❌حتما مطالعه بفرمایید❌
👌چگونگی برخورد خداوند تبارک و تعالی با بندگانش ..
◾️محمّد بن يحيى ، عن أحمد بن محمّد بن عيسى ، عن ابن محبوب ، عن داود الرّقّيّ ، عن أبي عبيدة الحذّاء ، عن أبي جعفر عليه السّلام قال : قال رسول اللّه صلّى اللّه عليه و اله و سلّم : قال اللّه عزّ و جلّ : «إنّ من عبادي المؤمنين عبادا لا يصلح لهم أمر دينهم إلاّ بالغنى و السّعة و الصّحّة في البدن فأبلوهم بالغنى و السّعة و صحّة البدن فيصلح عليهم أمر دينهم ، و إنّ من عبادي المؤمنين لعبادا لا يصلح لهم أمر دينهم إلاّ بالفاقة و المسكنة و السّقم في أبدانهم فأبلوهم بالفاقة و المسكنة و السّقم ، فيصلح عليهم أمر دينهم و أنا أعلم بما يصلح عليه أمر دين عبادي المؤمنين ، و إنّ من عبادي المؤمنين لمن يجتهد في عبادتي فيقوم من رقاده و لذيذ و ساده فيتهجّد لي اللّيالي فيتعب نفسه في عبادتي فأضربه بالنّعاس اللّيلة و اللّيلتين نظرا منّي له و إبقاء عليه،فينام حتّى يصبح فيقوم و هو ماقت لنفسه زارئ عليها و لو أخلّي بينه و بين ما يريد من عبادتي لدخله العجب من ذلك فيصيّره العجب إلى الفتنة بأعماله فيأتيه من ذلك ما فيه هلاكه لعجبه بأعماله و رضاه عن نفسه حتّى يظنّ أنّه قد فاق العابدين و جاز في عبادته حدّ التّقصير،فيتباعد منّي عند ذلك و هو يظنّ أنّه يتقرّب إليّ،فلا يتّكل العاملون على أعمالهم الّتي يعملونها لثوابي فإنّهم لو اجتهدوا و أتعبوا أنفسهم و أفنوا أعمارهم في عبادتي كانوا مقصّرين غير بالغين في عبادتهم كنه عبادتي فيما يطلبون عندي من كرامتي و النّعيم في جنّاتي و رفيع درجاتي العلى في جواري و لكن فبرحمتي فليثقوا و بفضلي فليفرحوا و إلى حسن الظّنّ بي فليطمئنّوا،فإنّ رحمتي عند ذلك تداركهم،و منّي يبلّغهم رضواني،و مغفرتي تلبسهم عفوي،فإنّي أنا اللّه الرّحمن الرّحيم و بذلك تسمّيت .
🔸ابو عبيدۀ حذّاء از حضرت باقر عليه السّلام روايت كرده كه رسول خدا -درود خدا بر او و بر خاندانش- فرمودند : خداى شكوهمند فرموده است : همانا از ميانِ بندگانِ مؤمن ام بندهاى است كه كارِ دينش جز با #توانگرى و #گشادگى_روزى و #تندرستى_بدن درست نمىشود ، پس [به همین خاطر] من او را به توانگرى و گشادگى روزى و تندرستى بدن دچار مىكنم تا كار دينش درست شود ، و از ديگر بندگان مؤمن ام بندهاى است كه كارِ دينش جز با #ندارى و #بيچارگى و #بيمارى_در_بدنش درست نمىشود پس [به همین خاطر] من او را به ندارى و بيچارگى و بيمارى دچار مىكنم تا كارِ دينش درست گردد ، و من به آنچه که كارِ دين بندگانم به سببش درست مىشود داناترم ، از بندگانم مؤمن ام يكى در عبادتم مىكوشد و از خواب و بالش لذّت بخش خود جدا شده ، شب را به خاطر من زنده مىكند و خودش را در عبادت من خسته مىكند ، من يک شب و دو شب به جهت گوشه ی چشمى كه به او دارم و براى ماندنش در اين حال او را به چرت مىاندازم ، او مىخوابد و صبحگاه برمىخيزد درحالىكه از خودش ناراحت است و آن را سرزنش مىكند ، ولى اگر ميان او و عبادتم را باز بگذارم [یعنی او را در این حال رها کنم] ، غرورى به او دست مىدهد كه به فتنه یِ در اعمالش كشيده مىشود ، و به جهتِ همين غرور در اعمال و خرسندى از خود-چنان كه مىپندارد او بالاتر از همه ی عبادتگران است و در عبادت كوتاهى نمىكند -به سوى هلاكت مىرود ، از من دور مىشود ولى مىپندارد كه به من نزديک شده است ، پس عملكنندگان نبايد به عملهايى كه به خاطر پاداشم انجام مىدهند تكيه كنند ؛ چون آنان هرچه بكوشند و خودشان را خسته كنند و عمرشان را در عبادت من بگذارند ، باز كوتاهى كردهاند و در آنچه از من مىخواهند ، از بزرگوارى و نعمتهاى بهشتم و درجات والا در كنارم به نهايت عبادتم نمىرسند ، بلكه بايد به رحمتم اطمينان كرده ، به احسانم شاد شوند و با حسن ظنّ به من آرام گردند ، تا رحمتم به دنبالشان برود و احسانم به بهشت رساند و آمرزشم جامه ی عفوم را به ايشان بپوشاند ، كه منم خداوند رحمتگر مهربان و به آن ناميده شدهام .
📚اصول کافی جلد ۳ صفحه ۱۴۰ و ۱۴۱
@Keyfonas