#دعا_برای_ظهور
مؤلّف کتاب شریف مکیال المکارم با استناد به این روایت می گوید:
آنچه از روایات به دست می آید ظاهراً این است که وقت ظهور امام عصر(عج) از امور بَدائیّه است که امکان پس و پیش افتادنش هست.
یعنی می توان با دعا نمودن، فرج و ظهور امام عصر(عج) را جلو انداخت و تشویق ائمّة اطهار(ع) به دعا نمودن برای تعجیل ظهور، بیانگر آن است که حصول فرج و فرارسیدن دوران ظهور، دارای یک زمان صددرصد تعیین شده و تغییر ناپذیر نیست و اگر مردم به مسئلة غیبت امام زمانشان و طولانی شدن این امر بی توجّهی نموده و با دل های متّحد و یک پارچه، فرج آن حضرت را از خداوند متعال نخواهند، خداوند ظهور آن بزرگوار را تا انتهایی که برای دوران غیبت در نظر گرفته است و ما از آن اطّلاعی نداریم به تعویق خواهد انداخت و البتّه این نهایت نیز ممکن است هر لحظه فرا برسد.
مؤلّف مکیال المکارم می نویسد:
در زمان حضرت ادریسِ پیامبر(ع) نیز وقتی آن حضرت مورد حملة حکومت طغیان گر زمان خویش قرار گرفت، از میان مردم غایب گردید. در دوران غیبت او، پیروانش که در نهایت سختی و شدّت قرار داشتند، تصمیم گرفتند در برابر خداوند توبه نمایند. این بازگشت و پشیمانی واقعی باعث شد که خداوند، دوران غیبت او را پایان بخشد. حضرت ادریس(ع) ظاهر شد و حاکم ستمگر در برابر او به ذلّت و خواری افتاد.
همچنین است اگر مردم در زمان غیبت، به صورت دسته جمعی توبه نموده و قصد یاری امام عصر(عج) را نمایند، امید است که خداوند طومار غیبت را در هم پیچیده و آن بزرگوار را ظاهر نماید.
حضرت امام حسن مجتبی(ع) در عالم خواب یا مکاشفه به مرحوم آیت الله میرزا محمّدباقر فقیه ایمانی فرمودند:
در منبرها به مردم بگویید و به آنان دستور دهید توبه کنند و برای تعجیل ظهور حضرت حجّت(ع) دعا نمایند. دعا برای آمدن آن حضرت، مانند نماز میّت نیست که واجب کفایی باشد و با انجام دادن عدّه ای از دیگران ساقط شود؛ بلکه مانند نمازهای پنج گانه است که بر هر فرد بالغ واجب است برای ظهور آن حضرت دعا کند.
مرحوم فقیه ایمانی در کتاب خود می نویسد:
... و نیز از بسیاری از اخبار و فقرات ادعیه و زیارات استفاده می شود که امر ظهور آن حضرت، اصل وقوعش یک وعدة تخلّف ناپذیر الهی است؛ ولی زمان وقوع آن از امور بَدائیّه است که قابل تعجیل و تأخیر است و نیز از بعضی از اخبار به دست می آید که دعای مؤمنان هنگامی که با شرایط و آدابش انجام شود، تأثیر به سزایی در تعجیل فرج خواهد داشت.
سیّد حلّاوی شاعر اهل بیت(ع) قصیده ای سرود و در ضمن آن از گرفتاری های شیعیان و درد، رنج، شکنجه و مصایب آنها به پیشگاه امام عصر(ع) شکایت کرده و این قصیده را در چندین مجلس خوانده بود. یکی دو نفر از اوتاد نجف اشرف در عالم رؤیا خدمت حضرت ولیّ عصر(ع) مشرّف شدند. حضرت به آنها فرمودند:
بروید به سیّد (حلّاوی) بگویید: سیّد! این قدر دل مرا مسوزان، این قدر سینه مرا کباب مکن. این قدر ناراحتی شیعیان را به گوشم مرسان. من از شنیدن آن متأثّر می شوم... «لیس الأمر بیدی»؛ کار در دست من نیست، به دست خداست. دعا کنید خداوند فرج مرا برساند.
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج_والعافیه_والنصر
@keyfonas