#معرفی_کتاب
نویسنده در این رمان، تصویر پسرک چشم زاغی به نام اسماعیل را ترسیم میکند که در روزگار پیش از انقلاب همچون دیگران است،
بی هیچ تمایز و تشخصی به قهوهخانه میرود،
جوانی میکند
عاشق می شود
و بعد به دنبال کار میگردد…
بعداز شکست عشقی بدون هیچ برنامه ی از پیش تعیین شده، اسماعیل قصه ی ما به کتابخانه مسجد راه مییابد و درهای تازهای به رویش گشوده می شود
حالا زمانه زمانه انقلاب است و اسماعیل با دوستان مسجدیاش کارهای بزرگی را انجام میدهد تا…
این کتاب جلد دومش به نام #گرگ_سالی ادامه داستان اسماعیل را شرح می دهد.
#اسماعیل
#امیرحسین_فردی
#جوان
@ketabkhoobeh