🔴 "خاطره تاریخی ساندویچ فائزه هاشمی و دگردیسی مناسبات انقلاب"
📝 #محمد_آقازاده
🔹روحیه انقلاب چگونه در درون مناسبات کشور رنگ باخت و جای خود را به سودا پیشگی داد؟ خاطره فائزه هاشمی در گفت و گوی چند روز پیش با روزنامه ایران به خوبی این دگر دیسی اتفاق افتاده را به تصویر میکشد.
🔻"اینجا (منزل آقای هاشمی) بهخاطر حسینیه جماران و دیدار با امام شلوغ میشد؛ یک کار جالبی که حسن خمینی کرده بود با یاسر و مهدی از ساندویچی سر کوچه ساندویچ میخریدند و به آدمهایی که برای ملاقات میآمدند، میفروختند. فکر میکنم پسر آقای جمارانی و شاید پسر آقای کروبی هم بود. مردم اینها را نمیشناختند، کسی هم منع نمیکرد. فکر اقتصادی و فکر معاش داشتند."
(منبع: yon.ir/aO7eC)
🔸بحران اقتصادی فعلی حاصل همین نکتهای است که فائزه هاشمی آنرا فکر اقتصادی و فکر معاش مینامد. همین فکر فقط چندسال بعد از ساندویچی سر کوچه بلند شد و در کرسی اداره امور کشور نشست. حقوقهای نجومی و سرسام آور، و استفاده از موقعیتهای ویژه، تبعیض پایدار در کشور ایجاد کرد. هر آنکس که خودی بود به هرجا که سودآوری داشت دسترسی دست اولی و بدون مانع پیدا کرد و غیر خودی ها لاجرم از آن محروم شدند.
🔹نکته جالب توجه آنست که با این تعریف اگر نوههای امام و فرزندان آقای هاشمی مثلا جلوی در حسینیه میایستادند و به رزمندههایی که از جبهه یا شهرستانیهایی که برای ملاقات امام آمده بودند و گرسنه بودند آدرس ساندویچی چند قدم جلوتر را میدادند ضد عقل معاش رفتار کرده بودند. در این عقل معاش حتی فکر تولید یعنی پخت و تهیه ساندویج توسط خودشان هم جایی ندارد. آدمها باید از موقعیتشان بیشترین استفاده را بکنند و به راحتترین شکل ممکن پول در بیاورند. یعنی صرفا از این دست خریدن و به آن دست فروختن. همان ایده دلالی که از بعد از دهه شصت مدیریت کشور به دستش افتاد و جای اقتصاد مولد و تولید محور را در کشور گرفت و هنوز ادامه دارد.
💢گاهی یک خاطره جزیی می تواند ذات پنهان و اصلی یک فرآیند تاریخی را لو بدهد. این خاطره دقیقا همین کار را میکند. باید از آن استقبال کرد و دانست همین عقل معاش زمینه بی اعتمادی عمومی به انقلاب را فراهم کرد که اوج آن را امروز تجربه میکنیم.
@ghabl_enghelab
➖➖➖➖➖➖➖
📡 رصد بهترین تحلیلهای روز در خیابان انقلاب 👇
http://eitaa.com/joinchat/825098246C346759229f