♨️علی بهشتی در یک رشته توییت آنچه در این چند روز در قم اتفاق افتاده است را شرح داده است:
🔻روایت دقیق از آنچه در این چند روز در قم اتفاق افتاد را برای شما بیان می کنم:
.. قبل از هرچیزی باید بگم امثال #وحید_اشتری هیچ اطلاعی از قم ندارند و طبق شنیده ها، گمان ها و بعضا #توهمات خود توییت میزنند چیزی که در قضیه گم شدن صدرالساداتی ها از او به عینه شاهد بودیم.
۱. آیت الله #سعیدی به عنوان نماینده ولی فقیه در قم، #مخالف بسته شدن درهای حرم حضرت معصومه سل بود و بارها این مساله از طرف ایشان اعلام شده بود
۲. در روز #شنبه ۲۴ اسفند خبرهایی رسید که وزارت کشور دستورداده است به علت #کورونا درهای حرم های مطهر برروی زائران، بسته خواهدشد.
۳.کانال حوزه انقلابی که ادمین اصلی آن، روح الله دشتی است ساعت ۰۰:۰۸ بامداد #یکشنبه ۲۵ اسفندباانتشارپیامی اعلام کردکه وزارت کشوردستورداده درهای حرم حضرت معصومه س بسته شودلذاجهت #حمایت ازمواضع آیت الله سعیدی نماینده رهبرانقلاب در قم درمخالفت بابسته شدن،قبل ازاذان صبح به حرم بیایید
۴. با وجود آمدن زلزله در همان شب در قم افراد بسیار کمی به حرم رفتند و اتفاق خاصی نیفتاد.
۵. بعد از آن هیچ پیام یا انتشار عکس یا دعوت به تجمعی در این کانال حوزه انقلابی شاهد نبودیم.
۶. دوشنبه ۲۶ اسفند ساعت ۱۷:۴۷ بود که نامه بسته شدن حرم وجمکران که به امضای آیت الله سعیدی منتشرشد
۷. ساعت ۱۹:۱۰ دوشنبه ۲۶ اسفند پیامی که آن نامه تعطیلی را رپلای کرده بود منتشر شد:
موضع رسمی کانال حوزه انقلابی:
بعداز بسته شدن درب اماکن مقدس قم همه ما ملتزم به رعایت این دستور هستیم.
۸. دم غروب بود که عده ای مقابل حرم جمع شدند.
این #انتقاد به مدیریت حرم و استانداری وارد است که بسته شدن درهای حرم حضرت معصومه سلام الله علیها بر روی زائران را در بد موقع ترین زمان یعنی غروب آفتاب و نزدیک به وقت اذان نماز مغرب اجرا کردند که آن اتفاق ناگوار افتاد.
۹. کسانی که اول به حرم حمله کردند اکثرا جزء هیئت محسنین، حسینیه نجفی ها و مسجد امام رضا که پاتوق اصلی طرفداران #صادق_شیرازی است بودند.
لباس سیاه پوشیده بودند و تعداد زیادی نیز جای قمه بر فرق سرهاشان مشخص بود.
و ابتدا درورودی به سمت بازارراشکستند بعد به سمت درب میدان آستانه آمدند
۱۰. تعدادی عکاس هم که آنجا بود به آن ها حمله می کردند و به کسانی که به آنها میگفتند کارتان درست نیست توهین و دعوا میکردند!
نماز را همانجا خواندند و شروع کردند به روضه خواندن و شعر معروف سید ذاکر را خواندند: یا حسین غریب مادر تویی ارباب دل من..
۱۱. نه روح الله دشتی نه افرادی سه روز قبل در حرم بودن را آنجا ندیدم، ساعت حدود ۱۰ شب شد که دیدم طلبه هایی آمدند و با مردمی که غیر آن جمعیت طرفداران #صادق_شیرازی بودند صحبت کردند که بلند شوند و با صحبت اکثرا قانع شدند و رفتند.
۱۲. تعدادی از مردم و گروهی از زائران پاکستانی وارد حرم شده بودند که با تلاش این طلبه ها و صحبتی که با آنها کردند، قبول کردند از حرم خارج شوند و با خروج آنها درهای سمت مسجد اعظم را جوشکاری کردند.
اما همچنان تعدادی در مقابل میدان آستانه نشسته بودند.
۱۳. یکی از نیروهای انتظامی گفت وجود این طلبه ها خیلی موثر بود برای جمع کردن و خروج مردم از حرم چون با تک تک صحبت می کردند و اکثر مردم با صحبت آنها، آنجا را ترک کردند که فقط عده ای جزء لیدرهای تجمع وتعدادی #قمه_زن ماندند که به هیچ وجه بلند نمیشدند که ظاهرا چند نفرشان دستگیر شدند.
۱۴. چند سوال و نقطه ابهام در ماجرا برای خود من باقی مانده است:
چرا زمان بسته شدن حرم در آستانهنماز مغرب و مراجعه زوار جهت نماز مغرب و عشاء و در اوجشلوغی جمعیت اجراء شد؟!
چرا با وجودمحتمل بودن اعتراضات، نیروهای امنیتی و انتظامی در محل حضور نداشتند که از آن اتفاق جلوگیری کنند؟!
♨️رسانه مستقل خبرحوزه
🔻🔻🔻
http://eitaa.com/joinchat/3516137473Cc9d671e336
🔻عضو هیأت رییسه مجمع نمایندگان طلاب مطرح کرد؛
🔸 پیگیری مسائل معیشتی؛ انتظار طلاب از شورای عالی حوزه
🔹حجت الاسلام #سعیدی با اشاره به انتظارات طلاب از برنامههای دوره جدید شورای عالی حوزههای علمیه، اظهار کرد: طلاب انتظار دارند که دوره جدید شورای عالی حوزههای علمیه مسائل معیشتی را با شدت بیشتری پیگیری کند.
♨️رسانه مستقل خبرحوزه
🔻🔻🔻
http://eitaa.com/joinchat/3516137473Cc9d671e336
♨️وقتی #آیتالله_وحید_خراسانی برای دستگیری #امام_خمینی گریه گرد!
خاطراتی کمتر شنیده شده از دستگیری امام خمینی در خرداد ۴۲
🔻اختصاصی
🔻مرحوم #علی_دوانی نقل می کند؛
حدود ساعت 10 صبح روز 17 محرم در کویت خوابیده بودم که تلفن زنگ زد. از خواب برخاستم و گوشی را برداشتم یکی از دوستان کویتی از آن طرف گفت: آقا!از ایران خبر دارید؟ گفتم: نه. گفت: رادیو را باز کنید، علم نخست وزیر دارد صحبت می کند. آیت الله خمینی را بازداشت کرده اند، آقای فلسفی و تمام وعاظ را زندانی نموده اند، گوش دهید ببینید چه می گوید.
فورا وحشت زده رادیو ترانزیستوری را از زیر تخت خواب برداشته و موج ایران را گرفتم، علم می گفت:....اینها مانند موش در دست ما گرفتارند،دادگاه صحرائی تشکیل می دهیم و آنها را محاکمه می کنیم....
تا آخر لاطائلاتی که گفت. فورا تلفن کردم به رفقا.
چند سال بود که من و دیگر رفقای اهل فضل هر کدام به حسینیه ای در کویت برای وعظ و تبلیغ دعوت بودیم، و ایام محرم و صفر و ماه مبارک رمضان را در آنجا برای انجام وظیفه دینی اشتغال داشتیم.
آیت الله آقای حاج #شیخ_حسین_وحیدی_خراسانی که امروز از مدرسین بزرگ درس خارج قم هستند، و از گویندگان طراز اول ایران به شمار می رفتند، و از اوائل نهضت به نجف اشرف رفته و سکونت اختیار کرده بودند، از نجف آمده بودند.
آقای حاج شیخ ابوالقاسم #خزعلی، و مرحوم سید محمد رضا #سعیدی و نویسنده از قم و آقای شیخ محمد نصراللهی از مشهد به کویت رفته بودیم، و آقای سید مرتضی قزوینی که از کربلا آمده بودند، و هر کدام در حسینیه خود به سر می بردیم.
به همه آقایان تلفن زدم، معلوم شد هیچ کدام اطلاع ندارند. پس از نقل اجمالی ماجرا گفتم چون حسینیه ما در وسط شهر (محله شرق) واقع است، بهتر است آقایان تشریف بیاورند حسینیه ما تا درباره روی داد ایران مذاکره کنیم ببینیم تکلیف ما در اینجا چیست؟
طولی نکشید آقایان نامبرده که حسینیه شان در نقاط دور و نزدیک کویت واقع بود، وارد شدند. نخست #همگی از این پیشامد غیر قابل پیش بینی و #اسائه_ادبی_که_نسبت_به_حضرت_آیت_الله_خمینی شده بود، #سخت_گریستیم، به خصوص که گذشته از شخصیت بزرگ علمی و معنوی معظم له، غیر از آقای وحیدی و قزوینی، هر چهار نفر افتخار شاگردی ایشان را داشتیم. به خصوص آقای خزعلی و مرحوم سعیدی که از شاگردان مخصوص معظم له بودند و رابطه بیشتری داشتند.
پس از مذاکرات مفصل به این نتیجه رسیدیم که برای جلوگیری از اعدام آیت الله خمینی، از وکلای شیعه کویت بخواهیم که آنها به نمایندگی شیعیان کویت و به تقاضای ما اهل منبر که مهمان ملت کویت بودیم، از شیخ عبدالله السالم الصباح که در دنیای عرب از اعتبار خاصی برخوردار بود، و شاه هم روی او حساب می کرد، که از شاه بخواهد از محاکمه صحرائی و اعدام احتمالی مرجع عالیقدر شیعه صرفنظر شود.
نمایندگان شیعه کویت گفتند: چون موضوع یک مسئله داخلی است، و مربوط به یک مرجع شیعه است، شیخ کویت دخالت نخواهد کرد و باید فکر دیگری نمود.
پس از یأس از این اقدام بنا شد هر کدام ما جداگانه نامه ای به آقایان مراجع نجف اشرف بنویسیم تا هر چه زودتر پیش از آن که کار به جای باریکی بکشد و خطری متوجه امام شود دست به کار شوند و هر کاری از دستشان بر می آید انجام دهند.
چون می گفتند شاید پستخانه را به دست مراجع نرساند، ناچار نامه ای نوشتم و به وسیله آقای سید مرتضی قزوینی از وعاظ معروف کربلا که او هم در کویت بود، برای مرحوم آیت الله خوئی فرستادم. روز بعد نیز طاقت نیاورده چون مسافر دیگری به نجف می رفت، دومین نامه را هم نوشتم و برای آن مرحوم فرستادم.
افسوس که آن موقع زیاد معمول نبود فتوکپی نامه ها را بگیرند و نگاه دارند، و امروز با این که حافظه ام بحمدالله قوی است، درست نمی دانم چه مطالبی را در آن دو نامه نوشته بودم. همچنین از آنجا که سخت پریشان بودیم تاریخ نامه را هم فراموشم کردم.
آنچه به یاد دارم این است که نوشته بودم، از موقع قیام آقایان مراجع قم و بیش از همه آیت الله خمینی بر ضد دستگاه جبار، آقایان مراجع نجف آن طور که انتظار می رفت اقدامی نکردند، و به مخابره چند تلگراف و نامه به تهران برای شاه و دولت اکتفا نمودند. کار به اینجا رسیده که باید آیت الله خمینی را دستگیر کنند و در تهران زندانی نمایند، حتی بیم اعدام ایشان هم است. شما آقایان نجف هم دست روی هم گذاشته اید تا بعد از این که خدای نکرده ایشان را اعدام کردند، بگوئید: انالله و انا الیه راجعون!
سپس کارهایی را که به نظرم می رسید خوب باشد آقایان مراجع نجف انجام دهند طی چند مطلب با شماره بعنوان پیشنهاد بر آن افزودم، و معذرت خواستم که اگر جسارت رفته است پدرانه مرا ببخشند که فکر مشوش و دل نگران است.
(منبع؛ امام خمینی در آینه خاطره ها، صص ۵۲و۵۳)
▫️دعوت به روزنه👇
@rozaneebefarda
♨️اخبار داغ روحانیت
♨️ @khabarehowzeh