واکاوی تاریخ سینمای پس از انقلاب / حکایت سینماتوگراف ۲
🔰 امان از این سندرم جذب!
👤 #سعید_مستغاثی
🔸 یک مثال: در یک فیلم مستند به نام «آقای نخستوزیر»، در جریان نهضت ملی شدن نفت، دکتر محمد مصدق همچون قهرمان بلامنازعی نمایانده شد که تک و تنها این نهضت را آغاز و تکامل بخشیده و خود آن را به پیروزی رسانده و در این میان هیچ فرد یا گروه و یا نیروی دیگر به او کمک نکرد و یا در کنارش نبود و در صحنه مبارزه حضور نداشت! یعنی در واقع برخلاف مستندات تاریخی و شواهد بسیاری که موجود است، نقش اصلی آیتالله کاشانی و همچنین نقش محوری فداییان اسلام و شخص شهید نواب صفوی در مبارزات نهضت ملی شدن صنعت نفت کاملا در فیلم یاد شده نادیده گرفته شد و عملا از تاریخ این مبارزات حذف گردید!!
🔻ضمن اینکه در این فیلم مستند با بهرهگیری از سخنان و کارشناسی افرادی از جبهه به اصطلاح ملی ایران که خود متهم اول در تشویق مصدق به اعتماد واهی به آمریکا و خیانتهای بعدی به او در سازش با شاه و رژیمش بودهاند، سعی در اثبات مطالب مطرح شده در فیلم داشت.
🔸«ما باید به دنبال جذب مخالفان باشیم»، «باید جوری حرف بزنیم و نشان دهیم که طرف مقابل جذب شود»، «باید شبیه به مستندهای بیبی سی و آثار خارجی فیلم بسازیم»، «ببینید آنها چگونه میسازند که همه را جذب میکنند»!، «مسئله برای بچههای خودی حل است، مسئله ما آن طرفیها هستند»، «گفتن همه واقعیات تندروی است و طرف مقابل را دفع میکند»، «ما باید از آنچه موجب جذب آنها میشود، استفاده کنیم»!!...
🔻این جملات و عبارات در این روزها به کرات از زبان برخی مدیران فرهنگی و برنامه سازان و فیلمسازان و مستندسازان جوان جبهه فرهنگی انقلاب شنیده شده و حتی در بعضی از آثار تولیدی آنها نیز نمود پیدا کرد. جملات و عباراتی که ممکن است ظاهر و شکل زیبا و منطقی و عقلانی داشته باشد اما متاسفانه سابقه تاریخی روشن و مثبتی ندارد.
🔸از آن جهت که (برخلاف سیره و روش جذب حداکثری حضرت امام خمینی رحمه الله علیه و مقام معظم رهبری و همه بزرگان انقلاب اسلامی که از نخستین روزهای پاگیری نهضت و از اولین گامهای نظام اسلامی، به هیچ وجه اصول را فدا نکرده و نمیکنند) در جهت عملی ساختن تئوریهای فوق،معمولا ارزشها و اصول و عقائد و تفکرات اصلی را نادیده انگاشته یا درجه دوم تلقی کرده و بنا به آنچه از سوی مجریان و متولیان امر، مصلحت خوانده میشود، به کناری نهاده تا نکند خدای ناکرده مثلا مخاطبانی که از جبهه مقابل فرض میشوند، رنجیده خاطر شده و میدان را ترک کنند!!
🔸کاربرد این نوع سیاستهای مصلحت طلبانه با عنوان سیاست «جذب و هضم»، تقریبا از سالهای پس از جنگ شروع شد و متاسفانه برخی از عناصر و عوامل درون نظام که بعدا با نام اصلاحطلب و روشنفکر قد علم کرده و بعضا به جبهه ضد انقلاب نیز پیوستند، سردمدار آن بودند. سرتیتر حرفها و توجیهات آن حضرات تقریبا همین جملاتی بود که در ابتدای این مطلب آمد با کمی پس و پیش و مقدمه و مؤخرههای به اصطلاح انقلابی که در آن زمان باب بود!
#تصویر_روز
https://kayhan.ir/001E5r
کیهان را آنلاین بخوانید.....
خبرهای خاص کیهانی را اینجا بخوانید
@keyhanalg
واکاوی تاریخ سینمای پس از انقلاب - حکایت سینماتوگراف۲ - بخش پنجاه و نه
🔰 سینمایی که دولت نهم به ارمغان آورد
👤 #سعید_مستغاثی
🔸اما حاصل سالهای دولت نهم برای سینمای ایران چه بود؟ نتیجه ساعتها و روزها و ماهها و سالها فعالیت کمیتههای سینمای کودک و سینمای دفاع مقدس و سینمای کمدی و سینمای اجتماعی و... در بنیاد سینمایی فارابی، چند فیلم تولیدی برای سینمای ایران به بار آورد که میتوان آنها را به عنوان آثار استاندارد به مخاطب داخلی و خارجی عرضه کرد؟ چند اثر برای کودکان (و نه به قول معروف درباره کودکان!!)، چه تعداد فیلم تاریخی و یا فرهنگی به عنوان آیینه فرهنگ و ارزشها و اسطورههای این سرزمین ساخته شد تا در مقابل هجوم خیل فیلمهای آن سوی آبها، ما هم حرفی برای گفتن داشته باشیم؟
🔸با کمال تاسف بایستی اذعان داشت که کارنامه بنیاد سینمایی فارابی در سالهای مورد بحث، حداقل در عرصههای مذکور چندان قابل دفاع نیست. پس از ساخت فیلمهایی همچون «دوئل» (که بنا به گفته تهیهکنندگان آن از کمترین حمایتهای بنیاد فارابی و معاونت سینمایی وقت برخوردار شد) بسیاری از مسئولان سینمایی بر این نکته واقف شدند تولیدات استاندارد عظیم که بتواند در سطح بینالمللی، تفکرات و آرمانهای ما را مطرح نماید، محملهای مناسبی برای اعتلای این سینما به نظر میرسند و قرار براین شد که با اختصاص بودجه مناسب و به صورت وام، حداقل 7 پروژه به همین صورت تولید شود.
🔸به نظر بسیاری از اهل سینما و فرهنگ، دور افتادگی و جدایی سینمای ایران از گنجینه ارزشمند ادبیات فارسی، از آسیبهای جدی آن بوده و هست. شاید از همین روست که اوضاع فیلمنامهنویسی در سینمای امروز ما، به روزی افتاده که شاهدش هستیم. این ضعف مثلا در جشنواره بیست و پنجم فیلم فجر و در سال 85 به حدی بود که داوران آن جشنواره، تنها دو فیلمنامه را شایسته دریافت سیمرغ بلورین بهترین فیلمنامه دانستند!
🔸روند ساخت برخی فیلمهای استاندارد و قابل قبول (اگرچه همچنان بدون برنامه خاصی) در سال 88 نیز دنبال شد ولی در کنار ساخت خیل آثار مبتذل و سخیف در همان سال، کارنامه چندان درخشانی به حساب نیامد. چرا که در کنار آنها خیل پدیدههای سوپر مبتذلی مانند «افراطیها» (جهانگیر جهانگیری)، «ازدواج در وقت اضافه» (سعید سهیلی)، «لیمو ترش» (سید جواد رضویان)، «دستمو ول کن» (رضا قهرمانی)، «شیر و عسل» (آرش معیریان) و... از سوی مافیای حاکم بر تولید و توزیع و پخش و اکران امروز، روانه پردههای سینما و شبکههای خانگی شد!
🔸اما در سال 1388 هم فیلمهای استانداردی ساخته شدند که میتوانستند در یک ساختار و سینمای آرمانی و آیندهگرا، با همه آنچه امروز تحت عنوان هجمه سینمای هالیوود معنا میکنیم، مقابله نمایند. فیلمهایی مانند «نفوذی» (احمد کاوری و مهدی فیوضی)، «بدرود بغداد» (مهدی نادری)، و آثار تاثیرگذاری از فیلمسازان باسابقهتر همچون «کیفر» (حسن فتحی)، «طلا و مس» (همایون اسعدیان)، «شب واقعه» (شهرام اسدی)، «بیداری رویاها» (محمد علی باشه آهنگر)، «سنگ اول» (ابراهیم فروزش)، «عصر روز دهم» (مجتبی راعی) و...همچنان تماشاگر و مخاطب سینمای ایران را در اواخر سال 88 و اوایل 89 امیدوار نگاه داشت که اگر در این سینما یک مدیریت استراتژیک بنا برآرمانها و باورهای دینی و ملی مردم و در راستای سند چشمانداز ملی صورت میگرفت، قطعا امروز کارنامه قابل قبولی در انتظار این رسانه مهم در ایران بود.
#تصویر_روز
https://kayhan.ir/001EBr
کیهان را آنلاین بخوانید.....
خبرهای خاص کیهانی را اینجا بخوانید
@keyhanalg
واکاوی تاریخ سینمای پس از انقلاب - حکایت سینماتوگراف۲ - بخش پنجاه و نه
🔰 سینمایی که دولت نهم به ارمغان آورد
👤 #سعید_مستغاثی
🔸اما حاصل سالهای دولت نهم برای سینمای ایران چه بود؟ نتیجه ساعتها و روزها و ماهها و سالها فعالیت کمیتههای سینمای کودک و سینمای دفاع مقدس و سینمای کمدی و سینمای اجتماعی و... در بنیاد سینمایی فارابی، چند فیلم تولیدی برای سینمای ایران به بار آورد که میتوان آنها را به عنوان آثار استاندارد به مخاطب داخلی و خارجی عرضه کرد؟ چند اثر برای کودکان (و نه به قول معروف درباره کودکان!!)، چه تعداد فیلم تاریخی و یا فرهنگی به عنوان آیینه فرهنگ و ارزشها و اسطورههای این سرزمین ساخته شد تا در مقابل هجوم خیل فیلمهای آن سوی آبها، ما هم حرفی برای گفتن داشته باشیم؟
🔸با کمال تاسف بایستی اذعان داشت که کارنامه بنیاد سینمایی فارابی در سالهای مورد بحث، حداقل در عرصههای مذکور چندان قابل دفاع نیست. پس از ساخت فیلمهایی همچون «دوئل» (که بنا به گفته تهیهکنندگان آن از کمترین حمایتهای بنیاد فارابی و معاونت سینمایی وقت برخوردار شد) بسیاری از مسئولان سینمایی بر این نکته واقف شدند تولیدات استاندارد عظیم که بتواند در سطح بینالمللی، تفکرات و آرمانهای ما را مطرح نماید، محملهای مناسبی برای اعتلای این سینما به نظر میرسند و قرار براین شد که با اختصاص بودجه مناسب و به صورت وام، حداقل 7 پروژه به همین صورت تولید شود.
🔸به نظر بسیاری از اهل سینما و فرهنگ، دور افتادگی و جدایی سینمای ایران از گنجینه ارزشمند ادبیات فارسی، از آسیبهای جدی آن بوده و هست. شاید از همین روست که اوضاع فیلمنامهنویسی در سینمای امروز ما، به روزی افتاده که شاهدش هستیم. این ضعف مثلا در جشنواره بیست و پنجم فیلم فجر و در سال 85 به حدی بود که داوران آن جشنواره، تنها دو فیلمنامه را شایسته دریافت سیمرغ بلورین بهترین فیلمنامه دانستند!
🔸روند ساخت برخی فیلمهای استاندارد و قابل قبول (اگرچه همچنان بدون برنامه خاصی) در سال 88 نیز دنبال شد ولی در کنار ساخت خیل آثار مبتذل و سخیف در همان سال، کارنامه چندان درخشانی به حساب نیامد. چرا که در کنار آنها خیل پدیدههای سوپر مبتذلی مانند «افراطیها» (جهانگیر جهانگیری)، «ازدواج در وقت اضافه» (سعید سهیلی)، «لیمو ترش» (سید جواد رضویان)، «دستمو ول کن» (رضا قهرمانی)، «شیر و عسل» (آرش معیریان) و... از سوی مافیای حاکم بر تولید و توزیع و پخش و اکران امروز، روانه پردههای سینما و شبکههای خانگی شد!
🔸اما در سال 1388 هم فیلمهای استانداردی ساخته شدند که میتوانستند در یک ساختار و سینمای آرمانی و آیندهگرا، با همه آنچه امروز تحت عنوان هجمه سینمای هالیوود معنا میکنیم، مقابله نمایند. فیلمهایی مانند «نفوذی» (احمد کاوری و مهدی فیوضی)، «بدرود بغداد» (مهدی نادری)، و آثار تاثیرگذاری از فیلمسازان باسابقهتر همچون «کیفر» (حسن فتحی)، «طلا و مس» (همایون اسعدیان)، «شب واقعه» (شهرام اسدی)، «بیداری رویاها» (محمد علی باشه آهنگر)، «سنگ اول» (ابراهیم فروزش)، «عصر روز دهم» (مجتبی راعی) و...همچنان تماشاگر و مخاطب سینمای ایران را در اواخر سال 88 و اوایل 89 امیدوار نگاه داشت که اگر در این سینما یک مدیریت استراتژیک بنا برآرمانها و باورهای دینی و ملی مردم و در راستای سند چشمانداز ملی صورت میگرفت، قطعا امروز کارنامه قابل قبولی در انتظار این رسانه مهم در ایران بود.
#تصویر_روز
https://kayhan.ir/001EBr
کیهان را آنلاین بخوانید.....
خبرهای خاص کیهانی را اینجا بخوانید
@keyhanalg
واکاوی تاریخ سینمای پس از انقلاب / حکایت سینماتوگراف ۲
🔰 جشنواره بیست و هشتم فیلم فجر و نمایش فیلمهای توقیفی؟! - بخش شصتم
👤 #سعید_مستغاثی
🔸یکی از به اصطلاح افتخارات مسئولین جدید سینمایی در دولت دهم، آزادکردن فیلمهای توقیفی بود! و هیچگاه بر مخاطبین سینمای ایران روشن نشد، چرا این فیلمها در زمانی توقیف شده و پس از آن چرا از توقیف در آمدند! فیلمهایی همچون «به رنگ ارغوان» یا «سفر سرخ» یا «آتشکار» و یا...
🔸اگرچه این نوع شبه آوانگاردیسم مسئولین سینمایی دولت دهم از دوران دولت نهم آغاز شد، از وقتی امثال جواد شمقدری در مقام مشاورت سینمایی رئیسجمهوری قرار داشت و در یکی از حرکات روشنفکر پسندانه، ناگهان تمام قد وارد حیطه اختیارات معاونت سینمایی آن دولت و دبیر جشنواره فیلم فجر بیست و هفتم شد و فیلم «درباره الی» را که توسط هیئت انتخاب چشنواره برای بخش مسابقه سینمای ایران پذیرفته نشده بود، بیتعارف به میان جشنواره پرتاب کرد و کلی هم از بازیگر فراریاش یعنی گلشیفته فراهانی (که اینک کوس رسواییاش عالم و آدم را فراگرفته) تجلیل به عمل آورد و حتی برای بازگشتش به کشور قول و قرار گذاشت!
🔸اما آن بذل و بخشش و تسامح و تساهلی که در جشنواره بیست و هفتم فیلم فجر به خرج داده بودند، دو سال بعد در دوران معاونت سینمایی همین دوستان در دولت دهم،گریبانشان را گرفت و جناب فیلمساز مورد عنایت حضرات، یعنی اصغر فرهادی هنگام دریافت جایزه جشن خانه سینما، روی سن مراسم از فراریان ضدایرانی دفاع کرد و آرزوی تغییر شرایط کشور را نمود به گونهای که شمقدری (که دو سال پیش از آن، پا توی کفش معاونت سینمایی قبلی کرده و عرصه مدیریت دبیر جشنواره فیلم فجر را هم نادیده گرفته بود تا همین جناب فیلمساز را به زور وارد میدان رقابت سینمای ایران گرداند)، آیه استرجاع خواند و خواست به میدان دفاع از انقلاب و نظام اسلامی وارد شود!
🔸اگرچه این رویکرد چندان طول نکشید و نه تنها فیلمساز یاد شده بخشیده شد، بلکه با فیلم جدیدش یعنی «جدایی نادر از سیمین» در جشنواره فیلم فجر بیست و نهم اغلب جوایز اصلی جشنواره را دریافت کرد و بعدا هم فیلمش به مراسم اسکار فرستاده شد و عدم توجه به آن از سوی همین معاونت محترم سینمایی یعنی جواد شمقدری، مساوی مخالفت و دشمنی با انقلاب و نظام جمهوری اسلامی اعلام گردید! پس از آن شمقدری ادعا کرد که برای برنده شدن فیلم یاد شده در مراسم اسکار با برخی جریانات و افراد ذی نفوذ در آکادمی علوم و هنرهای سینمایی آمریکا لابی کرده بوده!!
#تصویر_روز
https://kayhan.ir/001EFJ
کیهان را آنلاین بخوانید.....
خبرهای خاص کیهانی را اینجا بخوانید
@keyhanalg
واکاوی تاریخ سینمای پس از انقلاب - حکایت سینماتوگراف ۲
🔰 جشنواره بیست و نهم در سال ۱۳۸۹ و اکران سال ۱۳۹۰ - بخش شصت و یک
👤 #سعید_مستغاثی
🔸وقتی قبل و بعد از بیست و هشتمین دوره جشنواره فیلم فجر در سال ۱۳۸۸، انتقاداتی متوجه مسئولان جدید سینمایی (یعنی جواد شمقدری و دوستانشان که تنها چند ماهی از مسئولیتشان میگذشت) شد، آنها در پاسخ، محصولات به نمایش درآمده در جشنواره فیلم فجر بیست و هشتم را حاصل کار خود ندانسته و برای قضاوت در مورد کارنامهشان، منتقدان را به سال آینده حواله دادند که گویا قرار بود کاری بکنند کارستان!
🔸وقتی علیرغم همه شعر و شعارهای مقابله با ابتذال در سینما، طی سال ۱۳۸۹ انبوه فیلمهای به اصطلاح کمدی و در واقع سخیف و مبتذل، پردههای سینمای ایران و همچنین شبکه ویدئویی رسمی کشور را فرا گرفت، همان مسئولان جدید اینگونه توجیه کردند که فیلمهای مذکور، «کف معیارهای معاونت سینمایی» محسوب شده و به هیچ وجه سینمای آرمانی این مدیران به حساب نیامده و آنها همچنان مخاطبان و منتقدان را به جشنواره فیلم فجر ۱۳۸۹ وعده دادند که گویا قرار بود همه هدایت و حمایت مسئولان سینمایی در فیلمهای این جشنواره تبلور پیدا نماید!
🔸سیاهنمایی برای سینمای دفاع مقدس وجه دیگر جشنواره بیست و نهم فیلم فجر بود.. متاسفانه در کلیت فیلمهای تولیدی سال ۸۹ و اکران سال ۹۰ که در این جشنواره به نمایش درآمدند، تنها دو فیلم متعلق به سینمای دفاع مقدس وجود داشت.
🔸یکی از دو فیلم مذکور به نام «سیزده ۵۹» درباره سرداری از دفاع مقدس بود که گویا به مدت بیست و اندی سال در حال کما به سر برده، ولی سایر یاران وی (که در مجموع یکی از رزمندهترین گردانهای سالهای دفاع را تشکیل میدادند) به سقوط اخلاقی و رفتاری در زندگی دچار شده بودند؛ یکی معتاد و دیگری مارگیر و یکی دیگر کلاهبردار و نفر بعدی سوءاستفادهچی از مقام و... و نمایی که در پایان فیلم از بازماندگان آن گردان رزمنده به نمایش درمیآید، تصویری نابهنجار، معلول و درب و داغان از بقایای دفاع مقدسی است که در کلام امام راحل، نعمت بود برای ملت ایران و به باور دلسوزان و یاران انقلاب و نظام اسلامی، موجب عزت و سرافرازی ملت ایران در جهان گردید.
#تصویر_روز
https://kayhan.ir/001EK9
کیهان را آنلاین بخوانید.....
خبرهای خاص کیهانی را اینجا بخوانید
@keyhanalg
واکاوی تاریخ سینمای پس از انقلاب - حکایت سینماتوگراف 2 - بخش شصت و دو
🔰 اولین میدان امتحان سینمای دولت دهم
👤 #سعید_مستغاثی
🔸در حالی که معاونت سینمایی دولت دهم با قطعیت، به خانوادههای ایرانی اطمینان داده بود که از جهت سالم بودن فضای سینما میتوانند با خیال راحت به تماشای آثار بیست و نهمین جشنواره فیلم فجر بروند اما متأسفانه گویا ایشان اغلب فیلمهای یاد شده را مشاهده نکرده و به نظر و توصیه مشاوران خود بسنده کرده بود. چراکه حداقل بسیاری از آثار ایرانی به نمایش درآمده در جشنواره بیست و نهم، فضای سالمی برای خانوادههای مسلمان ایرانی به همراه نداشتند و در این دسته فیلمها به شدت روابط غیراخلاقی و نامشروع مابین زن و مرد و دختر و پسر و همچنین کاربرد کلام و عبارات مبتذل و مستهجن جنسی (که زبان از بازگویی آنها شرم دارد) جاری بود...
🔸زیر علامت سؤال بردن محکمات دینی و شعائر مذهبی و مظاهر اسلامی از دیگر ضایعات فیلمهای ایرانی جشنواره بیست و نهم فیلم فجر بود. یکی از این مظاهر و محکماتی که مورد انتقاد و اعتراض و بعضا استهزاء قرار گرفت، آیه مربوط به قصاص بود که بنا به تصریح وحی الهی «در آن برای اهل فکر و اندیشه حیات وجود دارد، باشد که تقوا پیشه کنند». اما بارها و بارها طی سالهای مختلف در فیلمهای تولیدی این سینما و جشنوارههای مختلف فیلم فجر زیر علامت سؤال رفته است. در جشنواره بیست و نهم فیلم فجر هم این روال ادامه داشت:
🔻 از جمله فیلم «سوت پایان» اجرای لایحه قصاص را موجب قربانی شدن بیگناهان نشان میداد؛ یا فیلم «انتهای خیابان هشتم» تبعات اجرای این قانون اسلامی را باعث رواج فساد و فحشاء درجامعه میدانست؛ یا فیلم «گزارش یک جشن» با درددلهای یک محکوم به قصاص و قصهگویی بانو (شخصیت اصلی فیلم) برای وی آغاز میشد، محکومی که میگفت مفسدی را به قتل رسانده و قصاص او، یکی از پروژههای تربیتی بانو را ابتر میگذاشت و یا حتی در یکی از فیلمها با اشکال گیری در نابرابری دیه زن و مرد برای قصاص، اصل قانون را ناعادلانه میخواند!
🔸ترویج فرقهها و شبه عرفانهای انحرافی در برخی آثار بیست و نهمین جشنواره فیلم فجر از دیگر آسیبهای این دوره از جشنواره بود که یکی دو فیلم از همان آثار مورد تقدیر و تجلیل قرار گرفتند. از سایه این نوع فرقه بازی در آن مؤسسه به ظاهر تدارک ازدواج فیلم «گزارش یک جشن» گرفته تا نمایش مناسک و به اصطلاح کرامات قطب یکی از فرقههای صوفیه در فیلم «آسمان محبوب» (که متأسفانه چند جایزه اصلی جشنواره را هم دریافت نمود).
#تصویر_روز
https://kayhan.ir/001EMZ
@Kayhan_online
واکاوی تاریخ سینمای پس از انقلاب -بخش شصت و سه
🔰 امان از وقتی که آن روی روشنفکر بالا بیاید!
👤 #سعید_مستغاثی
🔸جایزهای از سوی اتحادیه اروپا، پیشاپیش یعنی قبل از ساخته شدن فیلمی، یکشنبه ۲۰ مه 2011 در شصت وپنجمین جشنواره فیلم کن به اصغر فرهادی اعطا شد. جایزهای بالغ بر 60 هزار یورو که در واقع هزینه ساخته پروژه بعدی فرهادی به نام «گذشته» درباره هشدار خطر مهاجران مسلمان در اروپا بود!
مسئولین بخش رسانهای اتحادیه اروپا گفتند که این جایزه به خاطر پروژه مشترک فرهادی و الکساندر ماله گی از کمپانی فیلمسازی «ممنتو» به این دو اعطا شدکه به هویت و فرهنگ پرمایه و باز اروپایی در زندگی روزمره میپردازد. اندرولاواسیلیو، کمیسر امور آموزش، فرهنگ و جوانان اتحادیه اروپا درباره علت اعطای هزینه فوق برای ساخت پروژه فیلم گذشته به اصغر فرهادی گفت:
🔻«فرهادی پس ازموفقیت جهانی با فیلم «جدایی»، به سوژهای متعهدانه در مورد جهانشمولی برابری روی آورده است.»
🔸اعطای جایزه اتحادیه اروپا به فیلم ساخته نشده اصغر فرهادی در حاشیه جشنواره کن2011، از آن اتفاقات جالبی بود که نه تنها در تاریخ سینما، بیسابقه بوده، بلکه یک بار دیگر نشان داد که وقتی پای دشمن و دشمنی دیرین به میان بیاید، دیگر همه شعر و شعارها و اعتبار علمی و هنری و سیاسی و فرهنگی و... بیرنگ میشوند.
🔸وقتی قرار بشود که تمام عیار با کشور و ملتی که همه منافع نامشروعشان را در دنیا به خطر انداخته مواجه بشوند، دیگر در نظرشان اسناد و مدارک و اعتبار بینالمللی به پشیزی هم نمیارزد. در اینجاست که مؤسسات ظاهراً معتبری همچون نشنال جئوگرافیک و مراکز عظیم اینترنتی مانند گوگل در روز روشن مثل... دروغ میگویند و بیتعارف همه تحقیقات و پژوهشهای آکادمیک را نادیده گرفته و شواهد مستند تاریخی خود را زیر پا له میکنند تا مثلاً بگویند نخیر این خلیج فارسی که جمهوری اسلامی میگوید، خلیج فارس نیست!
🔸همین اتحادیه اروپایی که اینک جایزه به فیلم نساخته و ندیده فرهادی داد، مگر همان نبود که مخوفترین سازمان تروریستی جهان یعنی سازمان مجاهدین خلق را فقط به دلیل دشمنی با ایران و ملت ایران، از لیست تروریستها در آورد؟ گروهکی که خود براساس دهها اعلامیه و بیانیه و سخنرانی مسئولینش، بیش از 120 هزار نفر از شهروندان ایرانی را به شهادت رسانده است.
🔸اصغر فرهادی با آن جایزه یا سفارش 60 هزار یورویی، بر اساس تم مورد نظر اتحادیه اروپا در خشونتطلب و وحشی خواندن مهاجران مسلمان به اروپا و هشدار به شهروندان اروپایی در مراوده با مسلمانان، فیلم «گذشته» را ساخت که دو سال بعد در همان جشنواره فیلم کن شرکت داشت و 2 جایزه بازیگر زن و کلیسای جهانی را به خود اختصاص داد. جشنوارهای که جایزه اولش را به فیلم فرانسوی «دیپان» در وحشی خواندن گروهی دیگر از مسلمانان اختصاص داد. و جماعت شبه روشنفکر ما هم جوگیرانه برای این جایزه دست زدند که چه اتفاق باشکوهی! اتحادیه اروپای باشکوه!! حتی برای فیلم ساخته نشده فرهادی باشکوه، جایزه داد! عملی که برای بزرگترین فیلمسازان تاریخ سینما همچون آلفرد هیچکاک وهاواردهاکس و استانلی کوبریک هم اتفاق نیفتاد!
#تصویر_روز
https://kayhan.ir/001ERy
@Kayhan_online
واکاوی تاریخ سینمای پس از انقلاب - حکایت سینماتوگراف ۲
🔰 گــزارش اقلیّت
👤 #سعید_مستغاثی
🔸مارتین اسکورسیزی، فیلمساز معروف آمریکایی در یکی از مصاحبههای سال ۲۰۰۸ خود با استفن فربر که در وب سایت مووی لاین استاندارد ۸ مدیا منتشر شد، ضمن اشاره به سینمای ملی گفت:
🔻«...سینمای ملی، سینمایی است که عناصر سازنده آن، مجموعهای را تشکیل دهند که گویای هویت، مذهب، ایدئولوژی و در واقع گرایش یا بازخورد آن ملت است و آن ملت از طریق مفاهیم و بازخوردهای مستتر در سینمایش قابل شناسایی است...»
🔸راستی هویت و مذهب و ایدئولوژی ملت ایران کدام است؟ آیا هویت این ملت به جز هویتی اسلامی/ ایرانی است که دینمداری و اخلاق و خانواده و ایثار و فداکاری از اساسیترین شاخصههای آن به شمار میآید؟ این شاخصهها در کدام بخش از فیلمهای سی امین جشنواره فیلم فجر سال ۱۳۹۰ حاکم بود؟
🔸این مردم و آرمانها ودغدغهها و باورها و اعتقاداتشان چه درصدی از فیلمهای جشنوارهای را به خود اختصاص داده که همه هزینههای ریز و درشتش از جیبشان خرج میشود؟ آیا درست است امانات این مردم که امروز در این جهان مظلوم کش، یکه و تنها و با همه وجود دربرابر تمامی سپاه کفر با تمامی اعوان و انصار و نوکرهای داخلی و خارجیاش ایستادهاند، صرف به تصویر کشیدن توهمات و خیالاتی شود که دقیقا مغایر و متضاد با همان دغدغهها و اعتقادات و باورهاست؟ آیا این انصاف و عدالت و امانتداری است؟
🔸این چه استبداد قرون وسطایی است که جماعتی قلیل، بیگانه با آرمانها و خواستهای یک ملت منادی آن هستند، جماعتی که در تمامی دوران محنت و رنج این ملت، نه تنها حتی یک لحظه هم همراهش نبوده، بلکه بعضا نه فقط سکوت که با دشمنانش نیز همسویی کرده و حالا همه منابع سرزمینی را حق خود میدانند که همان ملت با پوست و گوشت و خونش از آن دفاع نمود و از دست روباهان و گرگها نجات داد!
🔸انحصار طلبی شبه روشنفکران (که البته ریشهای تاریخی در این دیار دارد) با آن ادعای دموکراسی و آزادی خواهی و حقوق بشرشان منافات ندارد؟
🔻متاسفانه دیکتاتوری اقلیت روشنفکر و شبه روشنفکر در این سرزمین که سابقهای بیش از ۲۰۰ سال دارد، امروز بر رسانههای ما علی الخصوص سینما حاکم است و از همین رو تصویری که برپردههای سینما میرود، اغلب تصویری واژگونه از ملت ایران و در واقع بازتاب خواستهها و عقدههای فروخورده و دیرین همین قشر است و در واقع گزارش یک اقلیت محدود از جامعه ایرانی است.
#تصویر_روز
https://kayhan.ir/001Eaz
کیهان را آنلاین بخوانید.....
خبرهای خاص کیهانی را اینجا بخوانید
@keyhanalg
واکاوی تاریخ سینمای پس از انقلاب - حکایت سینماتوگراف 2 - بخش شصت ونهم
🔰 نگاه تحقیرگرانه و منفی به ارزشها
👤 #سعید_مستغاثی
🔸همچنانکه در برخی از تولیدات سینمای ایران که در جشنواره فیلم فجر سیام به نمایش درآمدند، خبری از ارزشهای دینی و ملی نبود، در برخی دیگر نیز بهسان همیشه در کمال تاسف این ارزشها و تیپهای ارزشی مورد استهزاء و مضحکه و بعضا توهین و تحقیر قرار گرفته و به جای آن، تسامح و تساهل در قبال ارزشهای دینی، نکتهای مثبت جلوه داده شد. شخصیتهای مذهبی و چادری در این دسته از آثار، افرادی با رفتار خشک در صدد اعمال نوعی مقررات اجباری (در هر محیطی) بوده و با توصیههای سطحی و اعصاب خرد کن سعی داشتند مثلا نوعی امر به معروف و نهی از منکر را در شکل و شمایلی نامطلوب به نمایش گذارند که در واقع تداعی نگرش افراطی لیبرالیستی غرب را نسبت به پدیدههای ضد مادی تداعی مینمود.
🔸اما شاید بتوان گفت که بیش و پیش از همه آنچه درباره محتوا و مضمون مشترک فیلمهای سی امین جشنواره فیلم فجر گفته شد، این جشنواره از ضعف ساختاری و سینمایی اکثر آثارش رنج میبرد و شگفت آنکه علیرغم وجود این ضعف مفرط در اغلب فیلمهای خصوصا بخش مسابقه سینمای ایران جشنواره فوق، این بخش(سودای سیمرغ و نگاه نو) متورمتر از هر سال با نزدیک به 50 فیلم، برگزار شد!
🔸فیلمهایی که از فرط فقر سینمایی از یک اثر آماتوری سوپرهشت دهه 60 نیز نازلتر به نظر آمدند. فیلمهایی که اغلب یک سطر ایده را به یک فیلم بلند سینمایی تبدیل کرده بودند. فیلمهایی که نه تنها کاراکتر و شخصیت (در مفهوم استاندارد فیلمنامه) نداشتند و حتی از پرداخت تیپهای کلیشهای و نخ نما، عاجز ماندند بلکه از یک سطر قصه گویی نیز ناتوان بودند.
🔸در سی امین جشنواره فیلم فجر و اکران سال 1391 نمیتوان به فیلمهای خوب و قابل قبول اشاره نکرد که انگشت شمار بودند و البته غنیمت. فیلمهایی که فقط لحظاتی از 11 روز برگزاری جشنواره سیام و ماههایی از اکران سال 1391، چشمان ما را به ضیافت نور و تصویر بردند. معدود فیلمهایی که تنها انعکاسی کمرنگ از همه آرمانها و باورها و اعتقادات ملتی بودند که سالهاست تمام قد دربرابر همه دنیای استکبار ایستاده است.
🔸در واقع از سی امین جشنواره فیلم فجر، نخست، کلمه «دین» حذف شد که پس از آن نیز »اخلاق و آگاهی و امید» نیز مفهومی نیافتند. غافل از آنکه به همین دلیل، مقام معظم رهبری در ابتدای 4 محور اصلی فرهنگ سازی در رسانه، »دین» را آوردند تا بقیه 3 محور دیگر هم با در نظر گرفتن آن، محقق شود. چون بدون در نظر گرفتن«دین» هیچ شعار و آرمانی تحقق نخواهد یافت و نتیجه، آن میشود که جشنواره سیام جلوه گر ساخت.
#تصویر_روز
https://kayhan.ir/001EsQ
کیهان را آنلاین بخوانید.....
خبرهای خاص کیهانی را اینجا بخوانید
@keyhanalg
واکاوی تاریخ سینمای پس از انقلاب - حکایت سینماتوگراف 2 - بخش هفتاد و هشت
🔰 حاصل جمع مدیریت نیمکتنشینان!
👤 #سعید_مستغاثی
🔸وقتی سی و دومین جشنواره فیلم فجر با مجموعهای از فیلمهای اغلب ضعیف و غیر استاندارد و سرشار از غم و اندوه و یاس و ناامیدی پایان یافت (به طوریکه جایزه امید و اعتدال نهاد ریاست جمهوری که به عنوان برگ برنده دولت جدید و به خاطر حمایت برخی سینماگران از حسن روحانی در انتخابات یازدهم ریاست جمهوری وعده داده شده بود، هیچ مصداقی در میان بیش از 60 فیلم بخشهای مختلف آن دوره پیدا نکرد!)
🔸 مسئولان سینمایی و مدیران جشنواره هم طبق معمول تقصیر را به گردن متولیان پیشین و دولت قبل انداختند که گویا اکثریت آن فیلمها در زمان معاونت سینمایی قبلی ساخته شده و یا حداقل در آن زمان پروانه ساخت گرفته است (این درحالی بود که شواهد و اخبار حکایت از آن داشت که اغلب فیلمهای حاضر در جشنواره سی و دوم در زمان دولت یازدهم ساخته و پرداخته شده بودند) و مثل دولت قبل، وعده دادند که کارنامه مدیران جدید سینمایی را بایستی در سال بعد یعنی جشنواره سی و سوم مورد قضاوت قرار داد.
🔸این در حالی بود که جشنواره سی و دوم فیلم فجر با انبوهی از حرف و نقلها و صحبت و سخنانی از سوی همان سینماگران حامی روحانی درباره امید و بازگشت فیلمسازان و نشاط و شادی در عرصه سینمای ایران و آشتی سینما و مردم آغاز شده بود. حرف و نقلهایی که از چند ماه قبل و تقریبا از زمان حضور مدیریت جدید سینما در عرصه فعالیت رواج یافت و بعضا با بزرگنمایی و تحریف برخی واقعیات، فضائی کاذب در برابر چشمان مخاطب این سینما ترسیم نمود.
🔸مثلا ریاست جدید سازمان سینمایی (حجتالله ایوبی) بدون تحقیق و پرسش، از بازگشت سینماگران قدیمی مانند ناصر تقوایی سخن گفت و جملاتی مانند «دوران فیلم نساختن تقواییها گذشته» یا «بیضایی در ایران فیلم میسازد» بر زبان آورد، گویی در 8 سال قبل، این افراد از فیلم ساختن در این مرز و بوم محروم بودهاند!
🔸منظور و مقصود از این جملات، به هیچوجه دفاع از عملکرد و کارنامه پر اشکال و انتقادآمیز دولتهای نهم و دهم در عرصه هنر و سینما نیست بلکه اشاره به اظهارت شعار گونهای است که مسئولین سینما در دولت یازدهم برای موجه جلوه دادن خود طی دو سال ابتدائی مدیریتشان ابراز کردند، غافل از آنکه از این نمط نمیتوان کلاهی برای خود بافت.
#تصویر_روز
https://kayhan.ir/001FV3
کیهان را آنلاین بخوانید.....
خبرهای خاص کیهانی را اینجا بخوانید
@keyhanalg
یحیی سنوار چگونه به یک اسطوره واقعی تبدیل شد؟
🔰 در داستانها خوانده بودیم اما...
👤 #سعید_مستغاثی
🔸اگرچه در دوران دفاع مقدس خصوصا در جریان اشغال بخشی از سرزمینمان توسط ارتش صدام، تجربه کردیم و دیدیم، اما خصوصا برای نسل ما در آن سالهایی که چریک و چریک بازی اسطوره و افسانه بود...
🔸میگفتند فلان مبارز، آنقدر در محاصره ساواکیها جنگید تا آخر با نارنجک به میان آنها رفت و ضمن کشتن خود، تعداد بسیاری از آنها را نیز به هلاکت رساند، میگفتند فلان ویت کنگ، دست تنها در مقابل یک گردان از سربازان آمریکایی ساعتها مقاومت کرد که نمونهای از آن را در فیلم «غلاف تمام فلزی» استنلی کوبریک بازسازی کردند...
🔸اما این بار برای نخستین بار، اصل همه آن سرودها و شعرها و داستانها و اسطورهها را با چشم خود دیدیم...آن هم از نگاه دوربین دشمن که قطعا از قهرمان سازی برای وی پرهیز داشت اما چه میتوانست بکند که او واقعا یک قهرمان بود... این بار قهرمان واقعی ما، داستان و افسانه و اسطوره خود را خودش نوشت، خودش کارگردانی کرد و خود انجام داد...
🔸شاید میلیونها نفر، شاید دهها و صدها میلیون و بلکه میلیاردها نفر دیگر آن را طی سالها و قرنها ببینند و ماجرای شگفت انگیز و حیرت آورش را در سرودهها و قصههای خود بیاورند و در مدارس درس بدهند، برای کودکانشان بخوانند و برای نوزادانشان به لالایی تبدیلش کنند...بگویند که یحیی سنوار، با اینکه میتوانست، اما از آن باریکه غزه فرار نکرد و در خانههای امن ساکن نشد که از راه دور فرمان پیشروی صادر نماید...
🔸بگویند وقتی گلولههایتانک، آن ساختمان را هدف قرار داد، با اینکه به سختی مجروح شده و دست راستش از بازو قطع گشت اما استوار نشسته بود، برای جلوگیری از خون ریزی، دستش را با سیمی بست و در مقابل دوربین جاسوسی دشمن نه فقط، دست تسلیم بالا نبرد یا حتی خودکشی نکرد بلکه استوار در چشمان دشمن پشت آن دوربین خیره شد و با آن نگاهش هزاران حرف را برای تاریخ ثبت کرد...
🔸بگویند سنوار همانطور که نشسته بود، بدون کوچکترین حرکتی، تنها به آن دوربین خیره شد و وقتی دید لحظهای آن دوربین روی کوادکوپتر به او نزدیک میگردد، بازهم تسلیم نشد و چوبی که در نزدیکیاش بود را به طرفش پرتاب کرد...
🔸و شگفتا که دشمن از طریق دوربینش جراحت شدید و ناتوانی جسمیاش را دید اما بازهم جرات نکرد با همه سلاحهایش به وی نزدیک شده و بازهم آنجا را هدف گلولههایتانک قرار داد!
https://kayhan.ir/001FXs
کیهان را آنلاین بخوانید.....
خبرهای خاص کیهانی را اینجا بخوانید
@keyhanalg