eitaa logo
خبرخرم آباد،تنکابن عباس آبادرامسر
1.3هزار دنبال‌کننده
29.9هزار عکس
6هزار ویدیو
60 فایل
ارسال خبر @khabarneghaar @khoramabadyy خبرهای متنوع ومختلف شهرستان تنکابن و عباس آباد ،رامسرو بخش ها وشهرها وروستاهای تابعه را در این کانال پیگیری نمایید
مشاهده در ایتا
دانلود
اوقات شرعی ماه مبارک رمضان به افق شهر تنکابن خبر خرم آباد وکوهستان @khabarkhoramaabad
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
خسرو معتضد: به من زنگ میزنن از استرالیا ناله میکنن میگن به خدا مثل سگ پشیمونیم فامیل من کاناداست میگه ۲۵۰۰ دلار حقوق میگیرم، ۲۰۰۰ دلار کرایه خونه میدم؛ میگه هرچی پول داریم پول گاز میدیم خبر خرم آباد وکوهستان @khabarkhoramaabad
💞 رمضان عجیب عطر شما را دارد، سحرها به شوق دعا برای شما بیدار میشوم. و مغرب که می رسد، اولین جرعه افطارم، دعا برای شماست ...! 🌱ای کاش این رمضان بهار ظهورت باشد. 🍃تعجیل درفرج مولا صلوات🍃 خبر خرم آباد وکوهستان @khabarkhoramaabad
♦️اجرای پویش سلام شهید در تنکابن ♦️به مناسبت گرامیداشت ۲۲ اسفند ، روز بزرگداشت شهدا ، با خانواده های شهدای گرانقدر در شهرستان تنکابن دیدار و از صبر و مجاهدت آنان تجلیل شد. به گزارش روابط عمومی اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی شهرستان تنکابن، سرگرد پاسدار فیروز پور به نمایندگی از سپاه ناحیه تنکابن به اتفاق کارشناسان فرهنگی و حراست اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی تنکابن و همچنین مسئول بسیج جامعه زنان سپاه تنکابن ، با حضور در منزل خانواده های شهیدان ؛ ایرج دریایی ، رحیم احمدی و هرمز بحری ، ضمن گرامیداشت روز شهدا ، با اهدای لوح تقدیر و هدایایی از آنان تجلیل شد. در این دیدارها خاطرات و رشادت های شهدا توسط مادران شهید بیان گردید. 🇮🇷روابط عمومی اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی شهرستان تنکابن
به عنوان سازمانی که سر و کارش با مردم است باید روح خدمتگزاری و اخلاص را بیشتر از جاهای دیگر داشته باشد. 💠مقام معظم رهبری (حفظه الله) 🔰 یقینأ توسعه و پیشرفت هر شهری مرهون تلاش بی دریغ مسؤولین خدوم و دلسوزی می باشد که همواره جهت تعالی و ارتقاء آن شهر قدم برداشته و خدمتگزاری را مدال افتخاری برای خود می دانند. بی تردید نقش و جایگاه در ایجاد ، و نقشی بی بدیل و ماندگار است. 🔻 فرارسیدن یادروز شهادت سردار پاسدار بسیجی شهید شهیر والامقام مهندس   که مزیّن گشته بنام را به همه شهرداران ایران اسلامی بویژه پیشکسوتان مدیریت شهری و علی الخصوص بزرگواران ( ) و دیگر مدیران شهرداریها که نقش مهمی را در مدیریت شهری برعهده دارند صمیمانه تبریک عرض نموده و موفقیت روزافزون این عزیزان را از حضرت باریتعالی مسالت مینمایم. ✍ابراهیم بابایان | ۲۵اسفند۱۴۰۲ نخستین شهردارشیرود
🍀بسم الله الرحمن الرحیم. ✨اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللَّهِ وَ عَلَى الاَْرْواحِ الَّتى حَلَّتْ بِفِناَّئِکَ عَلَیْکَ مِنّى سَلامُ اللَّهِ [اَبَداً] ما بَقیتُ وَ بَقِىَ اللَّیْلُ وَ النَّهارُ وَ لاجَعَلَهُ اللَّهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّى لِزِیارَتِکُمْ.✨ 🌷اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ 🌷وَ عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَیْنِ 🌷وَ عَلى اَوْلادِ الْحُسَیْنِ 🌷وَ عَلى اَصْحابِ الْحُسَیْنِ 🌹 🤲 🌺 💚 وَعَجِّلْ‌فَرَجَهُم 🌾🌾🌾🌾 🌾🌾🌾🌾 ✨خدایا ...🤲 ✨به حق این وقتهاے نورانی ✨و ماه مبارک رمضان ✨تمام مریضهاراشفا ✨تمام قلب هاراجلا ✨تمام مشڪلات راحل ✨تمام دعاهارا مستجاب ✨وتمام خانه هاراغرق در ✨شادے و سرور ڪن !! ✨فرج مولایمان را نزدیک بگردان ✨آمین یا رب العالمین 🤲 ✋سلام صبح شما عزیزان بخیر 💚🌺🌹🌷🌹🌺💚
🌷🌼🌷🌼🌷 🌺🧚‍♀️نیایش صبحگاهی 🌺 چه زيباست... كه چون صبح گل سرخ و گل نور ز ِباغ سحر آريم ... چه زيباست چو خورشيد درافشان و درخشان با مهر دل از كينه بشوييم ... چه نيكوست كه با عشق گل از خار برآريم وگذرگاه زمان را سرافراز بپوييم... چه نیکوست اگر تيغ ببارند ، جز از مهر نگوييم وگر تلخ بگويند سخن ازشكر آريم ... بياييد ، بياييد از اين عالم تاريک دل‌افروزتر ازصبح جهانی دگر آريم !! فریدون_مشیری خدایا🙏 در این پایان هفته🌼 تمنا دارم 🙏 سبد سرنوشت مان را پرکنی از خبرهای خوب 🌼 اتفاق های عالی و رویدادهای بی نظیر🌷 آمیـــن ای فرمانروای حق و آشکار 🙏 @khabarkhoramaabad
⭕️ اطلاعیه توزیع مرغ و گوشت منجمد تنظیم بازاری/ قابل توجه مردم شریف شهرستان تنکابن 🍀برای خدمت‌رسانی هرچه بهتر و بیشتر به شهروندان عزیز، اقلام تنظیم بازاری امروز ،فردا و شنبه ۲۳ و ۲۴و ۲۶ اسفند ۱۴۰۲ به شرح ذیل توزیع خواهد شد: ۱. توزیع مرغ و گوشت منجمد؛ امروز ۲۳ اسفند بخش نشتا روستای کترا ۲. توزیع مرغ و گوشت منجمد؛ ۲۳ اسفند بعدازظهر شهر خرم آباد جنب مسجد ۳.توزیع مرغ و گوشت منجمد؛ ۲۴ اسفند بخش کوهستان روستای گلیج پل ۴.توزیع مرغ و گوشت منجمد شنبه ۲۶ اسفند بخش مرکزی روستای سلیمان آباد ♻️روابط عمومی مدیریت جهاد کشاورزی تنکابن خبر خرم آباد وکوهستان @khabarkhoramaabad
Sadegh Keshavarz Khodaya Panaham Toei.mp3
8.39M
🇮🇷 خدایا پناهم تویی🎧 با ترانه ای از حمزه ابوالحسنی در پناه حضرت دوست دلخوش و پرامید باشید.🌷 🎙 @khabarkhoramaabad
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
پویانمایی الان یا الان؟ فراز سوم از سطر سطرِ زندگی با آیه ها (آیه ٢٨۵ سوره مبارکه بقره) «آمَنَ الرَّسُولُ بِمَا أُنْزِلَ إِلَيْهِ مِنْ رَبِّهِ وَالْمُؤْمِنُونَ ۚ كُلٌّ آمَنَ بِاللَّهِ وَمَلَائِكَتِهِ وَكُتُبِهِ وَرُسُلِهِ لَا نُفَرِّقُ بَيْنَ أَحَدٍ مِنْ رُسُلِهِ ۚ وَقَالُوا سَمِعْنَا وَأَطَعْنَا ۖ غُفْرَانَكَ رَبَّنَا وَإِلَيْكَ الْمَصِيرُ» مؤمن واقعی کسیه که همینجوری الکی الکی دنبال هر حرفی راه نمی‌افته! اول خوب گوش میده طرف چی می‌گه و بعد اگه حق گفته بود با جون و دل قبولش می‌کنه و پاشم وایمیسه! @khabarkhoramaabad
🟢 بخش دوم سود سهام عدالت شنبه واریز می‌شود 🔸رئیس سازمان بورس: 🔹پیشتر وزیر اقتصاد گفته بود سود مرحلۀ دوم ۳۰ درصد کمتر از مرحلۀ اول است. 🔹با این حساب دارندگان سهام یک میلیونی حدود ۹۷۰ هزار تومان و دارندگان سهام ۵۰۰ هزار تومانی حدود ۵۱۵ هزار تومان سود می‌گیرند. @khabarkhoramaabad
صدایی بلند گفت: لطفاً برید کنار! اجازه بدید همسرش اون رو ببینه! دریای جمعیت کنار رفتند و برای من راه باز کردند. خبرنگارها با دوربین‌هایشان دویدند. روبه‌روی هم قرار گرفتیم. دست مرا گرفت و گفت: حالت چطوره؟ گفتم: خوبم! پیشانی‌ام را بوسید و یک‌دفعه سیل جمعیت من و حسین را از هم جدا کرد. در همین دقایق، خبرنگارها چند بار دورم جمع شدند؛ تلق تلق عکس می‌انداختند. پرسیدند: خانم لشگری، در این لحظه احساستون چیه؟ جوابی ندادم؛ فقط سکوت کردم. چقدر این سؤال برایم رنج‌آور بود. خسته شده بودم. سرگیجه و سردرد داشتم. به این نوع شلوغی‌ها عادت نداشتم. سال‌های سال زندگی ساکت و خلوتی داشتم. ما سه نفر انگار در یک تصادف شدید ضربه سختی خورده باشیم و بعد از هجده سال از کُما بیرون آمده باشیم. فقط احتیاج داشتیم ساعت‌ها بنشینیم و به یکدیگر نگاه کنیم؛ ببینیم از لحاظ ظاهری چه تغییری کرده‌ایم تا یخمان آب شود و بعد تازه بتوانیم با هم صحبت کنیم. تعجب می‌کردم در آن جماعت انبوه هیچ‌کس این را نمی‌فهمید ...» فصل جدیدی از زندگی حسین و منیژه آغاز شد؛ این بار با رنگ و بویی دیگر. اما زندگی مشترک مجدد آنها ۱۱ سال بیشتر طول نکشید. سرلشکر حسین لشگری بامداد دوشنبه ۱۹ مرداد ۱۳۸۸ در بیمارستان لاله تهران درگذشت و منیژه لشگری هم ۵ بهمن ۱۳۹۸ بر اثر سکته قلبی دار فانی را وداع گفت. به راستی که برخی ها چه رنج های جانفرسایی که برای این آب و خاک نکشیده اند!! یادونام همه شهدا و ایثارگران جاودان و‌ گرامی باد و راهشان پررهرو.... @khabarkhoramaabad
♦️با سرگیجه‌های بعد از افطار چه کنیم خبر خرم آباد وکوهستان @khabarkhoramaabad
یارانه نقدی دهک‌های اول تا سوم واریز شد 🔹یارانه مرحله ۱۵۷ به حساب سرپرستان خانوار دهک‌های اول تا سوم کل کشور واریز و از ساعت ۲۴ امشب قابل برداشت است. @khabarkhoramaabad
چه کسانى نباید چاى بخورند؟ ▫️کودکان زیر ٢ سال ( توانایى بدن را در جذب اهن مختل مى کند ) ▫️چاى پر رنگ براى زنان باردار و جنین مضر است ▫️کسانى که بنیه ضعیف یا معده حساس دارند ▫️افرادى که ناراحتى کلیه دارند ▫️افرادى که فشار خون بالا دارند نباید چاى پر رنگ بخورند. ▫️چاى در طول عادت ماهانه جریان خون را افزایش مى دهد. ▫️کسانى که زخم روده دارند ▫️کسانى که تحت مداوا هستند ٢٤ ساعت نباید چاى بخورند ▫️با معده خالى چاى نخورید @khabarkhoramaabad
آغاز اعزام‌های عتبات در نوروز و ماه رمضان معاون امور عتبات عالیات سازمان حج و زیارت: 🔹اعزام‌ها از امروز شروع شده است و تا نهم فروردین ۱۴۰۳ ادامه می‌یابد. 🔹 متقاضیان می‌توانند برای نام نویسی به سامانه عتبات به نشانی atabatorg.haj.ir و یا به ۲ هزار و ۷۰۰ دفتر زیارتی سراسر کشور مراجعه کنند و زمان اعزام را مدنظر قرار دهند که این فرصت برای نام نویسی در ظرفیت‌های موجود، باقی است. @khabarkhoramaabad
خبرخرم آباد،تنکابن عباس آبادرامسر
صدایی بلند گفت: لطفاً برید کنار! اجازه بدید همسرش اون رو ببینه! دریای جمعیت کنار رفتند و برای من راه
ماجرای دیدار «حسین» و «منیژه» پس از ۱۸ سال ۲۰ اسفندماه زادروز حسین لشگری از خلبان‌های نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران است که پس از ۱۸ سال اسارت در عراق به ایران بازگشت. او اولین ایرانی اسیرشده و آخرین اسیر آزادشده جنگ ایران و عراق است که در مجموع طولانی‌ترین مدت اسارت را در بین تمام اسیران این جنگ تحمل کرده است. لشگری با شروع جنگ ایران و عراق پس از انجام ۱۲ مأموریت، سرانجام مجبور به ترک هواپیمایش که مورد اصابت موشک قرار گرفته بود، شد و در خاک عراق به اسارت درآمد. از آغاز جنگ تا زمستان ۱۳۵۹ در سلول انفرادی بود و پس از آن در مدت ۸ سال با حدود ۶۰ نفر دیگر از همرزمان در یک سالن عمومی و دور از چشم صلیب سرخ جهانی نگهداری شد. پس از پذیرش قطعنامه، لشگری را از سایر دوستانش جدا کردند و قسمت دوم دوران اسارتش ۱۰ سال طول کشید. در طی سال‌های اسارت، همسرش منیژه لشگری به همراه تنها پسرش (علی) که در زمان رفتن پدرش چندماهه بود، چشم‌انتظار او بودند. منیژه لشگری در کتاب خاطراتش درباره آن روزهای سخت می‌نویسد: «بعد از قبول قطعنامه در سال ۱۳۶۷، زمزمه آمدن اسیران همه جا پیچید. خانواده روادگر همسایه طبقه اول ما بودند. آقای روادگر اسیر بود. او از طرف صلیب سرخ ثبت نام شده بود و به همسر و بچه‌هایش نامه می‌نوشت. تابستان سال ۱۳۶۹ تابستان گرمی بود. از نیروی هوایی آمدند و ساختمان، ورودی ها، درها و پنجره ها را رنگ زدند. در و دیوار ساختمان پر شده بود از پلاکاردهای خوش‌آمدگویی. آقای روادگر آمد اما حسین نه! رفتم منزلشان تا از او بپرسم آیا حسین را دیده است؟ اما احساس ‌کردم با من راحت نیست و موقع صحبت‌کردن سرش را پایین می‌اندازد. گفت: نه خانم لشگری! آقای لشگری جزء اسیران مخفی بود. ما از اونها جدا بودیم، ایشون رو ندیدم.» منیژه اما همچنان چشم‌ انتظار است: «خلبان‌ها آخرین گروه اسرا بودند که آزاد شدند و من همچنان منتظر. هر روز جلوی یک ساختمان گوسفند می‌کشتند و هلهله و چراغانی و یک اسیر می‌آمد، اما حسین نیامد! به نیروی هوایی رفتم. گفتند «آقای لشگری جزء اسرای خلبان مخفی است. او را به خاطر تاریخ جنگ نگه داشته‌اند. اعلام نمی‌کنند زنده است. اما اطلاع داریم حسین لشگری زنده است». نیروی هوایی صریح گفت که فعلا منتظر حسین نباشم. چندماه بعد از آزادی کامل اسرا، حدود پنجاه شصت اسیر مخفی هم آمدند اما حسین نیامد. طاقتم طاق شد. راه افتادم به منزل آزاده‌های خلبان. بیشترشان می‌گفتند وقتی قطعنامه قبول شد، حسین مدتی کنار ما بود و بعد منتقل شد. نمی‌دانیم او را کجا بردند.» منیژه اما همچنان دلش پرامید است: «پسرم از این همه رفت‌وآمدم به منزل آزاده‌ها و شنیدن جواب‌های مشابه خسته شده بود. یک روز ‌گفت «مامان، بسه دیگه! خودت می‌فهمی رفتارهات کاملاً عصبی و غیرارادی شده؟» علی راست می‌گفت؛ طوری شده بود که کاری نداشتم آیا این آزاده خلبان بوده، جزء نیروی هوایی بوده یا نه؛ حتی منزل آزاده‌هایی که جزء نیروی دریایی و زمینی ارتش هم بودند رفتم و سراغ حسین را گرفتم. می‌خواستم بدانم آخرین نفری که او را دیده کجا و کِی بوده و حسین چه شرایطی داشته؟ وقتی یک نفر یک کلمه می‌گفت که «او را دیده‌ام»، امیدوار و خوشحال می‌شدم. وقتی دیگری هیچ نشانی از حسین نداشت، ناامید مطلق می‌شدم. غذا نمی‌خوردم. شب‌ها یک ساعت هم خوابم نمی‌برد. منتظر بودم صبح بشود. همه یک جواب می دادند: حسین لشگری را به خاطر تاریخ شروع جنگ نگه داشته‌اند.» منیژه لشگری روزهایش را دراضطراب و بی‌خبری طی می‌کند تا اینکه خردادماه سال ۱۳۷۴ با او تماسی از نیروی هوایی می‌گیرند و می‌گویند که حسین لشگری اجازه‌ نامه نوشتن پیدا کرده است. اولین نامه به دست منیژه می‌رسد که در آن نوشته شده بود: «من زنده‌ام ... نمی‌دانم شما کجا هستید ... از هیچ چیز خبری ندارم ... نمی‌دانم به چه آدرسی باید نامه بنویسم؛ به خاطر همین نامه را به آدرس نیروی هوایی می‌نویسم ... منیژه جان، هر جا هستی از وضع خودت و بچه برایم بنویس ... تا امروز امکانش نبود این را به تو بگویم. الان که این امکان را دارم برایت می‌نویسم. وضع من اصلاً معلوم نیست و تو مختاری ازدواج کنی.» منیژه و حسین، سه سال برای هم فقط نامه می‌نویسند. صبح فرودین ۱۳۷۷ تلفن خانه منیژه زنگ می‌خورد: «مژده بده خانم لشگری! حسین آزاد شد.» در عرض چند ساعت، خانه منیژه پر از جمعیت اقوام، خبرنگارها و عکاس‌ها می‌شود تا آنان اولین تماس تلفنی خود را برقرار کنند. فردای آن روز همه به فرودگاه می‌روند و لحظه دیدار بالاخره می‌رسد: «حسین نزدیک شد؛ خیلی نزدیک. همه فامیل و دوست و آشنا دور او ریخته بودند و ماچش می‌کردند. یکی آویزانش می‌شد، یکی دستش را می‌گرفت، یکی به پایش افتاده بود. کاملاً احساس می‌کردم که حسین از بالای سر همه آنها دنبال کسی می‌گردد. فقط به او خیره شده بودم.
صدایی بلند گفت: لطفاً برید کنار! اجازه بدید همسرش اون رو ببینه! دریای جمعیت کنار رفتند و برای من راه باز کردند. خبرنگارها با دوربین‌هایشان دویدند. روبه‌روی هم قرار گرفتیم. دست مرا گرفت و گفت: حالت چطوره؟ گفتم: خوبم! پیشانی‌ام را بوسید و یک‌دفعه سیل جمعیت من و حسین را از هم جدا کرد. در همین دقایق، خبرنگارها چند بار دورم جمع شدند؛ تلق تلق عکس می‌انداختند. پرسیدند: خانم لشگری، در این لحظه احساستون چیه؟ جوابی ندادم؛ فقط سکوت کردم. چقدر این سؤال برایم رنج‌آور بود. خسته شده بودم. سرگیجه و سردرد داشتم. به این نوع شلوغی‌ها عادت نداشتم. سال‌های سال زندگی ساکت و خلوتی داشتم. ما سه نفر انگار در یک تصادف شدید ضربه سختی خورده باشیم و بعد از هجده سال از کُما بیرون آمده باشیم. فقط احتیاج داشتیم ساعت‌ها بنشینیم و به یکدیگر نگاه کنیم؛ ببینیم از لحاظ ظاهری چه تغییری کرده‌ایم تا یخمان آب شود و بعد تازه بتوانیم با هم صحبت کنیم. تعجب می‌کردم در آن جماعت انبوه هیچ‌کس این را نمی‌فهمید ...» فصل جدیدی از زندگی حسین و منیژه آغاز شد؛ این بار با رنگ و بویی دیگر. اما زندگی مشترک مجدد آنها ۱۱ سال بیشتر طول نکشید. سرلشکر حسین لشگری بامداد دوشنبه ۱۹ مرداد ۱۳۸۸ در بیمارستان لاله تهران درگذشت و منیژه لشگری هم ۵ بهمن ۱۳۹۸ بر اثر سکته قلبی دار فانی را وداع گفت. به راستی که برخی ها چه رنج های جانفرسایی که برای این آب و خاک نکشیده اند!! یادونام همه شهدا و ایثارگران جاودان و‌ گرامی باد و راهشان پررهرو.... @khabarkhoramaabad
سلام. علی رغم پخش خبرتوزیع کالا های اساسی تنظیم بازار درشبکه خبرمازندران درماه مبارک رمضان وشب عید به طورمتوالی اعلام می گردد اما درشهرستان تنکابن باگذشت سه روزاز ماه رمضان خبری ازگوشت ومرغ نیست .درحالیکه اداره صمت واحدبازرگانی تنکابن قاعدتا مسئولیت این کاررادارد باید نسبت تامین کالاهای اساسی اقدام ونظارت جدی نماید چون همه مردم روستاههای دوردست دسترسی مناسب به شهرواین کالاهاراندارند فرمانداری وبخشداری ها وشوراهای بخش درتوزیع کالا درنقاط روستابی ودورردست به توزیع عادلانه بپردازند متاسفانه تاکنون هیچ اقدام عملی درکمک به قشر کم درآمد وکارگر وکشاورز درخصوص توزیع کالا ی تنظیم بازارصورت نگرفته است. ارسالی...شهروند @khabarkhoramaabad
خبرخرم آباد،تنکابن عباس آبادرامسر
⭕️ اطلاعیه توزیع مرغ و گوشت منجمد تنظیم بازاری/ قابل توجه مردم شریف شهرستان تنکابن 🍀برای خدمت‌رسا
لازم به یادآوریست اداره جهاد کشاورزی تنکابن در هر بخش در یک نقطه و ساعت محدود به توزیع مرغ وگوشت منجمداقدام می‌کند که همه مردم دسترسی به این ساعت و محل را ندارند و به نظر می رسد این امر عادلانه نیست وباید مسئولین در همه روستاها اقدام به توزیع اقلام نمایند و یا اینکه مراکز پخش را بیشتر نمایند . خبر خرم آباد وکوهستان @khabarkhoramaabad