eitaa logo
کتابویچ
584 دنبال‌کننده
5.2هزار عکس
612 ویدیو
132 فایل
کانالی‌برای‌معرفی‌وکرایه‌کتاب📚در‌شهرخرم‌آباد 📣📣📣 عزیزانی که بصورت حضوری از کتابویچ کتاب برداشته یا بر می گردانند حتما به ادمین ثبت سفارش اطلاع دهند👇 @Mirhasheme لینک‌کانال‌درایتا: https://eitaa.com/ketabvich
مشاهده در ایتا
دانلود
بخشی از مکالمات ملاصدرا با همسرش، در کتاب: بانو! زمانی که با زمانه‌ی خویش نساختی، و با مسندنشینان و امربران ایشان کنار نیامدی، و آنچه را که جاهلان می‌گویند، جاهلانه باز نگفتی، لاجرم به تبعید ابدی روح گرفتار خواهی شد ، حتی اگر در کنج منزلی در شهری ساکن باشی و اگر بر نپذیرفتن پای فشردی، آواره ات خواهند کرد، یا به زندانت خواهند انداخت و به دارت خواهند کشید... 🌱کپی فقط با ذکر منبع 🌱 | عضوشوید 👇 https://eitaa.com/joinchat/1305936213Cc794e6160c
هدایت شده از کتابویچ
@amooketabi عموکتابی 161-CheragheRahnamaeei-www.MaryamNashiba.Com.mp3
زمان: حجم: 2.23M
💠 چراغ راهنمایی 🎼 با صدای بانو مریم نشیبا کانالی‌برای‌معرفی‌وکرایه‌کتاب📚در‌شهرخرم‌آباد وباشرایط‌ ویژه،برای‌شهرهای‌دیگر ادمین‌مشاوره‌کتاب: @Z_Monazami ادمین‌سفارش‌کتاب: @Velayat313fq لینک‌کانال‌درایتا: https://eitaa.com/ketabvich لینک‌کانال‌در‌تلگرام: https://t.me/ketabvich
22.5M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
با تشکر از محمد امین کتابخون🌹👏👏👏 کانالی‌برای‌معرفی‌وکرایه‌کتاب📚در‌شهرخرم‌آباد وباشرایط‌ ویژه،برای‌شهرهای‌دیگر ادمین‌مشاوره‌کتاب: @Z_Monazami ادمین‌سفارش‌کتاب: @Velayat313fq لینک‌کانال‌درایتا: https://eitaa.com/ketabvich لینک‌کانال‌در‌تلگرام: https://t.me/ketabvich
📣📣📣 شروع ثبت سفارش ۱۴ فروردین😊
جنگ پرملات با نثری طنز 😅 روایت خاطرات طنز از رزمندگان لشکر 17 علی‌بن‌ابیطالب (علیه السلام) قم این کتاب ضمن پرداختن به بخش‌هایی از زندگی حسین پاینده با شهرت حسین ملات، فضای شاد و طنزی از جبهه و جنگ ارائه می‎دهد. حسین ملات رزمنده‌ای که هر کجا پا میگذارد خنده و شادی با خود می‌آورد.😁😂 کرایه کتاب ۳۰۰۰تومان تعدادصفحات 📚۱۰۴📚
هیچی هیچی برای خدا📣معرفی مجدد 🌙داستانی با موضوع روزه ی ماه مبارک رمضان با تصاویر رنگی ✂️گزیده: بالای درخت وسط حیاط، توی لانه ی سنجاب ها، مخملی تصمیم عجیبی گرفته.بقیه بچه سنجاب ها به او میگویند: (الکی میگی، مخملی! و نمیتونی!)😏🤨 کرایه کتاب ۳۰۰۰تومان تعداد صفحات 📚۲۴📚 کانالی‌برای‌معرفی‌وکرایه‌کتاب📚در‌شهرخرم‌آباد وباشرایط‌ ویژه،برای‌شهرهای‌دیگر ادمین‌مشاوره‌کتاب: @Z_Monazami ادمین‌سفارش‌کتاب: @Velayat313fq لینک‌کانال‌درایتا: https://eitaa.com/ketabvich لینک‌کانال‌در‌تلگرام: https://t.me/ketabvich
هدایت شده از کتابویچ
📣📣📣مسابقه خاطره نویسی باهمکاری کانال کتابویچ 📚و نازاربانو 🤩 زیباترین خاطره خود را👌 از سال اول روزه داریتون برای ما بنویسید❤️😊 از بین خاطرات شما به ۳ نفر برگزیده جوایزی اعطا خواهد شد.( جوایز اعلام خواهد شد ) مهلت ارسال تا عید فطر✅ ادمین ارسال خاطرات👇 @Ft_moh لینک‌کانال‌ کتابویچ درایتا: https://eitaa.com/ketabvich تلگرام: https://t.me/ketabvich 🍃🌺🌾🍀🌷☘🍁🌸🌱🌿🥀🌾🪴 عروسک نازار بانو @nazarbanoo
حیوانات وحشی (طبیعت ترسناک) 📣معرفی مجدد در این کتاب با زبان طنز و همراه با تصاویر رنگی و جذاب،به معرفی حیوانات وحشی خطرناکی مثل مار،خرس،کوسه،عروس دریایی،سنگ ماهی،ببر،کروکودیل و.... پرداخته و اطلاعات مفیدی را به شما می دهد. کرایه کتاب 2000تومان تعداد صفحات 📚 95 📚
نمونه تصاویر داخل کتاب👆
کتاب وحشی 📣معرفی مجدد یک رمان رازآلود و تخیلی🤩 پرهیجان با محوریت کتابخوانی📚 خوان برای تعطیلات تابستانی‌اش حسابی برنامه چیده، ولی مادرش همه‌ی نقشه‌های او را نقش بر آب می‌کند؛ او خوان را می‌فرستد به خانه‌ی عمو تیتو که یک کتابخوان قهار است. خوان باید از بین هزاران کتاب توی کتابخانه‌ی عمو، کتاب وحشی را پیدا کند؛ کتاب چموشی که دم به تله نمی‌دهد😂 و لابه‌لای صفحاتش رازی را پنهان کرده که فقط یک نفر می‌تواند از آن سر دربیاورد: کسی که بتواند او را شکار کند.😁😉 کرایه کتاب 3000تومان تعداد صفحات 📚 212 📚 کانالی‌برای‌معرفی‌وکرایه‌کتاب📚در‌شهرخرم‌آباد وباشرایط‌ویژه،برای‌شهرهای‌دیگر ادمین‌مشاوره‌کتاب: @Z_Monazami ادمین‌سفارش‌کتاب: @Velayat313fq لینک‌کانال‌درایتا: https://eitaa.com/ketabvich لینک‌کانال‌در‌تلگرام: https://t.me/ketabvich
آرزوی پر ماجرا داستانی آموزنده با نثری ساده و تصاویر رنگی فراوان از قصه های مثنوی روزی روزگاری در زمان قدیم جوانی زندگی می‌کرد که نامش عادل بود. عادل کاروبار درست‌وحسابی نداشت؛ اما آدم خوبی بود. او از شهر دیگری به آنجا آمده بود و خودش می‌گفت: «آمده‌ام پدربزرگم را پیدا کنم. او سال‌ها پیش به این شهر آمده است و دیگر برنگشته.» همه گفتند: «پیرمردی که تو می‌گویی، آدم ثروتمندی بود؛ اما سال‌ها قبل بی‌خبر ازاینجا رفت.» خلاصه، عادل هم به‌ناچار در آن شهر مانده بود.  یک روز که عادل در کلبه خرابه‌اش دراز کشیده بود با خودش گفت: «خدایا کمکی کن که زندگی‌ام را سروسامان بدهم و از این بدبختی و دربه‌دری نجات پیدا کنم، حداقل اگر گاوی داشتم با آن خویش می‌زدم، یا می‌فروختمش. آن‌وقت هم به دیگران کمک می‌کردم هم خودم به نان و نوایی می‌رسیدم.» ناگهان....😳😁 کرایه کتاب ۱۰۰۰تومان تعدادصفحات 📚۱۶📚