eitaa logo
🏴کیف الناس🏴
346 دنبال‌کننده
20.6هزار عکس
7.6هزار ویدیو
143 فایل
«بسم الله القاصم الجبارین» «وَالْحَمْدُ لِلّهِ قاِصمِ الجَّبارینَ مُبیرِ الظّالِمینَ» 💯کانالی متفاوت👌 😊 برای سرگرمی اسلامی ☺️ ارتباط با ادمین @amirmehrab56 آغاز فعالیت دوباره....۱۴۰۱/۰۷/۱۰
مشاهده در ایتا
دانلود
اگر حضرت علی(ع) و بقیه امامان نسبت به زمان و مکان خود علم و آگاهی داشتند، پس چرا خودشان به سمت مرگ میرفتند؟ ✅نکته اول اين كه پيامبران و ائمه عليهم السلام علم غيب داشتند ، از ضروريات مذهب حق است و با دلايل قطعي از كتاب و سنت و عقل قابل اثبات است ؛ از جمله مي‌دانستند كه كي شهيد مي‌شوند ، چه كسي آن‌ها را به شهادت مي‌رساند و ... ✅نکته دوم بايد به اين نكته اساسي توجه كرد كه پيامبران و ائمه عليهم السلام در زندگي اجتماعي خودشان و ظيفه داشتند كه همانند انسان‌هاي معمولي رفتار كنند و وظيفه نداشتند كه به علم باطني و دانشي كه خداوند به آن‌ها اعطاء كرده بود ، عمل كنند ؛ مثلاً پيامبر اسلام صلي الله عليه وآله وسلم با اين كه علم غيب داشتند؛ اما در قضاوت‌هاي خود در بين مردم به علم عمل نمي‌كردند؛ بلكه بر طبق موازين شرعي ، از مردم شاهد و بينه مي‌خواستند و شاهد و بينه بر طبق ادعاي هر كس بود، به نفع او رأي مي‌داد؛ چنانچه مرحوم كليني رحمت الله عليه در كتاب شريف اين صحيح السند را نقل مي‌كند:👇👇 ✅من در ميان‌ شما با استناد به‌ شاهد و يمين قضاوت‌ مي‌کنم‌ . برخي‌ از شما در اثبات‌ادعاي‌ خود از ديگري زيرک‌تر است‌ ؛ پس هر كدام از شما اگر از مال‌ برادرش‌ چيزي‌ را به‌ سود او گرفتم‌ و به‌او دادم‌ [ در حالي كه خود شما مي‌دانيد كه مال شما نيست ] آن‌ مال‌ همانند پاره‌اي‌ از آتش‌ است ✅مقصود اين است كه من وظيفه ندارم بر طبق علم باطني خودم كه خداوند به من داده است ، در ميان شما قضاوت كنم ، من بر طبق بينه ، شاهد و يمين قضاوت مي‌كنم و هر كس بر ادعاي خويش دليلي داشت به سود او رأي خواهم داد ؛ چه آن شخص راست بگويد يا دروغ ؛ اما اگر كسي زرنگ‌تر بود و توانست بر ادعاي خويش بينه و شاهدي فراهم كرد و مال برادرش را به ناحق غصب كند ، آن قطعه از مال براي او قطعه‌اي از آتش جهنم خواهد بود . در ائمه عليهم السلام و ظيفه دارند كه همانند مردم عادي و همانند يكي از آن‌ها زندگي كند . اگر قرار باشد كه امام عليه السلام به علم الهي خود، حدود ، ديات قصاص و... را اجرا كند ، نظام اجتماعي به هم خواهد خورد. ✅ضمن اين كه ائمه عليهم السلام براي تمامي مردم در تمامي شئونات زندگي الگو و نمونه هستند و مردم نيز وظيفه دارند كه به آن بزرگواران اقتدا كرده و از نحوه زندگي آن‌ها الگو برداري كنند ، اگر قرار باشد كه آن‌ها زندگي غير عادي داشته باشند و بر طبق علم غيب رفتار كنند نمي‌توانند براي مردم الگو باشند و مردم نمي‌توانند از آن‌ها الگو برداري كنند. 📚الكافي ج 7 - ص 414 . 📚تهذيب الأحكام - ج 6 - ص 229  @keyfonas
چرا پیامبر(ص) و امیرالمؤمنین(ع) با وجود بی‌نیازی از ، با دیگران ‌مشورت می‌کردند؟ ✅پیغمبر(ص) هم می‌کرد، علی(ع) هم مشورت می‌کرد. آنها نیازی به مشورت نداشتند ولی مشورت می‌کردند برای اینکه اولاً دیگران یاد بگیرند. ✅ثانیاً مشورت کردن دادن به همراهان و پیروان است. آن رهبری که مشورت نکرده تصمیم ‌می‌گیرد ولو صددرصد هم یقین داشته باشد، اتباع او چه حس می‌کنند؟ می‌گویند پس معلوم می‌شود ما حکم ابزار را داریم، ابزاری بی‌روح و بی‌جان. ولی خود آنها را در جریان گذاشتید، روشن کردید و در تصمیم شریک نمودید، احساس شخصیت می‌کنند و در بهتر پیروی می‌کنند. ✅«وَ شاوِرْهُمْ فِی الْامْرِ فَاذا عَزَمْتَ فَتَوَکلْ عَلَی اللَّهِ.» ای پیغمبر! ولی کار مشورتت به آنجا نکشد که مثل آدم‌های دودل باشی؛ قبل از اینکه بگیری مشورت کن، ولی رهبر همین قدر که تصمیم گرفت باید قاطع باشد. بعد از تصمیم یکی می‌گوید: اگر این‌جور کنیم چطور است؟ دیگری می‌گوید: آن جور کنیم است؟ باید گفت: نه، دیگر تصمیم گرفتیم و کار تمام شد. قبل از تصمیم مشورت، بعد از تصمیم قاطعیت. 📚سیری در سیره نبوی، ص۲۱۳ @keyfonas
✅اميرالمؤمنين امام علي(ع): بعضی چیزها زشت و ناپسند هستند اما انجام دادن آنها توسط بعضی ها زشت تر است: درماندگى و ناتوانى از ؛ خساست از ؛ زود عصبانی شدن از عالمان؛ جدا بودن حاکمان از مردم؛ بدزبانى از زنان و سختگيرى و از حاکمان. 📚دعائم الإسلام، ج ۱، ص ۸۳ @keyfonas خودتان را از پنهان نکنید ✅امام علی(ع) خطاب به مالک اشتر: هیچ گاه خود را به مدّت طولانی از مردم مکن، زیرا دور بودن زمامداران از چشم عموم مردم خود نوعی محدودیّت و بی اطلاعی نسبت به کارهای مملکت است. پنهان شدن زمامداران آگاهی آنان را نسبت به بسیاری از مسائل از بین می برد، در بزرگ نزد آنان کوچک و کوچک نزد آنان بزرگ می شود و نیز کار نیک زشت و کار زشت زیبا جلوه داده می شود و حق با آمیخته می گردد. نهج البلاغه نامه53 @keyfonas
آیا "غضنفر" از القاب امام علی(ع) است؟ در لطیفه ها برای تمسخر و خنده از این نام استفاده می کنند، آیا درست است؟ هیچ معصومی از این واژه برای وصف ایشان استفاده نکرده است. ✅غضنفر به معنای غلظت، ضخامت و درشتی است. به شیر به دلیل هیکل درشت و شجاعتش غضنفر می گویند و مجازاً به انسان هایی که شجاع و دارای بدن و جثه ای قوی و نیرومند باشند گفته می شود.   "غضنفر" که به معنای شیر شجاع می باشد، جهت توصیف وجود مبارک امام علی (ع) به کار گرفته شده است. از جمله که برای آن حضرت بیان شده است، غضنفر است که این لقب هم از نظر جسمی و هم از نظر روحی با آن حضرت کاملا سازگار است. از نظر روحی کاملا مشخص است که آن حضرت بسیار شجاع و قدرتمند و نترس بودند و هرگز به دشمنان پشت نکرده بوده اند.  ✅ولی نکته قابل توجه این است که در میان روایات معصومین(ع) کلمه غضنفر در میان القاب آن حضرت ذکر نشده است. در نهایت می توان گرفت که "غضنفر" همچون "ابوتراب"، "ابو الحسن" و ... در شمار نام های شناخته شده امیرالمؤمنین (ع) نیست. @keyfonas
چرا پیامبر(ص) و امیرالمؤمنین(ع) با وجود بی‌نیازی از ، با دیگران ‌مشورت می‌کردند؟ ✅پیغمبر(ص) هم می‌کرد، علی(ع) هم مشورت می‌کرد. آنها نیازی به مشورت نداشتند ولی مشورت می‌کردند برای اینکه اولاً دیگران یاد بگیرند. ✅ثانیاً مشورت کردن دادن به همراهان و پیروان است. آن رهبری که مشورت نکرده تصمیم ‌می‌گیرد ولو صددرصد هم یقین داشته باشد، اتباع او چه حس می‌کنند؟ می‌گویند پس معلوم می‌شود ما حکم ابزار را داریم، ابزاری بی‌روح و بی‌جان. ولی خود آنها را در جریان گذاشتید، روشن کردید و در تصمیم شریک نمودید، احساس شخصیت می‌کنند و در بهتر پیروی می‌کنند. ✅«وَ شاوِرْهُمْ فِی الْامْرِ فَاذا عَزَمْتَ فَتَوَکلْ عَلَی اللَّهِ.» ای پیغمبر! ولی کار مشورتت به آنجا نکشد که مثل آدم‌های دودل باشی؛ قبل از اینکه بگیری مشورت کن، ولی رهبر همین قدر که تصمیم گرفت باید قاطع باشد. بعد از تصمیم یکی می‌گوید: اگر این‌جور کنیم چطور است؟ دیگری می‌گوید: آن جور کنیم است؟ باید گفت: نه، دیگر تصمیم گرفتیم و کار تمام شد. قبل از تصمیم مشورت، بعد از تصمیم قاطعیت. 📚سیری در سیره نبوی، ص۲۱۳ @keyfonas
خوبی یا خوشی بین خوبی و خوشی است. گاهی ما رفت و آمدها و صله رحم هایمان برای « خوشی » است نه برای « برّ و خوبی » و این دو روشن است. بارها گفته ام که خربُزه برای مریض خوش است، ولی خوب نیست و برای او خوب است، ولی خوش نیست. چیزهایی برای ما خوش هستند که خوب نیستند و رشدی در ما نمی آورند . صله رحم باید مبنایی برای « زیادتی و رشد » ما باشد، در باید به نحو خوبی باشد نه خوشی : مطلوب این نیست که طرف از من خوشش بیاید و تعریف کند و سورش را این بار تر کند، بل کسری او باید پر بشود؛ حتی شده مرا زیر پایش بگذارد، ولی خودش حرکتش را ادامه بدهد. نه اینکه مرا روی سرش بگذارد تا کمرش بشکند! پس در مرحله اول من باید به خوبی کنم و مسائلی را به آنها برسانم که نیاز آنهاست و با آنها صله بوجود بیاورم و پیمان ببندم . 📚 بهار رویش، علی صفایی حائری، ص 84 @keyfonas