خانم جوان دستش را توی ضریح گره زده بود
نگاهم کرد و گفت:
《دعا کن دخترم برگرده...》
فکر کردم شاید دخترش توی کماست...
به زبان نیاوردم که خدا شفایش بدهد،
به صورت خیس از گریه اش چشم دوختم...
دوباره گفت:
《سال قبل این موقع حجاب داشت...》
هق زد و ضریح را چسبید و خودش را به آغوش امام انداخت.
دعا کردم برای دخترش
ای کاش دخترش به آغوش امام برگردد...
#سامرا
#آغوش_امنِ_امام
#مادر_نگران
#اربعین
#کاش_دخترش_برگردد
https://ble.ir/@samira_choobdari