#معرفی_کتاب_نوجوان📚
#محمد_جواد_و_شمشیر_ایلیا
داستانی جذاب و خوشخوان و آموزنده بری نوجوانان
«محمدجواد و شمشیر ایلیا» اولین رمان فانتزی با رویکرد آموزش مفاهیم قرآنی است. نویسنده تلاش فراوانی کرده است تا قصه خوبی روایت کند، قصهای از نظر مفهومی نه تنها دچار کجفهمی نشود بلکه مخاطب را به لایههای عمیقتری نیز ببرد.
@patogh_ketab_ardakan
کتابشهر ایران !شعبهاردکان¡
#معرفی_کتاب_نوجوان📚 #محمد_جواد_و_شمشیر_ایلیا داستانی جذاب و خوشخوان و آموزنده بری نوجوانان
#درباره_کتاب📚
🔹️این کتاب روایتی است فانتزی از یک ماجراجویی دینی. محمدجواد که در پی یافتن ردی از فضاییها وارد زیرزمین خانهشان میشود، در کنج زیرزمین و در میان کارتنهای کتاب، با پرندهای آشنا میشود که او را بهسوی ماجراهای پیچیده و زیادی میبرد.
🔸️ویژگی اصلی رمان «محمدجواد و شمشیر ایلیا» رویکرد او به قرآن است. رویکردی که تازگی و بکر بودن، شاخصه اصلی آن است. محمدجواد به باغ قرآن میرود و در آنجا با شخصیتهای زیادی آشنا میشود؛ شخصیتهایی که هر کدام قسمتی از خمیر وجودی محمدجواد را تغییر میدهند.
🔸️فضای فانتزی کتاب کاملاً ایرانی و بومی است. نویسنده تلاش فراوانی کرده است تا از فضاهای غربی بگذرد و به مدلی بومی برای خلق یک فانتزی ایرانی ـ اسلامی برسد.
🔸️فاطمه مسعودی در اولین رمان خود، از عناصر فرمی و محتوایی فانتزی به خوبی استفاده کرده و نشان داده است، میتوان از طریق نوعی رئالیسم که بنای خود را از مفاهیم دینی و قدسی گرفته برای کودک و نوجوان امروز حرفهای مفیدی زد.
@patogh_ketab_ardakan
کتابشهر ایران !شعبهاردکان¡
#معرفی_کتاب_نوجوان📚 #محمد_جواد_و_شمشیر_ایلیا داستانی جذاب و خوشخوان و آموزنده بری نوجوانان
#گزیده_ای_از_کتاب📚
محمدجواد نفس عمیقی کشید. آرام پایش را بلند کرد. پلهی بعدی پلهی امتحان بود، پلهی هدایت، پلهی عشق، پلهی نور… همهچیز در آنجا خلاصه شده بود. ناگهان هوا درهم پیچید. طوفانی به پا شد که او را تکان میداد تا شاید بترسد و ذکر آخر را نگوید. ۱۲شاخه به دور محمدجواد حلقه زدند تا به او کمک کنند. محمدجواد مصمم بود. چشمهایش را بست و با صدایی رسا گفت: «یا امامِ زمان!»
همهچیز در سکوت فرو رفت. انگار هرگز طوفانی نبوده است.
وقتی چشمهایش را باز کرد. دستانش میلههای دروازه بهشت را گرفته بود. به اطرافش نگاه کرد. بهدنبال مرد سبزپوش میگشت؛ اما خبری از او نبود. با آرامش قرآن کوچکش را در جایگاهش روی دروازهی بهشت قرار داد و با دلهرهای شیرین دروازه را هل داد. دروازه باز شد. نور عجیبی همهجا را فراگرفت. نسیم خنکی صورتش را نوازش کرد و بوی گلهای بهشتی همه جا را پر کرد. از شدت نور نمیتوانست جایی را ببیند. دست روی چشمانش گذاشت تا به نور عادت کند. وقتی حس کرد میتواند چشمهایش را باز کند تعجب کرد. اینجا اتاقش بود و روی تختش دراز کشیده بود. سراسیمه از جایش بلند شد. روی تخت نشست. او کی از باغ قرآن برگشته بود؟ چیزی را بهخاطر نمیآورد.
@patogh_ketab_ardakan
#لبیک
مقام معظم رهبری در دیدار ائمه جمعه سراسر کشور:
جوانها را وادار کنیم به کتابخوانی. کتاب خواندن خیلی مهم است؛ کتاب خوب را هم معرّفی کنید. حتّی بنده تصوّر میکنم -حالا البتّه این را باید آقایانی که مسئول هستند، جوانبش را بررسی کنند- و فکر میکنم خوب است که محلهای نماز جمعه، مرکز نمایش کتابهای خوب و کتابهای روز و کتابهای مطلوب باشد؛ که بیایند ببینند این کتابها هست، اگر میخواهند از همانجا یا از جای دیگر تهیّه کنند. مردم را وادار کنیم به کتابخوانی؛
#آتش_به_اختیار
#کتاب
#نمایشگاه
#نماز_جمعه
@patogh_ketab_ardakan
کتابشهر ایران !شعبهاردکان¡
#معرفی_کتاب📚 #دِعبِل_و_زُلفا رمان شورانگیز و جذاب «دعبل و زلفا» اثر تحسین برانگیز د
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎬کلیپ: دعبل خزاعی ، شاعر جبهه حق
#کتاب
#دعبل_و_زلفا
@patogh_ketab_ardakan
کتابشهر ایران !شعبهاردکان¡
#معرفی_کتاب📚 #دسته_یک کتاب دسته یک بازروایی خاطرات شب عملیات و به روایت چند تن ا
#درباره_کتاب📚
این کتاب که بنا بر گفته نویسندهاش تحقیق، پژوهش و نگارش آن سه سال به طول انجامیده، سه بخش دارد و در شانزده فصل تدوین شده است.در هر یک از فصلها خاطرهای خواندنی و داستانی از زبان رزمندگان روایت میشود. در یگانهای پیاده،کوچکترین واحد نظامی و رزمی، دسته است.دسته یک، یکی از دستههای گروهان یکم از گردان حمزه لشکر 27 محمد رسول الله (ص) بود که در عملیات والفجر هشت در جادهام القصر در عمق هفده کیلومتری جبهه دشمن و در نزدیکی مرز عراق با کویت در شب 24 بهمن 1364 با بخشی از ارتش متجاوز عراق درگیر شد. گردان حمزه آن شب با دو گردان پیاده- مکانیزه دشمن جنگید و طرفین درگیری، متحمل تلفاتی سنگین شدند. این درگیری ساعت 22و20 دقیقه شروع شد و هجده نفر از دسته یک شهید شدند.....» این کتاب را انتشارات «سوره مهر» منتشر کرده است.
@parogh_ketab_ardakan
کتابشهر ایران !شعبهاردکان¡
#معرفی_کتاب📚 #دسته_یک کتاب دسته یک بازروایی خاطرات شب عملیات و به روایت چند تن ا
#گزیده_ای_از_کتاب📚
هر دسته سوار یک کامیون شد. کف کامیون را پتو پهن کرده بودند. دستور آمد که کسی برزنت روی قسمت بار کامیون را کنار نزند تا عملیات لو نرود. در راه، پرتقال پخش کردند. یک جعبه پرتقال را در راه خوردیم و پوستش را هم در جعبه گذاشتیم. نمیدانستیم به کجا میرویم؛ اما یکی از بچههای دسته که بچه خوزستان بود، با نگاه از سوراخهای برزنت گفت که نزدیک آبادان هستیم. شب هنگام از کامیون پیاده شدیم. باران نمنم میآمد.
@patogh_ketab_ardakan
کتابشهر ایران !شعبهاردکان¡
#معرفی_کتاب📚 #دسته_یک کتاب دسته یک بازروایی خاطرات شب عملیات و به روایت چند تن ا
#تقریظ_رهبر_انقلاب_بر_کتاب📚
«از جنگ یک تصویر باشکوه ولیکن دوری در جلو چشم همه بود، باشکوه و با عظمت. اما مثل تابلویی که در بالا گذاشته باشند و آدم از دور بخواهد به آن نگاه کند. این کتابها آمدند این ریزهکاری تابلو را کشاندهاند جلو و حالا انسان میتواند آن ها را از نزدیک ببیند. این «دسته یک» را ببینید! به هیچ وسیلهای نمیشد آن ریزه کاریهای زیبای آن تابلوی با عظمت را به کسی نشان داد جز در چنین کتابی و با چنین مصاحبههایی؛ با همین خصوصیاتی که انجام گرفته. انصافا خیلی خوب سلیقه به خرج داده و خیلی خوب کار کردهاند.»
@patogh_ketab_ardakan
کتابشهر ایران !شعبهاردکان¡
#معرفی_کتاب📚 #غنا متن درس خارج فقه رهبر معظّم انقلاب اسلامی حضرت آیتالله العظمی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹 ببینید| معرفی کتاب درسنامه «غناء و موسیقی»
🎙 گفتوگو با حجتالاسلام و المسلمین مختاری، مؤلف کتابی که حضرت آیتالله خامنهای در درس خارج فقه در موضوع غناء از آن استفاده کردند.
🔺️ روایات معصومین و اقوال فقها؛ دو محور درس خارج فقه حضرت آیتالله خامنهای در موضوع غناء
@patogh_ketab_ardakan
#معرفی_کتاب📚
#نقاب_ها
✅گاندوهای تاریخ ایران را بشناسید:
آیت الله بهجت(ره):حیات فرنگی ها با جاسوس است، تا به حال بر سر ما هر چیزی آورده اند، از جاسوس ها آورده اند.ملتفت باشید!
بررسی 36پرونده نفوذ که شما را شگفت زده می کند کتابی که 14ماه توقیف بود از نویسنده کتب پراستقبال 40دبیر و بازگشت از نیمه راه علی الفت پور با بیش از 1700ارجاع سندی و روایی به تاریخ قبل و بعد از انقلاب اسلامی
♦️امام خامنه ای: نفوذ خیلی مسئله ی مهمّی است. خطر بزرگی است...
📚کتاب نقاب ها
جریان شناسی نفوذ در تاریخ انقلاب اسلامی نگاهی به پیدا و پنهان 36پرونده نفوذ و استحاله سیاسی فکری و فرهنگی در ایران
مطالبی که برای اولین بار در این کتاب گردآوری شده اند و بسیاری قابل انتشار از رسانه ها نیستند.
@patogh_ketab_ardakan
✋دوستان عزیز سلام.
📝 از این پس لطفا کتابهایی را که مطالعه می کنید، برای دوستانتان معرفی کنید و اگر دوست داشتید، متن معرفی و یا نکات ناب کتاب را برای ما بفرستید.
📌همچنین اگر کتابهایی را که در همین کانال معرفی شده و بواسطه معرفی در کانال تشویق به خواندن کتاب شدید و آن را خواندید و نظری راجع به آن کتاب دارید هم برای ما بفرستید،
✒️ ما نظراتتان را در کانال می منتشر می کنیم.
📘با این کار باعث ترویج #فرهنگ_کتابخوانی می شوید.
🌺باتشکر از اینکه مطالب کانال را پیگیری می کنید.
📩پیام های خود را به آیدی زیر ارسال نمایید.
@mh_arami
@patogh_ketab_ardakan
کتابشهر ایران !شعبهاردکان¡
توجه⚠️ توجه⚠️ 🔸️باتوجه به درخواست متعدد مشتریان گرامی به بعضی از کتاب ها
#نقد_کتاب📚
#گیاهخوار
نویسنده هان کانگ
کتابشهر ایران !شعبهاردکان¡
#نقد_کتاب📚 #گیاهخوار نویسنده هان کانگ
#نقد_کتاب
داستان زندگی زنی است جوان، ساکت، بی امید و بی هدف که خوابهای عجیبی می بیند.
در خوابهایش گوشت خام، خون، سگ و … چنان کریه و زشت جلوه می کند که او از خوردن هر چه گوشت است متنفر می شود.
به گیاهخواری رو می آورد و همین زندگی زناشویی و فامیلی اش را تحت تاثیر قرار می دهد، خودکشی و تیمارستان و سر آخر هم هیچ.
نویسنده ای ژاپنی که جایزه ای جهانی برای کتابش دریافت می کند و عده ای از داخلی های ما هم که اهل «هیچ» هستند می گویند او مثل صادق هدایت نوشته است، بوف کور صادق هدایت.
کتاب پر از سردرگمی است.
پر از سکوت تلخ، پر از پوچی و نیستی… توصیف دارد، شخصیت پردازی دارد، فضاسازی دارد اما محتوا ندارد؛ کتاب همان چیزی که اصل است.
و هر کسی انتظار دارد پس از این که ساعت ها عمرش را پای کتاب می گذارد به امید و آرامش برسد و یا
حتی سرگرمی مفیدی هم برایش باشد، هم نیست.
خستگی و تنهایی و نا امیدی که به انسان تلقین می کند قطعا آرامش روانی را به هم می زند.
مرد کار دارد. زن کار دارد. خواهرش کار دارد. شوهرش کار دارد. تکنولوژی هست. امکانات هست. روابط انسانی هست. غزیزه و … هست اما همه شخصیت ها، تنها هستند. نمی توانی همزاد پنداری کنی. اصلا نمی خواهی همزاد پنداری کنی. شخصیت ها محبوب نیستند. نمی خواهی جایشان باشی … نمی دانم وقتی بوف کورخوان ها می گویند بعد از خواندن به خودکشی فکر کرده اند چرا از این کتاب تعریف می کنند…
آفتابه، لگن هفت دست
محتوا هیچ چی…
@patogh_ketab_ardakan
#معرفی_کتاب📚
#به_من_گفتن_تنها_بیا
🔸️کتاب پرفروش «به من گفتند تنها بیا» منتشر شده توسط نشر کتابستان، از جمله روایتهای هیجانانگیز و جالبی است که یه خبرنگار از ورودش به دنیای پر مخاطره داعش نقل کرده است.
🔸️اولین زنی که با یک فرماندۀ ارشد داعش مصاحبه کرد و زنده ماند.
🔹️پرفروش ترین اثر واشنگتن پست
@patogh_ketab_ardakan
کتابشهر ایران !شعبهاردکان¡
#معرفی_کتاب📚 #به_من_گفتن_تنها_بیا 🔸️کتاب پرفروش «به من گفتند تنها بیا» منتشر شده توسط نشر
#درباره_کتاب📚
راستی چه چیز جوانان مسلمانی را که در اروپا زندگی می کنند جذب گروه های تروریستی می کند؟
سعاد مخنت برای یافتن جواب این سؤال ماجراجویی خطرناکی را آغاز کرد. او، که خود به عنوان روزنامه نگاری مسلمان در آلمان کار می کرد، بارها آن بیگانگی و خشمی که همتایانش را به جهاد می کشاند چشیده بود اما تصمیم گرفت، به جای پیوستن به آن ها، با سفر به قلب درگیری های جهادی و ترتیب دادن مصاحبه هایی خطرناک نشان دهد در ذهن آن ها چه می گذرد.
⚠️این کتاب محدودیت سنی خاصی ندارد و با توجه به آنکه به موضوعات جنسی و خشن موجود در دل داعش نپرداخته، میتواند برای نوجوانهای علاقهمند به این حوزه هم جذاب باشد اما به طور کلی مخاطب این اثر بزرگسالان هستند!
@patogh_ketab_ardakan
کتابشهر ایران !شعبهاردکان¡
#معرفی_کتاب📚 #به_من_گفتن_تنها_بیا 🔸️کتاب پرفروش «به من گفتند تنها بیا» منتشر شده توسط نشر
#گزیده_ای_از_کتاب📚
میدانستم که داعش روزنامهنگاران را گروگان میگیرد. اما نمیدانستم رهبری که قرار است ملاقات کنم، مدیر برنامۀ گروگانگیریِ این گروه است و بر کار آن قاتلی نظارت داشته که با لهجۀ بریتانیایی در ویدئوهای این گروه ظاهر شد و نزد جهانیان به «جان جهادی» معروف شد. بعداً فهمیدم مردی که تابستان آن سال دیدم، همانی که به ابویوسف مشهور بود، هدایت شکنجۀ گروگانها ازجمله غرق مصنوعی را به عهده داشت.
تقاضا کرده بودم که با ابویوسف در طول روز و در یک مکان عمومی دیدار کنم، اما امکانپذیر نبود. ملاقات باید شبانه و در مکانی خصوصی انجام میشد. چند ساعت قبل از قرار، رابطم ساعت ملاقات را به ۱۱:۳۰ شب تغییر داد. اتفاق خوشایندی نبود. یک سال قبل، نیروهای واحد پلیس ضدتروریستی آلمان درِ خانهام آمدند که بگویند از نقشۀ یک گروه اسلامی خبردار شدهاند که میخواهد با وعدۀ مصاحبۀ اختصاصی مرا به خاورمیانه بکشاند، سپس من را گروگان بگیرد و به ازدواج یک ستیزهجو درآورد. حالا آن تهدیدها داشت یادم میآمد و در این خیال بودم که شاید این کارم دیوانگی باشد. علیرغم فشار عصبی، مسیرم را ادامه دادم. اگر همهچیز خوب پیش میرفت، اولین زنِ روزنامهنگاری میشدم که با یک فرماندۀ ارشد داعش مصاحبه میکند و زنده میماند تا ماجرا را تعریف کند.
@patogh_ketab_ardakan
کتابشهر ایران !شعبهاردکان¡
✋دوستان عزیز سلام. 📝 از این پس لطفا کتابهایی را که مطالعه می کنید، برای دوستانتان معرفی کنید و اگر
#نظر_اعضای_کتابخون
توصیه به خواندن کتاب📚من دیگر ما📚
با سلام و خداقوت خدمت شما.
مجموعه کتابهای من دیگر ما، مطالبی درباره ی تربیت فرزند دارد که بسیار جدید و کاربردی و مفید هست. این کتاب ها اصلا شبیه کتاب های تربیت فرزند به سبک غربی نیست و اصلا هم شبیه سبک اسلامی غیر کاربردی نیست. حتما باید خودتون بخونید تا متوجه مطالب روان و کاربردی این مجموعه بشوید.خواندن این کتاب ها رو که قلم بسیار روان و زبانی ساده داره، به تمام والدینی که دغدغه تربیت درست فرزندشون دارند، توصیه میکنم.
@patogh_ketab_ardakan
#معرفی_کتاب📚
#کیمیای_محبت
(یادنامه ی مرحوم شیخ رجبعلی خیاط)
«کیمیای محبت» پس از « تندیس اخلاص» دومین اثری است که حجت الاسلام ری شهری در آن به شرح زندگی، حالات و سخنان عبدصالح خداوند، عارف واصل، جناب شیخ رجبعلی خیاط پرداخته است. این اثر به نوعی، کامل شده و متن منقح «تندیس اخلاص» با اضافات و تصحیح مواردی است که درکتاب پیشین آمده بود. کتاب، مزین به آیات و روایات، درسها، عبرتها و تبیین مسائلی است که می تواند برای همگان مفید و منشأ هدایت باشد. وجود چاپهای متعدد این اثر، نشانگر عمق استقبال و تشنگی خاصی است که قشرهای مختلف مردم نسبت به این گونه آثار دارند.
جاذبه سخنان شیخ، مقامات اهل معرفت، انسانهای غیر قابل شناخت، زندگی شیخ، تعبد و تواضع شیخ، مربیان شیخ، امدادهای غیبی، کمالات معنوی، روش سازندگی، اخلاص اولیای خدا، نماز اولیای خدا، بیم اولیای خدا، وفات جناب شیخ، و «وفات حاج آخوند تربتی» تنها بخشی از فهرست بلند عناوین و مطالب این اثرند.
🔹️همچنين، اين كتاب به سه زبان عربی «كيمياء المحبة»، اسپانيايی و انگليسی نيز ترجمه شدهاست.
@patogh_ketab_ardakan
کتابشهر ایران !شعبهاردکان¡
#معرفی_کتاب📚 #کیمیای_محبت (یادنامه ی مرحوم شیخ رجبعلی خیاط) «کیمیای محبت» پس از « تند
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
مسلمانی یعنی این..
#صاحبخونه_خوب
@patogh_ketab_ardakan
#معرفی_کتاب📚
#سی_و_ده
سی و ده چهل روایت داستانی از یک روحانی در محیط تبلیغی خود است. سی روایت در شهر انار استان کرمان و ده روایت از روستایی ییلاقی در ورامین. یکی در جنوب و دیگری در بالای کشور. اولی در ماه رمضان و آن دیگر ده روز اول محرم.
سید احمد بطحایی به عنوان نویسنده؛ راوی تمام داستان هاست و به عبارتی داستان حول محور چالش های ذهنی و عینی او با خود، مردم و محیط پیرامونش؛ میباشد. روایت هایی واقعی و مستند از زندگی یک طلبه و حضور او در فرهنگی متفاوت. یکی فرهنگ گرم و کویری جنوب کشور. با ساختاری نرم و ساکت. و دیگری در روستایی نزدیک به پایتخت و بالطبع با فرهنگی متمدن تر و ساختارمند. لیک هر کدام در انتهای تفاوت با یکدیگر هستند.
@patogh_ketab_ardakan
#معرفی_کتاب_نوجوان📚
#گردان_قاطرچی_ها
🔸️این رمان را که داود امیریان نوشته و فضای آن طنزآمیز است، بخشی از ابعاد حماسه های رزمندگان غیور دفاع مقدس را در قالبی جدید بیان می کند و همین فضای جذاب برای نوجوانان موشکافی می شود.
🔸️در این رمان ماجرای چند رزمنده روایت می شود که سرپرستی یک گردان قاطر را در دست می گیرند تا آذوقه و مهمات مورد نیاز عملیات رزمندگان را از این طریق به بالای کوه منتقل کنند.
🔹️این اثر پس از کسب موفقیت های پی در پی در جشنواره های مختلف به ویژه دریافت جایزه کتاب فصل، در مراکز فرهنگی، هنری کانون پرورش فکری نیز از سوی مخاطبان نوجوان با استقبال گسترده ای روبرو شد.
@patogh_ketab_ardakan
کتابشهر ایران !شعبهاردکان¡
#معرفی_کتاب_نوجوان📚 #گردان_قاطرچی_ها 🔸️این رمان را که داود امیریان نوشته و فضای آن
#گزیده_ای_از_کتاب📚
قاطرها که آسوده در حال استراحت و یا خوردن علف و نان خشک بودند، یک آن وحشی شدند. سیاوش دوید طرف کوسه جنوب و یک لگد به شکم او زد و هوایی شلیک کرد. کوسه جنوب هم نه گذاشت و نه برداشت و یک جفتک سهمگین درست به تخت سینه سیاوش شلیک کرد! سیاوش شوت شد و هنوز در هوا بود که قزمیت هم او را مهمان جفتک خود کرد. سیاوش به طرف دیگر پرت شد و باز هم در هوا پیکان یک کله جانانه به شکم سیاوش کوبید. سیاوش قبل از این که روی زمین پر از سرگین و خیس ادرار و علف های خیس بو گرفته سقوط کند، از هوش رفته بود!
@patogh_ketab_ardakan