eitaa logo
خبرنامه شاعران
1.9هزار دنبال‌کننده
4.9هزار عکس
238 ویدیو
158 فایل
اینجا از اخبار مربوط به فراخوان‌های ادبی (شعر و داستان) در سطح ملی و استانی مطلع خواهید شد. کانال دوم: پایگاه اطلاع رسانی محافل ادبی شیراز 🔻 https://eitaa.com/paygah_kabary_fars ادمین: پروین جاویدنیا #شیراز ارسال اعلان و فراخوان:🔻 @parvin_javidnia
مشاهده در ایتا
دانلود
10.36M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📚🌼🌿 نویسندگان و شاعران عزیز باشگاه شاولد، سلام!🥰✋🏻 ما هر روز با معرفی یکی از کتاب‌های انتشاراتمون مهمونتون هستیم... با انتشار این پست مارو به دوستاتون معرفی کنید، شما هم اگر قصد چاپ کتاب داستان/ شعر/ رمان/ قصه و ... با کمترین هزینه رو دارید، با ما در ارتباط باشید!!🤩✅ @shavaladpub 09200757039 📘🌷📕🌷📗🌷🌱
📚 ________________________________ 📗کتاب: "راهی برای رفتن" بیانات و کلیدواژه های فرمایشات مقام معظم رهبری در دیدار با دست اندرکاران برگزاری کنگره های شهدا ________________________________ ✒️گردآورنده و تألیف: خانم ساجده تقی زاده 📚ناشر: انتشارات آسمان سوم (وابسته به کنگره سرداران و پانزده هزار سهید استان فارس) 📑چاپ اول: پاییز ۱۴۰۳ 📜چکیده: در این کتاب ۳۳ نشست رهبر انقلاب با ستادهای برگزاری کنگره های مختلف از سال ۱۳۹۰ تا ۱۴۰۲ بررسی شده است و عمده تاکیدات و جهت گیری‌های معظم‌له با برجسته سازی کلید واژه های هر دیدار پیش روی مخاطبان قرار گرفته است... 📖تعداد صفحات: ۳۰۰صفحه @asemane3 ▫️▫️▫️ 🇮🇷ستادمردمی‌یادواره‌هاو‌محافل‌شهدا https://eitaa.com/yadvareha 🇮🇷سایت‌جامع یادواره‌ها Www.yadvareha.ir ▫️▫️▫️ خبرنامه شاعران 🔻 https://eitaa.com/khabarnameshaeranshiz
📌در راستای دومین کنگره ملی پانزده هزار شهید استان فارس 🔸تولیدات کمیته تالیف کنگره شهدای فارس معرفی کتاب "مردن گریه نداره"🌱 📖گزیده: طنز دفاع مقدس 🖊 نویسنده:اکبر صحرایی 📚نوبت چاپ: اول، 1403 بریده ای از کتاب: از صبح که مهیا می شویم تا نیمه شب به دشمن حمله کنیم.رضا عین بقیه رزمنده ها منقلب می شود،نه لب به آب می زند و نه غذا! فقط مناجات و العفو العفو و می نالد!نزدیک حمله گوشه ی سنگری گیرش می آورم،شانه هایش تکان می خورد و آرام آرام گریه می کند. با خودم می گویم:«داره نور بالا می زنه؟نکنه شهید بشه!» می روم جفتش و دست روی شانه هایش می گذارم. با انگشت اشک چشم هایش را پاک می کند و برمی گردد سمت من و لبخند می زند. می گویم:«قربون مردن گریه نداره!اگه به خودم گفته بودی تا الآن صدبار کارت رو راس و ریس کرده بودم.چیزی که تو جبهه فراوونه شهادته!» دستش را می گیرم و بلندش می کنم: «پاشو بریم یه نون و آبی بخور تا لااقل جون شهید شدن داشته باشی!» 🇮🇷 📖 📚 @asemane3 @kshohadayefars 🇮🇷کنگره ملی پانزده هزار شهید استان فارس
📌در راستای دومین کنگره ملی پانزده هزار شهید استان فارس 🔸تولیدات کمیته تالیف کنگره شهدای فارس معرفی کتاب "دست غیب"🌱 📖گزیده:روایت هایی از شهید آیت الله دست غیب "رمان" 🖊 نویسنده:اکبر صحرایی 📚نوبت چاپ: اول، 1403 بریده ای از کتاب: سراسیمه از خواب می پرد و صاف توی رخت خواب می نشیند.قلبش تندتند می زند و عرق سرد روی پیشانیش می نشیند.نفس عمیق می کشد:"سر دختر...بیرون نمیره از ذهنم" تاچشم می زارم رو هم،همه چیز می آد پیش چشمم. کیسه سفید جفت کفنی.رعد و برق،طلاب دور حوض بزرگ مدرسه ی خان وضو می گرفتن،انفجار و لرزش زمین و سر زیرِ شدیدآب حوض حوض،زلزله!پودر گوشت،استخوان،خاک و دست قطع شده از بازویی توی حوض آب.وای دستغیب...دست و پای قلم شده،کیسه ی کوچک،بارون،رگبار از بلندی دیوار کوچ می زد کف آسفالت،لت و لو می رفتم،پاهام تو خون آب ها،تکه های گوشت سوخته،تشک تشک خون روی در دیوار کوچه،بارون،تشک خون غلیظ دلمه بسته ی سیاه رو باز و پهن می کرد روی دیوار،نگین عقیق شکسته ی انگشتر،شاه چراغ،زن و مرد،در دیوارسیاه پوش،محوطه صحن پر بود از رشته رشته ی لامپ های سبز،قرمز و زرد.دستغیب شیرینی پخش می کرد بادست خودش.اون گوشه آتش گر گرفته بود و دود حلقه حلقه هوا می رفت؛آقا داشت همراه دود میرفت آسمون و با خط خیلی قشنگ توی آسمون می نوشت: " لا اله الله" 🇮🇷 📖 📚 @asemane3 @kshohadayefars 🇮🇷کنگره ملی پانزده هزار شهید استان فارس