در آن روزها "زیاد بن عبید" در غیاب ابن عباس ، امیر بصره بود . زیاد از آغاز ورود ابن الحضرمی، اقدامی صورت نداده است..نمی داند باید با این پدیده چه کند.. کار ابن الحضرمی بالا گرفته است. عشایر بصره پیرامونش جمع می شوند..پیروانش افزایش می یابند و شهر دچار دو دستگی و تفرقه می گردد.. 🔴 زیاد که مدیر نالایقی است، نمی تواند تدبیری بیندیشد؛ جز اینکه اوضاع را به کوفه گزارش دهد و منتظر پاسخی باشد. از سویی ، از جان خود نیز بیمناک است. می ترسد عثمانیان به دارالحکومه حمله ور شوند و آسیبی به او برسانند. به فکرش می رسد که برای دوست سابقش "صبره" رئیس قبیله ی "ازد" پیغامی بفرستد: " صبره بن شیمان ! تو سرور قبیله و یکی از بزرگان بصره ای. میدانی که کوفه در التهاب است و من از جان خود و بیت المال مسلمین بیمناکم.. آیا به من پناه می دهید؟ تا زمانی که ابن عباس بازگردد و اوضاع آرام گردد." صبره پاسخ می دهد:" اگر بیایی از تو حمایت می کنم" 💢💢💢 زیاد شبانه از کاخ فرمانداری بیرون می آید و به قبیله ی ازد وارد می شود. "صبره" با احترام به استقبالش می رود. او با اینکه در جنگ جمل در صف مخالفان علی بوده است، اما از عمل خود پشیمان شده و مجددا" با علی بیعت کرده است. صبره برای زیاد؛ مسجدی برای نماز و منبری برای خطبه و تختی برای فرمانروایی و نگهبانانی برای حفظ امنیتش فراهم می آورد. 🔱 زیاد امید و انگیزه اش باز می گردد. شبی از منبر بالا می رود و خطاب به مردم می گوید:" ای مردم شجاع ازد! اگر من در میان قبیله ی بنی تمیم بودم و ابن الحضرمی در میان شما بود، انتظار نداشتم که با وجود داشتن پشتیبانانی چون شما ، به وی دست می یافتم و اکنون نیز او نباید امیدوار باشد به من دست یابد. ما ایستادگی شما را در روز جمل دیدیم ؛ حالا باید همان گونه که بخاطر باطل پایداری نشان دادید، در راه حق پایداری به خرج دهید و از دین رسول خدا که آماج خاندان منفور بنی امیه شده، دفاع کنید." ادامه دارد... 🎚۱۱۰ @ketabkhanehmodafean
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌸🍃🌸🍃🌸 ❤️مثبت اندیشی به معنای خود را گول زدن نیست 💛مثبت اندیشی به معنای ندیدن مشکلات نیست 💚بلکه مثبت اندیشی یعنی : باور داشته باشید , برای هر مشکلی راهی هست 💙باور داشته باشید , راه رسیدن به خواسته های‌تان , عزم و اراده خودتان است 💜باور داشته باشید , اگر به هدفی نرسیدیم , آخر دنیا نیست ❤️باور داشته باشید که انسان‌ها , قصد آزار شما را ندارند 💛بلکه آن ها هم مشکلات خودشان را دارند 💚و از همه مهم تر : باور داشته باشید که همه چیز در دست قدرت لایزال خداوند است 💠از امروز تلاش کنید , مثبت باشید @ketabkhanehmodafean