♨️روزنه نوشت
🔻حاشیه ای بر دیدگاههای خاص جناب جعفریان پیرامون نسبت علم و دین
از انصاف نباید گذشت؛ جناب رسول جعفریان، از معدود تاریخ جویان معاصر ماست که در دو دهه گذشته، پیوسته در تکاپو و تولید بوده و لحظهای قرار نداشته است.
گرچه برخی مطلعین براین باورند که بسیاری از آثار وی، بازتکرار همان آثار پیشتر چاپ شده، در عناوین و اسلوبی تازه است.
جعفریان گرچه خاستگاه پژوهشی خود را مدیون حوزه علمیه است اما در سالهای اخیر به شدت از حوزه فاصله گرفته و این فاصله با بدبینی و گاه با بدگویی و تندخویی همراه شده است.
گذشته از شذوذات جعفریان در تحلیل فضای حوزه و کم قدرپنداری این نهاد خدوم، مدتی است که تیغ تیز انتقادات وی متوجه اسلام نیز شده است.
او در سالهای اخیر که در قامت یک سلیبریتی نیز جلوه کرده، هراز گاهی نظرات قابل تأملی را در تحلیل آموزه های دینی ارایه می کند که البته هنوز از جانب ارباب دین و دانش، چندان جدی گرفته نمی شود که محل مجادله و مباحثه علمی واقع شود اما مخاطبان عام او با یک خط ممتد تبلیغی مواجه اند که به نظر نگارنده ممکن است برخی بن مایه های مذهبی آنان را با چالش جدی مواجه کند.
ارتباطات هوشمندانه جناب جعفریان در در تمام ابن سالها، در دو ساحت راهبردی، برقرار بوده است؛ او از یک سو با ارباب قدرت و رجال سیاسی و از دیگر سو با طیف خاصی از رجال دینی رابطه وثیقی داشته است.
این روابط همواره در میزان موفقیت او در نگارش و انتشار آثارش تاثیر مستقیم داشته است؛ تأسیس کتابخانه تاریخ ایران و اسلام او، حاصل رابطه نسبتا نزدیکش با جناب حجت الاسلام #شهرستانی است که گفته می شود از منبع وجوهات شرعیه، به حمایت از ایجاد و اداره چنین مراکزی اقدام می کند.
و تأثیرات رابطه جعفریان با اهل سیاست، در مسؤلیت مرکز اسناد و کتابخانه مجلس، در دوران ریاست آقای #علی_لاریجانی، و اکنون واگذاری مسوولیت کتابخانه دانشگاه تهران تجلی نمود.
هرچند این دو محور ارتباطی و نتایج آن، ذاتا مخدوش نیست و برکاتی نیز داشته است اما برآیند آن نشان می دهد که جعفریان یک #مورخ_حکومتی_وجوهاتی است که گاه اتخاذ مواضع و رویکردش، تحت تاثیر ارباب سیاست و دیانت قرار می گیرد.
شاید محصول این تشویش و اضطراب و گاه تذبذب در مواضع، بی ارتباط با نوع روابط ایشان نباشد. چه اینکه جعفریان کارآموز در حلقه نزدیک به آیت الله #مصباح، به مرور به یک مخالف خوان دوآتشه ایشان بدل شده، و تاریخ پژوه صریح نقاد جریان های مخالف انقلاب، در چاپ های نخست کتاب جریان ها و سازمان ها، حالا در چاپ نوزدهم دارد حرفهای قبلی اش را تعدیل می کند یا پس می گیرد؛ این هر دو اتفاق البته فی نفسه جرم یا گناه نیست اما انسان را با نوعی تردید مواجه می کند و حکایت عدم ثبات فکری و سیاسی دارد که طبعا حد یقف هم ندارد و نتیجه آنکه، نمی شود روی حرف های دیروز و امروز و شاید هم فردای امثال ایشان حساب باز کرد.
ایشان در سالهای اخیر، نه تنها در مواضع سیاسی اش تندتر شده که در مسائل فکری و دینی نیز، اظهارات عجیبی بیان کرده است. گاه همصدا با جوجه جامعه شناس های سکولار،پیاده روی اربعین را مصداق فربهی آیینی می خواند، روز دیگر با انتشار گزینشی برخی مصادر عصر صفوی و قجری، تلاش می کند خط خرافه پرستی در سطح عالی سیاسی و مذهبی را القا کند، گاه هم سو با خرده جریان #سکولارهای_حوزوی، تلاش می کند امثال شهید نواب را نماد منحصره جریان انقلابی معرفی کند و اعاظم دهر مثل آیت الله بروجردی را غیرانقلابی معرفی نماید، گاه پا را فراتر نهاده، دوگانه مبارز و غیرمبارز را در مورد سیره اهل بیت مطرح سازد و چنین وانمود کند که ائمه بعد از امام حسین(ع) مبارز و انقلابی نبوده اند.
اکنون ایشان در یادداشت اخیرش بر مطالب مطرح شده در یک جمع دانشگاهی شوریده و سخنان عجیبی بر زبان رانده که حاکی از انگاره های سکولار است.صدالبته اظهارات واجد مفاهیم سکولار، موجب نمی شود نویسنده دغدغه مندی چون جعفریان که در احیای عقبه تاریخی اسلام سیاسی، متحمل مرارتهای فراوان شده را یکسره سکولار بخوانیم، اما غفلت یا تغافل نسبت به این سنخ سخنان نیز وجهی ندارد.
در مورد یادداشت اخیر ایشان، گفتنی فراوان است اما در اینجا تنها به ذکر چند پرسش بسنده میکنیم:
آیا اگر یک فیلسوف و فقیه نواندیش، آنهم با نگاه تمدنی و بین الملل گرا، در جمعی دانشگاهی، دیدگاه تخصصی خود را بیان کند، مستحق این ادبیات تهاجمی است؟
آیا چنین اظهاراتی موجب تضعیف هرچه بیشتر رابطه راهبردی حوزه و دانشگاه/ حوزه و نظام نمی شود؟
اگر مدیر حوزه قم نتواند در نسبت علم و دین اظهارنظر کند، چه کسی خواهد توانست؟
اظهارنظر تخصصی در تبیین نسبت علم و دین، و خاصه بیان نسبت طب و کلام و فلسفه و فقه، نیازمند تخصص و اجتهاد این علوم است، آقای جعفریان در کدام یک از این علوم، مطالعات آکادمیک حوزوی یا دانشگاهی دارد؟
@rozaneebefarda
@khabarehowzeh