eitaa logo
🏴کیف الناس🏴
345 دنبال‌کننده
20.5هزار عکس
7.5هزار ویدیو
143 فایل
«بسم الله القاصم الجبارین» «وَالْحَمْدُ لِلّهِ قاِصمِ الجَّبارینَ مُبیرِ الظّالِمینَ» 💯کانالی متفاوت👌 😊 برای سرگرمی اسلامی ☺️ ارتباط با ادمین @amirmehrab56 آغاز فعالیت دوباره....۱۴۰۱/۰۷/۱۰
مشاهده در ایتا
دانلود
در حدیث شیعیان آمده که شخصا به علی(ع) دستور داد تا به مدینه بروند و که گنبد و دارند را خراب کنند! در نتیجه بارگاه امروزی هم باید تخریب شود و برخلاف نظر اهل بیت است! ✅روایتی که مورد اشاره شما قرار گرفته است ، در نقل شده است که از امیر مومنان(ع) روایت می کند ؛ « پیامبر من را به مدینه فرستاد و به من فرمود هر ( ذی روحی ) را دیدی محو کن و هر قبری را که دیدی صاف نما » 📚الکافی ج6 ص528 1⃣این روایت از حیث سند است . یکی از راویان ، نوفلی نام دارد که نجاشی تصریح می کند که او است . 📚رجال ص37 و راوی دیگر ، سکونی نام دارد که او هم واقفی مذهب بوده و ندارد . 📚 نجاشی ص56 2⃣مضمون حدیث با تاریخ زندگانی ساز گار نیست زیرا باید دید که پیامبر حضرت علی را در چه سالی به مدینه فرستاده است ، قبل از هجرت یا بعد از هجرت. ✅احتمال نخست منتفی است زیرا علی علیه السلام قبل از هجرت پیامبر به از مکه خارج نشده تا به مدینه اعزام گردد و از طرفی با سیطره مشرکان بر مدینه شرایط انجام این ماموریت را نداشت . ✅صورت دوم با بیشتری رو به رو است زیرا پس از گرویدن اوس و خزرج به آیین اسلام ، بت و یا صورت بتی در میان مدنیان نبود که علی علیه السلام مامور به آن باشد . 📚صحیح مسلم ج3 ص61 3⃣روایت می گوید ؛« لاقبرا الا سویته » « هر قبری را دیدی نما » یعنی روی قبر باید صاف باشد و به صورت پشت ماهی و کوهان شتر که رسم کفار بود نباشد و بسیاری از فقها نیز فتوا داده اند که باید روی قبر صاف و مسطح باشد که این امر ارتباطی با بحث ما که ساختن و بارگاه بر روی قبر صاف است ندارد . ✅روی قبر پیامبر گرامی و ائمه بزرگوار صاف و بدون بر آمدگی است و ما بر روی آن گنبد و بارگاه می سازیم و این هم با حکم مذکور در روایت ندارد @keyfonas
پیامبر اسلام پسرخوانده خود زینب را در حال غسل دید، زید او را طلاق داد و به پیامبر در آمد، آیه ۳۷ سوره در رابطه با این ماجرا شد! آیا این در شان پیامبر یک دین است؟ کمی التماس فکر! ✅پاسخ در جاهلیت بر این بود که پسرانی را به فرزند خواندگی بر می داشتند که در فرزندشان نبودند، و از آن به "دعاء" و "تبنی" یاد می کردند. این رسم عرب نبود، بلکه کشورهای مترقی آن زمان، مانند و وقتی کودکی را به فرزند خوانده گی بر می داشتند احکام فرزندان صلبی را در باره آنان جاری می کردند؛ یعنی اگر بود ازدواج با او را حرام می دانستند و اگر پسر بود ازدواج با او برای پدرخوانده جایز نبود. اسلام این احکام را باطل کرده و شمرد. 📚المیزان، ج16، ص410. ✅خداوند در آیات 4 و 5 سوره احزاب فرزند بودن پسر ها را نفی می کند. یکی از مهمترین احکام فرزند خوانده پسر که در میان عرب بسیار قبیح شمرده می شد؛ با همسر او؛ توسط پدر خوانده بود، به طوری که هر اقدام در از بین بردن آن، مخالفت زیادی را بر می انگیخت. پیامبر نیز در راه پیشرفت اسلام فرزند خوانده ای قبول کرد که برای نشان دادن ابطال حکم حرمت ازدواج با همسر پسر خوانده، به امر کرد. ✅با همسر او ازدواج کند، در ذیل آیه 37 سوره احزاب به این موضوع اشاره شده است و شأن نزولی برای آن ذکر شده است. در تفسیر قمى در ذیل آیه "وَ ما جَعَلَ أَدْعِیاءَکُمْ أَبْناءَکُمْ" آمده است: از ابن ابى عمیر، از جمیل، از امام صادق (ع) برایم حدیث کرد، که فرمود: سبب نزول این آیه این بود که وقتى رسول خدا (ص) با خدیجه دختر خویلد ازدواج کرد، به منظور تجارت از به عکاظ رفت و در آنجا زید را دید که در معرض فروش قرار گرفته، او را جوانى زیرک و تیزهوش و عفیف یافت، پس وى را خریدارى کرد، و همین که به نبوت رسید، زید را به دعوت نمود، و زید مسلمان شد، از سوى دیگر، وقتى حارثة بن شراحیل کلبى از سرگذشت پسرش زید خبردار شد، به مکه آمد (تا فرزندش را از خریده و آزاد کند)، و حارثه مردى محترم و بزرگ بود، نزد ابو طالب آمده و گفت: اى ابو طالب! پسر من (در حادثهاى) اسیر شده، و شنیده ام که به دست بفروش رفته، تا به دست برادرزاده ات افتاده است، (از تو خواهش مىکنم) به ایشان پیشنهاد کنى یا پسرم را بفروشد، و یا عوض آن غلامى دیگر بگیرد، و یا کند. ✅ابو طالب با رسول خدا (ص) صحبت کرد، حضرت فرمود: من او را آزاد کردم هر جا میخواهد برود، حارثه برخاست و دست زید را گرفت و گفت: پسر بر خیز و به شرافت و حسب و آبروى سابقت برگرد، زید گفت: به هیچ وجه تا زندهام از رسول خدا (ص) جدا نمىشوم، حارثه گفت: آیا دست از شرافت و دودمان خود بر مىدارى، و برده قریش مىشوى؟ زید مجدداً گفت: به هیچ وجه و تا وقتی که زندهام از رسول خدا (ص) جدا نمىشوم، پدرش خشمگین شد و گفت: اى گروه قریش شاهد باشید که من از او بیزارى جستم و او دیگر پسر من نیست، رسول خدا (ص) به خطاب کرد که شاهد باشید، زید پسر من است، از من ارث مىبرد، و من از او ارث مىبرم. از آن روز مردم به زید مىگفتند:" ابن محمد=پسر محمد" و رسول خدا (ص) او را دوست مىداشت، و نامش را "زید محبت" گذاشته بود. بعد از آنکه رسول خدا (ص) به مدینه مهاجرت فرمود، دختر جحش را به ازدواج زید درآورد. زید بعد از مدتی قصد جدایی از را داشت که پیامبر او را از این کار نهی فرمود[4]، اما در زید او را طلاق داد. بعد از طلاق زینب توسط زید، پیامبر(ص) به امر خداوند و در جهت از بین بردن جاهلی، قصد ازدواج با زینب را کرد، البته چون این کار، امر بزرگی بود، پیامبر می ترسید که مردم نپذیرند، لذا خداوند می فرماید: "از (انکار) مردم نترس بلکه خداوند شایسته تر است که از او بر حذر باشی!". پیامبر گرامی اسلام در نهایت با زینب ازدواج کرد و این سنت جاهلیت را برای همیشه از بین برد. در ادامه این آیه حکمت این ازدواج را از بین بردن سنت جاهلی می داند تا با از بین رفتن آن، دیگران در سختی نیفتند.خداوند می فرماید: تو را به ازدواج پسر خوانده ات در آوردیم تا دیگر مؤمنان در ازدواج با چنین مواردی دچار و سختی نشوند. 📚المیزان، ج16، ص482. @keyfonas