یکی از #تهمتها نسبت به شخصیت امام حسن(ع) این است که ایشان در برابر معاویه طی #مذاکرات راضی شدند با دریافت #پول از خلافت کنار بروند.
آیا امام حسن مجتبی(ع) برای صلح با معاویه، چند #امتیاز مالی درخواست کرد؟
✅در منابع تاریخی و حدیثی آمده است که در عهدنامه صلح امام حسن(ع) به چند مسئله مالی توجه شده است:
1. مبلغ پنجمیلیون #درهم که در بیت المال کوفه موجود است، از تسلیم به حکومت معاویه مستثنا است و باید زیر نظر امام مجتبی(ع) مصرف شود.
2. معاویه باید در تعیین #مقرری و بذل مال، بنیهاشم را بر بنیامیه ترجیح دهد.
3. باید #معاویه از خراج «دارابگرد»،مبلغ یکمیلیون درهم در میان بازماندگان شهدای جنگ جمل و #صفین که در رکاب امیرالمؤمنین علی(ع) کشته شدند تقسیم کند.
درباره علت درج این #امتیازات مالی در صلحنامه میتوان گفت:
الف. از آنجا که شهر «دارابگرد» بدون جنگ تسلیم ارتش اسلام شد و مردم آن با مسلمانان پیمان صلح بستند،خراج آن طبق قوانین اسلام، #اختصاص به پیامبر اسلام(ص) و خاندان آنحضرت و یتیمان و تهیدستان و درماندگانِ راه دارد؛ از اینرو امام مجتبی(ع) شرط کرد که خراج این شهر به بازماندگان شهدای جنگ جمل و صفین پرداخت شود؛ زیرا درآمد آنجا به خود آنحضرت تعلق داشت. بهعلاوه؛ #بازماندگان نیازمند شهیدان این دو جنگ که بیسرپرست بودند، یکی از موارد مصرف این خراج به شمار میرفتند.
ب. امام مجتبی(ع) بر اساس شیوه عقلانی خواستند هدفهای #عالی خود را - بدون در نظر داشتن نفع شخصی - تا آنجا که مقدور است به طور نسبی تأمین نمایند؛ از اینرو؛ هنگامی که ناگزیر شد با معاویه کنار آید، #حکومت را با این شرط به وی واگذار کرد که در اداره امور جامعه اسلامی براساس قوانین قرآن، و طبق روش پیامبر(ص) رفتار نماید. بدیهی است هرچه که تا حدودی کنترلکننده معاویه بود، میتوانست در کاهش ضرر و زیان به گروه حق تأثیرگذار باشد.
📚علل الشرائع، ج 1، ص 212،
📚فتوح البلدان، ص 376،
📚بحار الانوار، ج 44، ص 10،
@keyfonas
امام علی (ع):
هرگز كسى را براى #افشاى رازم سرزنش نكردم؛ چرا كه خود [در نگهدارى آن] از او #نابردبارتر بودم.
ما لُمتُ أحَدا عَلى إذاعَةِ سِرّي اِذكُنتُ بِهِ أضيَقَ مِنهُ
@keyfonas
امام علی(ع):
برادر تو نيست آن كس كه تو را به داورى بين تو و خودش نيازمند كند (فرد سومى را به عنوان قاضى قرار دهد).
📚غررالحكم، حديث7505
@keyfonas
روزي امام مجتبي عليه السلام سواره از راهي مي گذشت. مردي شامي بر سر راه آن حضرت آمد و #ناسزا گفت.
✅وقتي كه فحش هايش تمام شد، امام عليه السلام رو به او كرده و سلامش كرد! آنگاه خنديد و گفت: اي مرد! فكر مي كنم در اين جا غريب هستي... اگر از ما چيزي بخواهي، به تو #عطا خواهيم كرد. اگر گرسنه اي سيرت مي كنيم، اگر برهنه اي مي پوشانيمت، اگر نيازي داري، بي نيازت مي كنيم، اگر از جايي رانده شده اي پناهت مي دهيم، اگر حاجتي خواسته باشي برآورده مي كنيم، هم اينك بيا و مهمان ما باش. تا وقتي كه اين جا هستي مهمان مايي...
مرد #شامي كه اين همه دل جويي و محبت را از امام مشاهده كرد به گريه افتاد و گفت:
«شهادت مي دهم كه تو خليفه ي خدا روي زمين هستي و خداوند بهتر مي داند كه مقام خلافت و رسالت را در كجا قرار دهد. من پيش از اين، #دشمني تو و پدرت را به سختي در دل داشتم. اما اكنون تو را محبوب ترين خلق خدا مي دانم.
آن مرد، از آن پس، از #دوستان و پيروان امام عليه السلام به شمار آمد و تا هنگامي كه در مدينه بود، همچنان مهمان آن بزرگوار بود
📚ستارگان درخشان، ص 42، محمد جواد نجفي.
@keyfonas
آیا جریان پایین آوردن ابوبکر و عمر از منبر ، توسط امام حسن و امام حسین (ع) صحت دارد؟
✅رواياتي در #منابع اهل سنت با سند صحيح نقل شده است كه امام حسن عليه السلام در زمان #ابوبكر به مسجد رفت و ابوبكر را در حالي كه خطبه مي خواند از منبر پایین آورد و فرمود كه از منبر پدر من بيا پايين.
همچنين #روايات ديگري نيز با سند صحيح نقل شده است كه همين داستان در زمان عمر بن الخطاب توسط امام حسين عليه السلام اتفاق افتاده است.
پايين آوردن ابوبكر از منبر، توسط امام حسن عليه السلام:
علامه بلاذري در كتاب انساب الأشراف مي نويسد:
✅وحدثني عبد الله بن صالح عن حماد بن سلمة عن هشام بن عروة عن عروة قال: خطب أبو بكر يوماً فجاء الحسن فقال: انزل عن منبر أبي. فقال علي: ليس هذا عن ملأ منا.
✅روزي ابوبكر خطبه مي خواند، (امام) حسن (ع) آمد و فرمود: از منبر پدر من بيا پايين. علي عليه السلام گفت: اين كار او به #دستور ما نبوده است.
📚البلاذري، أنساب الأشراف، ج 1، ص 383
آن چه اين #روايات ثابت مي كند اين است كه اهل بيت عليهم السلام مشروعيت خلافت شيخين را قبول نداشته و اين منصب را تنها شايسته خود مي دانسته اند.
@keyfonas
غیبت کردن در حضور امام حسن
✅شخصي خدمت امام حسن علیهالسلام رسيد و گفت:
«از مجلسی میآیم که #فلاني در آنجا از شما بدگويي کرد»
امام حسن مجتبی علیهالسلام، چهره درهم كشيدند و به او فرمودند:
«تو مرا به زحمت انداختي.
زیرا به خاطر اين كه #غيبت يك مسلمان را شنيدم، بايد درباره خود استغفار كنم.
و چون آن شخص با بدگويي از من، مرتكب گناه شده، بايد براي او نيز دعا كنم و #آمرزش طلبم.»
📚بحارالانوار ، ج ۴۳ ، ص۳۱۹
@keyfonas
طالع و فال بینی در اسلام مورد تایید است؟
در دین اسلام #طالع_بینی، فال دیدن و پیشگویی مذمت شده است. حضرت علی علیه السلام وقتی برای جنگی می رفت، شخصی گفت که من در #طالع شما می بینم که این جنگ شکست میخورد و به صلاح شما نیست که بروید. حضرت توجهی نکردند و با نام خدا شروع به حرکت کردند .
امام صادق علیه السلام فرمود: هرکس اینها یعنی طالع بین ها را #تصدیق کنند خدا را تکذیب کرده است؛ هرکسی به سمت خانه آنها برود تکذیب خدا و پیامبر خداست.
البته خواندن ادعیه و یا همراه داشتن دعاهایی که اهل بیت و معصومین علیهم السلام توصیه کرده اند با این #مطلب فرق دارد و اتفاقاً توصیه شده است.
#استاد_رفیعی
@keyfonas