🔴 ایران و خباثت انگلیس؛
🔺 بازخوانی تاریخیِ برخی خباثتهای تکبرآمیزِ دولت انگلستان در قبال ایران
🔹 در خلال نهضت #مشروطه و در پی مهاجرت علما به قم ـ که به «مهاجرت کبری» معروف شد ـ عدهای از معترضین (حدود چهل نفر) به #سفارت_انگلیس پناه برده، در آنجا بست نشستند. نکته جالب توجه اینجاست که اگرچه پدیدهی «بستنشینی» در ایران و به طور مشخص در دورهی قاجار امری طبیعی محسوب میشد، اما این #بستنشینی به طور معمول در جوار اماکن مذهبی، امامزادهها، مساجد و منازل علما اتفاق میافتاد و بستنشینیِ دستهجمعی در سفارت کشوری بیگانه، تقریباً تا آن زمان بیسابقه بود.
🔺 به هر تقدیر، عدهای از معترضین وارد سفارت شده، در آنجا بست نشستند. در حالی که در بدو ورود، تعداد متحصنین بیش از چهل نفر نبود، به زودی عدهی آنها افزایش چشمگیری یافت و بالغ بر هزار نفر شد و در نهایت نیز حدود پانزده هزار نفر در محل سفارت بست نشستند.
🔹 در بدو ورود معترضین به سفارت انگلستان و تحصن در این مکان، مهمترین خواستهی آنان برقراری #عدالتخانه و بازگشت علما بود. بنابراین طبق اسناد موجود، در خواستههای اولیهی معترضین، هیچ اشارهای به مشروطه و #مشروطهخواهی نشده است. اما سفارت #انگلستان در این برههی حساس توانست هدایت جریان اعتراض را به دست بگیرد. آنها از یک سو مانع از ورود نمایندگان و فرستادگان دولت ایران به سفارت شده و عملاً ارتباط متحصنین با دولت را قطع کرده بودند. از سوی دیگر با ایفای نقش وساطت میان متحصنین و دولت ایران، هر مذاکرهای میبایست با حضور سفارت انگلستان انجام میپذیرفت. به گفتهی «وکیلالدوله»، «انگلیسیها خوب چسبیده و سیاست خود را از پیش میبردند».
🔺 بنابراین در خواستهی اولیه متحصنین در سفارت ـ که بر محور تشکیل عدالتخانه و بازگشت علما متمرکز شده بود ـ رفتهرفته تغییراتی به وجود آمد. تغییرات ایجادشده، آشکارا تحت تأثیر فعالیتها و هدایت ظریف انگلیسیها قرار داشت؛ زیرا که در درون سفارت، اتفاقاتی در حال رخ دادن بود که جریان حرکت مردمی را به یکباره تغییر داد. گزارشهای بر جای مانده از رخدادهای درون سفارت به خوبی گویای این امر است؛ به عنوان نمونه:
🔹«گرانت داف، کاردار سفارت انگلیس شبها به دیدار پناهندگان میرفت و با مردم بسیار مهربانی میکرد و میگفت: #پادشاه_انگلستان پدر مهربان شما است، شما از هر حیث در امان هستید، شما به جای عدالتخانه مشروطه بخواهید. سپس منشیان سفارت که به #زبان_فارسی احاطه داشتند، معنی مشروطه و حکومت مشروطه را برای آنان توضیح میدادند. همچنین از سوی سفارت به اکثریت پناهندگان کارت تحتالحمایگی داده شد تا هر وقت بخواهند از سفارت بیرون بروند، آسودهخاطر باشند. روی کارت پناهندگی نوشته شده بود: دارندهی این کارت آقای ... با کسانش زیر حمایت دولت انگلیس هستند و هر کس با او حرفی دارد به سفارت اعلیحضرت پادشاه انگلستان و امپراطور #هندوستان مراجعه کند.»
💢 بدین ترتیب نهضت عدالتخواه، قانونطلب، مردمی، اصیل و بومیِ ایرانیان، دفعتاً در جهت مشروطهخواهی تغییر مسیر داد. معترضین برای تأسیس عدالتخانه و بازگشت علما به سفارت انگلستان پناهنده شده بودند؛ اما آنچه از دل سفارت بیرون آمد، مشروطهای ناقص بود. به دیگر سخن، رخدادهای درون سفارت انگلیس، مشروطهای را در پی آورد که به تعبیر جلال آلاحمد، «نیمبند» بود.
✍🏻 #اندیشکده_برهان
__________
🇮🇷کانال #خبر_تحلیل در پیام رسان های ایرانی را به دوستان خود معرفی کنید
https://eitaa.com/khabartahlil👈 ایتا
@khabar_tahlil 👈سروش
✅ خانه تاریخی مجاهد شهید علامه شیخ فضل الله نوری در معرض تخریب
♦️عمدی در کار است تا این مکان تاریخی و مقدس در غبار غفلت زدگی و بی تفاوتی! از بین برود و برگی مهم از تاریخ رشادت انقلابیون اسلام خواه و استکبار ستیز #مشروطه محو گردد!!!؟
⁉️ کجایند مدیران فرهنگی پیگیر؟
⁉️ کجایند حوزه های علمیه زنده؟
⁉️ کجایند علمای عملگرای فعال؟
تا مانع این خسارت تاریخی شوند
_____________
🇮🇷کانال #خبر_تحلیل در پیام رسان های ایرانی را به دوستان خود معرفی کنید
https://eitaa.com/khabartahlil👈 ایتا
@khabar_tahlil 👈سروش
⁉️✍ جرم مرجع شهید علامه شیخ فضل الله نوری(ره) چه بود که دشمنانش او را مستحق طعن و لعن و حتی اعدام می شمردند؟
...فقیه #عاشورا اندیش بزرگ عصر ما، که تقدیر، سرنوشت #حسینی برایش رقم زده بود، در فصل پایان زندگی-کشاکش سخت مشروطه-همواره صحنه های #کربلا را پیش چشم داشت و یاد آور حوادث شگفت آن بود...فرجام سرخ شیخ نیز، بی شباهت به سرگذشت خونبار مولایش #حسین علیه السلام نبود...
جرم نابخشودنی! شیخ، دفاع اصولی از دین و مبارزه جدی با استراتژی استکبار زورگو و متجاوز آن روز ایران ( انگلیس و روس)، بود که او را - در این هر دو عرصه - خواهی نخواهی با قدرت های استعماری و طیف همبسته آنان در داخل کشور، عناصر بریده از دین و ملت و وابسته به بیگانه به شدت درگیر می ساخت و چون می دیدند، از یک سو میان مردم نفوذ و محبوبیت دارد و از دیگر سو بر اصول خود پایداری می ورزد و "اسرار مگو" را بر خلق بازگو می کند و عملا" مانع رسیدن بازیگران به اغراض و مطامع خویش است، به حربه "تهمت" متوسل می شدند و برای مخدوش ساختن "منطق استوار"ش او را به انواع تهمت ها (از رشوه گیری از شاه و صدر اعظم گرفته تا ریاست خواهی و حتی بستگی به روس ها، مخالف پیشرفت و ترقی!) متهم می کردند و سرانجام نیز، این همه را وافی به مقصود ندیده و در نخستین فرصتی که به دستشان آمد، پیکر وی را در میدان پایتخت به دار آویختند و حتی به جنازه اش نیز رحم نیاوردند...
آنان - در اصل - با " شخص" شیخ و شکل و شمایل وی، دشمنی نداشتند، آنچه مورد کینه و نفرت آنان بود، دین و آیینی بود که با منطق سرخ عاشورایی اش، در طول تاریخ، از بدو ورود سلطه جویان غرب به این سرزمین، از هویت قومی، از شرف ملی، از تمامیت ارضی و از آزادی و استقلال سیاسی و فرهنگی این آب و خاک، دفاع کرده و گهگاه، از خشم و خروش بر ضد دشمنان دین و ناموس و شرف این مرز و بوم، طوفانی مهیب برپا ساخته بود.
جرم اصلی شیخ، نوشیدن از چشمه زلال و حیات بخش این دین آسمانی و از بن جان خستو شدن به آن بود. جرم وی بالیدن و برآمدن در مکتب پرچمدار جنبش تحریم تنباکو، میرزای شیرازی و همنوایی با وی در این جنبش ضد استعماری و سپس بر دوش کشیدن درفش عدالتخواهی و درافتادن با رژیم استبدادی که چونان گوی چوگان، هر زمان در آغوش قدرتی می لغزید و تهیه مهاری برای آن تا دولتمردان، برای همیشه، اندیشه امتیاز دادن به بیگانگان(از سنخ رویتر و رژی) را از سر بیرون کنند و جز در راه منافع خلق گام نزنند، بود.
و این چیزی نبود که خوشایند دولت های استکباری زورمند و حریص و گوش بر زنگ این کشور [همچون انگلیس خبیث] باشد و خواب خوش چند صد ساله شان بر نیاشوبد. این بود که با همه توش و توانشان، با افزارهای رزم و گروه های فشار و متخصصان جنگ روانی و باند های ترورشان و هرچه که در عرصه به کار حذف حریف می آمد، به جنگ شیخ فضل الله و یاران وی برخاستند.
لحن سفیر انگلیس (جرج بارکلی) در نامه به وزیر خارجه، لندن (سر ادوارد گری، عامل قرارداد ۱۹۰۷ تجزیه ایران به مناطق نفوذ روس و انگلیس) را که پس از قتل شیخ نوشته، ببینید و عمق کینه و نفرتی که در آن موج می زند دریابید:
شیخ فضل الله، برای مملکت خود خطر بزرگی بود، خوب شد که ایران! او را از میان برداشت.
[این در حالیست که دولت انگلیس متهم اصلی و ردیف اول در به شهادت رساندن شیخ، از طریق عواملش بود].
همین جناب سفیر، چندی پیش از این تاریخ، به همان وزیر خارجه می نویسد: باید توصیه کنیم، شیخ فضل الله را از تهران خارج نمایند، زیرا اگرچه او مقام رسمی ندارد ولی نفوذ بسیار زهر آگینی دارد... [منافع مارا به خطر انداخته و نقشه های ما را نقش بر آب!کرده...]
وارد نمودن انواع و اقسام اتهام های ناچسب، ناروا و ناجوانمردانه به شیخ، همه و همه، به واقع، جنگ روانی یی بود که دشمنان دیرین اسلام و ایران، برای از میان برداشتن بزرگترین مانع دسائس خویش در این کشور، به راه افکنده بودند و صفحات تاریخ مشروطیت، چنانکه عالمانه و نقادانه و بی غرض بررسی شود، گواه این امر است./ ک، کالبد شکافی چند شایعه، و ک، خانه بر دامنه آتشفشان، علی ابوالحسنی
💠 امام راحل:
جرم شیخ(ره)، این بود که قانون باید اسلامی باشد
💠 امام خامنه ای(حفظه الله):
مجتهد بزرگی مثل شیخ فضلاللَّه نوری _را که از بانیان و رهبران #مشروطه بود، به جرم اینکه با #جریان_انگلیسی و غربگرای #مشروطیت همراهی نکرد، ضد مشروطه قلمداد کردند، که هنوز هم یک عده قلمزن ها، گوینده ها و نویسنده ها همین حرف دروغ بی مبنای بی منطق را نشخوار می کنند و تکرار می کنند. ۶۴/۸/۸ ... همیشه همینطور است. همیشه کسانی را که می خواهند از هدف ها و آرمان های عالی انسانیشان دور کنند، همیشه هرگاه می خواهند شتابندگان به سوی حکومت عدل اسلامی را متوقف کنند، آنها را به کهنه پرستی، به وابستگی، به ضدیت با آرمان های دموکراسی متهم می کنند و شیخ فضل الله قربانی #عدالت شد/ ۵۹ ش
https://eitaa.co