#درباره_کتاب📚
#اربعین_طوبی
داستان این رمان درباره طوبی دختری نوجوان است که در کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ پدرش را از دست می دهد و در روزگار یتیمی به ازدواج تاجری عراقی در می آید و در بصره همسایه هوویی زبان نفهم می شود. اوضاع زندگی بر وفق مراد نیست اما طوبا تصمیم می گیرد به جای فرار بماند و فرزندانی تربیت کند که افتخار همسرش عبدالله باشند. سال هایی توام با شادی و مرارت برای طوبا سپری می شود تا اینکه ارتش بعثی صدام به ایران حمله می کند. پسران طوبا باید به ارتش ملحق شوند اما طوبا جنگیدن با خمینی را برای فرزندانش حرام می کند و …
شخصیت طوبی داستان زندگی خود را در مسیر پیاده روی اربعین از بصره تا کربلا برای نوه هایش تعریف می کند. متن داستان این کتاب ۴۰ گام دارد و در هر گام با دستمایه قرار دادن داستان زمان حال طوبا و پیاده روی او به سمت کربلا با رجوع به گذشته، نوجوانی، جوانی و میان سالی او که در بر دارنده حال و هوای بخش هایی از تاریخ معاصر دو سرزمین ایران و عراق است روایت می شود. این داستان برگرفته از واقعیت است.
#اربعین
@patogh_ketab_ardakan
کتابشهر ایران !شعبهاردکان¡
#درباره_کتاب📚 #اربعین_طوبی داستان این رمان درباره طوبی دختری نوجوان است که در کودتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥#تیزر_معرفی_کتاب📚
#اربعین_طوبی
@patogh_ketab_ardakan
▪️ آنجا بودی و سوختی و البته صبر کردی؛ عجب صبری...
▫️ سخت است رفتن همه را دیدن و داغ علی اکبرها و داغ عباسها را به جان خریدن؛ سخت است تنهاییِ امام زمان را دیدن و صدای هل من ناصرش را شنیدن و باز هم تنهاییِ امام را دیدن، همانجایی که حتی کودکان در گهواره تاب دیدنش را نداشتند...
▪️ البته دیدن اسارت ها و شلاق ها بماند، دیدن سرهای بر نیزه و داغ رقیه بماند؛
▫️ آقای من عجب صبری داشتید...
همه گفتند امان از غم زینب، اما شما حتی غم زینب را هم دیدید.
▪️ ای کاش مردمِ زمان، امامت شما را درک میکردند، ای کاش گروه هایی مثل توابین، توبه خود را در اطاعت از شما میدیدند.
▫️ آقای من چقدر زندگی شما شبیه امروز است. امامی که غم یار میبیند، امامی که کربلاهای زمان را درک میکند، بی آنکه مردمِ زمان، حقیقت او را درک کنند.
◼️ شهادت #امام_سجاد علیه السلام را به محضر امام زمان عجل الله فرجه و شما عزیزان تسلیت میگوییم.
@patogh_ketab_ardakan
#معرفی_کتاب📚
#موکب_آمستردام
موکب آمستردام»، خرده روایت هایی است از زائران دوردست سیدالشهدا؛ زائرانی که از اروپا به مقصد زیارت پیاده ی امام حسین رهسپار شده اند.
زائرانی که امام حسین را نه در کربلا و نجف و قم و مشهد و...، بلکه در قلب اروپا یافته اند، و دریافته اند که عشق حسین(ع) زمین و زمان و مکان نمی شناسد و چه بخواهی و چه نخواهی عالم گیر خواهد شد. فقط باید خود را به این دریای عظیم سپرد تا به ساحل آرامش رسید.
«موکب آمستردام» دومین گام و تلاش پس از کتاب موفق پادشاهان پیاده است که در کمتر از یک سال به چاپ پنجم رسید.
بهزاد دانشگر، در این کتاب در تلاش است با به تصویر کشیدن عشق زائران امام حسین(ع)، روایتی از تلاش آنان برای فدا شدن در مسیر سیدالشهدا را برای مخاطبان تصویر کند.
#اربعین
@patogh_ketab_ardakan
کتابشهر ایران !شعبهاردکان¡
#معرفی_کتاب📚 #موکب_آمستردام موکب آمستردام»، خرده روایت هایی است از زائران دوردست سید
#درباره_کتاب📚
زهرا، ۲۲ساله، پرستار، ترک مقیم هلند. تابعیت من هلندی است ولى ترک محسوب میشوم. من در هلند به دنیا آمدم و بزرگ شدم. مادرم در هلند به دنیا آمده و پدرم هم یکسالگى به هلند آمده؛ یعنی تمام فامیلمان در هلند بزرگ شدند. ما توی هلند در شهر «دنهاگ» زندگى میکنیم و من پرستار هستم. اینجا مدرسه رفتهام ولى فرهنگمان را فراموش نکردهام. احکام و باورهای شیعی برایمان اهمیت زیادی دارد. از همان کوچکی عشق امام حسین (ع) را درک کردیم؛ براى اینکه هر وقت یک جرعه آب مىنوشیدیم والدینمان میگفتند: «السلام علیک یا اباعبدالله (ع)» بعد از چند وقت والدینم به من فهماندند که من یک سیّد هستم و از فامیل امام حسین (ع). من ایشان را همیشه به عنوان پدربزرگم میشناختهام. وقت نقاشى همیشه یک گنبد طلا میکشیدم، کنارش یک مرد پیر و یک دختر کوچک که خودم بودم.
@patogh_ketab_ardakan
#معرفی_کتاب📚
#خاک_های_نرم_کوشک
کتاب "خاکهای نرم کوشک" به نویسندگی "سعید عاکف" منتخبی از خاطرات خانواده و همرزمان "سردار شهید عبدالحسین برونسی" در مورد ویژگیها و خصوصیات شهید است.
پرفروش ترین و پرتیراژ ترین کتاب در حوزه دفاع مقدس که بیش از دویست بار تجدید چاپ شده است.
#هفته_دفاع_مقدس
@patogh_ketab_ardakan
کتابشهر ایران !شعبهاردکان¡
#معرفی_کتاب📚 #خاک_های_نرم_کوشک کتاب "خاکهای نرم کوشک" به نویسندگی "سعید عاکف" منتخبی ا
#درباره_کتاب📚
خاطرات اوستا عبدالحسین برونسی به نقل از خانواده و همرزمان شهید. این کتاب شرح حال انسانی وارسته است که قبل از انقلاب در روستای گلبوی کدکن از توابع تربت حیدریه به کار سخت و طاقت فرسای بنایی مشغول بود و در کنار آن به خواندن دروس حوزوی نیز روی آورده بود تا اینکه بعدها به علت شدت یافتن مبارزات او زندانی و مورد شکنجه های وحشیانه ساواک قرار گرفت. با پیروزی انقلاب اسلامی در ایران زمینه های لازم برای رشد او مهیا شد چنان لیاقتی از خود نشان داد که زبانزد همگان شد و نامش حتی در محافل خبری استکبار جهانی نیز راه یافت. رمز رستگاری شهید برونسی عبودیت و بندگی بی قید و شرط او در مقابل حق و حقیقت بوده است.
خاکهای نرم کوشک" با تاکید بر شخصیت "اوستا عبدالحسین برونسی" به سرعت در زمره آثار پرفروش و پرمخاطب ادبیات دفاع مقدس قرار گرفت و به گفته ناشر تاکنون به زبانهای عربی، فرانسه و انگلیسی نیز ترجمه و در خارج از کشور منتشر شده است.
بدون تردید عامل اصلی در پرمخاطب بودن "خاکهای نرم کوشک" صفا، سادگی، خلوص نیت و ایمان ولایی شهید بزرگوار عبدالحسین برونسی بوده است.
@patogh_ketab_ardakan
کتابشهر ایران !شعبهاردکان¡
#معرفی_کتاب📚 #خاک_های_نرم_کوشک کتاب "خاکهای نرم کوشک" به نویسندگی "سعید عاکف" منتخبی ا
#گزیده_ای_از_کتاب📚
این شهید با آرزوی قلبی و حتمی خود به شهادت میرسد؛ چراکه در یکی از مصاحبههای خود میگوید؛ "در این عملیات (عملیات بدر) ان شاءالله دیدار، دیدار یار است. امیدوارم که گمنام شهید بشوم و جنازهام به یاد سالار شهیدان، کنار آب فرات و کنار او بماند."
@patogh_ketab_ardakan
کتابشهر ایران !شعبهاردکان¡
#معرفی_کتاب📚 #خاک_های_نرم_کوشک کتاب "خاکهای نرم کوشک" به نویسندگی "سعید عاکف" منتخبی ا
#نظر_مقام_معظم_رهبری_درباره_کتاب📚
کارگردانان سینما و تلویزیون درباره این کتاب فرمودند: «الان چند سالی است که کتابهایی دربارهی سرداران و فرماندهان جنگ باب شده و مینویسند و بنده هم مشتری این کتابهایم و میخوانم. با اینکه بعضی از اینها را من خودم از نزدیک میشناختم و آنچه را هم که نوشته، روایتهای صادقانه است- این هم حالا آدم میتواند کم و بیش تشخیص دهد که کدام مبالغهآمیز است و کدام صادقانه است- بسیار تکاندهنده است. آدم میبیند این شخصیتهای برجسته، حتی در لباس یک کارگر به میدان جنگ آمدهاند؛ این اوستا عبدالحسین بُرُنسی، یک جوان مشهدی بنّا که قبل از انقلاب یک بنا بود و با بنده هم مرتبط بود، شرح حالش را نوشتهاند و من توصیه میکنم و واقعاً دوست میدارم شماها بخوانید. من میترسم این کتابها اصلاً دست شماها نرسد. اسم این کتاب "خاکهای نرم کوشک" است؛ قشنگ هم نوشته شده.
@patogh_ketab_ardakan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سازهای با کتابهای ممنوعه🏢
این سازهی جالب در کشور #آلمان در سال ٢٠١٧ ساخته شد. همهی کتابهایی که در دل این سازه به کار برده شدند کتابهایی هستند مثل کتاب #1984 که قبلا در آلمان ممنوع بودند.
#اخبار_کتاب
@patogh_ketab_ardakan
#معرفی_کتاب📚
#سه_دقیقه_در_قیامت
سه دقیقه در قیامت حکایت یکی از مخلصان و پاسداران عزیز این کشور است که در هنگام عمل جراحی ناشی از عوارض جانبازی است سه دقیقه از این دنیا می رود و در جهان برزخ سیر میکند.کتاب سه دقیقه در قیامت به هر آنچه این پاسدار عزیز در این سه دقیقه ای که از دنیا میرود و در جهان برزخ می بیند می پردازد .این کتاب اثری متفاوت و تاثیرگذار از انتشارات شهید ابراهیم هادی می باشد.
@patogh_ketab_ardakan
کتابشهر ایران !شعبهاردکان¡
#معرفی_کتاب📚 #سه_دقیقه_در_قیامت سه دقیقه در قیامت حکایت یکی از مخلصان و پاسداران عزیز ا
#درباره_کتاب📚
از دیدگاه قرآن و روایات، برزخ و قبر یک چیز است که گاهی از آن به عالم قبر و گاهی از آن به عالم برزخ یاد می شود. برزخ در لغت یعنی چیزی که حایل بین چیزی و چیز دیگر باشد.
ازاین رو به جهانی که میان دنیا و آخرت واقع می شود برزخ اطلاق می گردد؛ چنان که در آیاتی از قران، برزخ بیانگر فاصله میان دو دریاست. برزخ در اصطلاح حکمت : به همان عالم مثال اطلاق می شود ، زیرا عالم مثال حد فاصل بین عالم عقل و عالم ماده است. و در اصطلاح شریعت : فاصله میان مرگ تا قیامت کبری را گویند.برزخ قیام و زندگی جدید و جهانی نو است؛ خواه گودالی از گودالهای دوزخ باشد، یا باغی از باغهای بهشت. پس برزخ معبر و دالان ورودی به قیامت و حشر اکبر است و انسان در ادامه ی مسیر زندگی دنیا وارد جهان برزخ می شود، که سراسر آگاهی و حیات است «النّاس نیام فإذا ماتوا انتبهوا»
قرآن کریم در آیاتی از جهان برزخ خبر داده است؛ مانند:
۱ـ «… و من ورائهم برزخ إلی یوم یبعثون :واز پس انان برزخی است ، تا روزی که مبعوث شوند.« این آیه حکایت می کند که ، بعد از مردن تا قیامت حالتی وجود دارد که آن حالت ،حائل و فاصله میان زندگی این دنیا و قیامت است.
کتاب حاضر مطالبی را در این باب ارائه می کند.
@patogh_ketab_ardakan
#معرفی_کتاب📚
#یک_روز_بعد_از_حیرانی
فاطمه سلیمانی خالق اثر به سپیدی یک رویا، نویسنده جوانی که در سالهای اخیر توانسته با ذوق و قریحه خود فصلی تازه در فضای ادبیات داستانی دینی در ایران بازگشایی کند و آثاری را با زاویه دیدی خلق کند که تا پیش از این نویسندگان این حوزه کمتر به آن دست پیدا کرده بودند.
اینبار قلم این نویسنده خوش ذوق انقلابی برای شهید مدافع حرم دهه هفتادی محمرضا دهقان می نویسد..
شهید مدافع حرم «محمد رضا دهقان امیری» متولد 26 فروردین 1374 در استان تهران دیده به جهان گشود. در تاریخ 21 آبان ماه سال 1394 با عنوان بسیجی تکاور راهی سوریه شد و همزمان با آخرین روز های ماه محرم الحرام در نبرد با تروریست های تکفیری در حومه حلب طی عملیات محرم خلعت شهادت پوشید ودر تاریخ 25 آبان در امام زاده علی اکبر چیذر به خاک سپرده شد.
محمد رضا دانش آموخته ی دبیرستان علوم و معارف اسلامی امام صادق (ع) و دانشجوی سال سوم فقه و حقوق اسلامی در مدرسه عالی شهید مطهری بود.
@patogh_ketab_ardakan
کتابشهر ایران !شعبهاردکان¡
#معرفی_کتاب📚 #یک_روز_بعد_از_حیرانی فاطمه سلیمانی خالق اثر به سپیدی یک رویا، نویسنده جو
#گزیده_ای_از_کتاب📚
چه خوش روزی بودی! همرزمانت برایت دو پرچم آورده بودند. یکی از پرچمها متبرک حرم بود با ذکر«لبیک یا زینب» همه میگفتند« محمدرضا خوش روزی بوده که دو پرچم نصیبش شده» میگفتند« پرچم یه نشونه از حضرت زینب بود که میخواست به شما بگه هدیهتون رو پذیرفته»
پدر و مادرت چه هدیه ای بهتر از تو داشتند برای تقدیم کردن؟ و چه دلیل و حجتی بهتر از این پرچم متبرک برای قبولی نذر و هدیه؟ پرچم چه به موقع رسیده بود. قلب مادرت با دیدنش آرام شد. یک ربع تمام فقط به پرچم نگاه میکرد. پرچم را روی قلبش میگذاشت و عطرش را به مشام میکشید.
وقتی پرچم را روی پیکرت میکشیدند، فرماندهات گفت« صاف و مرتب بکشید. مثل خودش باسلیقه باشید»
به جز پرچم چیزهای دیگری هم بود که باید همراهت میکردند. انگشتری که به مهدیه سفارش داده بودی و شال عزایت. همان شالی که هیچوقت اجازه نمیدادی شسته شود. به مادرت میگفتی« نشور. مگه کسی شال عزا رو میشوره؟ آیت الله مرعشی نجفی نزدیک چهل سال شال عزاش رو نشست» شالت هدیه مهدیه بود. هفت هشت سال، تمام ایام محرم و فاطمیه و عزاداریها همراهت بود. یک شال مشکی نخی بلند. آنقدر بلند که تا روی زانوهایت میرسید. و همیشه یک دور، دور گردنت میپیچیدی. چقدر دوستاش داشتی. هر وقت همراه پدرت هیئت میرفتی شال را دور کمرت میبستی. با همان شال دیگ نذری را بلند کرده بودی و شالت چرب شده بود. باز هم اجازه ندادی شسته شود. قبل از رفتنت شال را جاگذاشته بودی و همراه خودت نبرده بودی. قبل از محرم با مادرت تماس گرفتی و گفتی« مامان شال عزام رو احتیاج دارم. هرجا هیئت رفتی، شالم رو ببر و اشکات رو با اون پاک کن» مگر میشد تو برای کاری به مادرت سفارش کنی و نه بگوید؟ اما سربهسرت میگذاشت و میگفت« مردونه است. اصلاً بو میده. نمیبرم» تو التماس میکردی که « حتماً چیذر برو» چون میدانستی به خاطر دوری مسیر، فقط سالی یکبار به چیذر میرود. گفتی« هرروز برو چیذر و شال عزای منم ببر»
@patogh_ketab_ardakan
#معرفی_کتاب📚
#۹۷۸#روز_در_پس_کوچه_های_اروپا
این کتاب حاصل حدود سه سال زندگی محمد دلاوری خبرنگار صداوسیما در اروپاست. که صرفاً یک سفرنامه نیست بلکه زندگی نوشته های وی می باشد که با زبانی شیرین، مخاطب را با خود به عمق جامعه، سیاست، اقتصاد و فرهنگ اروپا می برد و با روایتی دل نشین زوایای تازه ای از زندگی در قاره ی سبز را برای خواننده آشکار می سازد.
نویسنده درباره این کتاب می گوید: در این کتاب و در خلال بازگویی اتفاقات روزانه که با چاشی طنز نیز همراه است سعی کردم بگویم که مردم اروپا چگونه فکر می کنند و جامعه، اقتصاد و سیاست در آن کشور چگونه سامان یافته است. سعی کردم شرح دهم که چه اتفاقی در اروپا رخ داده که آنها در زمره کشورهای توسعه یافته قرار گرفتند و امروز به طور عمده کشورهایی همراه با بحران اقتصادی به شمار می روند.
به گفته دلاوری آرمان شهر بودن اروپا و چرایی ایجاد این تصور از آن و چرایی ایجاد این حس در ذهن بسیاری از مردم مبنی بر اینکه اروپا سرزمین موعود برای زندگی است، از دیگر موضوعاتی است که در این یادداشت ها به آن توجه شده است.
این فعال فرهنگی همچنین گفت: یادداشت ها و روزنوشت هایی که منجر به نگارش این کتاب شد را پیش از این در زمان اقامت می نوشتم و در دو سالی که پس از بازگشت از اروپا از کار خبر خارج شدم آنها را تنظیم کردم که حاصل آن در قالب این کتاب از سوی نشر قدیانی منتشر شده است.
@patogh_ketab_ardakan
کتابشهر ایران !شعبهاردکان¡
#معرفی_کتاب📚 #۹۷۸#روز_در_پس_کوچه_های_اروپا این کتاب حاصل حدود سه سال زندگی محمد دلاوری خبرنگار صد
#گزیده_ای_از_کتاب📚
یک شی بزرگ مانند یک کاناپهی کهنه را نمیشود در بلژیک دور انداخت، یعنی «دور» در بلژیک وجود ندارد! نمیشود جایی را پیدا کرد که بگویی اینجا خوب است پرتش کن پایین…برویم! همهجا نزدیک است. همهجا یک هویت مشخص دارد. به همین نسبت جای «دورافتاده» هم وجود ندارد. نزدیکبودن به پایتخت و یا حتی به پادشاه و نه هیچچیز دیگر مرکزیت نمیآورد. در محوطهی کمیسیون اروپا بودم که رئیس اتحادیه با جمع اصحاب وارد محوطه شد، هیچیک از کسانی که مشغول کارشان بودند از جایشان تکان نخوردند، ده متر آنطرفتر نظافتچی داشت زمین را تمیز میکرد، حتی برنگشت به رئیس کمیسیون بگوید حالت چطوره؟
@patogh_ketab_ardakan
#معرفی_کتاب📚
#حاء_سین_نون
رمان حاء سین نون، روایتی از زندگانی امام حسن مجتبی (ع)، در بستر زمانی شهادت حضرت امیر و آغاز خلافت امام تا شهادت ایشان و با محوریت موضوع صلح میباشد.
این رمان با رفتو برگشتهای راوی میان دو جبهه امام و معاویه و بازسازی و بازیابی اهداف و افکار و شخصیت معاویه، تصویری جدید از صلح امام به مخاطب ارائه میدهد.
#امام_حسن_مجتبی(ع)
@patogh_ketab_ardakan
#معرفی_کتاب📚
#بی_کتابی
این اثر در ژانر رمانهای تاریخی طبقه بندی می شود و به موضوع «کتاب» میپردازد. به گفته نویسنده این رمان، «بی کتابی» نگاهی به یک واقعه تاریخی دارد و رمان سعی کرده ارزشگذاری به کتاب توسط ایرانیان را زیر ذرهبین قرار دهد. اینکه چقدر در طول تاریخ ما ایرانیان کتاب را مورد توجه قرار دادهایم.
🥇این کتاب در سال ۱۳۹۶ برنده سی و پنجمین دوره جایزه کتاب سال و نیز جایزه ادبی جلال آلاحمد شد
@patogh_ketab_ardakan
#معرفی_کتاب📚
#تاریخ_مستطاب_آمریکا
تاریخ آمریکا را از بدو تأسیس تا کنون در عرصههای داخلی و خارجی به زبان طنز روایت میکند و البته یک فصل را هم به تاریخ تعاملات آمریکا با ایران اختصاص داده است.نگارش متن طنز را محمدصادق کوشکی و طراحی کاریکاتورها را نیز مازیار بیژنی انجام داده اند. این پروژه سه فصل کلی دارد: 1- تشکیل آمریکا 2- آمریکا در جهان 3- آمریکا و ایران
#استکبار_ستیزی
@patogh_ketab_ardakan
کتابشهر ایران !شعبهاردکان¡
#معرفی_کتاب📚 #تاریخ_مستطاب_آمریکا تاریخ آمریکا را از بدو تأسیس تا کنون در عرصههای دا
#گزیده_ای_از_کتاب📚
البته نظامیان مبتکر آمریکایی روش های دیگری نیز برای ترویج راست گویی میان ویتنامی ها ابداع کردند، مثل پاره کردن شکم ویتنامی ها در حالی که دست و پای آنها از چهار طرف بسته شده بود.
در این تکنیک، آمریکایی دوست دار حقیقت برای شنیدن حرف راست از دهان یک ویتنامی با سرنیزه شکافی روی شکم او ایجاد می کرد. اگر ویتنامی حاضر به راست گویی می شد دست نگه می داشت و اگر راست نمی گفت شکاف را طولانی تر می کرد تا این که دل و روده ویتنامی با فضای آزاد آشنا بشود و هوا بخورد!
@patogh_ketab_ardakan