💠 کتاب حضرت حجت 💠
#حضرت_حجت
#مهدویت
#آیت_الله_بهجت
#امام_زمان
🔸 هر عاشق شیدایی که دیدار امام زمان عجلاللهتعالیفرجهالشریف را انتظار می کشد، مشتاق شنیدن سخنان و حکایات کسی است که توفیق تشرف به محضر حضرت عجلاللهتعالیفرجهالشریف را یافته و از دریای معارف او جرعه ها چشیده است.
🔸خب چه کسی بهتر و والاتر از آیت الله بهجت
💰قیمت: ۳۳۰ هزارت
📣موجودی فقط ۱۵جلد
📚 این کتاب همون کتابیه که هر عاشق شیدایی دنبالش میگرده.
🍃📚@ketabkhanekhob 📚🍃
4.48M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
⁉️ میتوان با دعا ظهور را جلو انداخت؟!
📚برشی از کتاب حضرت حجت با خوانش استاد پناهیان
⛔️حتما ببینید ⛔️
📚@ketabkhanekhob 📚
کتابخانه خوب📚
#رمان #رمان_بینوایان #رمان_صوتی 🎼قسمت هشتم ✍ویکتور هوگو کانال ما رو به دوستانتون معرفی کنید 🍃📚@ket
رمان این هفته اگه گوش ندادی بیا اینجا👆
سلام✋
شروع اولین هفته گرم تابستونیتون بخیر
ان شاءالله تابستونی پر از سیر و سفر و خوشی باشه برای همه😍
خیر مقدم به عزیزانی که تازه به جمع ما پیوستن خیلی خوش اومدین💐
📚کتاب بچه ای که نمی خواست آدم باشد
🔸#کتاب_بچهای_که_نمیخواست_آدم_باشد ، مجموعه ده #داستان کوتاه است و برخی از این داستانها به یک واقعه تاریخی اشاره دارد که یکی از آنها #واقعه_غدیر است.
🔹کتاب بچه ای که نمی خواست آدم باشد! داستان کودکانه و جذابی است که کودکان را به دنیای خیال میبرد.
🔰بچه، شتری است که عاشق خاطرهجمعکردن است؛ اما دوستش آدی فقط دنبال بازیگوشی است.
#معرفی_کتاب
#کتاب_کودک
📚@ketabkhanekhob 📚
کتابخانه خوب📚
📚کتاب بچه ای که نمی خواست آدم باشد 🔸#کتاب_بچهای_که_نمیخواست_آدم_باشد ، مجموعه ده #داستان کوتاه اس
در این کتاب اگر با او همراه شوید با کلی خاطره پرهیجان آشنا شوید. بچه لابهلای خاطراتش از مرد مهربان و قصه غدیر هم میگوید. این کتاب داستانی جذاب است که درونمایه دینی دارد و کودکان را هم با تاریخ اسلام آشنا میکند و هم کمک میکند تا خلاقیتشان تقویت شود.
🔺کتاب بچه ای که نمی خواست آدم باشد! برای کودکان جذاب است و روایتی از #واقعه_عظیم_غدیر را هم برای آنها روایت میکند.
🔺مناسب سنین ۸تا۱۲سال
✍نویسنده: زهرا موسوی
📖تعداد صفحات: ۸۰ صفحه
▪️ناشر: مهرستان
#معرفی_کتاب
#کتاب_کودک
#کتابفروشی۱
💰قیمت: ۵۰ هزارت
................................
📲سفارش از طریق پیام رسان ایتا
@mahnazdelfani
بهترین کتابهای های کودک و نوجوان👇
📚@ketabkhanekhob📚
🔸بخشی از کتاب بچه ای که نمی خواست آدم باشد:
من یک شتر یک ساله هستم و اسمم بچه است. با اینکه هیچ شتری توی دنیا اسم بچهاش را بچه نگذاشته، اما دوست دارم من به این اسم زیاد است. به خاطر همین، این اسم را برای خودم انتخاب کردم. من یک شتر خاطره جمع کن هستم. هیچ شتری مثل من، خیلیتر از خیلیتر از خیلی، دلش نمیخواهد من میخواهم! خاطره جمع کند؛ اماِ پدر آدی صاحب ماست؛ ما، یعنی من و پدر و مادرم. آدی دوست من است. او، یعنی آدی، پسر صاحب ِ ماست. دوست دارم آدی به جمع کردن خاطره مثلِ من نیست. دوست دارم آدی به یک عالمه بازی کردن و لج درآری است؛ اما چون دوست دارمش به من زیاد ست، دو تا کار انجام میدهد:
اول اینکه برایم خاطره تعریف میکند؛ دوم اینکه برایم خاطره میسازد. مثل همین الان که با آدی آمده بودیم خانه دوست پدرش تا دو کیسه گندم ببریم خانه. آدی خودش را محکم به من چسباند و گفت:«زودباش، زود باش بچه، فرار کن.» زود باش من برای فرار زیاد بود. بیشترتر از آن نمیتوانستم زود باشم و تند بدوم. به پشت سرم نگاه کردم. هنوز آن چند نفر دنبال ما بودند. آدی گفت:«همهاش تقصیر تو است.»
📚@ketabkhanekhob📚