eitaa logo
کتابویچ
599 دنبال‌کننده
5هزار عکس
550 ویدیو
126 فایل
کانالی‌برای‌معرفی‌وکرایه‌کتاب📚در‌شهرخرم‌آباد وباشرایط‌ ویژه،برای‌شهرهای‌دیگر ادمین‌سفارش‌کتاب: @mlbpji و @Biranvand_1988 لینک‌کانال‌درایتا: https://eitaa.com/ketabvich
مشاهده در ایتا
دانلود
"وریا" داستانی فوق العاده خواندنی و جذاب👌👌👌 راوی کتاب وریا ، دخترکی است دبیرستانی که شانزده‌سال سن دارد و در شیراز زندگی می‌کند. دخترکی که دغدغه‌های متفاوتی نسبت به هم‌کلاسی‌هایش دارد و همین موضوع سبب تنهایی او شده است. البته نه این‌که او بخواهد تنها باشد، تنهایی دخترک به‌خاطر پیدانکردن دوستانی هم‌سو با خودش در جامعه و مدرسه است و شاید به‌همین‌خاطر است که در ناخوداگاه خود، وریا را می‌آفریند. دوستی خیالی که رفیق گرمابه و گلستان است و وقت‌های سختی می‌تواند به کمکش بیاید. دوستی که اسمش معنای هوشمندانه‌ای هم دارد. 🤔 وریا، یعنی آگاه و بیدار. 🤔 کرایه کتاب، 2000 تومان تعداد صفحات📚151📚
معرفی کتاب " وریا " وریا در صدوپنجاه صفحه به روایت داستان دخترکی می‌پردازد که شانزده‌سال دارد و در دبیرستان تیزهوشان درس می‌خواند. داستان با این گفت‌وگوی درونی راوی آغاز می‌شود و این اطلاع را به خواننده می‌دهد که قرار است با ذهنیات یک‌دختر نوجوان طرف باشد: «به‌نظر من هرآدمی که پا به این دنیا می‌گذارد، همراه خودش یک‌برگۀ مأموریت دارد؛ مأموریتی که قرار است در زندگی برایش تلاش کند و حتی یک‌وقت‌هایی هم بجنگد تا به خواسته‌هایش برسد». دوفصل‌ اول کتاب ما را با شخصیت دخترک و خانواده‌اش آشنا می‌کند و فصل سوم جایی است که گره اصلی رمان شکل می‌گیرد. حجاب، همان گره‌ای است که با ورود خانم لبخند به مدرسه ایجاد می‌شود و ذهن راوی را درگیر می‌کند. راوی که در ابتدا دست به پیش‌داوری دربارۀ خانم لبخند زده، رفته‌رفته به اشتباهش پی می‌برد و تصمیم می‌گیرد مسأله را به‌شیوه‌ای صحیح حل کند. پس این‌بار هرچه دربارۀ خانم لبخند و حجاب در ذهن دارد را کنار می‌گذارد و دست به جستجو می‌زند. وریا دوست خیالی راوی است، که هروقت راوی احساس تنهایی می‌کند، پیدایش می‌شود و با گفتن یکی‌ـ‌دو جمله نقش راهنمای او را بازی می‌کند. وریا انگار که عضوی از خانواده و مثل برادر بزرگ‌تر دختر باشد. برادر بزرگتری که فقط در خلوت‌ دختر سروکله‌اش پیدا می‌شود. قصد ندارم ماجرا را بیش از این بازگو کنم. پس خواندن ادامۀ داستان بر عهدۀ خودتان.
در بخشی از متن این کتاب می خوانیم: وارد کلاس که می‌شود با آرامش خاصی که احساس می‌کنم همه اش ادا و اطوار است پشت میز می‌نشیند. سلام می کند. فکر کنم یکی دو نفر در خواب و بیداری جوابش را دادند. از چشم‌هایش می‌خوانم که انتظار بیشتری داشت برای جواب سلامش؛ ولی قیافه را نباخت و صحبت‌هایش را با معرفی خودش و رزومه اش  شروع کرد. رزومه کاری‌اش پروپیمان است. یعنی اگر به حرف وریا عمل کرده بودم و با ذهن سفید به کلاس می‌آمدم ،می‌توانستم به او ایمان بیاورم، نه تنها من که همه کلاس بیست و یک نفره مان.  ولی خب به نظر من همیشه یک عدد شیطان درست و حسابی ،البته به صورت نامحسوس، حواسش پی  بنده های خدا ست که خدایی ناکرده دل به چیزهایی درست و حسابی ندهند. خب ،بالاخره شیطان است دیگر، هر چه باشد ۲۰ میلیاردی لباس بیشتر از بچه‌های آدم پاره کرده است و خوب کارش را بلد است .جناب آقای شیطان آنقدر کارش را بلد است که مجبورم می کند کتابم را از توی کوله ام در آورم و به جای گوش دادن به حرفهای معلم کتاب بخوانم. وقتی از کتاب خواندن خسته شدم و سرم را بلند کردم، دیدم کل وایت برد سیاه شده است . حالا درباره چه چیزی صحبت کرده که اینقدر مطلب برای گفتن داشته است، نفهمیدم. فقط تصویر یک آدم دیدم که بالایش نوشته بود چاکراه های مهم انرژی در بدن انسان و در قسمت هایی هم فلش زده بود و انگار اسم آنها را نوشته بود. کنجکاو شدم ببینم دقیقا چه خبر است ولی خانوم یکهو رفت سمت  وایت برد و خواست آن را پاک کند، که بدون اینکه دست خودم باشد از ذهنم در آمد ،می شود لطفاً پاکش نکنید. وقتی برگشت تا صاحب صدا را ببیند، دقیق دیدم که جا خورد، که صدا صدای من است. حال نه  اینکه صدای خاصی داشته باشم، نه ؛حتماً موقعی که داشت اینها را می‌نوشت دیده بود مثل چی سرم توی کتاب است و اصلاً حواسم به او و حرفهایش نیست ...
یک پیییییشنهاااااد شگفت انگییییییز😳😳😳 دوستان عزیز❤️❤️❤️ از آنجا که با توجه به محدودیت های کرونایی ،امکان رفت و آمد زیاد ندارید😞 و سفارش سرویس هفتگی هم هزینه بر است ،کتابویچ،در جهت تسهیل امر کتابخوانی، پیشنهاد جدیدی برای شما دارد. 👌👌👌 میتوانید یک اشتراک یک ماهه (مبلغ 20000 تومان )به نام یکی از اعضای خانواده خودتان تهیه کنید و ابتدای ماه ،با پرداخت یک هزینه سرویس، تا سقف 16 کتاب😳 📚 📦 به سلیقه تمام اعضای خانواده👨‍👩‍👦‍👦 سفارش دهید .😉 توجه بفرمایید که خریداری این کتابها حدودا بالای 200 هزار تومان هزینه دارد.😳 و این کتابها به مدت یک ماه در اختیار شما خواهد یود و در این مدت ،نیازی به تمدید و پرداخت هزینه سرویس هم نخواهید داشت.🤗🤗🤗 در پایان یک ماه،کتابها را به ما تحویل داده و برای سفارش جدید در خدمت شما هستیم.😄
دوستای عزیز کتابخونم😍😍😍 ما کتابهای زیادی داریم که هنوز فرصت نکردیم تو کانال معرفی کنیم، یک عالمه داستان و رمان خوب و شیرین،😋😋😋 ایرانی و خارجی☺️☺️☺️ کتب اعتقادی،تاریخی،تفسیری و...... اگر دنبال رمان و یا ....خاصی هستید از ادمین سفارش سوال کنید و اگر دنبال کتابهایی با موضوعات ویژه می گردید از ادمین مشاور کمک بگیرید 📚📚کتابهای در خواستی خود را اعلام کنید، در صورت توان تهیه می کنیم📚📚 کانالی برای معرفی و کرایه کتاب📚 در شهر خرم آباد ادمین مشاوره کتاب @Z_Monazami ادمین سفارش کتاب @Velayat313fq لینک کانال در ایتا https://eitaa.com/joinchat/16515150C271dc552d5 لینک کانال در تلگرام https://t.me/ketabvich
کشتی پهلو گرفته شهادت حضرت زهرا(س) مصیبتیست که تا قیامت قلب هر شیعه‌ای را آزار می‌دهد و دل‌های آنان را می‎سوزاند. مصیبت بزرگی که سرآغاز دیگر مصائب تاریخ شیعه بوده وهست و تا همیشه‌ی تاریخ در خاطره همگان باقی خواهد ماند. حادثه‌ای به این عظمت آنقدر زوایای پیدا و پنهان دارد که پرداختن به آن‌ها و به تصور کشیدنشان در بیش از هزاران کتاب بگنجد. «کشتی پهلو گرفته» از معدود آثار داستانی‌ای است که در این حوزه تالیف شده است و تاکنون نیز بی‌رقیب بوده است. هرچند که این بی‌رقیب ماندن دلیل دیگری نیز دارد که آن قوت قلم سیدمهدی شجاعی نویسنده آن و تسلط خوب او بر منابع و کتب تاریخی مرتبط با حضرت زهرا(س) و زندگانی ایشان است. کرایه کتاب، 2000 تومان تعداد صفحات📚160📚
بخشی از کتاب "کشتی پهلو گرفته " پرده دوم: زهرای من! این تازه ابتدای مصیبت ماست این پای را بگو از ارتعاش بایستد، این دست را بگو که دست بدارد از این لرزش مدام، این قلب را بگو که نلرزد، این بغض را بگو که نشکند و اشک از ناودان چشم نریزد. این دل بی‌تاب را بگو که فاطمه هست، نمرده است. ای جلوه‌ی خدا! ای یادگار رسول! زیستن، بی‌تو چه سخت است. ماندن، بی‌تو چه دشوار. این مرگ، مرگ تو نیست. مرگ عالم است. حیات بی‌تو، حیات نیست. این مرگ، نقطه‌ی ختمی است بر کتاب جهان. زمین با چه دلی ترا در خویش می‌گیرد و متلاشی نمی‌شود؟ آسمان با چه چشمی به رفتن تو می‌نگرد که از هم نمی‌پاشد و فرونمی‌ریزد؟ خدا اگر نبود من چه می‌کردم با این مصیبت عظمی؟ اِنّا للَّهِ و انّا اِلیْه راجِعُون.
بچه سرهنگ کتاب حاضر با موضوع جنگ ایران و عراق و دربردارندة خاطرات «علی حسینی منجزی» (1343) از دوران دفاع مقدّس و دوران اسارت است. نویسنده با بیانی ساده و روان، حقایقی از ناگفته‌های از جنگ و اسارت به تصویر کشیده است. کتاب با هدف ترویج فرهنگ ایثار و شهادت و زنده نگه داشتن ارزش‌های دوران دفاع مقدّس و اسارت تهیّه شده است. کرایه کتاب، 1000 تومان تعداد صفحات📚83📚
رویای دویدن حد توانایی و رشد انسان تا کجاست؟!🤔😊 . جسیکا ( در اوج مسابقات دو و دارای رکورد ویژه )پس از این که در یک سانحه ی رانندگی یکی از پاهایش را از دست داد، فکر می کند که زندگی اش به پایان رسیده و خبر این که در آینده خواهد توانست با پای مصنوعی دوباره راه برود نیز در حال او تأثیری ندارد. زمانی که تمام زندگی کسی در دویدن خلاصه می شود، راه رفتن دوباره با پای مصنوعی چه اهمیتی می تواند داشته باشد؟ 😞😓 پس از مدتی، دختری به نام رزا وارد زندگی جسیکا می شود که قرار است درس هایی که از آن ها عقب افتاده را به او آموزش دهد. با پیشروی داستان، رابطه ی پرفراز و فرود اما صمیمانه ای میان این دو شکل می گیرد. اما حضور رزا چه تاثیری بر زندگی جسیکا دارد؟!😊 آیا جسیکا می تواند در مسابقه دو شرکت کند؟ و آیا هدفی مهم تر از مسابقه دویدن هم برای او مطرح خواهد بود؟ . کرایه کتاب، 3000 تومان تعداد صفحات📚336📚
متن پشت کتاب "رویای دویدن "
" من ادواردو نیستم " کتابی کوتاه و جمع و جور و بسیار موثر👌 «من ادواردو نیستم» ۷۲ داستانک از زندگی ثروتمندترین شهید شیعه، مهدی (ادواردو) آنیلی برای نوجوانان است. این کتاب خاطرات کوتاه از مردی است که دین و ایمانش را به دنیا و مظاهرش نفروخت. مردی که ثابت کرد می‌شود در درّهٔ گناه بود، اما زنجیرهای شیطان را پاره کرد و تا اعلی علّیین بهشت پرواز کرد. مردی که بزرگ‌ترین آرزویش این بود که تا وقتی زنده است امام زمانش ظهور کند و از یارانش شود. کرایه کتاب، 1000 تومان تعداد صفحات📚94📚
معرفی شهید آنیلی🌷 شهید ادواردو آنیلی فرزند جیانی آنیلی، یکی از سرمایه داران بزرگ ایتالیایی و مالک سابق مجموعه فیات و مارلا کاراچوبود. او در جوانی بعد از یک دوره که غرق در لذات و هوس ها بود طی جریاناتی، به اسلام و سپس به مذهب تشیع گروید و این موضوع بر خاندان بزرگ و قدرت‌طلب او که با صهیونیست‌ها نیز همکاری‌های گسترده داشت، سخت گران آمد. ادواردو چندبار به ایران سفر کرد و با امام خمینی و آیت‌الله خامنه‌ای دیدار نمود و به زیارت امام هشتم رفت. گرایش او به اسلام و فعالیت‌های ضد استبدادی‌اش باعث شد که سرانجام در ۱۵ نوامبر سال ۲۰۰۰ به دست عوامل ناشناس و طرزی مشکوک به قتل برسد. جسد او را زیر پل «ژنرال فرانکو رومانو» در بزرگراه تورینو به ساوونا یافتند و شواهد حاکی از آن بود که ادواردو از روی پل ۸۰ متری مذکور به پایین پرت شده است. برخی رسانه‌ها مرگ ادواردو را توطئه‌ای صهیونیستی دانسته‌اند و در سال ۲۰۰۱ نیز در ایران فیلمی ساخته شد که شواهد و مدارکی دال بر ترور ادواردو به دست صهیونیست‌ها ارائه کرد. من ادواردو نیستم بریده ای از کتاب: داشت از کنار قفسه‌های کتابخانه رد می‌شد و به کتاب‌ها نگاه می‌کرد. جامعه‌شناسی، روان‌شناسی، فلسفه، تاریخ، رمان، شعر. جلوتر رفت. چشمش خورد به کتابی که در میان بقیهٔ کتاب‌ها فرو رفته بود و مقداری خاک رویش نشسته بود. بی‌اختیار دست برد سمتش و از قفسه درش آورد. نگاهش کرد. ترجمهٔ انگلیسی کتاب مسلمانان بود. رویش نوشته بود: «The Holy Quran». کتاب را باز کرد. چند سطری از آن را خواند. به نظرش جالب آمد. کتاب را ورق زد. چند سطر دیگر را خواند. به نظرش جالب‌تر آمد. گوشه‌ای از کتابخانه روی صندلی نشست و مشغول خواندن شد. یک ساعت گذشت. دو ساعت گذشت. سه ساعت گذشت و… کتاب برایش زیبا بود. نمی‌توانست برای یک لحظه هم کنار بگذاردش. هر چه بیشتر می‌خواند، بیشتر لذت می‌برد. حس می‌کرد گمشده‌اش به او نزدیک شده. کتاب را از کتابخانهٔ دانشگاه امانت گرفت و.....