✌#نود_و_سومین_کتاب
🍃بسم رب الشهدا🍃
...مادر، در خانه را که باز کرد، انگار چیزی ته دل مادر فرو ریخت😞...
آرام نشست
و کاسه ی آب را زمین گذاشت...
نفسی تازه کرد
قرآن را برداشت
و رفت دم در
محمد مادر را بوسید🌱
مادر، محمدش را از زیر قرآن رد کرد😊😞
محمد آرام گفت:
مادر محمدت را خوب ببین که دیگر نمی بینی اش.😭😞
ته دل مادر لرزید😭
: برو محمدجان! 💔
بخشیدمت به علی اکبر امام حسین(ع)
سعی کرد رفتن پسر را خوب تماشا کند ...
و راه رفتنش و قد و بالایش را به خاطر بسپارد
محمد رسیده بود وسط کوچه
دوباره برگشت: به مادر نگاه کرد و گفت:
مادر دوباره محمدت را ببین که دیگر نمی بینیش...🍂
{باید دوید تا به قافله ی عشق رسید❤...
باید دوید تا از کاروان نور جا نموند...
باید تلاش کرد تا به شهدا رسید...
کتاب #قصه_شال خاطرات یه مادر شهید از فرزندشه... فرزندی که اینجوری رشد کرد و عاقبت شهادت دستمزد همه ی دویدن هاش بود...}
@Horre_Shohada69
#کتابخانه_زینبیون
#ما_ملت_امام_حسینیم
#ما_ملت_شهادتیم
#قصه_شال
#شهید_محمد_معماریان
@ketabkhoone_zeinabioon