eitaa logo
خط آخر
4.7هزار دنبال‌کننده
4.2هزار عکس
4هزار ویدیو
1 فایل
ارتباط با خط آخر: @Admin_Khaate_Akhar اگه دنبال حقیقت هستی اینجا در خط آخر پیداش میکنی
مشاهده در ایتا
دانلود
1.47M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔶 شاه عباس: جوانی در میانه آتش و خیانت 🔹 سال ۹۸۴ هجری قمری،ایران صفوی، تکه‌پاره شده میان خیانت شاهزادگان، توطئه درباریان، و تاخت‌وتاز دشمنان. شاه محمد خدابنده پادشاهی ضعیف، کور و بی‌اراده کشور را به حال خود رها کرده. از شمال غرب، عثمانی‌ها با پشتیبانی برخی سنّی‌مذهب‌ها پیشروی می‌کنند؛ از شرق، ازبک‌های خون‌ریز قلمرو خراسان را می‌درند. صفویان دیگر آن قدرت روزگار شاه طهماسب نیستند. 🔹 در این غوغای ویرانی، تنها یک امید مانده: شاهزاده‌ای جوان به نام عباس میرزا. او در مشهد زیر سایه مرشد قلی‌خان است و کم‌کم فرماندهی نظامی می‌آموزد. وقتی کار به آخر می‌رسد و حتی قزوین پایتخت صفوی هم در تهدید سقوط است، گروهی از بزرگان قزلباش به خراسان می‌شتابند و عباس را با خود می‌آورند: تاج شاهی باید بر سر او رود، یا دودمان صفوی برای همیشه خاک شود. 🔹 تاج‌گذاری در مسجد جامع قزوین انجام می‌شود؛ بدون شکوه و جلال، اما با قلب‌هایی پر از امید و شمشیرهایی آماده. شاه عباس صفوی در ۱۶ سالگی تاج می‌گذارد؛ در حالی که بیشتر ایران در دستان بیگانه‌هاست و ارتش صفوی انباشته از اختلافات طایفه‌ای است. 🔹 اما این جوان خون‌گرم و مصمم، برخلاف پدرش اهل سازش نیست. او آمده تا با قزلباش و شمشیر، دشمن را تا مرزهای جهان براند.   ✅خط آخر @Khaate_Akhar
2.47M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔶 قزلباش و خون: شاه عباس در آتش نخستین جنگ‌ها 🔹 شاه عباس وقتی به تخت نشست، وارث کشوری نیم‌سوخته و ارتشی پاره‌پاره شد. قزلباش‌ها، ستون فقرات نظام صفوی، درگیر رقابت‌های خونین قبیله‌ای بودند. هر طایفه می‌خواست قدرت دربار را در مشت بگیرد. اما شاه جوان، برخلاف تصورشان، زود دست به کار شد. او برای سامان دادن ارتش، نخست فرماندهان خائن را کنار زد و بر نافرمان‌ها شمشیر کشید؛ نطفه ارتشی تازه و حرفه‌ای را از دل همین قزلباش‌ها بیرون آورد. 🔹 هم‌زمان، تهدیدی مهیب از شرق می‌آمد: ازبکان، به رهبری عبدالله خان ازبک، خراسان را غارت می‌کردند و حتی هرات را در تصرف داشتند. شاه عباس که هنوز مستقر نشده بود، با شتاب از قزوین به سمت خراسان رفت. در سال ۹۹۵ ق، نبرد سختی در حوالی تربت حیدریه میان سپاه صفوی و ازبکان درگرفت. قزلباش‌ها که هنوز وحدت نداشتند، تلفات سنگینی دادند، اما عباس با مهارتی بالا، سپاه دشمن را عقب زد. 🔹 در این سال‌ها، شاه عباس مجبور بود با عثمانی‌ها نیز صلح موقت کند تا از دو جبهه درگیر نشود. او حتی بخشی از آذربایجان را برای مدتی واگذار کرد تا ازبکان را نابود کند. و همین هم شد: شاه عباس قدم‌به‌قدم خراسان را پاک‌سازی کرد، هرات را بازپس گرفت، و ازبک‌ها را در شرق تار و مار نمود. 🔹 این نبردها، مقدمه‌ای بودند بر ظهور پادشاهی که قرار بود ایران شیعی را از دل آتش دوباره بسازد.   ✅خط آخر @Khaate_Akhar
🔶 نبرد هرات: نقشه شاهانه، مرگ امیر ازبک 🔹 شاه عباس با هدف بیرون راندن ازبکان از خراسان، به سوی هرات لشکر کشید. فرمانده ازبک‌ها، دین‌محمدخان، قلعه مستحکم هرات را در اختیار داشت و آماده دفاع طولانی بود. اما شاه عباس، به‌جای محاصره فرسایشی، نقشه‌ای حساب‌شده کشید. 🔹 بخشی از سپاه صفوی وانمود به عقب‌نشینی کرد. ازبکان که گمان کردند شاه دست از محاصره کشیده، قلعه را ترک کردند تا آن‌ها را تعقیب کنند. اما ناگهان خود را در حلقه محاصره ارتش صفوی دیدند. نقشه به‌خوبی اجرا شده بود: دروازه‌ها باز، دشمن فریب خورده، و میدان نبرد آماده. 🔹 درگیری سنگینی رخ داد و ازبکان به‌شدت شکست خوردند دین‌محمدخان زخمی شد و در حالی که قصد بازگشت به بخارا را داشت در میانه راه توسط افراد خود به قتل رسید برخی منابع این را ناشی از سرخوردگی و ترس آن‌ها از خشم شاه ازبک می‌دانند 🔹 شاه عباس، پس از پیروزی وارد هرات شد و آن را به خاک ایران بازگرداند. این فتح نه‌تنها مرزهای شرقی را تثبیت کرد، بلکه پیام آشکاری به تمام دشمنان شیعه در خراسان و ماوراءالنهر بود: دوران حمله و تجاوز به خاک ایران به پایان رسیده.   ✅خط آخر @Khaate_Akhar
خط آخر
🔶 نبرد هرات: نقشه شاهانه، مرگ امیر ازبک 🔹 شاه عباس با هدف بیرون راندن ازبکان از خراسان، به سوی هرات
2.75M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔻🔺 نبرد نیشابور؛ خون و آتش در دروازه خراسان 🔹 هنوز غبار فتح هرات بر زره‌ها ننشسته بود که شاه عباس صفوی عزم نیشابور کرد؛ شهری کلیدی در مسیر نفوذ ازبک‌ها، که پس از آشوب سال‌های گذشته در دستان وفاداران عبدالله‌خان ازبک مانده بود. فرماندهان صفوی که هنوز زخم خیانت ملوک‌الطوایفی خراسان را بر دل داشتند، این بار با آتش و شمشیر وارد میدان شدند. 🔹 سپاه شاه عباس در سال ۱۰۰۶ هجری، به‌سرعت خود را به دشت‌های اطراف نیشابور رساند. نبرد سه‌روزه‌ای درگرفت که در آن سواره‌نظام صفوی با تکیه بر تاکتیک‌های چابک خود، خطوط دفاعی دشمن را شکافت. ازبک‌ها با تلفات سنگین به درون حصارهای نیشابور عقب نشستند، اما آتش توپخانه صفوی و حمله شبانه‌ای به دروازه جنوبی، مقاومت‌شان را فروپاشید. 🔹 در شب سوم، در حالی که الله‌اکبر رزم‌آوران ایرانی با بانگ طبل و دمام در آسمان پیچیده بود، نیشابور در آتش جنگ گداخت. بامداد روز چهارم، پرچم شیر و خورشید صفوی بر فراز ارگ نیشابور افراشته شد. عبدالله‌خان که امید به بازپس‌گیری خراسان داشت، اکنون باید رؤیای خود را در زیر خاک دفن‌شده سپاهش جستجو می‌کرد. 🔹 با این پیروزی، خراسان از چنگال دشمن رها شد و دروازه‌های شرق، بار دیگر در اختیار تاج صفوی قرار گرفت. شاه عباس، این پادشاه جنگاور، حالا نگاهی فراتر از مرزهای شرق داشت؛ جایی که امپراتوری عثمانی در غرب، انتظار برخوردی دیگر را می‌کشید.   ✅خط آخر @Khaate_Akhar
2.89M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔶 بازگشت شیر صفوی به آذربایجان – بازپس‌گیری تبریز (۹۹۴ق / ۱۵۸۶م) 🔹 پس از فتح هرات، شاه عباس به سرعت جبهه شرقی را به دست فرماندهان سپرد و خود راهی غرب شد؛ جایی که تهدید اصلی، امپراتوری عثمانی بود. تبریز، پایتخت کهن ایران، در اشغال دشمن بود. شاه عباس با دلیری و طرحی نو، تصمیم به حمله‌ای برق‌آسا گرفت. 🔹 سپاه صفوی، که به تازگی در هرات و قندهار تجربه جنگ دیده بود، اکنون با روحیه‌ای بالا و ساز‌وبرگی تازه، از همدان به سوی آذربایجان روانه شد. خطوط دفاعی عثمانی به‌دلیل اطمینان از ضعف داخلی ایران، سست و پراکنده بود. 🔹 در شبی طوفانی، هنگامی که دیده‌بانان عثمانی به خواب رفته بودند، نیروهای زبده قزلباش از گردنه‌ها و دره‌های تاریک عبور کردند و پیش از سپیده‌دم، دروازه‌های تبریز را درهم شکستند. جنگی کوتاه اما خونین درگرفت. عثمانیان که غافلگیر شده بودند، تاب نیاوردند و عقب نشستند. 🔹 تبریز، پس از دو دهه اشغال، به آغوش ایران بازگشت. مردمان تبریز، با اشک شوق و صدای طبل و دهل، شاه عباس را چون نجات‌دهنده‌ای آسمانی به شهر فراخواندند. این پیروزی، نه‌تنها نماد بازگشت اقتدار صفویان در غرب بود، بلکه مقدمه‌ای بر کارزارهای بزرگ‌تر با امپراتوری عثمانی شد.   ✅خط آخر @Khaate_Akhar
4.18M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔶 ضربت برق‌آسا در دشت مغان – نبرد نخجوان (۹۹۵ق / ۱۵۸۷م) 🔹 پس از فتح تبریز، سپاه عثمانی که به عمق خاک آذربایجان نفوذ کرده بود، در نزدیکی نخجوان مستقر شد و خود را آماده پیشروی می‌دانست. اما شاه عباس که تازه نیرویی چابک و آزموده در شرق و غرب فراهم آورده بود، تصمیم گرفت پیش از آن‌که دشمن مجال تحکیم مواضع بیابد، ضربه‌ای ناگهانی و ویرانگر وارد کند. 🔹 شاه عباس با بهره‌گیری از تاکتیک‌های چریکی و تحرک سریع، شبانه از کوهستان عبور کرد و در سپیده‌دم به اردوگاه سپاه عثمانی در دشت مغان یورش برد. سرداران عثمانی که انتظار حمله‌ای چنین سریع را نداشتند، غافلگیر شدند. 🔹 جنگی سنگین اما کوتاه‌مدت درگرفت. صفویان با تکیه بر سواران سبک‌اسلحه قزلباش، جناحین سپاه عثمانی را در هم شکستند. چند تن از فرماندهان بلندپایه عثمانی کشته یا اسیر شدند و سپاه باقی‌مانده به‌سختی گریخت. 🔹 این پیروزی، موقعیت شاه عباس را به‌عنوان رهبر نظامی‌ای نیرومند تثبیت کرد و موجی از وحشت در میان اشغالگران عثمانی پدید آورد. راه برای بازپس‌گیری سراسر آذربایجان گشوده شد و روحیه ملی ایرانیان در سراسر کشور شعله‌ور گردید.   ✅خط آخر @Khaate_Akhar