کتابشهر ایران !شعبهاردکان¡
#معرفی_کتاب📚 #نه 🔸️جدیدترین اثر نویسنده کتاب های حیفا،تب مژگان ، کف خیاب
#درباره_کتاب📚
مستند داستانی " نه " روایت ظلم و نسل کشی، تغییرات ژنی و جنایات هورمونی آشکاری است که صهیونیسم جهانی بر علیه مسلمانان ، مخصوصا مسلمانان مظلوم افغانستان روا داشته و توجه خائنانه صهیونیسم به ملت شریف هزاره را (که با توجه به محدودیت های سیاست غذا و دارو توسط جهان غرب در آن منطقه ، دارای بکرترین ژن و ابدان در میان تمامی مسلمانان هستند) به صورت محدود و خلاصه به تصویر کشیده است .
@patogh_ketab_ardakan
کتابشهر ایران !شعبهاردکان¡
#معرفی_کتاب📚 #نه 🔸️جدیدترین اثر نویسنده کتاب های حیفا،تب مژگان ، کف خیاب
#گزیده_ای_از_کتاب📚
ماهدخت نذاشت جمله هایده کامل بشه... مثل مامانایی که دوس دارن دخترشون زبون باز کنه و حرف بزنه بهم گفت: «بگو عزیزدلم! دیگه چی فهمیدی؟ اگر کسی نمیخواد نشنوه! مهم نیست... برای من بگو!»
گفتم: «ما را برای کشتن و آزار جنسی اینجا جمع نکردن! چون اگر فقط هدفشون این بود، نیازی به این همه دنگ و فنگ و دزدیدن مثلا من و چال کردن و نبش قبر و آوردن اینجا و... نبود! حتی بهمون میرسیدن و ترگل و ورگل نگهمون میداشتن و کاری میکردن که خوشکلتر و تپل تر بشیم و بتونیم بهشون خدمت بکنیم... نه! ... اینا نیست... برای این چیزا اینجا نیستیم... اینا با ما کارها دارن و یه نقشه ای زیر سرشون هست!»
ماهدخت گفت: «نمیدونم از چی حرف میزنی؟ اما فکر کنم باهات موافق باشم. اما میشه بگی مثلا برای چی؟ منظورم اینه که ما را میخوان چی کار؟!»
زل زدم به یه گوشه و آهی کشیدم و گفتم: «نمیدونم! هنوز نمیدونم... اما یه روز میفهمم... راستی کی برنامه تنفس داریم؟
@patogh_ketab_ardakan
روایتی از حاشیههای دیدار #خانواده_های_شهدا با #رهبر_انقلاب
خانهات شهیدآباد است!
#محمد_رسول_ملاحسنی
نویسندهی کتاب #یادت_باشد
.
...سکوت، مثل نور آفتاب دلانگیز پاییزی، همهجای حسینیه پهن شد. جمعیت، همراه آقا نشستند و قاری قرآن شروع کرد به تلاوت؛ از شهدا میخواند برای دل پدر و مادرها. آقا هم زیر لب آیات را زمزمه میکرد و با نگاهش به همه خوشامد میگفت؛ حتی به همان پسرهایی که روبهروی جایگاه، از دور دست تکان میدادند؛ آقا حواسش به همه بود...
http://farsi.khamenei.ir/news-content?id=41140
@patogh_ketab_ardakan
📌 التماس دعا
🔸 خدا نکند کسی بهت بگوید: زیاد برایم دعا کن
🔸 دلت به لرزه می افتد که مگر چه شده انقدر مضطرب و بیتاب شده... بعد اگر شرایطش باشد؛ مشکلش و گرفتاریش را جویا میشوی و در صدد رفع آن برمیایی.
🔸 ولی خدا نکند شرایط پرسش نباشد! دیگر دلت تاب نمی آورد...
🔸 در خلوت و در خواب و بیداری فکرت، ذکرت با اوست؛ پیش او... که آیا مشکلش حل شد؟! آیا دغدغه اش برطرف شد؟!
🔸 خلاصه هرجا میروی و یا می نشینی میگویی: دوستان یک نفر خیلی ملتمس دعاست برایش دعا کنید...
🔸 میدانم که نگفته متوجه منظورم شدی...
🔸 آری صاحب و مولا و سرور و همه چیز من و تو، پیغام داده که: «أَکْثِرُوا الدُّعَاءَ بِتَعْجِیلِ الْفَرَجِ فَإِنَّ ذَلِکَ فَرَجُکُم»
🔸 کاش آب میشدم و این جمله را نمی شنیدم! کاش از شنیدن این جمله دق میکردم! کاش...
🔸 کاش حداقل دعا میکردم... از آن دعاهایی که با #اضطرار است... از آن دعاهایی که همه ی امیدت قطع شده... از همانهایی که همه را بسیج میکنی که آی دوستان فرد مضطری ملتمس دعاست... دعایش کنید...
🔺 آه... که باید دق کرد از این غربت؛ از این تنهایی...
اللهم عجل لولیک الفرج بحق زینب کبری(س)
@patogh_ketab_ardakan
کتابشهر ایران !شعبهاردکان¡
🎉پاتوق کتاب برگزار میکند مسابقه بزرگ کتابخوانی 🔺️ویژه نوجوانان کتاب مجتبی و محیا 🔺️ویژه بزرگسالان کت
⚠️توجه. ⚠️توجه
بدلیل استقبال گسترده مردم از مسابقه کتابخوانی مهلت ارسال پاسخ ها تا ۵ دی ماه تمدید شد.
#مسابقه_کتابخوانی🎉
@patogh_ketab_ardakan
کتابشهر ایران !شعبهاردکان¡
#معرفی_کتاب📚 #نشان_از_بی_نشان_ها نشان از بی نشانها عنوان کتابی است پیرامون زندگی
#درباره_کتاب📚
نویسنده در مقدمه کتاب می گوید: از آنجا که مرد را به سخنانش توان شناخت و به فرموده امیرالمؤمنین علیه السلام : المرء مخبو تحت لسانه - و یعرف المرء من فلتات لسانه ... آدمی در پشت زبان خود پنهان است - و هرکس را از آنچه ناگهان بر زبان می راند، توان شناخت و نیز گفته اند: تلک آثارنا تدل علینا فانظروا بعدنا الی الاثار
بر آن شدم ، یادداشتهایی که آن مرحوم به خط خویش گرد آورده بود، چه آنها که از خود نوشته و چه مطالبی که از دیگران انتخاب فرموده بود، منظم سازم و آنچه خود، از کلمات آن بزرگوار و یا کرامات وی شنیده و دیده بودم ، بر آن بیفزایم و به صورت کتابی در دسترس علاقمندان گذارم ، لیکن تقدیر پروردگار چنین بود که با اندوه و افسوس از کنار مرقد منور سلطان علی بن موسی الرضا علیهما السلام رخت مهاجرت بربندم و در اصفهان سکونت کنم . در این شهر نیز توفیق کار نیافتم ؛ تا آنکه پس از مدتی به تهران رحل اقامت افکندم در حدیث قدسی فرموده است : اولیائی تحت قبایی لایعرفونهم غیری ، دوستان من پنهان در تحت قبه عزت منند، نمی شناسد، آن ها را غیر من و حضرت امام الموحدین امیرالمؤ منین علی علیه السلام در خطبه متقین نشانهائی از آنها بیان فرموده است و چون این کتاب هم اقتباس از فرمایشات ائمه طاهرین صلوات الله علیهم اجمعین است لذا نام این را نشان از بی نشان هانهادم چه آنکه :
از آن مرد خدا از دیده عامی بود پنهان
که عارف داغ بر دل دارد و زاهد چه پیشانی
امید آنکه مطالعه این کتاب موجب طلب رحمت برای آن عالم پرهیزگار و سبب آمرزش و مغفرت برای حقیر گردد.
@patogh_ketab_ardakan
کتابشهر ایران !شعبهاردکان¡
#معرفی_کتاب📚 #نشان_از_بی_نشان_ها نشان از بی نشانها عنوان کتابی است پیرامون زندگی
#گزیده_ای_از_کتاب📚
مرحوم سیدابوالقاسم هندی نقل کرد که: در خدمت حاج شیخ حسنعلی به کوه معجونی از کوهپایه های مشهد رفته بودیم. در آن هنگام مردی یاغی به نام محمد قوش آبادی که موجب ناامنی آن نواحی گردیده بود از کناره کوه پدیدار شد و اخطار کرد که: اگر حرکت کنید، کشته خواهید شد. مرحوم حاج شیخ به من فرمودند: وضو داری؟ عرض کردم: آری. دست مرا گرفتند و گفتند: چشم خود را ببند. پس از چند ثانیه که بیش از دو سه قدم راه نرفته بودیم، فرمودند: باز کن، چون چشم گشودم، دیدم که نزدیک دروازه شهریم.
بعد از ظهر آن روز، به خدمتش رفتم، کاسه بزرگی پر از گیاه، در کنار اطاق بود. از من پرسیدند: در این کاسه چیست؟ عرض کردم: نمی دانم و در جواب دیگر پرسشهایشان نیز اظهار بی اطلاعی کردم. آنگاه فرمود: قضیه صبح را با کسی در میان نگذاشتی؟ گفتم: خیر فرمودند: خوبست تو زبان را در اختیار داری، بدان که تا من زنده ام، از آن ماجرا سخنی مگو وگرنه موجب مرگ خود خواهی شد.
@patogh_ketab_ardakan
کتابشهر ایران !شعبهاردکان¡
#معرفی_کتاب📚 #استاد_عشق کتاب استاد عشق نگاهی به زندگی و تلاش پرفسور سید
#درباره_کتاب📚
کتابی جذاب و زیبا از ایرج حسابی که این کتاب در واقع شرح زندگی و سعی و تلاش های پروفسور سید محمود حسابی است که بنیانگذار فیزیک دانشگاهی در ایران بود. نویسنده به خوبی به زندگی پروفسور حسابی پرداخته است و خواننده را با جنبه های مختلف زندگی او آشنا کرده است. برخی از مطالبی که در فهرست کتاب موجود هستند عبارتند از: دوران کودکی، در دیار غربت، مدرسه روحانیون، حس کنجکاوی، بازگشت به ایران، تاسیس دانشگاه تهران و غیره می باشد.
@patogh_ketab_ardakan
کتابشهر ایران !شعبهاردکان¡
#معرفی_کتاب📚 #استاد_عشق کتاب استاد عشق نگاهی به زندگی و تلاش پرفسور سید
#گزیده_ای_از_کتاب📚
«پروفسور حسابی در بازگویی روزهای واپسین از همه میگویند؛ از پدر، مادربزرگ، همسر و هر کس که در گذر زندگی دستی و آغوشی به مهربانی به سویشان گشودهاند. از مادربزرگ خود بارها با لفظ خانم یاد میکنند و آن جا که فرزندانشان در پرسشی ناخواسته و نابههنگام از لفظ خانم و آقا و تأکید هماره پدر می پرسند در پاسخ به تاکید میگویند: «خانم و آقا بودن آسان نیست، سابقه، تربیت و نجابت باید فراهم باشد. ایمان و اعتقاد از ارکان خانم و آقا بودن است، اگر خانم و آقایی به این مرتبه برسند، میدانند که چه کارهایی باید انجام دهند و چه کارهایی نباید انجام دهند. یا به قول حافظ آن قدر هست که بانگ جرسی می آید... خانم و آقا هیچگاه دروغ نمیگویند و در نشست و برخاست و خیلی از مسائل اجتماعی آداب لازم را رعایت میکنند.»
@patogh_ketab_ardakan
سرمشق؛ جدیدترین کتاب شهید حججی
سرمشق خاطرات کوتاه از زندگی جهادی شهید مدافع حرم محسن حججی است که توسط انتشارات شهید کاظمی منتشر میشود.
.
https://www.farsnews.com/news/13971001000762/%D8%B3%D8%B1%D9%85%D8%B4%D9%82-%D8%AC%D8%AF%DB%8C%D8%AF%D8%AA%D8%B1%DB%8C%D9%86-%DA%A9%D8%AA%D8%A7%D8%A8-%D8%AF%D8%B1%D8%A8%D8%A7%D8%B1%D9%87-%D8%B4%D9%87%DB%8C%D8%AF-%D8%AD%D8%AC%D8%AC%DB%8C-%D8%A8%D9%87-%D8%B2%D9%88%D8%AF%DB%8C-%D9%85%D9%86%D8%AA%D8%B4%D8%B1-%D9%85%DB%8C%E2%80%8C%D8%B4%D9%88%D8%AF
@patogh_ketab_ardakan
کتابشهر ایران !شعبهاردکان¡
#معرفی_کتاب📚 #شاهرخ این کتاب با قلمی روان و ساده به بیان خاطرات مربوط به سردا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
▪️دم بروبچههای شبکه پویا بخاطر مجموعه #یکی_بود_یکی_نبود گرم!
پویانماییهای کوتاه از زندگینامه چهرههای سرشناس ایرانی با هدف معرفی این چهرهها به خردسالان، که البته بزرگترها هم براشون جذابه و یادمیگیرن... 👏
این قسمت: شهید شاهرخ ضرغام
@patogh_ketab_ardakan
کتابشهر ایران !شعبهاردکان¡
#معرفی_کتاب📚 #وقتی_مهتاب_گم_شد کتاب وقتی مهتاب گم شد تالیف حمید حسام شرح زندگی
#درباره_کتاب 📚
🔸️وقتی مهتاب گم شد قصه نیست. داستان پردازی و اسطوره سازی هم نیست، بلکه واقعیتی است شبیه اساطیر. واقعیت زندگی و رزم مردی که «خود واقعی اش» را در «شبی که مهتاب گم شد»، پیدا کرد.
🔸️از جذابترین ویژگیهای کتاب، رعایت صداقت در تمام لحظات و اتفاقات است. به طور کلی نه راوی و نه نویسندهی کتاب هیچ ابایی از گفتن حقیقت ندارند. حقیقتی که با زبانی مردانه و از زاویهی دید یک جوان مبارز و شجاع بیان میشود و ممکن است حتی در مواردی تلخ باشد و به مذاق خواننده خوش نیاید، اما در نهایت خواننده مطمئن است که کتاب به تخیل و اغراق گرفتار نشده است. روایتی که هرچه به انتهای کتاب نزدیک میشویم، شورانگیزتر و حماسیتر میشود اما همچنان، واقعی و صادق است.
@patogh_ketab_ardakan
کتابشهر ایران !شعبهاردکان¡
#معرفی_کتاب📚 #وقتی_مهتاب_گم_شد کتاب وقتی مهتاب گم شد تالیف حمید حسام شرح زندگی
#گزیده_ای_از_کتاب 📚
نمیدانم چرا، شاید اثر موج انفجار بود شاید هم تاثیر از دست دادن این همه عزیز و رفیق، که گوشی را از دست سالار آبنوش گرفتم و به فرمانده لشکر گفتم: «کسی نمانده، ما تنها هستیم.» فرمانده گفت: «اگر ترسیدی...» پاک قاتی کردم و جواب تندی به فرمانده لشگر دادم... م. دوباره داخل کانال رفتم و طول آن را طی کردم. دیگر نمیخواستم لحظهای درنگ کنم و چشمم به پیکر غرق به خون بچهها بیفتد... د. از بالای دژ آخرین نگاه را به انبوه جنازهها انداختم و نگاهم روی نخلستانهای چپ و راست دژ ماند؛ همان نخلستانی که قبل از آمدن با کاکل نخلهایش به ما میخندید، اما حالا تماما بی سر شده بود و تا کمر سوخته... . وقتی به ابوشانک رسدیم حال حضرت زینب برایم تداعی شد. اگر در مرحلهی اول عملیات ۱۲۰ نفر رفتیم و ۴۵ نفر برگشتیم، این بار از ۱۲۰ نفر فقط ۹ نفر مانده بودیم. آن قدر دلم تنگ شده بود که حتی گریه هم نمیکردم. بغضی گلوگیر راه نفسم را بسته بود. تصویر حنابندان بچهها در شب عزیمت، یکی یکی مقابل چشمم آمد. تک تک آنها پارههای تن من بودند که پیکرهایشان در خط مانده بود. یاد سهرابی و بهادر بیگی که افتادم سر به نخلستان گذاشتم و تنها میان نخلها بلند بلند گریستم.
@patogh_ketab_ardakan
کتابشهر ایران !شعبهاردکان¡
#معرفی_کتاب📚 #وقتی_مهتاب_گم_شد کتاب وقتی مهتاب گم شد تالیف حمید حسام شرح زندگی
#متن_تقریظ_رهبر_انقلاب
بر کتاب وقتی مهتاب گم شد که روایتی عاطفی از خاطرات جانباز سرافراز آقای علی خوشلفظ، همرزم حاج احمد متوسلیان به قلم آقای حمید حسام میباشد- بدین شرح است:
بسماللهالرّحمنالرّحیم
بچّههای همدان؛ بچّههای صفا و عشق و اخلاص؛ مردان بزرگ و بیادّعا؛ یاران حسین (علیهالسّلام)؛ یاوران دین خدا .. و آنگاه مادران؛ مردآفرینان شجاع و صبور .. و آنگاه فضای معنویّت و معرفت؛ دلهای روشن، همّتها و عزمهای راسخ؛ بصیرتها و دیدهای ماورائی .. اینها و بسی جویبارهای شیرین و خوشگوار دیگر از سرچشمهی این روایت صادقانه و نگارش استادانه، کام دل مشتاق را غرق لذّت میکند و آتش شوق را در آن سرکشتر میسازد.
راوی، خود یک شهید زنده است. تنِ بشدّت آزردهی او نتوانسته از سرزندگی و بیداری دل او بکاهد، و الحمدلله ربّ العالمین. نویسنده نیز خود از خیل همین دلدادگان و تجربهدیدگان است. بر او و بر همهی آنان گوارا باد فیض رضای الهی؛ انشاءالله.
دربارهی نگارش این کتاب، آنچه نوشتم کم است؛ لطف این نگارش بیش از اینها است. مقدّمهی کتاب یک غزل به تمام معنی است. ۹۵/۱۰/۱۸
@patogh_ketab_ardakan
کتابشهر ایران !شعبهاردکان¡
#معرفی_کتاب📚 #وقتی_مهتاب_گم_شد کتاب وقتی مهتاب گم شد تالیف حمید حسام شرح زندگی
#درباره_راوی
🔸️علی خوش لفظ که نامش را بخاطر نزدیکی تولدش با ولیعهد پهلوی، جمشید گذاشتهاند، سالها بعد در نوجوانی، همزمان با وقوع انقلاب اسلامی خود نیز دچار تحول و دگرگونی در اهداف و آرمانها میشود. همین انقلاب درونی باعث میشود که او در اولین اعزام به جبهه نام خود را به علی خوش لفظ تغییر دهد و سرانجام زندگیاش هم تغییر کند.
🔸️علی خوش لفظ یک قهرمان ملی است. این را زخم های نشمرده ای که از او «علی خوش زخم» ساخته گواهی می دهد. علی خوش زخم، نیازی به مدال ملی شجاعت ندارد. بچۀ بازیگوش محلۀ «شترگلوی همدان»، که روزگاری از دیوار راست بالا می رفت، پس از یازده بار مجروحیت با تیر و ترکش و موج و شیمیایی، حالا نمی تواند روی تخت بیمارستان بنشیند. تیر کالیبر تانک در آوردگاه شلمچه و کربلای 5، پس از 26 سال، همسایۀ نخاع اوست.
🔸️سردار شهید علی خوش لفظ پس از سالها تحمل درد و رنج ناشی از مجروحیت و صبر در برابر دوری یاران و دوستان، 29 آذر ماه سال 1396 آسمانی شد و به کاروان عظیم شهدا پیوست. او به تعبیر همرزمانش «علی خوش رفیق» بود.
@patogh_ketab_ardakan
کتابشهر ایران !شعبهاردکان¡
🎉پاتوق کتاب برگزار میکند مسابقه بزرگ کتابخوانی 🔺️ویژه نوجوانان کتاب مجتبی و محیا 🔺️ویژه بزرگسالان کت
🔸️کلید سوالات کتاب 📚مجتبی و محیا📚
سری حروفی
الف=۳۳۳۳۴۴۳۳۳۱۱۳۲۲۳
〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️
ب=۲۴۳۲۴۴۴۱۲۳۲۴۲۳۲
〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️
ج=۱۲۱۱۱۳۳۳۲۲۱۳۴۲۲
〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️
د=۱۴۴۴۱۱۲۲۱۲۴۳۳۴۱
〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️
ز=۴۱۳۴۳۳۲۱۴۱۲۲۴۴۲
〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️
و=۲۱۲۴۴۴۳۴۳۳۲۳۳۴۱
@patogh_ketab_ardakan
کتابشهر ایران !شعبهاردکان¡
🎉پاتوق کتاب برگزار میکند مسابقه بزرگ کتابخوانی 🔺️ویژه نوجوانان کتاب مجتبی و محیا 🔺️ویژه بزرگسالان کت
🔸️کلید سوالات کتاب
📚دست ابلیس(خاطرات مستر همفر)📚
سری حروفی
خ=۴۱۲۴۲۳۲۳۱۲۴۳۳۴۴
〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️
ذ=۴۴۴۴۲۱۱۳۴۲۲۱۲۳۳
〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️
ض=۲۳۳۴۴۳۲۲۲۳۳۴۱۳۴
〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️
ظ=۲۴۲۴۴۴۴۳۲۲۲۳۴۴۳
〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️
غ=۱۲۴۳۴۲۴۴۴۳۱۱۴۳۳
@patogh_ketab_ardakan
کتابشهر ایران !شعبهاردکان¡
🎉پاتوق کتاب برگزار میکند مسابقه بزرگ کتابخوانی 🔺️ویژه نوجوانان کتاب مجتبی و محیا 🔺️ویژه بزرگسالان کت
⚠️توجه. ⚠️توجه
#قرعه_کشی مسابقه کتابخوانی #۱۰_دی ماه تحت نظارت نهاد کتابخانه ها برگزار خواهد شد.
#مسابقه_کتابخوانی🎉
@patogh_ketab_ardakan
🔹فردای خاموشیِ آتش #فتنه، آنچه از فتنه مهمتر است، روایتِ فتنه است.
از فردایِ پایان فتنه، جنگ روایتها شروع میشود و در این نزاعِ فتنهگون، هنوز روایت اصیل فتنه۸۸، در حاشیه هست و روایتهای حاشیهای، جای اصلی را گرفتهاند...
🔸عدهای میگویند، دعوای دو کاندیدا بود!
عدهای دیگر قائل به تقلب هستند!
عدهای همه چیز را به امنیت تقلیل داده و از نقش جاسوسان، CIA، موساد و...گفته و ریشه فتنه۸۸ را صرفا در خارج از کشور جستجو میکنند!
و روایتهای دیگر...
🔹اما...
هیچکس نگفت #اشراف ریشدار و بیریش، رأی مردم را وتو کردند.
هیچکس نگفت مرفهین بیدرد در پیوندی عمیق با استکبار خارجی به دنبال له کردن جسم و جان مستضعفین بودند
هیچ کس نگفت سرمایهداران زالوصفتِ #قدرت_طلب کشور را چندین ماه دچار آشفتگی کردند.
هیچکس نگفت جاهلان به ظاهر مُلّا و عالِم با سکوت خود کشور را در آشوب نگه داشتند.
هیچکس نگفت #اسلام_آمریکایی با تمام زر و زور و تزویرش به میدان آمد تا کار را یکسره کند.
و هیچکس نگفت...
و سرانجام همین مردم، بساطِ فتنهگری اشراف ریشدار و بیریش و... را در حادثه شگفتانگیزِ ۹ دی جمع کردند.
و هنوز روایت اصیل فتنه ۸۸، در حاشیه هست و روایتهای حاشیهای، جای اصلی را گرفتهاند.
#بصیرت
#باولایت_تاشهادت
@patogh_ketab_ardakan
#اسامی_برندگان_مسابقه_کتابخوانی🎉
کتاب مجتبی و محیا:
نفر اول:خانم فاطمه کریمی🎉دوچرخه به ارزش یک میلیون و پانصد هزار تومان🎉
نفر دوم:خانم نسترن هاتفی 🎉کمک هزینه مشهد مقدس به ارزش دویست و پنجاه هزار تومان🎉
نفر سوم:خانم مهلا پورشنبه 🎉کارت هدیه صدوپنجاه هزار تومانی🎉
نفر چهارم:خانم فاطمه میرجانی🎉کارت هدیه صد هزار تومانی🎉
نفر پنجم:خانم زهرا طاهرپور🎉کارت هدیه صد هزار تومانی🎉
نفر ششم:آقای ابوالفضل دشتی🎉کارت هدیه صد هزار تومانی🎉
نفر هفتم:آقای امیر حسین نامداری🎉کارت هدیه پنجاه هزار تومانی🎉
نفر هشتم:۰۸۱۸***۰۹۱۲🎉کارت هدیه پنجاه هزار تومانی🎉
نفر نهم:خانم زهرا حیدری🎉کارت هدیه پنجاه هزار تومانی🎉
نفر دهم:آقای محمد مهدی کمال زاده🎉کارت هدیه پنجاه هزار تومانی🎉
نفر یازدهم:آقای محمد رضا قاسمی🎉کارت هدیه پنجاه هزار تومانی🎉
نفر دوازدهم:آقای علی معصومی🎉کارت هدیه
پنجاه هزار تومانی🎉
نفر سیزدهم:آقای علی ابوطالبی🎉کارت هدیه بیست و پنج هزار تومانی🎉
نفر چهاردهم:آقای محمد جواد ذاکری🎉کارت هدیه بیست و پنج هزار تومانی🎉
#اسامی_برندگان_مسابقه_کتابخوانی🎉
کتاب دست ابلیس(خاطرات مستر همفر)
نفر اول:آقای سعید عزیزی🎉کارت هدیه سیصد و پنجاه هزار تومانی🎉
نفر دوم:خانم فائزه حیدری🎉کارت هدیه دویست و پنجاه هزار تومانی🎉
نفر سوم:خانم عاطفه مجاور🎉کارت هدیه صدوپنجاه هزار تومانی🎉
نفر چهارم:آقای حسین محیطی🎉کارت هدیه پنجاه هزار تومانی🎉
نفر پنجم:آقای وحید کمالی🎉کارت هدیه پنجاه هزار تومانی🎉
نفر ششم:آقای حامد کمالی🎉کارت هدیه پنجاه هزار تومانی🎉
نفر هفتم:خانم نجمه ابراهیمیان🎉روفرشی🎉
نفر هشتم:خانم راضیه پورعابدی🎉روفرشی🎉
نفر نهم:۴۲۷۱***۰۹۹۰🎉روفرشی🎉