💐🍃🌿🌸🍃🌼
🍃🌺🍂
🌿🍂
🌸
#داستان_نسـل_سـوخـتہ
#قسمت_پـنـجاه_و_شـش
✍بدون اینکه نفس بکشه بی وقفه حرف می زد و مادرم هم از این طرف تلاش می کرد تلفن رو از دستم بگیره
بهت گفتم تلفن رو بده ...
این بار اینقدر بلند گفت که عمه هم شنید ضربان قلبم خیلی بالا رفته بود یه قدم رفتم عقب ...
خوب ... می گفتید عمه جان چی شد ادامه حرف تون؟دیگه حرف و سفارش دیگه ای ندارید؟
حسابی جا خورده بود ...
- مرد اگه مرد باشه چی؟ اون باید چطوری باشه؟ به مادر من که می رسید از این حرف ها می زنید به شوهر خودتون که می رسید سر یه موضوع کوچیک دو تا برادرهاتون ریختن سرش زدنش
- این حرف ها به تو نیومده مادرت بهت ادب یاد نداده توی کار بزرگ ترها دخالت نکنی؟
- اتفاقا یادم داده فقط مشکل از میزان لیاقت شماست شما لیاقت عروس نجیب و با شخصیتی مثل مادر من رو ندارید مادر خودتون رو هم اونقدر دق دادید که می گفت ... الهی بمیرم از شر اولاد نا اهلم راحت بشم راستی ... زن دوم برادرتون رو دیدید؟ اگه ندیدید پیشنهاد می کنم حتما ببینید اساسی بهم میاید
این رو گفتم و تلفن رو قطع کردم مادرم هنوز توی شوک بود ... رفتم توی حال، تلفن رو بزارم سر جاش ... دنبالم اومدکی بهت گفت؟ ... پدرت؟
خودم دیدم شون توی خیابون با هم بودن با بچه هاشون ...
چشم هاش بیشتر گر گرفت
بچه هاش؟ از اون زن، بچه هم داره؟ چند سال شونه؟
فکر می کردم از همه چیز خبر داشته باشه ... اما نداشت هر چند دیر یا زود باید می فهمید ... ولی نه اینطوری و با این شوک بهم ریخته بود و حالا با شنیدن این هم حالش بدتر شد اون شب با چشم های خودم خورد شدن مادرم رو دیدم ...
دیگه نمی دونستم چی بگم معلوم بود از همه چیز خبر نداره چقدرش رو می تونستم بهش بگم؟ بعد از حرف های زشت عمه ... چقدرش رو طاقت داشت اون شب بشنوه
یهو حالت نگاهش عوض شد
دیگه چی می دونی دیگه چی می دونی که من ازش خبر ندارم؟
چند لحظه صبر کردم
می دونم که خیلی خسته ام و امشب هم به حد کافی برای همه خوب بوده فردا هم روز خداست ...
نه مهران ... همین الان و همین امشب حق نداری چیزی رو مخفی کنی حتی یه کلمه رو ...
از صدای ما، الهام و سعید هم از توی اتاق شون اومدن بیرون با تعجب بهم زل زدتو می دونستی؟ ...
فکر کردی واسه چی پسر گل بابا بودی و من آشغال سر راهی؟ یه سر بزرگ مشکل بابا با من همین بود چون من می دونستم و بهش گفتم اگه سر به سر مامان بزاره و اذیتش کنه به دایی محمد میگم ... اونها خودشون ریختن سر شوهر عمه سهیلا و زدنش شیشه های ماشینش رو هم آوردن پایین ... عمه، 2 تا داداش داشت مامان، 3 تا داره با پسرهای بزرگ خاله معصومه و شوهرش میشن 6 تا پسرخاله ها و پسر عموهاش به کنار
زیر چشمی به مامان نگاه کردم رو کردم به سعید ...
- اون که زنش رو گرفته بود اونم دائم بچه هم داشت فقط رو شدنش باعث می شد زندگی ما بره روی هوا و از هم بپاشه برای من پدر نبود برای شما که بود نبود؟
اون شب، بابا برنگشت مامان هم حالش اصلا خوب نبود سرش به شدت درد می کرد قرص خورد و خوابید منم رفتم از بیرون ساندویچ خریدم
شب همه خوابیدن ... اما من خوابم نبرد تا صبح، توی پذیرایی راه می رفتم و فکر می کردم تمام تلاش این چند سالم هدر رفته بود قرار بود مامان و بچه ها هیچ وقت از این ماجرا با خبر نشن
مادرم خیلی باشعور بود اما مثل الهام به شدت عاطفی و مملو از احساس اصلا برای همین هم توی دانشگاه، رشته ادبیات رو انتخاب کرده بود چیزی که سال ها ازش می ترسیدم داشت اتفاق می افتاد
زن دوم پدرم از مخفی موندن خسته شده بود گفته بود بابا باید بین اون و مادرم، یکی رو انتخاب کنه و انتخاب پدرم واضح بود مریم، 15 سال از مادرم کوچک تر بود ...
👈نویسنده:شهیدسید طاها ایمانی
⏪ #ادامہ_دارد...
@ketabkhanehmodafean
🌸
🌿🍂
🍃🌺🍂
💐🍃🌿🌸🍃🌼
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
تاریخ، از ابتدای خلقتِ آدم،
قدم قدم، پله پله،
بسمت آیندهای حرکت کرد که خداوند برای زمین اراده نموده است.
همه چیز در مدار آینده درجریان است، و هر آنکه بخواهد در ساخت آن سهمی داشته باشد، آجری روی آجر میگذارد و به وسعت آینده امتداد مییابد و بزرگ میشود!
شبکه وکالتی #امام_جواد_علیهالسلام که از هجرت افراد خاص در نقاط حساس و استراتژیک جهان ایجاد شد، بنا نهادن پایههایی بنیادی، برای ساخت همین آینده بوده و هست.
شبکهای که قلم و نامه نگاری، وسیلهی ارتباطی میان آنها و امام بوده است.
و امروز زیر پوست همان نقاط حساس و تعیین کننده در آیندهسازی جهان، آخرین شبکههای تعیین کننده، در حال قدرتگیریاند.
✦ ویژه شهادت #امام_جواد علیه السلام
#امام_محمدتقی_علیهالسلام
#یاجوادالائمهادرکنی
#حرمتاندواےدرددلما
#جوادالائمه
#آجرک_الله_یا_بقیت_الله
#امام_رضاجانم_تسلیت
#کتابخانه_مدافعان_حریم_ولایت
@ketabkhanehmodafean
مداحی آنلاین - غریب و تنها - بنی فاطمه.mp3
13.81M
#مناسبتی
🏴🏴🏴شهادت امام جوادعلیه السلام تسلیت باد🏴🏴🏴
🔳 #یاجوادالائمه_ادرکنی
🌴غریب و تنها نیمه جونه
🌴آسمونم روضه خونه
🎤 #سید_مجید_بنی_فاطمه
👌بسیار دلنشین
@ketabkhanehmodafean
┄┅─═ ⃟🌻═─┅┄
کتابخانهمدافعانحریمولایت
ادامهدار است 👆
👆پارتهای پایانی کتاب صوتی #پرنده_بیقرار رو باهم میشنویم. 👇
پرنده بیقرار۵ .mp3
28.53M
🎧 کتاب صوتی : #پرنده_بیقرار
قسمت5⃣
°|📖
@ketabkhanehmodafean
7.84M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
کسی که سائل این خانه هست میداند
جواد؛ جود کند سائلی نمیماند...
🎥 کلیپی به مناسبت شهادت امام جواد (علیهالسلام )
#جوادالائمه
📚
@ketabkhanehmodafean