#نکته_قرآنی
#جزء_۲۶
1- تا می توانید به والدین خود بی واسطه احسان و محبت کنید. (احقاف: 15)
2- کسانی که در دنیا غرق لذت های مادی شده و متکبرانه مشغول نافرمانی خدا هستند در قیامت خوار و ذلیل می شوند. (احقاف: 20)
3- عیوب همدیگر را به رخ نکشید و با لقب بد یکدیگر را صدا نزنید، و پشت سر هم غیبت نکنید. (حجرات: 12)
4- اگر آدم فاسق برایتان خبری آورد، درباره صحتش تحقیق کنید تا مبادا به عده ای آسیب برسانید و پشیمان شوید. (احقاف: 15)
5- در برابر دشمنان خشونت، قاطعیّت و صلابت داشته ، ولی با یکدیگر مهربان باشید. (فتح: 29)
6- اگر بین دو گروه اختلاف و دعوا بود، بین آنها آشتی و صلح برقرار کرده و عدالت را رعایت کنید. (حجرات: 9)
7- آنهایی که به شهادت رسیدند، کارهایشان ضایع نشده، به سمت خوشبختی رفته و از سختی های برزخ و قیامت رهانیده شده و به بهشت وارد می شوند.(محمد: 4-6)
8- ای مردان و زنان! یکدیگر را مسخره نکنید. چه بسا آنها بهتر از شما باشند. (حجرات: 11)
9- اگر ایمان برایتان جذاب و دوست داشتنی و برعکس، بی ایمانی و گناه برایتان چندش آور است بدانید که در مسیر رشد هستید. (حجرات: 7)
#روزهای_پایانی_میهمانی
#نکته_قرآنی
#جزء_۲۷
👈فرزندانی که در بهشت کنار والدین خواهند بود:
الَّذِینَ ءَامَنُواْ وَ اتَّبَعَتهُْمْ ذُرِّیَّتهُُم بِإِیمَانٍ أَلحَْقْنَا بهِِمْ ذُرِّیَّتهَُمْ (21- طور)
كسانى كه ایمان آوردند و فرزندانشان [به نوعى] در ایمان از آنان پیروى كردند، فرزندانشان را [در بهشت] به آنان ملحق مىكنیم.
تفسیر:🌻
یک از نعمتهایی که خدا به بهشتیان داده و موجب سرور آنها می شود وعده ایست که در این آیه آمده است. خداوند متعال در مورد اهل بهشت می فرماید: ما از میان فرزندان مؤمنین، آنهایى را كه در ایمان به خدا به نوعى از ایشان پیروى كردند به آنها ملحق مىكنیم. و این كار را بدان جهت مىكند كه مومنین خشنود گشته؛ چشمشان روشن شود. بی تردید این نیز خود یك نعمت بزرگ است كه انسان، فرزندان با ایمان و مورد علاقهاش را در بهشت در كنار خود ببیند، و از انس با آنها لذت برد.
👈کدام فرزندان شخص مومن به او ملحق می شوند؟
در این الحاق تمام فرزندان با ایمان فرد مومن که به نحوی بهره ای از ایمان او برده و در آن مسیر حرکت کرده اند به او ملحق می شوند حتی فرزندانی که از نظر ایمان در مرتبه ای پایین تر قرار دارند.
در این لطفی که خداوند به مومن در بهشت می کند هم فرزندان بالغ دارای ایمان و هم فرزندان نابالغی که در حکم مومن هستند به او ملحق می شوند.
❤️چه کردی که آمدی به بهشت؟👇
وَ أَقْبَلَ بَعْضُهُمْ عَلىَ بَعْضٍ یَتَسَاءَلُونَ(25)قَالُواْ إِنَّا كُنَّا قَبْلُ فىِ أَهْلِنَا مُشْفِقِینَ(26)فَمَنَّ اللَّهُ عَلَیْنَا وَ وَقَئنَا عَذَابَ السَّمُومِ(27)إِنَّا كُنَّا مِن قَبْلُ نَدْعُوهُ إِنَّهُ هُوَ الْبرَُّ الرَّحِیمُ(28- طور)
و بهشتیان به یكدیگر روى مىكنند از یکدیگر این سوال را می پرسند که در دنیا چه حالى داشته و چه عملى او را به سوى بهشت كشانیده است؟ در جواب می گویند: ما در دنیا نسبت به خانواده خود اشفاق داشتیم و خدا بر ما منت نهاد و ما را از عذاب مرگبار حفظ كرد و چون او پروردگارى نیكوكار و مهربان بود ما همواره او را مىخواندیم.
تفسیر:
در این آیات، بهشتیان به یکی از مهم ترین عوامل ورودشان به بهشت اشاره می کنند عاملی که به رغم اهمیت فوق العاده اش در رسیدن به سعادت دنیا و آخرت گاه مورد غفلت جدی قرار می گیرد.
ما در دنیا نسبت به خانواده خود اشفاق داشتیم؛ یعنی هم آنان را دوست داشتیم و به سعادت و نجاتشان از مهلکه ها و ضلالتها عنایت داشتیم و هم از اینكه مبادا گرفتار انحراف و تباهی شوند مىترسیدیم؛ به همین منظور به بهترین وجهى با آنان معاشرت مىكردیم و از نصیحت و دعوت ایشان به سوى حق چیزی کم نمی گذاشتیم
در این آیات که گزارشی از حال خوش و گفتگوهای شیرین بهشتیان است اهل بهشت از حال و احوال دنیای یکدیگر می پرسند و اینکه در دنیا چه حالى داشته و چه عملى آنها را به سوى بهشت و نعیم الهى كشانده است؟ که در جواب می گویند: «ما نسبت به خانواده مان مشفق بودیم»
«اشفاق» به معناى توجه ای آمیخته با ترس است؛ چون مشفق نسبت به كسى كه به او اشفاق دارد هم محبت دارد و هم مىترسد كه مبادا دامنگیر او شود. این كلمه هر وقت با حرف «مِن» بیاید معناى ترس در آن بیشتر از محبت است و هرگاه که با حرف «فى» همراه شود مانند همین آیه معناى توجه و محبت در آن بیشتر از معنای ترس به ذهن مىرسد. پس معناى آیه چنین مىشود:
ما در دنیا نسبت به خانواده خود اشفاق داشتیم؛ یعنی هم آنان را دوست داشتیم و به سعادت و نجاتشان از مهلکه ها و ضلالتها عنایت داشتیم و هم از اینكه مبادا گرفتار انحراف و تباهی شوند مىترسیدیم؛ به همین منظور به بهترین وجهى با آنان معاشرت مىكردیم و از نصیحت و دعوت ایشان به سوى حق چیزی کم نمی گذاشتیم.
از چنین کسانی دوری کن!👇
👈😱فَأَعْرِضْ عَن مَّن تَوَلىَ عَن ذِكْرِنَا وَ لَمْ یُرِدْ إِلَّا الْحَیَوةَ الدُّنْیَا(29- نجم)
از كسانى كه از یاد ما روى گرداندهاند و جز زندگى دنیا را نخواستهاند، روى بگردان.
تفسیر:
با توجه به آیه قبل و بعد از این آیه دستوری که آیه می دهد این است: این مشركین چون از ذكر ما رویگردان شده و تنها همّ و غمشان زندگى دنیا است و بس؛ علم را رها كرده دنبال ظن را گرفتهاند و تابع هواى نفس خویش شده اند؛ بنابراین تحلیل، اینها از علوم وحیانی و هدایت بی بهره اند و تنها بهره ایشان از علم؛ منحصر به مسائل مادى دنیوى است، و چون چنین است تو نیز از آنان اعراض كن، براى اینكه ایشان گمراهند.
#روزهای_پایانی_میهمانی
#نکته_قرآنی
#جزء_۲۸
يَآ أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ لَاتُلْهِكُمْ أَمْوَالُكُمْ وَلَا أَوْلاَدُكُمْ عِن ذِكْرِ اللَّهِ وَمَن يَفْعَلْ ذَ لِكَ فَأُوْلَئِكَ هُمُ الْخَاسِرُونَ
ترجمه
اى كسانىكه ايمان آوردهايد! اموال و اولادتان شما را از ياد خدا غافل نسازد و كسانى كه چنين كنند، آنان همان زيانكارانند.
نکته ها
تا اينجا آيات مربوط به منافقان به پايان رسيد، ولى چون يكى از عوامل نفاق، علاقه زياد به دنياست، اين آيه به مؤمنان هشدار مىدهد كه اموال و اولاد، شما را غافل نكند.
عوامل غفلت از ياد خدا
عوامل بازدارنده از ياد خدا بسيار است، ولى مهمترين آنها، اموال و اولاد است كه اين آيه به آنها اشاره نموده است. «لاتلهكم اموالكم و اولادكم عن ذكر اللّه»
شراب و قمار نيز مانع ياد خداست. «يصدّكم عن ذكر اللّه»
تجارت و داد و ستد نيز مىتواند از موانع باشد. لذا قرآن از كسانىكه داد و ستد، آنان را از ياد خدا باز نداشته ستايش كرده است. «رجال لاتلهيهم تجارة و لابيع عن ذكر اللّه»
تكاثر و فزونطلبى از عوامل بازدارنده است. «الهاكم التكاثر»
آرزوهاى طولانى نيز مانع ياد خداست. «يلههم الامل»
رفاهزدگى از عوامل ديگر غفلت است. «متّعتهم و آبائهم حتى نسوا الذّكر»
البتّه علاقه به دنيا آنگاه خطرناك است كه انسان، دنيا را مقدمه آخرت نبينيد و هدفش در تمام كارها، دنيا باشد. «فاعرض عن من تولّى عن ذكرنا و لم يرد الاّ الحياة الدنيا» از كسى كه از ياد ما اعراض كرده و جز زندگى دنيا ارادهاى ندارد، دورى كن.
روشن است كه غفلت از ياد خدا، سبب همنشينى با شيطان شده: «و من يعشُ عن ذكر الرّحمن نقيض له شيطانا فهو له قرين» و انسان را به عذاب شديد و فزايندهاى گرفتار مىسازد. «و من يُعرض عن ذكر ربّه يسلكه عذاباً صَعَداً»
آنچه خطرناك است غفلت از ياد خداست، نام بردن از اموال و اولاد، به خاطر آن است كه اين دو قوىترين عامل غفلت هستند.
«ذكر اللّه» شامل همهگونه ذكر و ياد خدا مىشود، امّا بارزترين ذكر خدا، نماز است كه بايد مراقب بود رسيدگى به اموال و اولاد انسان را از نماز بازندارد.
شايد دليل مانع بودن مال و فرزند، جلوههاى ظاهرى آنهاست كه انسان را از خدا غافل مىسازد. «المال و البنون زينة الحياة الدنيا»
قرآن، مال و فرزند را مايه فتنه و آزمايش دانسته: «واعلموا انّما اموالكم و اولادكم فتنة» و مىفرمايد: «و ما اموالكم و لا اولادكم بالّتى تقرّبكم عندنا زلفى» مال و فرزند، عامل قرب شما به خداوند نيستند.
#روزهای_پایانی_میهمانی