*🏻 من دیگ نخریدم
👌آورده اند یکی از علما که شیعه بود و انتظار امام زمان رو میکشید ۴۰ شبانه روز چله گرفته بود تا امام زمان را زیارت کند ۰۰۰
تمام روزها روزه بود ۰۰۰
در حال اعتکاف ۰۰۰
از خلق الله بریده بود...!!!
صبح به صیام و شب به قیام ۰۰۰
زاری و تضرع به حضرت حجت۰۰۰
*شب ۳۶ ندایی در خود شنید که می گفت :*
فلانی ساعت ۶ بعد از ظهر بازار مسگران
در دکان فلان مسگر
عالم می گفت:
از ساعت ۵ در بازار مسگران حاضر شدم در کوچه های بازار از پی دکان فلان می گشتم ۰
گمشده خویش را در آنجا زیارت کنم...
پیرزنی را دیدم دیگ مسی به دست داشت و به مسگران نشان می داد...
قصد فروش آنرا داشت
به هر مسگری نشان می داد ؛ وزن می کرد و می گفت : به ۴ ریال و ۲۰ شاهی
پیرزن می گفت : نمیشه ۶ ریال بخرید ؟
مسگران می گفتند : خیر مادر برای ما بیش از این مبلغ نمی صرفد
🍀پیرزن دیگ را روی سر نهاده و در بازار می چرخید
همه همین قیمت را می دادند
پیرزن می گفت : نمیشه ۶ ریال بخرید ؟
تا به مسگری رسید که دکان مورد نظر من بود
مسگر به کار خود مشغول بود
پیرزن گفت : این دیگ را برای فروش آوردم به ۶ ریال می فروشم ؛ خرید دارید ؟
مسگر پرسید چرا به ۶ ریال ؟
🍀پیر زن سفره دل خود را باز کرد و گفت :
پسری مریض دارم ؛ دکتر نسخه ای برای او نوشته است که پول آن ۶ ریال می شود
✨مسگر پیر ؛ دیگ را گرفت و گفت : این دیگ سالم و بسیار قیمتی است ۰ حیف است بفروشی ۰
امّا اگر اصرار داری بفروشی
من آنرا به ۲۵ ریال میخرم!!!
پیر زن گفت:
عمو مرا مسخره می کنی ؟!
مسگر گفت : ابدا"
دیگ را گرفت و ۲۵ ریال در دست پیرزن گذاشت
پیرزن که شدیدا" متعجب شده بود ؛ دعا کنان دکان مسگر را ترک کرد و دوان دوان راهی خانه خود شد
عالم می گوید : من که ناظر ماجرا بودم و وقت ملاقات را فراموشم شده بود
در دکان مسگر خزیدم و گفتم :
عمو انگار تو کاسبی بلد نیستی ؟!
اکثر مسگران بازار این دیگ را وزن کردند و بیش از ۴ ریال و ۲۰ شاهی ندادند
آنگاه تو به ۲۵ ریال می خری ؟!
مسگر پیر گفت
*من دیگ نخریدم*
من پول دادم نسخه فرزندش را بخرد
پول دادم یک هفته از فرزندش نگهداری کند
پول دادم بقیه وسایل خانه اش را نفروشد
*من دیگ نخریدم*
🌹عالم می گفت:
از حرفی که زدم بسیار شرمسار شدم در فکر فرو رفته بودم که...
شخصی با صدای بلند صدایم زد و گفت:
*فلانی ؛ کسی با چله گرفتن به زیارت ما نخواهد آمد ۰۰۰!!!*
*دست افتاده ای را بگیر و بلند کن ما به زیارت تو خواهیم آمد ۰۰۰!!!! ❤️🌹*
#حکایت #داستان #حدیث #پند اخلاقی و آموزنده
#معجزات و #تلنگر های #قرآن #آخرت #قیامت
قنـ🍭ــد و پــــــند
🌸͜͡❥ [ble.ir/join/MDRmMDFhOT]•♥️⃟🌙*
یک سخرانی قدیما گوش دادم؛
حاج آقا میگفتن فکر میکنی عید نوروز چرا عید نوروز شد؟
چون همه مردم ب هر طریقی ک شده یک کاری انجام میدن واس اینکه این عید رو شاد بگذرونن
و از اون مهم تر طه طهش، اگر کسی نتونس کاری کنه یک جعبه شیرینی دستش میگیره میره خونه...
خب ماعم بسم الله😅
هرکی ب نحو خودش
یک ایده قشنگ اگر کسی تونست انجام بده عالیه،خونتون رو موکب کنید!
ینی چی آقا
یک قابله وردار اندکی شکر اندکی
زعفران و آب و دیگر چیزها بریز
یک مداحی پخش کن ب مردم ره گذر بده و عید رو تبریک بگو...
برای بچهای کوچیک کادو بخرین و یا عیدی بدین، بهترین لباستون رو در روز عید غدیر بخرین، بهترین ورژن خودتون رو پای غدیر بزارین قشنگ ترین لبخندتون رو ذخیره کنید واس غدیر، کار زیاده، ببین تو چیکار میتونی انجام بدی و در آخرین کلام
رزق محرمت رو از غدیر بگیر!
#غدیر
@kfemamzamani
نقاشی جدید حسن روح الامین، به بهانه سالروز ازدواج حضرت امیرالمومنین علی علیه السلام و حضرت صدیقه طاهره فاطمه سلام الله علیها
#حسن_روح_الامین
@kfemamzamani
🕊عاقدش گفت که مهریه او آب شود
🌸و قرار است که او مادر ارباب شود
@kfemamzamani
اسامی افراد تایید صلاحیت شده از این قرار است:
1⃣علیرضا زاکانی
2⃣ سعید جلیلی
3⃣ امیرحسین قاضیزاده هاشمی
4⃣حجت الاسلام مصطفی پورمحمدی
5⃣ محمد باقر قالیباف
6⃣ مسعود پزشکیان
🟡 مهمترین چهرههای #رد_صلاحیت شده عبارتند از:
علی لاریجانی ، محمود احمدی نژاد، مهرداد بذرپاش، اسحاق جهانگیری، عباس آخوندی، عبدالناصر همتی
هدایت شده از کانون فرهنگی مسجد جامع کهریزسنگ
جلسه آموزش روخوانی و روانخوانی قرآن کریم
ویژه نوجوانان پسر
توسط استاد محمد براتی
یکشنبه ها( شب های دوشنبه)
بعداز نماز مغرب و عشا
در مسجد جامع کهریزسنگ
@kfemamzamani
♥️امام باقر عليه السلام:
ثَلاثٌ لَم يَجعَلِ اللّهُ عزّوجلّ لِأَحَدٍ فيهِنَّ رُخصَةً: أداءُ الأَمانَةِ إلَى البِرِّ وَالفاجِرِ، وَالوَفاءُ بِالعَهدِ لِلبِرِّ وَالفاجِرِ، وبِرُّ الوالِدَينِ بِرَّينِ كانا أو فاجِرَينِ
🌸سه چيز است كه خداوند عزّوجلّ، به كسى اجازه ترك آن را نداده است: امانتدارى نسبت به انسان هاى صالح و فاجر (درسْتكار و بدكار)، وفاى به عهد نسبت به صالح و فاجر، و نيكى به پدر و مادر؛ نيك باشند يا بد
📚 الكافی ج2 ص162