کتابشهر سمیرم
″اینترکپارسیگوی″
بهنویسندگی:
حسینمنزوی
دربارهٔکتاب:
این کتاب به نقدوبررسی اشعارشھریار توسط حسینمنزوی پرداختهاست که توسط انتشاراتمھر به چاپرسیدهاست .
بخوانیمازاینکتاب:
′دفترشھریار برای تسخیر دلِمشتاق من طرفههایی در آستین داشته است .
اگر در بیستسالگی غزلهای عاشقانهاش را دوستمیداشتم و در سیسالگی ′ایوایمادرم′ او را میپسندیدم و در چھلسالگی با ′هذیاندل′اش در آفاق شوروحال پرگشودم ، امروز ، در عینحال که تمامی آن شعرها را که سوگلیهای بیستسالگی و سیسالگی و چهلسالگیام بودهاند دوستمیدارم ، با غزلهای جاافتادهتر پیرانه سرش خلوت میکنم .
دیوان و دفتر او از کتابهای بالینیمن است . کمتر شعری را از اشعارمعاصران به اندازهٔ ′هذیاندل′خواندهوزمزمهکردهام .
این شعر و بسیاری دیگر از شعرهایشھریار گریزگاههای مهربان تنهاییهای من و همدل و همآواز شیداییهای مناند. اگر دفتر خواجه صحنه فال من بودهباشد ، دیوانشھریار عرصهٔ تماشایمن است…′
.
.
.
-برایتھیهٔاینکتابمیتوانیدبهکتابشھر
سمیرممراجعهفرمائید…
-
@ketabshharsemirom
#قفسهٔادبیات
کتابشهر سمیرم
″گزیدهٔاشعارمھدیاخوانثالـث″
بهنویسندگی:
مھدیاخوانثالث
منجملهاشعـار:
′تو چهدانی که پس هر نگهسادهٔ من
چهجنونی ، چهنیازی ، چهغمیست؟!
یا نگاهِتو ، که پر عصمتوناز
بر من افتد ، چه عذابوستمیست
دردم این نیست ولی ،
دردم این است که من بیتو دگر
از جھان دورم و بیخویشتنم
پوپکم !
آهوکم !
تا جنون فاصلهای نیست از اینجا که منم…′
.
.
.
-برایتھیهٔاینکتابمیتوانیدبهکتابشھر
سمیرممراجعهفرمائید…
-
@ketabshharsemirom
#قفسهٔادبیات