✌🏻 #هشتاد_و_نهمین_کتاب
🍃بسم رب المهدی🍃
حدود نیم ساعتی توی برف ها راه رفتم فکر می کردم همه جور خاصی نگاه می کنند... 🙄
از هر طرف صدای سگ های ولگرد به گوش می رسید خیلی می ترسیدم... 😰
به امتحان فردا که فکر می کردم بیشتر از هر چیزی ناراحت میشدم...😞
بی اختیار راهم به طرف منزل مادربزرگم کج شد چند بار از ترس سگ ها خودم را این طرف و آن طرف پنهان کردم... 😰
به خانه مادربزرگم رسیدم میدانستم خانه خالی است ولی نیروی مرموز مرا به آنجا می کشاند... 🤔
اشک هایم را پاک کردم و گفتم خدایا چی میشد اگه مادر جون زنده بود چی میشد اگه نمی مرد!!🍃
چقدر دلم برایش تنگ شده جلوی در خانه مادربزرگم که رسیدم خانه تاریک بود.! 🤕
خیلی سردم بود و یخ کرده بودم نمی توانستم درست فکر کنم!...🥶🥶
ناگهان احساس کردم صدای مادربزرگم را میشنوم:« رعنا!... رعنا!... »☹️
@Horre_Shohada69
#کتابخانه_زینبیون
#ما_ملت_امام_حسینیم
#ما_ملت_شهادتیم
#رعنا
#مژگان_شیخی
@ketabkhoone_zeinabioon