eitaa logo
خیابان انقلاب
5.8هزار دنبال‌کننده
3.6هزار عکس
8.9هزار ویدیو
44 فایل
کانال تحلیلی خیابان انقلاب رصد دقیق، کامل و سریع بهترین تحلیل‌های روز ارسال تحلیل‌ها و نظرات: @enqelabst_admin
مشاهده در ایتا
دانلود
🔴 «دکترین مقاومت خمینی (ره)»، تصحیح‌کننده‌ی خطاهای محاسبتیِ 200ساله 🔹 میزان موفقیت (ره) آنگاه بهتر فهم خواهد شد که دانسته شود طی دویست سال اخیر (تا پیش از وقوع )، هرگاه درگیری نظامی جدی میان دولت ایران و قدرت‌های خارجی صورت گرفته، یا کشور دچار اشغال نظامی شده و یا بخشی از خاک ایران از قلمرواش جدا شده است: 1️⃣ جنگ‌های ایران و روس: جنگ‌های اول و دومِ ایران و روس با شکست ایران پایان یافت. اوّلی به امضای و دومی به امضای انجامید و سرخوردگیِ بزرگی را نصیب ملت ایران کرد. در نتیجه‌ی این دو جنگ، ایرانیان تازه دریافتند که کشورشان در طول این سالیان (از صفویه تا آن روز) تا چه حد به لحاظ نظامی و فناوری‌های مرتبط با آن، از اروپا عقب بوده است! 2️⃣ ناکامی ایران در مسئله هرات: در زمان ناصرالدین‌شاه، به دنبال تسخیر مجدد هرات به دست ایران ـ که از دیرباز، بخشی از خاک کشور به حساب می‌آمد ـ انگلستان رسماً به ایران اعلان جنگ داد. به دنبال آن، در اندک زمانی نیروهای انگلیسی جزیره خارک را به اشغال خود درآورده، در بوشهر نیرو پیاده کردند. دولت ایران که در شرایط وخیمی به سر می‌برد، ناچار تقاضای صلح کرد که به موجب آن، میان دولتین ایران و انگلیس منعقد شد و طی آن، هرات ـ به عنوان یکی از اصلی‌ترین مراکز تاریخی، ادبی و فرهنگی ایران ـ از خاک کشور جدا شد. 3️⃣ انعقاد پیمان آخال‌تِکّه: پیرو شکست‌های ایران از روسیه و بریتانیا، اقتدار سیاسی ایران در آسیای مرکزی به تدریج مخدوش شد. در پی آن، وزیرمختار روسیه در تهران اعلام کرد که این کشور، اقتدار ایران را در شمال به رسمیت نمی‌شناسد. صورت رسمی‌یافته‌ی چنین تحقیری، انعقاد «پیمان آخال‌تِکّه» میان ایران و روسیه بود که در پی آن، ایران از ادعای مالکیت خود در خصوص مناطقی چون ، و (که امروزی، تنها بخشی از آن محسوب می‌شود) چشم پوشید. 3️⃣ ایران و : جنگ اول بین‌الملل و سرایت آتش آن به داخل خاک ایران، عوارض منفی بسیاری را برای کشور به ارمغان آورد که از جمله آن‌ها می‌توان به این موارد اشاره کرد: تجاوز بیگانگان به خاک ایران، نقض حاکمیت سیاسی کشور و تحقیر ایرانیان؛ آشفتگی و هرج‌ومرج سیاسیِ کم‌نظیر؛ شیوع قحطی، گرسنگی و بیماری در کشور؛ شیوع ناامنی گسترده در راه‌های کشور و.... 4️⃣ ایران و : از اوائل دهه‌ی 1300 تا آستانه‌ی شهریور 1320، ایران عملاً با تهدید جدّی خارجی مواجه نبود. با این حال ارتش ـ که رکن رکینِ نظام سیاسی او را شکل می‌داد ـ بعد از حدود 16 سال از آغاز حکومت وی، در نخستین و البته تنها تهدید جدّیِ برون‌مرزی‌اش در مواجهه با نیروهای در شهریور 1320، ظرف تنها چند ساعت از هم فرو پاشید و فقط بعد از 3 روز، فرمان ترک مخاصمه رسماً از سوی نخست‌وزیر وقت به نیروهای مسلح اعلام شد. بدین ترتیب، رضاشاه، در تنها میدان نبردِ جدّی خود، فقط 3 روز تاب مقاومت آورد! 5️⃣ : در اواخر دوران ، موضوع استقلال از ایران در ازای به رسمیت شناختن جزایر سه‌گانه برای ایران مطرح شد؛ بر این اساس، طی شبه‌رفراندومی که برگزار شد، شاه را به رسمیت شناخت و در عوض به «اشغال» جزایر سه‌گانه مبادرت ورزید! زیرا که در موافقت‌نامه‌ای که با دولت انگلیس منعقد شده بود، از عبارت «occupation» استفاده شده بود که به معنای اشغال [نظامی] بود. در واقع عرب‌های حوزه‌ی طبق این موافقت‌نامه می‌پذیرفتند که ایران جزایر سه‌گانه را «اشغال» نموده؛ نه اینکه بر اساس حق قانونی، مالک آن‌هاست. همین کلمه بعدها بهانه را به دست اماراتی‌ها داد که ادعا نمایند ایران این جزایر را اشغال نموده و لذا خواستار بازپس‌گیری آن شوند. بدین ترتیب، ایران هم مروارید بحرین را از دست داد و هم به مالکیتی نیم‌بند بر جزایر سه‌گانه رضایت داد. 📝 در کانال نوشت ➖➖➖➖➖➖ 📡 رصد بهترین تحلیل‌های روز در خیابان انقلاب 👇 http://eitaa.com/joinchat/825098246C346759229f
🔴 اشغال ایران در ، یکی از سریع‌ترین «اِشغال»های تاریخ! 🔺 به بهانه سالگرد تجاوز متفقین به خاک ایران در سوم شهریور 1320 ✍🏻 در نوشت 🔻 با نگاهی اجمالی به جنگ‌های کلاسیکِ تاریخ جهان، خصوصاً در دو قرن اخیر، می‌توان دریافت که اشغال نظامی ایران در شهریور 1320ش در خلال جنگ جهانی دوم، در شمار کوتاه‌ترین جنگ‌های تاریخ معاصرِ جهان (و نه فقط ایران) جای می‌گیرد؛ جنگی که تنها 3 روز به طول انجامید (از 3 شهریور تا 6 شهریور 1320) و آنقدر کوتاه و تحقیرآمیز بود که از سوی برخی رسانه‌های خارجیِ آن روز مورد تمسخر قرار گرفت: آمریکایی‌ها در مطبوعات خود، عنوان «جنگ 80ساعته» را برای آن انتخاب کردند! 🔻این درحالی بود که در همان جنگ جهانی دوم، کشورهایی با جمعیت حدود یک‌دهمِ جمعیت آن روز ایران، اجازه ندادند خاک کشورشان توسط نیروهای اشغالگر مورد تجاوز قرار گیرد. مثلاً کشور فنلاند با جمعیت حدود دو تا سه میلیون نفریِ خود (در مقایسه با جمعیت بالغ بر 22 تا 26 میلیون نفریِ ایران) به مقاومت جانانه در مقابل متفقین پرداخت و اجازه نداد کشورش را اشغال کنند. 🔻 اشغال ایران و نهایتاً ابلاغ رسمیِ فرمان ترک مخاصمه از سوی نخست‌وزیر وقت (محمدعلی فروغی) به نیروهای مسلح، کلاً 3 روز به طول انجامید. اگرچه عده‌ای، این 3 روز را «جنگ نظامی» نام نهادند، اما باید گفت که این 3 روز یا همان 80 ساعت، با نگاهی واقع‌بینانه‌تر، نه «جنگ» و نه حتی «مقاومت»، بلکه 3 روز «اشغال نظامی» بود؛ یعنی در این 3 روز تقریباً هیچگونه مقاومت منسجم و سازمان‌یافته‌ای علیه نیروهای اشغالگر صورت نگرفت و فقط به آن‌ها فرصت داده شد تا به راحتی از مرزها عبور کرده، درون خاک ایران پیشروی نمایند. این پیشرویِ بدون مزاحمت به حدی سریع انجام شد که درست چند روز پس از انتشار خبر عبور نیروهای شوروی از مرز، مردم مشهد شاهد حضور این نیروها در شهرشان بودند! 🔰 اصولاً در خصوص عکس‌العمل حاکمیت سیاسی یک کشور در مقابل تجاوز نظامیِ خارجی، سه حالت متصور است: 1️⃣ کشورِ مورد نظر، اراده‌ی مقاومت در مقابل دشمن متجاوز از خود نشان داده، در مقابل هجمه‌ی آن‌ها به مرزهایش بایستد. 2️⃣ کشور مد نظر و دستگاه سیاسیِ آن، به این جمع‌بندی برسد که اراده‌ای برای مقاومت در مقابل دشمن وجود ندارد و لذا به نیروهای نظامی خود، فرمان ترک مخاصمه بدهد؛ اما در عین حال، همواره نسبت به دشمن متجاوز و نیّات او، بدبین باشد. 3️⃣ کشور مورد نظر، نه تنها اراده‌ای برای مقاومتِ منسجم و جدی نداشته و در عین حال فرمان ترک مخاصمه را صادر کند، بلکه در کمال حُسن نیت و شاید بهتر بگوییم «ساده‌انگاری»، درست وسط میدان جنگی عالَم‌گیر و خانمان‌سوز، از دشمنِ تا دندان مسلحِ خود، آن هم با زبانی نرم و لطیف بخواهد که حُسن نیت دولت وقت مبنی بر ترک مخاصمه را پذیرفته، قدم به داخل خاک کشور نگذارد! 💢عکس‌العمل دولت وقتِ محمدعلی فروغی در زمان اشغال ایران، متأسفانه از نوع سوم بود و البته بسیار طبیعی بود که دشمن متجاوز ـ که دست برتر میدان را داشت و منافعش اقتضا می‌کرد که وارد خاک ایران شود ـ در آن اوضاع و احوال بحرانی، هیچ وقعی به نیّاتِ باصطلاح صلح‌طلبانه و مسالمت‌جویانه‌ی دولت ایران ننهد و تغییری در عملکردش در خصوص بمباران شهرها و برخورد مسلحانه با غیرنظامیان به وجود نیاید! ➖➖➖➖➖➖ 📡 به خیابان انقلاب بپیوندید: http://eitaa.com/joinchat/825098246C346759229f
🔴 واکاوی سلسله ریشه‌های تاریخیِ واقعه عاشورا 👈🏻 قسمت 5️⃣ 🔺مصاف با حسین‌بن‌علی (ع)، تلافی کینه‌های دوران علوی (ع) ✍🏻 در نوشت 🔻خطاب سپاهیان عمرسعد به امام حسین (ع) با تعبیر «اِنّا نَقْتُلُکَ 👈🏻بغْضاً لِأبيکَ👉🏻»، حکایت از کینه‌هایی کهنه داشت که سرآغاز آن به دوران خلافت علوی(ع) بازمی‌گشت. لذا یکی از بسترهای مهمی که موجب ریخته‌شدن خون حسین‌بن‌علی(ع) شد، امتداد این کینه‌ورزی‌ها بود که در این قسمت، به برخی مصادیق آن اشاره خواهد شد. 1️⃣ بازگشت امام علی(ع) به سیاست «تسویه‌ی مالی» رسول خدا(ص) 🔺همان‌طور که اشاره شد، یکی از سیاست‌های خلفای دوم و سوم، سیاست «تفضیل مالی» بود که نتیجه‌ی آن، رشد روزافزونِ دنیاطلبی و مال‌اندوزی در میان صحابه‌ی کبار بود. این سیاست، در تعارض با سیاستِ مالی رسول خدا (ص) بود و هنگامی هم که امیرالمؤمنین (ع) به خلافت رسید، سیاست «تفضیل مالی» خلفای پیشین را مُلغی نموده، سیره‌ی خود را بر بازگشت به سیره‌ی «تسویه‌ی مالی» رسول خدا (ص) استوار ساخت. 🔺طبیعی بود که اتخاذ چنین سیاستی، بیش از همه، اعتراض بسیاری از صحابه را به همراه داشته باشد؛ همان کسانی که به سبب سیاست خلفای پیشین، دچار فربگیِ مال و خوی اشرافی شده بودند و اکنون برایشان دشوار بود که بخواهند مجدداً به همان سنت گذشته‌ی رسول خدا (ع) بازگردند. لذا نخستین رگه‌های بغض برخی بزرگان نسبت به آن حضرت (ع) پدیدار گشت. 2️⃣ خون‌خواهیِ عثمان؛ بهانه‌ای در دست مخالفان امام (ع) 🔺بهانه‌ی خون‌خواهیِ عثمان، به دورانِ حیاتِ امیرالمؤمنین(ع) ختم نشد، بلکه به مثابه زخمی کهنه، تا دوران بعد از امام علی(ع) نیز باقی ماند و در بزنگاه مهمی هم‌چون عاشورا، مجدداً سر باز کرد: 🔺 از روز هفتم محرم، بر اساس فرمان عبیدالله‌ ابن‌ زیاد قرار شد تا میان سپاه امام(ع) و فرات فاصله انداخته شود. نامه‌ی ابن‌زیاد به عمربن‌سعد این‌گونه بود: «همان‌طور که اجازه‌ی استفاده از آب به عثمان داده نشد، اجازه‌ی استفاده از آب را به حسین و یارانش ندهید!» 🔺واقع قضیه این بود که تلاقی دادن این اقدام با اقدام محاصره‌کنندگانِ جناب عثمان برای نرساندن آب، بسیار ناجوانمردانه بود؛ زیرا در آن روز، تنها کسی که کوشید تا مردم را قانع کند تا آب به عثمان بدهند، امام علی(ع) بود! 3️⃣ عملیات روانی معاویه برای ناکارآمد جلوه دادن حکومت علوی (ع) 🔺از جمله ویژگی‌های معاویه، نیرنگ‌بازی او بود؛ به گونه‌ای که افراط وی در حیله‌گری، دسته‌ای از اطرافیان امام (ع) را به این جمع‌بندی رسانده بود که معاویه از امیرالمؤمنین (ع) باهوش‌تر و سیّاس‌تر است! همین خطای در محاسبات سبب شد تا عده‌ای از اطرافیان امام (ع)، به وی اعتراض کنند. آنان معتقد بودند که علی (ع) باید بر معاویه «به هر قیمتی» غلبه یابد، ولو آن‌که مقداری هم به حیله‌گری متوسل شود! اما ناگفته پیداست که سیره‌ی امیرالمؤمنین(ع)، از اساس چنین نبود؛ زیرا وقتی بنای بر رعایت تقوا و اخلاق باشد، دیگر نمی‌توان به هر قیمتی دشمن را از میدان به در کرد. 🔺لذا همین پایبندی به اخلاق و تقوای سیاسیِ امیرالمؤمنین (ع) سبب شد تا عده‌ای به مخالفت با وی برخاسته، بذر کینه را در دل‌های خود نسبت به آن حضرت بکارند. 4️⃣ خوارج و کینه‌توزی آنان نسبت به امام علی(ع) 🔺واقع قضیه آن است که «خوارج»، بر سر ماجرای حکمیت، کینه‌ای عمیق از سرکردگانِ هر دو جبهه به دل داشتند که تنها بخشی از آن، منجر به شهادت امام(ع) در مسجد شد. اما بخش اعظمی از آن کینه‌ها در طول سالیانِ متمادی در دل‌های برخی بازماندگانِ نهروان باقی ماند که در مقاطع جلوترِ تاریخی همچون عاشورا، کم‌کم رخ نمود. 💢در میدان کربلا، برخی از افراد کلیدیِ سپاه عمرسعد، از بازماندگان اصلی جبهه‌ی خوارج بودند که به عنوان نمونه می‌توان به اشخاصی چون «شمربن‌ذي‌الجوشن» و «شبث‌بن‌ربعي» اشاره نمود. ➖➖➖➖➖➖ 📡 به خیابان انقلاب بپیوندید: http://eitaa.com/joinchat/825098246C346759229f
🔴 واکاوی سلسله ریشه‌های تاریخیِ واقعه عاشورا 👈🏻 قسمت 7️⃣ و پایانی 🔺توصیف برخی مؤلفه‌های حکومت یزیدبن‌معاویه ✍🏻 در نوشت 🔰در شماره‌های پیشین، برخی از ریشه‌های تاریخیِ واقعه عاشورا بررسی شد؛ ریشه‌هایی که به تدریج، زمینه لازم برای ولایت‌عهدی یزیدبن‌معاویه را فراهم نمود. بدین ترتیب، یزید تنها سه روز پس از دفن پدر، رسماً در دمشق حکومت خود را اعلام نمود و شامیان با وی بیعت کردند. 1️⃣ ننگین‌ترین خلیفه‌ی تاریخ اسلام! عبدالحسین زرین‌کوب می‌گوید: «در تاریخ خلفا هیچ نامی شوم‌تر و نفرت‌انگیزتر از نام یزید نیست! خلافت کوتاه او ـ که فقط سه سال و نیم به طول انجامید ـ از نظر مسلمانان چیزی جز یک سلسله فجایع مستمر نبود. یک سال حسین‌بن‌علی (ع) را کُشت، یک سال مدینه را غارت کرد و یک سال هم کعبه را به سنگ و آتش بست! هر یک از این سه واقعه می‌توانست یک خلیفه و یک خاندان را ننگین کند؛ اما از شوربختی، ننگ هر سه گناه بر گردن او افتاد...» 🔺به واقع، در میان سلاطینِ اموی و عباسی، شاید نتوان منفور‌تر از یزیدبن‌معاویه یافت! ضمن آنکه با بررسی نقل‌های تاریخی، در هیچ‌کجا نمی‌بینیم که امام معصوم (ع) درباره‌ی خلیفه‌ی هم‌عصر خودش، شبیه به آن جمله‌ای را که سیدالشهدا (ع) درباره‌ی یزید گفته، بیان کرده باشد: 🔸 «اگر حکومت به دست کسی مثل یزید باشد، باید با اسلام خداحافظی کرد!» 2️⃣ فسق علنی فسق یزید، آنچنان عیان بود که حتی بزرگان اموی نیز بدان اذعان داشتند. هنگامی که معاویه، زیادبن‌ابیه را در جریانِ تصمیمش مبنی بر ولایت‌عهدی یزید گذاشت، زیاد با تعجب [خطاب به معاویه] گفت: 🔺 «آیا می‌دانی اگر مردم را برای بیعت با یزید فرابخوانم، چه می‌گویند؟ درحالی که او با سگ و میمون بازی می‌کند و جامه‌های رنگین پوشیده، پیوسته شراب می‌نوشد و شب را با ساز و آواز می‌گذراند؟ این در حالی است که هنوز حسین‌بن‌علی، عبداللّه‌بن‌عباس، عبداللّه‌بن‌زبیر و عبداللّه‌بن‌عمر، هنوز در محضر و منظر مردم هستند...» 3️⃣ بدعت‌های یزید اگرچه معاویه در بدعت‌گذاری ید طولایی داشت، اما فرزند وی نیز در نوع خود، گنجینه‌ای از بدعت‌های مختلف بود. علامه عسکری می‌گويد: 🔹«یزید اولین خلیفه‌اى بود كه سنت آوازخوانی و باده‌گساری را در اسلام بنا نهاد. مغنّیانِ آوازه‌خوان را در پناه خود آورد و بی‌باكانه به شرب خمرِ آشكار پرداخت. «سرجون» و «اخطل» نصرانیِ شاعر، ندیم و هم‌پیاله‌ی او بودند و برخى مطربانِ بدمست، يله و رها نزد او می‌آمدند و وی خلعت‌شان می‌داد...» 4️⃣ واقعه‌ی «حَرّه» یکی از وحشتناک‌ترین جنایات امویان پس از به شهادت رساندن امام حسین (ع)، «واقعه‌ی حَرّه» بود. حره نام دو رشته‌کوه در مدینه است که در دو سمت شرق و غرب این شهر قرار دارد. این جنایت، در نزدیکی حره‌ی غربی و در سال 63هجری رخ داد. طبق وعده‌ی یزید، سه روز اموال شهر برای سپاهیان شام حلال شمرده شد و آن‌ها از هیچ جنایتی فروگذار نکردند! در این میان علاوه بر کشته شدن عده‌ی زیادی، به بسیاری از زنان نیز تجاوز شد. مسلم‌بن‌عقبه بسیاری از اسیران را به قتل رساند. در میان مقتولین کسانی از میان صحابه‌ی پیامبر (ص) نیز بودند که بعد از کشته شدن، سرشان از تن جدا گردید. 5️⃣ حمله به خانه‌ی خدا و آتش زدن کعبه مسلم‌بن‌عقبه پس از آلودن دستش به خون مردم مدینه، راهی مکه شد تا عبدالله‌بن‌زبیر را به فرمانِ یزید در آورَد. در میانه‌ی راه اما اجلش فرارسید و به فرمان یزید، حُصَیْن‌بن‌نُمَیْر به جای وی امیر سپاه شام شد. او به سوی مکه رفته و به مدت چندماه، از اطراف شهر و از روی کوه‌ها، با منجنیق به کعبه، آتش و سنگ پرتاب می‌کرد. بدین ترتیب با آتش زدن خانه خدا، جنایتی دیگر بر فهرست بلندبالای کارنامه‌ی سیاه یزیدبن‌معاویه افزوده شد و کماکان او را در صدر جدولِ منفورترین خلفای تاریخ اسلام نگاه داشت! ➖➖➖➖➖➖ 📡 به خیابان انقلاب بپیوندید: http://eitaa.com/joinchat/825098246C346759229f
🔴 شیرینیِ سقوط دیکتاتور، ارجح بر تلخیِ اشغال ایران! 🔺 بازخوانیِ شادی عمومی مردم ایران در فقره‌ی سقوط رضاشاه ✍🏻 در نوشت 🔹 از منابع تاریخی اینطور بر می‌آید که خوشحالی مردم ایران از سقوط‌ رضاشاه، از مسلمّات تاریخ ایران است. اگرچه مقارنِ این واقعه‌ی مسرّت‌بخش، ایران دچار یک عارضه‌ی غم‌بار نیز شد و آن، اشغال کشور به دست قوای متفقین بود ـ که تبعات و خسارات فراوانی به بار آورد ـ اما نکته‌ی جالب‌توجه اینجاست که مردم ایران، گویا سقوط رضاشاهِ دیکتاتور برایشان به قدری مسرت‌بخش بوده که شیرینی آن، بر تلخیِ اشغال کشورشان به دست دشمن، غلبه داشته است؛ به دیگر سخن، ظلم و ستم پهلوی اول بر مردم ایران و حتی بسیاری از نخبگان، آنقدر گران آمده بوده که سختیِ اشغال کشور، برایشان قابل‌تحمل‌تر بود! 🔰در ادامه، به برخی شواهد تاریخی ـ که مؤیِّد این خوشحالی و شادمانی است ـ اشاره خواهد شد: 1️⃣ قهرمان‌میرزا سالور، در خاطرات روزانه‌ی خود در آن دوره، به دلایل شادمانی مردم از پایانِ دوران رضاشاه چنین اشاره می‌کند: 🔺«تمام مردم از این پیشامد شادند؛ حتی آن مردِ از کارافتاده، آن ضعیفه‌ی دهاتیِ پیرِ عاجز، چرا؟ او برای آنکه کلاه فرنگی سر گذاشته، [و آن یکی] برای آنکه رویش باز شده. آن‌ها که مال و حال و جان و کسانشان از دست رفته، جای خود دارند. زن و مرد این مملکت ـ سوای معدودی ـ هر یک… بغض و کینه در دل داشتند؛ [آن مرد،] پنجاه سال عمامه‌ی شیرشکری به سر داشت، عبا به دوش، با یک قبضه ریش، [امّا] او را به شکل دیگری درآوردند! [این اجبار،] مخالف عقیده و عادت دیرینه‌ی او بود. قهراً عداوت پیدا کرد. به‌ فلان پیرزن هیچ ستمی، ظلمی نشده بود اما برای آنکه گفتند تو باید سرِ باز بیرون بیایی، کینه در دل گرفت و نفرین کرد، به‌خدا می‌نالید….» 2️⃣ چندماه پیش از اشغال ایران، سفیر انگلیس در خرداد ۱۳۲۰ش به وزارت خارجه‌ی ایران هشدار داده بود مبنی بر اینکه: 🔺 «شاه تقریباً مورد تنفر عمومی است و نمی‌تواند بر حمایت کامل ارتش خود متکی باشد. لحظه مناسبی برای برکناری شاه و یا حتی پایان دادن به پادشاهیِ پهلوی فراهم آمده است. بیشتر مردم ایران از هرگونه انقلابی خشنود خواهند شد….» همچنین وابسته‌ی مطبوعاتی انگلیس در تهران نیز چنین گزارش داد: 🔺 «اکثریت وسیع مردم از شاه متنفرند و از هرگونه تغییری استقبال خواهند کرد. به نظر می‌رسد که این مردم حتی گسترش جنگ در ایران را به بقای رژیمِ حاضر ترجیح خواهند داد. بیشتر مردم معتقدند که جدا از این واقعیت که ایران ضعیف‌تر از آن است که بتواند در مقابل آلمان یا روسیه ایستادگی کند، دلیلی برای جنگیدنِ [با] آنان وجود ندارد؛ آن‌ها [یعنی مردم] از شاه متنفرند و بنابراین می‌پرسند که چرا باید برای دوام حکومت وی بجنگند!» 3️⃣ میزان استبداد رضاشاه به قدری بود که برخی مخالفانش، با تعابیر عجیبی از وی یاد می‌کردند! نقل یک خاطره از خانم «چهرزاد بهار»، آخرین فرزند ملک‌الشعرای بهار، در این باب جالب‌توجه است: 🔺 «رابطه‌ی [ملک‌الشعرای] بهار با رضاخان، فرازونشیب‌های زیادی داشت، اما مهم این است که پدر هیچ‌وقت از او خوشش نیامد. در روزی که داشت از کشور خارج می‌شد، پدر با خوشحالی با مادر تماس گرفت و گفت: «هیولا رفت، هیولا رفت!» این را بارها مادرم نقل می‌کرد….» 4️⃣ امام خمینی (ره) در سخنرانی معروف خود در ۱۳ خرداد ۱۳۴۲ (عصر عاشورا) در قم، ضمن نصیحت و اخطار به محمدرضاشاه، فرمودند: 🔸«…من یک قصه‌ای را برای شما نقل می‌کنم که پیرمردهایتان… یادشان است. سه دسته ـ سه مملکت اجنبی ـ به ما حمله کرد: شوروی، انگلستان، امریکا به مملکت ایران حمله کردند؛ مملکت ایران را قبضه کردند؛ اموال مردم در معرض تلف بود، نوامیس مردم در معرض هتک بود، لکن خدا می‌داند که مردم شاد بودند برای اینکه پهلوی رفت….» ✅ به افسران بپیوندید: http://eitaa.com/joinchat/825098246C346759229f
🔴 پیوند اربعین حسینی (ع)، قیام خمینی (ره) و پیروزی انقلاب اسلامی 🔺 بازخوانی قیام ملت ایران به رهبری امام خمینی (ره) از نقطه‌نظر اربعین ✍🏻 در نوشت 🔹 تاکنون ابعاد و لایه‌های گوناگونی از علل پیروزی انقلاب اسلامی مورد بررسی قرار گرفته؛ اما یکی از لایه‌های جالب‌توجه در این میان، پیوند تاریخی و مفهومیِ نهضت امام خمینی (ره) با مفهوم «اربعین» و اصطلاحاً نهضت «چهلّم‌های سیاسی» است. 🔸 ناگفته پیداست که انقلاب اسلامی، پیوند درهم‌تنیده و گسترده‌ای با مکتب تشیع داشته و یکی از مهمترین بن‌مایه‌های این انقلاب، همانا نهضت عاشورا بوده است. در این میان، یکی از مؤلفه‌های مهم نهضت حسینی (ع) که در روند روبه‌پیروزیِ انقلاب سهم به‌سزایی داشت، الهام از ماجرای اربعین حسینی (ع) بود. 🔹 مقدمتاً باید گفت که در مکتب اسلام و لسان قرآن، عدد چهل و مفهوم اربعین، از مفاهیم قابل توجه محسوب می‌شود و دارای مصادیقِ بسیاری است: كمال عقل در چهل سالگى، آثار چهل روز اخلاص، آثار حفظ چهل حديث، دعا براى چهل مؤمن، عدم پذيرش نماز شراب‌خوار تا چهل روز، تکمیل وعده‌ی الهیِ موسی (ع) در کوه طور از سی روز به چهل روز، استحباب زيارت اربعين و... اما در میان این مصادیق، آن مصداقی که بیش از همه دارای ابعادِ سیاسی و اجتماعی بوده و مکتب تشیع به واسطه آن توانسته به بزرگترین توفیقات دست یابد، همانا اربعین شهادت سیدالشهدا (ع) است. لذا اگرچه مفهوم «چهل»، با بسیاری مقولات دینی گره خورده، اما گره خوردن آن با چهلمین روز شهادت سیدالشهدا (ع)، پررنگ‌تر از مصادیق دیگر است. 🔸 همین گره‌خوردگی و درهم‌تنیدگیِ فراوان است که سبب شد انقلاب اسلامی مردم ایران بتواند از اربعینِ سیدالشهدا (ع) الهام گرفته و گرامیداشت چهلمین روزِ شهادت عده‌ای از مؤمنین را به عنوان ابزاری قدرتمند در جهت تحقق پیروزی نهایی نهضت علیه طاغوت به کار گیرد. 🔰 این به کارگیری مفهومی، در چند مقطع حساس قابل رهگیری است: 1️⃣ قیام ۲۹بهمن مردم تبریز در سال 1356؛ به مثابه اربعینِ قیام ۱۹دی مردم قم 2️⃣ قیام 8 فرودین مردم یزد در سال 1357؛ به مثابه اربعینِ 29 بهمن مردم تبریز 🔸 در واقع ملت ایران با الهام از «نهضت اربعینیه» و بزرگداشت شهدای خود در چهلمین روز از شهادت‌شان، در تلاش بود تا نام و یاد و هدف شهدای قم و تبریز را به عنوان نمادی از حق‌طلبی زنده نگه دارد؛ ماجرایی که مشابه آن در سال 61هجری و با هدف زنده نگه داشتن نهضت عاشورا، به طلایه‌داری امام سجاد (ع) و معاونتِ زینب کبری (س) صورت گرفت و پیام نهضت حسینی را با صدایی رسا به گوش همگان رساند. آری! با الهام از این روند بود که فریاد مظلومیت و حق‌طلبی ملت ایران، اربعین به اربعین، به گوش جهانیان رسید و در نهایت منجر به فروریختن پایه‌های طاغوت در این کشور گردید. ➖➖➖➖➖➖ 📡 به خیابان انقلاب بپیوندید:http://eitaa.com/joinchat/825098246C346759229f
🔴 شیرینیِ سقوط دیکتاتور، ارجح بر تلخیِ اشغال ایران! 👤 🔹 انتشار به بهانه 80مین سالگرد اشغال ایران در جنگ جهانی دوم در شهریور 1320 🔸 شرایط ایران در آستانه شهریور_1320 شرایط عجیبی است. با آنکه انتظار می‌رود ملت از تجاوز متفقین به خاک میهن، در نهایت خشم و نگرانی به سر برند، اما شواهدی در دست است که خلاف این را نشان می‌دهد. برای فهم ساده‌تر اوضاع آن روز، بهتر است اینطور تصور کنیم که: با ملتی مواجه هستیم که بر سر دوراهی عجیبی مانده است: نمی‌داند از تجاوز دشمن به خاکش غمگین باشد یا از سقوط دیکتاتور ظالمی چون رضاخان خوشحال؟! ✅ شاید طرح این دوگانه اکنون عجیب به نظر برسد، اما از منابع تاریخی اینطور بر می‌آید که گویا سقوط رضاشاهِ دیکتاتور برای ملت ما آنقدر مسرت‌بخش بوده که شیرینی‌اش، بر تلخیِ اشغال کشور به دست دشمن، غلبه داشته است؛ به دیگر سخن، ظلم و ستم پهلوی اول بر مردم ایران و حتی بسیاری از نخبگان، آنقدر گران آمده بوده که سختیِ اشغال کشور، برایشان ـ در قیاس با چنین دیکتاتوری ـ قابل‌تحمل‌تر بود! 🔹 در ادامه، به برخی شواهد تاریخی ـ که مؤیِّد این ادعا است ـ اشاره خواهد شد: 🔸 چندماه پیش از اشغال ایران، وابسته‌ی مطبوعاتی انگلیس در تهران چنین گزارش می‌دهد: ✅ «اکثریت وسیع مردم از شاه متنفرند و از هرگونه تغییری استقبال خواهند کرد. به نظر می‌رسد که این مردم حتی گسترش جنگ در ایران را به بقای رژیمِ حاضر ترجیح خواهند داد. بیشتر مردم معتقدند که جدا از این واقعیت که ایران ضعیف‌تر از آن است که بتواند در مقابل آلمان یا روسیه ایستادگی کند، دلیلی برای جنگیدنِ [با] آنان وجود ندارد؛ آن‌ها [یعنی مردم] از شاه متنفرند و بنابراین می‌پرسند که چرا باید برای دوام حکومت وی بجنگند!» (آبراهامیان، ایران بین دو انقلاب، ترجمه [مرحوم] احمد گل‌محمدی و محمدابراهیم فتاحی، تهران: نشر نی، 1389، ص202) 🔹 آبراهامیان به نقل از سفیرِ وقت بریتانیا می‌نویسد: «...اشغال کشور، نارضایتی عمومیِ چندانی پدید نیاورده است، زیرا مردم به سامان و پیشرفت اجتماعی امیدوارند و بنابراین احساس دوستانه‌ای نسبت به نیروهای متفق دارند.» (پیشین، ص203) 🔸 میزان استبداد رضاشاه به قدری بود که برخی مخالفانش، با تعابیر عجیبی از وی یاد می‌کردند! نقل یک خاطره از خانم «چهرزاد بهار»، آخرین فرزند ملک‌الشعرای بهار، در این باب جالب‌توجه است: ✅ «رابطه‌ی [ملک‌الشعرای] بهار با رضاخان، فرازونشیب‌های زیادی داشت، اما مهم این است که پدر هیچ‌وقت از او خوشش نیامد. در روزی که داشت از کشور خارج می‌شد، پدر [به‌رغم تجاوز متفقین] با خوشحالی با مادر تماس گرفت و گفت: «هیولا رفت، هیولا رفت!» این را بارها مادرم نقل می‌کرد....» (گفت‌وگو با آخرین فرزند ملک‌الشعرای بهار، «پدرم، رضاشاه را «هیولا» می‌خواند!»، منتشرشده در روزنامه خراسان) 🔹 به عنوان آخرین و البته مهم‌ترین مؤیِّد بر ادعای پیش‌گفته، ذکر فرازی از فرمایشات امام راحل (ره) در این خصوص ضروری می‌نماید. ایشان در سخنرانی معروف خود در 13 خرداد 1342 (عصر عاشورا) در قم، ضمن نصیحت و اخطار به محمدرضاشاه، فرمودند: 💢 «...من یک قصه‌ای را برای شما نقل می‌کنم که پیرمردهایتان... یادشان است. سه دسته ـ سه مملکت اجنبی ـ به ما حمله کرد: شوروی، انگلستان، امریکا به مملکت ایران حمله کردند؛ مملکت ایران را قبضه کردند؛ اموال مردم در معرض تلف بود، نوامیس مردم در معرض هتک بود، لکن خدا می‌داند که مردم شاد بودند برای اینکه پهلوی رفت....» (روح‌الله موسوی خمینی، صحیفه امام، تهران: مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی (ره)، ج1، ص245) ➖➖➖➖➖➖➖ 📡 بهترین تحلیل‌های روز را در خیابان انقلاب بخوانید.👇 @kh_enghelab