✨بسم الله الرحمن الرحیم ✨
📖 رمان #فطرس_در_قتلگاه
✅ #قسمت_ششم
لعیای فرشته را دیدم که به همراه دیگر فرشتگان عزم بازگشت به آسمان را داشت.
او زیباترین فرشته خدا بود که در بین تمام آنها سرآمد بود .
سلام کردم و گفتم: درود خداوند بر تو ای زیباترین فرشته خدا
آیا شما هم به اذن پروردگار برای تبریک آمده اید؟
لعیا گفت: سلام بر تو ای فطرس.
من به همراه تنی چند از فرشتگان به دستور خدا به سوی فاطمه آمدیم تا در هنگام ولادت حسین در کنار او باشیم و او را تنها نگذاریم.
اکنون که حسین متولد شده است ما نیز به سوی جایگاه خود می رویم.
و به همراه همراهان خود به سوی آسمان عروج کردند.
بعد از کسب اجازه از رسول خدا به خدمت ایشان رسیدیم .
سلام کردم و جواب آن را نیز شنیدم.
منتظر بودم تا ایشان دست به دعا بردارند و مرا نزد خدا شفاعت کنند.
اما
دیدم که رسول خدا با دست خود به طفلی که در گهواره خوابیده بود اشاره کردند.
تا نگاهم به آن طفل افتاد تمام ارکان بدنم به لرزه درآمد ..
باورم نمی شد منی که تا روز گذشته در آن جزیره متروک تنها و سرگردان بودم اکنون در خانه فاطمه و علی در محضر رسول خدا در کنار حسین هستم .
😭
بارها تمثال او را در عرش خدا دیده بودم.
او ستون عرش الهی و سبب خلقت بود، مات و مبهوت به حسین خیره شده بودم.
در همان زمان اندک انس عجیبی به او پیدا کرده بودم.
رسول خدا فرمودند: ای فطرس راه نجات تو حسین است.
با شنیدن این سخن ولوله ای در میان فرشتگان افتاد .
عرض کردم: یا رسول الله باید چه کنم؟
ایشان فرمودند: به سوی حسین برو..
اگر می خواهی خداوند از خطا و اشتباه تو درگذرد و به جایگاه خود بازگردی بال های ریخته و شکسته ات را به حسین بسپار و با آنها او را لمس کن و از خداوند بخواه تا بحق این مولود مبارک از تو بگذرد ؛
چرا که حسین باب نجات است.
با شنیدن این سخنان به سوی حسین رفتم ..چقدر نورانی بود..
هیبت و عظمتش همانند پدر و جدش بود.
جبرئیل گهواره جنبان او بود و با نواهای بهشتی برایش میخواند.
محو تماشای او شدم... اصلا فراموش کرده بودم برای چه به آنجا آمده بودم... همانطور که به حسین خیره بودم ......
🔻 ادامه دارد......
✍ نویسنده: حسین ولی ابرقویی
📚
@ketabkhanehmodafean
مسیر آرامش✨
هر چه روح تو بزرگتر باشد ، اشتباهات دیگران را کوچکتر میبینی
هر چه بزرگتر باشی توقع کمتری از دیگران داری
هر چه توقعت از دیگران کمتر باشد، کمتر از آنها دلگیر میشوی
هر چه کمتر دلگیر شوی ، کمتر آسیب میبینی
هر چه کمتر آسیب ببینی ، راحت تر میبخشی
و هر چه راحت تر ببخشی ، آرامش زندگی ات بیشتر میشود...✨
💎 #انگیزشی
#روانشناسی
📚
@ketabkhanehmodafean
کتابخانهمدافعانحریمولایت
👆ادامه دارد
سلام و رحمت
بر شما علاقهمندان به شعر و ادب
➖➖➖🍃🌸
توجه شما رو جلب میکنم به ادامه کتاب صوتی #درس_حافظ 👇
hafez 96.mp3
1.83M
بخت خواب آلود ما بیدار خواهد شد مگر
🎧📙
@ketabkhanehmodafean
hafez 97.mp3
2.22M
با صبا همراه بفرست از رخت گل دستهای
🎧📙
@ketabkhanehmodafean
hafez 98.mp3
2.97M
عمرتان باد و مراد ای ساقیانِ بزمِ جم
🎧📙
@ketabkhanehmodafean
hafez 99.mp3
1.59M
دل خرابی میکند، دلدار را آگه کنید
🎧📙
@ketabkhanehmodafean
hafez 100.mp3
2.76M
کی دهد دست این غرض یا رب که همدستان شوند
🎧📙
@ketabkhanehmodafean