eitaa logo
کمیته خادمین الشهداء سملقان( آشخانه )
163 دنبال‌کننده
2.7هزار عکس
1.8هزار ویدیو
49 فایل
بِسْمِه رَبِّ شُهَدا... مینویسم تا یادم نرود: تمام اقتدار میهنم را از پرواز شما دارم... با شهدا بودن سخت نیست،"باشهدا ماندن سخت است" ༅࿐✾࿐༅ ☫ ༅࿐✾࿐༅ ☫ ༅࿐✾࿐༅ روبیکا ؛ Rubika.ir/kh_shohada_samalghan
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
12.45M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
سرود بسیار زیبا همراه با تصاویر دلنشین . تا می توانید در گروه ها به اشتراک گذارید , برای کوری چشم دشمنان . تا کور شود هر آنکس نتواند دید ای
50.69M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
راهپیمایی پرشور ۲۲ بهمن ۱۴۰۱ شهر آشخانه مرکز شهرستان مانه‌وسملقان
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
امروز مصادف است با سالروز شهادت شهید والامقام ابراهیم هادی ۶۱/۱۱/۲۲ 🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷 🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🇮🇷حماسه حضور شهرستان آشخانه 🇮🇷 ۲۲ بهمن ۱۴۰۱
فرمانده سپاه مانه وسملقان،با صدور پیامی از شهروندان مانه وسملقان به واسطه حضور حماسی در راهپیمایی ۲۲بهمن قدردانی کرد. 🔸 پیام قدردانی به شرح ذیل می باشد: بسم الله الرحمن الرحیم مردم شریف و ولایتمدار شهرستان مانه وسملقان،حضور بی‌دریغ‌ شما،بندگان‌ صالح‌ خدا و انسان های‌ آگاه‌ و مؤمن‌ که‌ به‌ خیابان ها آمدید،به‌ جهان‌ اعلام‌ کرد که‌ این‌ ملت‌ بزرگ‌ ایران اسلامی از مسیر حق و حقانیت بازنخواهد گشت‌ و پرچم‌ بنیان گذار جمهوری اسلامی حضرت امام‌ خمینی‌(ره) و خلف صالح ایشان حضرت امام خامنه ای(مدظله العالی) و شهیدان‌ قافله‌ عشق‌ را تا ابد در اهتزاز نگاه‌ خواهد داشت‌. سربلند باد پرچم همت و آزادگی تان، درود خدا بر عزم راسخ و بصیرت بی همتایتان که همیشه در لحظه‌ی نیاز،‌ صحنه رویارویی با دشمنان و معاندان و منافقان و بد دلان و بدخواهان را عرصه‌ی پیروزی حق می‌سازد و نمایشگاهی از عزت و عظمت می آرایید. پیام این حضور بی بدیل این است که دوستان و دشمنان ملت ایران بدانند که این ملت برای رسیدن به قلّه‌ی پیشرفت و سعادت با تکیه به خدا و اعتماد به قدرتی که باری تعالی به او بخشیده است هر مانعی را از سر راه برخواهد داشت. سربازان ولایت در سپاه شهرستان خداوند قادر متعال را بخاطر هدایت و دست رحمتش بر سر این کشور و این ملت سجده شکر را به جای آورده و همچون قطره ای از این اقیانوس، از یکایک آحاد مردم عزیز تشکر می نمایند این اتحاد کلمه،این همت و هوشیاری، این حضور مردمی را می بایست همه قدر بدانیم و از آن برای بنای رفیع افتخارات ایران اسلامی بهره بگیریم. سرهنگ پاسدار اسماعیل محمدنیا فرمانده سپاه مانه و سملقان
غواص شهید: یوسف قربانی – معاون گروهان خط شکن نام پدر: صمد تاریخ تولد: 1345 تاریخ شهادت: 19/10/1365 شب جمعه محل تولد: زنجان نام عملیات: کربلای 5 منطقه عملیاتی: شلمچه – پاسگاه کوت سواری محل دفن: زنجان گلزار پایین خادم الشهدا مانه وسملقان
شهیدی که برای آب نامه می نوشت
شهید «یوسف قربانی» در خانواده‌ای مستضعف در زنجان متولد شد. یوسف در شش ماهگی پدر خود را از دست داد. در سن شش سالگی مادر یوسف در اثر حادثه‌ای از دنیا رفت و یوسف و برادرش را با همه دردها و رنج‌هایشان تنها گذاشت تا آنها آبدیده‌تر شوند و طعم تلخ فقر و مصیبت را به طور کامل احساس نمایند و خود را برای یک زندگی پر فراز و نشیب آماده سازند. یوسف به همراه برادرش در کنار مادربزرگ در خانه‌ای محقر سال‌های اول دبستان را پشت سر می‌گذاشتند که تنها پناهگاه آنها نیز از دنیا رفت. بعد از سه سال زمانی که یوسف سال چهارم ابتدایی را می‌خواند، همراه برادرش به تهران رفت. برادر یوسف هنرمندی فقیر بود و بر روی سنگ و آجر، نقاشی و کنده‌کاری می‌کرد و همه او را به این لقب می‌شناختند و هیچ کس نمی‌دانست که در این هنر او چه چیزی نهفته است. با پیروزی انقلاب و سپری شدن دوران ستمشاهی، یوسف نیز همراه دیگر فرزندان مستضعف امام پا به عرصه انقلاب گذاشت و با تشکیل اولیه بسیج، جذب خیل عاشقان انقلاب شد و بعد از جنگ تحمیلی به صورت سربازی گمنام و رزمنده‌ای خستگی‌ناپذیر مشغول نبرد با کفار بعثی شد. در همین سال‌ها برادر یوسف در حادثه‌ای درگذشت. یوسف در عملیات‌های مختلف جبهه‌ها شرکت می‌کرد. او در لشکرهای 17 علی بن‌ابی طالب و 31 عاشورا خاضعانه و غریبانه بدون آنکه مسئولیتی داشته باشد خدمت می‌کرد. از جمله نیروهای شجاع و کارآمد اطلاعات و عملیات گردان همیشه خط‌شکن حضرت ولیعصر عج‌الله استان زنجان بود که در عملیات‌های آبی - خاکی والفجر هشت (بهمن ماه 1364، منطقه اروندرود، فاو) و کربلای پنج (دی ماه 1365، منطقه عمومی شلمچه) در ماموریت‌های شناسایی و جمع‌آوری اطلاعات، از مناطق پدافندی دشمن و درهم شکستن خطوط مستحکم نیروهای بعثی، در کسوت یک بسیجی غواص حضوری چشمگیر و نقشی تاثیرگذار داشت. او سرانجام در عملیات کربلای پنج، هنگام فتح پاسگاه کوت سواری عراق در شلمچه به شهادت رسید. چند دقیقه قبل از عملیات، یکی از همرزمان خبرنگارش از او پرسیده بود: آقا یوسف! غواص یعنی چی؟ او پاسخ داده بود: غواص یعنی مرغابی امام زمان عج‌الله. خادم الشهدا مانه وسملقان
بخشی از خاطرات 🌹🌹 نامه برای آب.. همرزم یوسف می‌گوید هر روز می‌دیدم یوسف گوشه‌ای نشسته و نامه می‌نویسد با خودم می‌گفتم یوسف که کسی را ندارد برای چه کسی نامه می‌نویسد؟ آن هم هر روز. یک روز گفتم یوسف نامه‌ات را پست نمی‌کنی؟ دست مرا گرفت و قدم زنان کنار ساحل اروند برد نامه را از جیبش در آورد، پاره کرد و داخل آب ریخت چشمانش پر از اشک شد و آرام گفت: من برای آب نامه می‌نویسم کسی را ندارم که !!!!
چادر فرماندهان جلسه ستاد جهت توجیه فرماندهان گردان در چادر «یعقوب» بود. یوسف که هم چادری «یعقوب» بود از صبح آواره شده بود. نزدیک ظهر بود. جلسه هنوز ادامه داشت. یوسف بیرون چادر قدم میزد. چشم گرداند اطراف چادر، نگاهش روی تویوتایی که پشت چادر پارک شده بود؛ ثابت ماند. رفت سمت ماشین. طنابهای چادر را که بسته شده بودند به بلوکها، آرام باز کرد و گره زد به سپر عقب تویوتا. راننده از پاسدار وظیفههای ستاد بود سرش را روی فرمان ماشین گذاشته بود. چند ضربه به شیشه زد. راننده هراسان سرش را از روی فرمان برداشت و به یوسف نگاه کرد. -آقا! چرا اینجا پارک کردی؟! مگه نمیدونی جلسه محرمانه است. ماشینت رو از جلوی چادر ببر اون طرفتر. چند لحظه بعد، چادر از جا کنده شده بود و دنبال تویوتا روی زمین کشیده میشد. کسانی که آن دور و بر بودند سر جا خشکشان زده بود. فرماندهان حلقه زده بودند دور نقشه و نگاهشان مات و مبهوت به چادری که دنبال تویوتا راه افتاده بود خیره مانده بود. مسئول ستاد هنوز خودکار توی دستش روی نقطهی قرمز نقشه بود. به زحمت جملهاش را ادا کرد. -چی...شد؟! یوسف آرام نزدیک شد و گفت: -ببخشید! «آیعقوب» بیزحمت ساکم رو بدید میخوام برم حموم. «یعقوبعلی» سر جایش نشسته بود. لبهایش را روی هم فشرد. خون دوید توی صورتش. به یوسف نگاه کرد و زیر لب غرید. -پدرسوخته...! برگرفته از کتاب ماهی ماه- خاطرات شهید یوسف قربانی 💖 کانال توسل به شهدا @Kademsohadamane