خادم|روزنوشت های یک طلبه
به شونه ام زد و گفت آقا پسر! خاک سرده.غم و شادی پایدار نیست.میگذره. و من در حالی که سرم رو تکون میدم
میگم خیلی بده که دلم برات تنگ میشه؟
امروز رفتم باهات تماس بگیرم.
یهو فهمیدم نیستی💔
میگن خاک سرده
ولی خاک تو برای ما سرد نشد...
#به_وقت_آقا_جواد