🔴 #تجربه_نزدیک_به_مرگ
روحم آزاد بود و درتهران برایخودش
می گشت. وارد اتـاق رئـیـس یـک اداره
شدم. بسیار زیبا بود.
یکی از کارکناناداره وارد شد و با ادب
بـه رئیس گفت: چند مـاه اسـت بـه مـا
کارکنان پیمانی حقوق ندادید، به خدا
نمیدانم از کی قرض بگیرم.
رئیس داد زد: مگه نمیدونی اوضاع
چطوریه؟ پـول نیست. بـرو بیرون
اما من بانگاه به چهره آن
مرد چیز عجیبی دیـدم!
شب با همسرش بحث کرد که پول ندارم و... همسرش که یک زن جوان روستایی بود شناسنامه اش را امانت گذاشت و از سوپری محل مواد غذایی گرفت. جوان فروشنده که بیمار دل بود به این زن گفت هرچه می خواهی بیا ببر!
کم کم رابطه آن ها بیشتر شد و این زن به فساد کشیده شد...اما من نکته دیگری دیدم. رئیس این اداره پول در اختیار داشت و میتوانست حقوق ها را بدهد اما به خاطر روحیه تجمل گرایی مبل های اداره را عوض کرد و نمای ساختمان را تغییر داد و...
من دیدم که تمام گناهی که آن زن مبتلا شده بود در نامه عمل آن رئیس اداره هم نوشته شد!!
📚 برشی از کتاب شنود
┈┄┅═✾•••✾═┅┄┈
@YekJoreMarefat
┈┄┅═✾•••✾═┅┄┈
.
🔴 #تجربه_نزدیک_به_مرگ
🔹ملکی جلو آمد و گفت...
مرحوم آیت الله حـق شناس بـه
نماز اول وقـت و جماعـت خیلی
اهمیت می داد.
ایشان در روزگار جوانی بـه علت
بیماری تجربهنزدیک بهمرگ پیدا
کرد. روح از بدنش خـــارج شــد.
می فرمود: می خواستند مـرا ببرند،
ملکی را دیـدم کـه جلو آمـد و گفت:
ایــن جــوان اهــل نـمـاز اول وقـــت
و جماعت است.
بهاو فرصت دوبارهبدهید تا مقامات
و درجاتش را در دنـیــا بـــالـا ببریـد.
برایهمین میگفت که نماز اولوقت
ایـن قــدر قــدرت و اهمیت دارد کـه
مــرگ ناگهانی را بـه تاخیـر بیاندازد.
📚 برگرفته از کتاب نسیمی از ملکوت. اثر جدید گروه شهید هادی
یک جرعه معرفت👇
https://eitaa.com/joinchat/1273167872C3b5cc0b4b0
🔵 #تجربه_نزدیک_به_مرگ
یک کار ساده و کوچک، اما با نیت الهی و جهت رضای خدا، به قدری برایم ارزش داشت که صدها کار سخت و طاقت فرسا، اما با نیت غیر الهی، آن تاثیر را نداشت!
📚 کتاب شنود
یک جرعه معرفت👇
https://eitaa.com/joinchat/1273167872C3b5cc0b4b0