هدایت شده از گروه رسانهای پارتیزان
#قسمت_دوم
از کنار دیوار حسینیه رد میشیم تا به ورودی خواهران برسیم.
پدرام و محمد را دیدم قبلاً آنها را با ترانه و آرزو دیده بودم میگفتند که باهم دیگر دوستند.
از کنارمان عبور کردند تا به دسته عزاداری ملحق شوند،اما در مسیر با همدیگر حرفهای زشتی رد و بدل میکردند.
وارد حسینیه شدیم،فاطمه خانم و سکینه خانم را دیدیم که باز هم مثل همیشه حسابی تیپ زدهاند و کلی خرج لباس و آرایششان کردهاند،مادرم میرود و به جمع آنها ملحق میشود.
اینجا کسی به سخنرانی گوش نمیدهد؛سخنرانها فقط شعار میدهند و ما گوشمان از شعار پر است.
از من گرفته تا خانم بزرگ محل، همه اعتقاد داریم اشک بر امام حسین، قلبها و گناهانمان را پاک میکند.
چون هر ساله لااقل به حرمت این چند روز، مردهایمان ریش نمیتراشند،صدای موزیک بلند هم به گوش نمیرسد.
من هم هروقت که نماز نخوانم، این یک ماه به حرمت امام حسین نمازهایم را میخوانم.
البته فقط این دو ماه اینطوری میگذره!محرم و صفر که تموم میشه، چادر نماز و چادر مشکی ام را با هم تا میکنم و میگذارم داخل کمد تا سال بعد.
ادامه دارد...
✍نویسنده:محسن امینی
╔═.▪️🔳༺.══╗
@partizanistudio
╚══.🔳▪️༺.═╝