🔸شهادت 4 نفر از مامورین عزیز فراجا در 24 ساعته گذشته آن هم در درگیری با سارقین و اشرار باعث شد تا آمار شهدای فراجا از ابتدای سال 1402 به 42 نفر برسد. امری که به نظر میرسد نیازمند ورود فوری بازرسان شورای عالی امنیت ملی به موضوع است.
🔸مشخصا، ثبت این ارقام در 24 ساعت یا 5 ماه اتفاقی نیست و حتما دلایلی دارد که نیازمند بررسی و پژوهش دقیق از سوی نهادهای ذی ربط است.
📌از جمله فرضیههای محتمل:
1⃣ تحت تاثیر قرار گرفتن روحیه کارکنان به دلیل جنگ رسانهای و روانی سنگین معاندین بر علیه فراجا در یک سال گذشته: دقیقا سال گذشته در چنین روزهایی بود که ما شاهد هجمه سنگین رسانهای به فراجا بودیم که از واقعه پارک پردیسان تهران آغاز شد و تا ناآرامیهای پاییز ادامه داشت. طبیعتا اگر شما عضو سازمانی باشید و یک سال تمام بر شما و سازمانتان هجمه سنگین برده شود و بدترین تعابیر برایتان استفاده شود مانند قبل روحیه نخواهید داشت و همین منجر به افزایش آسیب پذیری خواهد شد.
2⃣مشکلات معشیتی و رفاهی حقوق و دستمزد و ... کارکنان
3⃣ اجرای استراتژی پدر خوانده: البته این فرض مستلزم سازمان دهی و دستورالعمل است که اثبات نشده و باز هم نیاز به تحقیق بیشتر از سوی نهادهای اطلاعاتی دارد. در این استراتژی جدید، به جای هدف قرار گرفتن کل یک نیرو، تک تک اعضای آن از رده پایین تا بالا هدف قرار میگیرند تا هزینه عضویت یا حمایت از آن سازمان به شدت افزایش پیدا کند.
4⃣ مشکلات در آموزش نیروها: این مسئله با توجه جوان بودن اکثریت شهدا فرض بسیار محتملی است.
5⃣ مشکلات دستورالعملی مانند زمان و مجوز استفاده از سلاح و ...
6⃣ مسلح بودن اشرار و سارقین: افزایش مسلح بودن اشرار واضح است که خود نیاز به بررسی منشا تسلیحات دارد.
7⃣ استفاده اشرار از سلاح بر علیه پلیس: پلیس باید آنقدر اقتدار داشته باشد که اصلا نیازی به درگیری نباشد و یا کمترین درگیری صورت گیرد و اشرار به محض دیدن نیروهای پلیس تسلیم شوند اما مقاومتِ این افراد و استفاده از سلاح علیه مامورین نشان دهنده جری شدن برخی از اشرار در برابر پلیس است که خود میتواند هم ناشی از تلاش برای شکست وجهه پلیس توسط رسانههای معاند و هم هزینه برخورد باشد. بنابراین علاوه بر ترمیم وجهه اقتداری پلیس که نیازمند تصویرسازی صحیح است، لازم میباشد که هزینه درگیری با مامورین برای اشرار به شدت افزایش یابد که این مورد نیز از وظایف مجلس و قوه قضائیه است.
🔸لازم به ذکر است که همه این موارد صرفا فرضیه بوده و صد البته که فرضهای دیگری هم مطرح است که فعلا نیاز به طرح در این مجال نیست و لازم است تا تحقیقات فنی صورت گرفته و سریعا چاره جویی شود.
محلل
🔸چند سال پیش BBC فارسی با پخش مستندی موج مهمی در افکار عمومی ایجاد میکند. در سالهای ابتدایی جنگ سوریه یکی از مواردی که مطرح میشد این بود که "ایران در حال دخالت نظامی در بحران سوریه است و اساسا حمایتهای ایران از رژیم اسد باعث شده تا سوریه به جنگ داخلی دچار شود! "
🔸از سویی اساس حضور ایران در سوریه همواره توسط مقامات کشورمان تکذیب میشد اما ناگهان انتشار این مستند سوالات جدی در خصوص موضع اعلامی جمهوری اسلامی ایران به وجود آورد. زیرا در این مستند، بخشی از فیلمهای دوربین شهید هادی باغبانی که به دست تروریستهای لوا داوود افتاده بود پخش شد. در این فیلم شاهد روایت شهید هادی باغبانی از حضور در سوریه و مصاحبه با شهید اسماعیل حیدری هستیم. شهید اسماعیل حیدری و جمعی از همراهان که شهید هادی باغبانی نیز برای ساخت روایت و مستند همراه آنها بود در روز ۲۸ مرداد ۱۳۹۲ در اطراف حلب به شهادت رسیدند.
🔸 باید توجه کرد که برخی از دوستداران مقاومت هنوز هم دوره ابتدایی شروع جنگ سوریه برایشان جای سوال دارد و دلیل این ماجرا هم به غافلگیری کشور نسبت به بحران سوریه و از دست دادن روایت دقیق برمیگردد که باعث شد این شبکه که آن سالها مثلا در دوران اوج خود بود باورهای بسیاری را جهتدهی کند چون متاسفانه در آن دوره بسیاری از نشریات و سایتهای داخلی هم کاری جز کپی صحبتهای BBC نمیکردند!
🔸نکته جالب البته قرار دادن این فیلم به صورت اختصاصی در اختیار بنگاه خبرپراکنی ملکه است که خود نشان از همکاریهای پیدا و پنهان انگلیس با تروریستها دارد.
🔸ابتدا به جهت تصاویر خاص دوربین شهبد باغبانی، سعی کنید این مستند را ببینید چون برخی از شبهات پایه حضور ایران در سوریه از این مستند استخراج شد تا انشاالله امروز نکات مهمی را عرض کنیم.
Muhallel
2/
شهید علی زادهاکبر.mp3
8.03M
🔸این صوتی از شهید علی زاده اکبر است که در همان تیم همراه شهید اسماعیل حیدری و هادی باغبانی بودند. ایشان در بخشی از این صوت هم به تبیین حضور ما در سوریه پرداخته است. جالب است که بر خلاف سایرین، تروریستها پیکر این شهید را ربوده و بعدا با مبادلاتی تحویل میدهند. راز این مسئله را نیز باید در ۱ خرداد ۱۴۰۱ یافت که فعلا صحبت بیشتر در این خصوص امکان پذیر نیست!
Muhallel
3/
✅چه کسی در سوریه به دنبال جنگ بود؟
🔹امروز وعده دادیم که به بهانه 28 مرداد و شهادت جمعی از مستشاران کشورمان در حلب، به یک شبهه رایج پاسخ دهیم که برخی ادعا دارند این ایران بود که در ابتدای بحران با حمایت خود از اسد باعث شروع جنگ شد. حال برای رد این حرف خوب است به چند فکت از وقایع ابتدای بحران بپردازیم.
🔹در آبان ۱۳۹۱ گفت و گوی ملی سوریه در هتل استقلال تهران به ریاست علی اکبر صالحی آغاز میشود. نکته اما اینجاست که در این نشست علاوه بر نمایندگان دولت سوریه، نمایندگان مخالف نظام سوریه نیز حضور دارند. هر چند قرار بر یکروزه بودن این نشست است، اما داغ بودن گفتوگوها آن را تا چند روز ادامه میدهد.
🔹این نشست در حالی برگزار میشود که مدتی قبل از آن اجلاس «دوستان» سوریه در تونس برگزار شده است. اجلاسی که هیلاری کیلینتون در آن شرکت کرده و البته بعدا مشخص میشود تقریبا اکثرا رهبران تروریستهای القاعده، جبهه اسلامی و جیشالحر در این اجلاس حضور داشتهاند!
🔹بسیار جالب است که بر خلاف سه نشست تهران که به دنبال راه حلی سیاسی و مسالمت آمیز بودند، کشورهای حاضر در اجلاس تونس ارسال نیروی حفاظ صلح عربی (بخوانید تروریستهای 90 ملیتی!) به سوریه و راهکار نظامی را راه حل پایان بحران میدانند! نتیجه نهایی این نشست جمعآوری کمکهای مالی و تسلیحاتی از ۸۰ کشور جهان برای تروریستها و سرریز کردن آن به سوریه است.
🔹 جالب است بدانید که در ابتدای بحران، ایران نه تنها سه اجلاس در تهران برگزار کرد که جلساتی میان دیپلماتها و سیاسیون ایرانی با مخالفین بشار اسد در برخی کشورهای اروپایی مانند آلمان برگزار شد تا ایران نقش واسطه را داشته باشد. حتی مدتی شایعه شده بود که دمشق از این رفتارهای تهران ناراحت بوده و به هواپیمای علی اکبر صالحی، وزیر خارجه وقت ایران برای 20دقیقه اجازه فرود در فرودگاه دمشق را نمیدهد!
🔹همچنین از همان ابتدای بحران جمهوری اسلامی یک ابتکار ۴ مادهای شامل آتشبس، ارسال کمکهای بشر دوستانه، گفت و گوی سوری - سوری، برگزاری انتخابات و اصلاح قانون اساسی را پیشنهاد میدهد که به عنوان تنها راه حل سیاسی موجود، بعدها پایه نشستهای ژنو و آستانه و قطعنامه ۲۲۵۴ میشود.
Muhallel
4/
✅چرا ایران حضور خود در سوریه را تکذیب میکرد؟
🔹 در ابتدای بحران، بارها و بارها این موضع از سوی کشورهای غربی و عربی تکرار شد که "ایران نظامیانش را در سوریه به خط کرده و مانع از سقوط اسد شده است." این حرف البته هم درست بود و هم غلط. درست از این جهت که ما حضور خود را ابتدا به صورت سیاسی(در بالا اشاره شد) و بعد مستشاری افزایش دادیم. البته موضع ثابت اعلامی ما تکذیب بود.
🔹در مورد مظلومیت شهدای مدافع حرم ابتدای جنگ هم بسیار میتوان نوشت. از تلاش برای اعزام صرف نیروهایی که عربی قوی بلد هستند تا عدم درج و اعلام محل شهادت برخی شهدا.
🔹برای تبیین این موضع ابتدا باید دانست که دورههای حضور ایران در سوریه به چند مقطع تقسیم میشود:
1⃣ دوره ابتدای بحران تا 1394: در این دوره ما ابتدا حمایت و مشورت سیاسی داشتیم سپس سطح این همکاری به مستشاری نظامی و اطلاعاتی افزایش یافت. سطح همکاری سیاسی هم محدود به دیپلماسی و رایزنی با مخالفین نبود و در حوزههای تدوین قانون اساسی و ... حضوری فعال داشتیم. کمکهای بشردوستانه و فعالیتهای اجتماعی و فرهنگی هم انجام شد.
2⃣ از سال 1394 با پیشروی شدید داعش در عراق و سوریه و سقوط استان ادلب به دست تکفیریها که باعث شده بود شیرازه ارتش سوری عملا از هم بپاشد ما مجبور شدیم تا رزمندگان خود را همراه با نیروهای عراقی، لبنانی، افغانستانی و پاکستانی اعزام کنیم تا با آزادسازی حلب و دیرالزور هم ورق برگردد و هم در این مدت کار آموزش، تجهیز و بازیابی ارتش سوریه انجام شود. این مقطع تا سال 1396 طول کشید و البته بعد از آزادسازی نبل و الزهرا موج بازگشت نیروهای ایرانی به کشور آغاز شد.
3⃣ از سال 1396 و با اعلام نابودی حاکمیت داعش در البوکمال، جهت گیری ما بالکل تغییر کرده و از تمرکز در حلب و دیرالزور و حماه و درعا و ریف دمشق به تلآویو و جولان تغییر کرد.
🔹اما سوال این است که چرا در ابتدای بحران ما حضور نظامی خود را همواره تکذیب میکردیم. این تکذیب بسیار شباهت دارد به تکذیب کنونی مقامات پیرامون ارسال پهپاد به روسیه.
1⃣ جلوگیری از انزوای بینالمللی: در آن سالها ما زیر سنگین ترین تحریمهای نقطه زن واشینگتن بودیم و از سویی ذیل فصل هفتم منشور ملل متحد و قطعنامه 1929 که عملا اقتصاد ما را میزد نیز بودیم. در این خصوص ما در آن مقطع شاهد حمایت بیش از 80 کشور از تروریستها بر علیه دولت سوریه بودیم و حتی حمایت مسکو از اسد هم به تار مویی بند بود که فقط با جهاد دیپلماتیک کشورمان در سطوح مختلف متصل مانده بود! اعلام رسمی حضور ایران در سوریه آن هم به شکل نظامی کار را برای کشور بسیار سخت میکرد.
2⃣ عدم کسب مشروعیت برای حمله رسمی نظامی به سوریه: در آن سالها کشورهای عربی جدای از اعزام تروریست به دنبال این بودند که خودشان هم نیروهایشان را در خاک سوریه پیاده کنند. پذیرش حضور نظامی ایران در سوریه مسیر را برای دشمن هموارتر میساخت.
3⃣ ساخت دوگانه تقابلی ایران - سوریه: در آن دوره کلان روایت حریف این بود که مسلحین، مردم سوریه هستند و اثبات حضور تروریستهای چند ملیتی هم بسیار سخت بود. پذیرش حضور نظامی ایران در سوریه باعث می شد تا دشمن بر این مساله تاکید کند که "ایران با مردم سوریه میجنگد."
🔹 اما از سال ۱۳۹۴ به بعد با توافق برجام که حداقل یک فضای مثبت و سفیدسازی جهانی را به وجود آورد (این به معنای خوبی برجام و ... نیست. دوستان ما را متهم نکنند!)، پیشروی شدید تروریستها و روشن شدن چند ملیتی بودن آنان، حمایت علنی و سنگین قطر، عربستان، ترکیه، رژیم و آمریکا از تروریستها، افزایش حضور نیروهای ایرانی، ظهور داعش و علنی شدن تهدید امنیت ملی ایران، ورود روسیه و خنثی یا مثبت شدن نظر بسیاری از کشورها به دولت سوریه باعث شد تا ما حضورمان را علنیتر کرده البته بر وجه درخواست و مجوز از دولت سوریه تاکید کنیم.
Muhallel
5/
🔻حال که صحبت از مرداد و ایران و ابتدای بحران سوریه شد خوب است به این ماجرا هم اشاره کنیم.
🔹مرداد ۱۳۹۱ این تصاویر شوکبرانگیز از سوی تروریستهای ارتش آزاد منتشر میشود.
در آن روزها، به دلیل شدت گرفتن بحران سوریه جریان اعزام زائر به سوریه قطع میشود اما جمعبندیها در تهران بر این است که برای عادی جلوه دادن اوضاع و بحرانی نکردن آن و حفظ روحیه دولت و ملت سوریه، جمعی از نظامیان بازنشسته ایرانی راهی دمشق شوند. در بین راه اما راننده اتوبوس که با تروریستها همراه بود اتوبوس را منحرف و تحویل جیشالحر میدهد.
🔹طبق خاطرات دکتر صالحی، تروریستها پس از آزار و اذیت و شکنجه ایرانیها تصمیم به اعدام آنها میگیرند. سردار سلیمانی با آقای صالحی تماس گرفته و او نیز با حمد بن جاسم نخست وزیر قطر تماس میگیرد و مسئولیت جان ایرانیها را برعهده دولت قطر میداند(نقش قطر در شروع و تداوم بحران سوریه خود نیازمند نوشتن چند کتاب است!)
🔹دوحه ابراز بیاطلاعی میکند اما حمد بن جاسم همان شب در تلویزیون الجزیره تهدید میکند که جان این افراد باید حفظ شود. نهایتا تروریستها از اعدام آنها منصرف شده و با رایزنیهای دولت ایران و قطر و یکسری تبادل زندانی در بین ایران و قطر و سوریه این عزیزان نیز آزاد میشوند.
🔹نکته جالب اینجاست که بسیاری از این افراد جزو سادات بودند. نقل است که برخی از تروریستها بعد از آزار و اذیت اسرای ایرانی هر یک به دلایلی عجیب کشته میشدند! مثلا یک نفرشان پس از شکنجه یکی از سادات حاضر، دست به سیمی میزند که خیس بوده و همان لحظه خشک میشود! لذا تروریستها نیز برای کاهش تلفاتشان خودشان هم که شده مشتاق آزادی اسرا بودند!
Muhallel
7/
مریم چقدر سوخته
ببینید چی نوشته براتون
شما رو ارتش سایبری ایران خطاب کرده
راستم میگه ما سربازان سایبری وطن هستیم
مریم تو همونی نبودی که میگفتی مردم کوزوو وقتی آمریکا روی سرشون بمب میریخت هورا میکشیدن؟
ببینم تو همونی نیستی که برای حمله به ایران ریل گذاری میکردی ؟
دردت گرفته؟
صدای هم وطن هات رو به اندازه یه لایک و دیسلایک نمیتونی بشنوی ؟
لعنت بر شما و آزادی بیان شما
زنده باد ارتش سایبری ایران 🇮🇷