نگاهی متفاوت به ماجرای ضامن آهو
داستان #ضامن آهو آنگونه که بین عموم مردم مشهور شده در منابع قدیم تا حدی متفاوت و جالبتر است.
روایت اصلی این داستان را شیخ صدوق(ره) بیش از هزارسال پیش در کتاب «عیون اخبار الرضا (ع)» آورده است.
وی تنها با دو #واسطه از ابومنصور محمد بن عبدالرزاق (متولی شاهنامه ابومنصوری) که از #قدرتمندان و زورمندان روزگار بوده نقل می کند:
در جوانی برای #اهالی مشهدِ رضا (ع) و زائرانی که با آنجا می رفتند مزاحمت ایجاد می کردم و تا اینکه یکبار که با یک یوزپلنگِ (آموزش دیده) برای شکار آهو به آن حوالی رفته بودم یوز شکاری ام ، را دنبال آهویی فرستادم و آهو تا نزدیک دیوار محوطه زیارتگاه رضا (ع) رفت ولی یکباره هر دو در مقابل آن ایستادند. گاهی که آهو به سوی دیگری می رفت ، یوز به دنبالش می دوید ولی وقتی به محوطه زیارتگاه پناه می برد ، یوز از دنبال کردنش دست بر می داشت. بالاخره آهو به یکی از اتاقهای زیارتگاه وارد شد و #هنگامی که به دنبالش رفتم آن را نیافتم. از ابونصر مقری (که در محوطه بود) پرسیدم: آهویی که وارد محوطه شده بود کجاست؟ گفت: من ندیده ام.
از آن روز نذر کردم که دیگر زائران رضا (ع) را آزار ندهم و راهشان را نبندم. همچنین از آن به بعد هرگاه حاجتی داشتم به #زیارتش می آمدم و حاجتم روا می شد. یکبار از خدا خواستم که فرزند پسری به من ببخشد که چنین شد. هنگامی که پسرم به بلوغ رسید و کشته شد ، مجددا به #مشهد الرضا (ع) رفتم و باز هم فرزند پسری از خدا خواستم که خداوند برای بار دوم پسری به من داد و هیچ حاجتی را در آنجا از خدا نخواسته ام مگر اینکه روا شده است.
📚منابع:
عیون اخبار الرضا (ع) ، تالیف شیخ صدوق ره ، ج2 ، صص:285-286
نکته:
طبق این روایت که حدود 1000 سال قبل در یک منبع معتبر ثبت شده ، ماجرای ضامن #آهو از معجزات مزار امام رضا (ع) است و از این جهت که #معجزه و کرامتی است که پس از شهادت آن حضرت (ع) رخ داده جالبتر از داستانی است که امروزه رایج شده است.
@keyfonas
🍀🌼🍀🌼🌼🌼
🌡 #علم روز میگه؛
#همدیگر را #بغل کنید تا #کمتر محتاج #دکتر شوید🌸
بر اساس تحقیقاتی که در گروه #روانشناسی #دانشگاه کارنگیملون (یکی از معروفترین دانشگاههای امریکا) انجام شده است،
#حمایتهای اجتماعی و #درآغوش کشیده شدن از سوی افراد دیگر،
میتواند #باعث #کاهشاسترس و در نتیجه، #کاهش نشانههای #بیماریهای سخت شود.
🌱💞🌱💞🌱
✊️اما #اسلام در #حدود ۱۴۰۰ قبل #گفته:
👌 #معانقه (به هنگام ملاقات دست در گردن يكديگر كردن)
♦️در حديث است كه اسحاق بن عمّار صيرفى مىگويد در كوفه ساكن بودم و شيعيان بسيارى نزد من مىآمدند. از شهرت و عواقب آن ترسيدم.
🗣به خادم دستور دادم كه هر كس به سراغ من آمد بگو اينجا نيست. همان سال به حج مشرّف شدم.
💢هنگامى كه خدمت امام صادق عليه السلام رسيدم آن حضرت را #ناخشنود يافتم.
🗣عرض كردم: فدايت شوم چه چيز باعث ناراحتى شما شده است؟
🌿فرمود : « آنچه كه باعث تغيير رفتار تو (با مؤمنين) شده است».
🗣عرض كردم: فدايت شوم از شهرت و عواقب آن ترسيدم؛ خدا مىداند كه چقدر مؤمنين را دوست مىدارم.
🌿حضرت فرمود:
«اى اسحاق، از رفت و آمد #مؤمنان ناراحت نباش،
🔹زيرا #هنگامى كه مؤمنى با مؤمن ديگر برخورد كند و به او #مرحبا بگويد، خداوند تا روز قيامت برايش مرحبا مىنويسد
و چون با او #مصافحه كند، خداوند متعال ميان دو انگشت ابهام آنها صد رحمت مىفرستد كه نود و نه تاى آن از آنِ كسى است كه ديگرى را بيشتر دوست مىدارد.
سپس رحمت الهى به سوى آنها روى مىآورَد و هر كس ديگرى را بيشتر دوست داشته باشد سهم بيشترى از رحمت الهى نصيبش مىشود.
🔹و هنگامى كه #دست در گردن يكديگر اندازند، #غرق رحمت الهى مىشوند.
و چنانچه براى جلب رضايت خدا با يكديگر باشند و غرض دنيوى نداشته باشند، به آنها خطاب مىرسد كه شما را #آمرزيدم، اعمالتان را از نو شروع كنيد.
🔹وچون احوال يكديگر را بپرسند و با هم سخن گويند، ملائكه به هم مىگويند:
دور شويد، مىخواهند از حال يكديگر جويا شوند كه خداوند بر ملائكه پوشانيده است.
🗣اسحاق مىگويد: از حضرت پرسيدم بنابراين، سخنانى كه با هم مىگويند ملائكه نمىنويسند؟
🌿حضرت آه بلندى كشيد وگريست. چندان گريه كرد كه آب ديدگان مباركش بر روى محاسنش روان شد و فرمود :
🔹اى اسحاق، خداوند به #ملائكه دستور داده است هرگاه #دو مؤمن يكديگر را ملاقات كنند به #احترامشان از آنها دور شوند.
🔹واگرچه ملائكه نمىنويسند امّا خداوندى كه از احوال آنها خبر دارد و از پنهان و آشكار و حتّى آنچه در سينهها و ذهن آنها خطور مىكند باخبر است و مىداند كه آنان چه مىگويند.
🔹اى اسحاق، از #خداوند بترس چنان كه گويى او را #مىبينى، اگر تو او را نمىبينى او تو را مىبيند.
🔹و اگر #گمان كنى كه او تو را نمىبيند #كافر شدهاى
🔹و اگر #مىدانى كه او تو را مىبيند و #گناهان را از مردم پنهان و #نزد او آشكار مىكنى، او را از همه كس بىارزشتر شمردهاى.[۱۴]
🌿 از امام باقر عليه السلام روايت شده است كه فرمود:
🔹#هر مؤمنى كه به #قصد ديدار برادر مؤمنش از خانه خارج شود و حقّ او را بشناسد،
#خداوند متعال در مقابل هر #گامى، #حسنهاى در نامه اعمالش #نوشته و #گناهى از گناهانش را #محو كرده
🔹و #درجهاى بر درجاتش مىافزايد.
🔹و #هنگامى كه به #در خانه او برسد و #در خانهاش را #بكوبد، #درهاى آسمان براى او #گشوده مىشود.
🔹و #زمانى كه با يكديگر #ملاقات و #مصافحه كرده و #دست در گردن يكديگر كنند،
🌿خداوند متعال #رحمتش را به سوى آنها روانه مىكند و به سبب آنها بر #ملائكه مباهات مىكند و به آنها مىفرمايد:
🔹👈 به اين دو بنده من كه به ديدار يكديگر شتافته وبراى رضاى من با يكديگر دوستى برقرار كردهاند، نگاه كنيد. بر من لازم است پس از اين، آنها را عذاب نكنم.
🔹و هنگامى كه از #ملاقات دوست مؤمنش #بازگردد، به تعداد #نفسها و #گامها و #سخنانش، #فرشتگانى مأمور #محافظت از وى مىشوند تا او را از #بلاهاى دنيا وآخرت تا روز بعد در همين ساعت حفظ كنند.
🔹و اگر در اين ميان #بميرد از حساب قيامت نجات پيدا مىكند.
و چنانچه مؤمنى كه به ملاقات او رفته نيز حقّ او را بشناسد و حرمت او را نگاه دارد، همين ثواب را خواهد داشت.[۱۵]
مأخذ:
[۱۴] . ثواب الأعمال، ص ۲۱۸.
[۱۵] . ثواب الأعمال، ص ۱۷۶.
📚 #حلیةالمتقین - علامه مجلسی - ترجمه زیر نظر آیتالله مکارم شیرازی - فضيلت مصافحه و معانقه و روبوسى كردن
@keyfonas