📚کتاب من حضرت محمد را دوست دارم
📗کتاب #من_حضرت_محمد_را_دوست_دارم جلد یکم از مجموعه ی چهارده جلدی "#من_اهل_بیت_(ع)_را_دوست_دارم" است که بر اساس یکی از بهترین روش ها برای معرّفی شخصیت های مذهبی نوشته شده است.
🔸 در این روش، تنها به #جنبه_های_تاریخی زندگی این شخصیت ها بسنده نمی شود؛بلکه در کنار توجّه به جنبه های تاریخی، #مقام_معنوی، #سبک_زندگی، #افکار و #اندیشه ها و #سخنان آنان نیز متناسب با مخاطب کودک و نوجوان مورد توّجه قرار می گیرد. قرآن کریم نیز همین روش را برای معرّفی انبیا و اولیا به کار می برد.
🌸🌸🌸🌸🌸🌸
🔺مناسب ۸تا۱۲سال
✍نویسنده: غلامرضا حیدری ابهری
📖تعداد صفحات: ۲۰صفحه
▪️ناشر: جمال
💰قیمت: ۲۰.۰۰۰تومان
🌸🌸🌸🌸🌸🌸
📲سفارش از طریق پیام رسان ایتا👇
👤@mahnazdelfani
🆔@ketabkhanekhob
✂️ بخشی از کتاب بابای خوب بچه ها را باهم بخوانیم:
حسین (ع )بازى با بابا بزرگ را خیلى دوست داشت.وقتى پیامبر به خانه ى آنها مى آمد، حسین و برادرش حسن روى كمر پیامبر مى نشستند و تا مى توانستند،با پدربزر گشان بازى مى كردند. پیامبر هم خیلى خوب به آنها سوارى مى داد.
نوه هاى عزیز پیامبر وقتى بر كمر بابا بزرگ مى نشستند، خیال مى كردند در حال سواركارى هستند. براى همین بلند بلند فریادمى زدند: «برو، برو » پیامبر هم آن ها را از این طرف اتاق به آن طرف مى برد و مى گفت: «شما دو تا چه شتر خوبى دارید و خودتان هم چه سواركارهاى خوبى هستید. »بچّه ها آن قدر از بازی با بابابزرگ لذّت می بردند که حتّی موقع نماز هم سوار پیامبر می شدند.
یك روز كه پیامبر نماز می خواند، حسین نیز آمد كنار پیامبر تا باز هم با بابابزرگ خود بازى كند. رسول خدا (ص) امام جماعت بود و عدّه ى زیادى پشت سرش نماز مى خواندند. همین که پیامبر به سجده رفت، حسین به پیامبر نزدیكتر شد و بر پشت حضرت محمّد(ص) نشست. مثل وقتى كه با او در خانه بازى مى كرد، فریاد زد: «برو، برو » پیامبر (ص) اصلًا ناراحت نشد.
حسین یك بچّه بود و بازى مى كرد.حضرت محمّد(ص) بچّه ها را خیلی خوب مى شناخت و آن ها را خیلى دوست داشت. مى دانست كه
بچّه ها در وقت بازى، به دنبال آزار و اذّیت كسى نیستند. بچّه ها با بازی کردن خیلی شاد می شوند.حضرت محمّدص به نمازش ادامه داد.
@ketabkhanekhob
@audio_ketab12256258006812.mp3
زمان:
حجم:
3.06M
#یک_آیه_یک_قصه
قسمت 8️⃣
📜سوره مبارکه فاتحه آیه ۲
🔹الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمِينَ🔹
@ketabkhanekhob