چرا باید به توافق ایران و عربستان خوشبین بود؟
#جعفر_بلوری
توافق ایران و عربستان چند روزی است در صدر اخبار جهان
قرار دارد و تقریبا روزی نیست که دهها تحلیل و خبر و گزارش و مصاحبه راجع به آن ارائه نشود. همین «در صدر بودن» نشان از اهمیت بالای این توافق دارد. در ایران خودمان طبیعتا بیش از سایر نقاط جهان، به این توافق پرداخته میشود. اگرچه برخی رسانهها و چهرههای سیاسی زرد در کشور تلاش کردند، با پیش کشیدن مباحث زرد و تحلیلهای تا نوک دماغی، از اهمیت آن کاسته و طبق معمول، آب به آسیاب دشمن بریزند اما در هر صورت، آنها نیز بهرغم اینکه عصبانیاند، لااقل در ظاهر نتوانستند اصل موضوع، یعنی توافق بین دو کشور مهم منطقه را
زیر سؤال ببرند بلکه صرفا تلاش کردند، نعل وارونه زده و تحلیل وارونهای از آن ارائه بدهند.
اما این توافق چرا اینقدر مهم است؟ چه تبعات اقتصادی، سیاسی و امنیتی میتواند برای ما، عربستان و کل منطقه و حتی جهان داشته باشد؟ آیا واقعا غربیها آن طور که برخی از آنان مدعیاند، از این توافق خوشحالند؟ غربزدهها چطور؟ اصلا چقدر میتوان به این توافق و فردی در مختصات «محمد بنسلمان» و به طور کلی آلسعود خوشبین بود؟
ما فکر میکنیم، یکی از دلایل اصلی که این توافق را «متمایز» و «مهم» کرده، رَوَندی است که برای رسیدن به این نقطه، طی شده است. این توافق طی مذاکرات نه چندان آشکار یکونیم ساله با وساطت کشورهایی مثل چین، عراق، عمان، روسیه و... حاصل شده و طبق اظهارات نخستوزیر سابق عراق، پایه و مبنای این توافق را هم سردار بزرگ شهید سلیمانی بنا نهاده است. به عبارتی در حصول این توافق، آمریکا و به طورکلی غرب، هیچ نقشی نداشتهاند و از خبرهایی که
گاه و بیگاه منتشر میشود میتوان حدس زد، این کشورها صرفا از «برگزاری مذاکراتی بین ایران و عربستان» مطلع بودهاند. این دقیقا دلیلی است که باعث عصبانیت غرب و غربزدهها شده است. غربیها، عربستان را تا همین یکی دو سال پیش گاو شیرده خود میدانستند و چرخش در سیاست خارجی این کشور به سمت شرق را یک شکست بزرگ برای خود میدانند.(رجوع شود به اظهارات دونالد ترامپ در دوران ریاست جمهوری) غربزدهها هم چون این توافق منهای غرب حاصل شده، آن را بر نمیتابند و برای کم اهمیت جلوه دادن آن است که مدام از لزوم چرخش به غرب مینویسند. آنها مسیر رسیدن به توسعه در همه زمینهها را «غرب» معرفی میکردند و مدام میگفتند، بدون برجام و افایتیاف (بخوانید بدون غرب) ایران کار به جایی نمیبرد. این توافق اما خلاف این ادعاها را ثابت کرد و به قول آن روزنامه صهیونیستی «تُفی بود بر صورت اسرائیل» یا فلان روزنامه آمریکایی که نوشت «سیلی بود بر صورت آمریکا». از همین نکته میتوان پیشبینی کرد، آنها [غربزدهها] برای برهم زدن این توافق یا....
ادامه مطلب👇
https://kayhan.ir/fa/news/262152
✍️ خبر و تحلیل سیاسی:
@khabarvatahlilesiasi
یک خطای رایج در تحلیل جامعه ایران
#جعفر_بلوری
1- روانشناسان اجتماعی میگویند، جوامع، تحت تاثیر مشکلات و معضلاتی که درگیرشان کرده، مسائل را تحلیل میکنند. به عنوان مثال، در جامعه ایران که درگیر مشکلات اقتصادی است برخی افراد، بسیاری از مسائل دیگر را که چهبسا ارتباط مستقیم یا زیادی هم با اقتصاد ندارند، از دریچه اقتصاد تحلیل میکنند. (این موضوع در روانشناسی نیز با کمی تفاوت مطرح است. رجوع شود به نظریه شکاف همدلی جورج لونشتاین) بگذارید برای سادهتر شدن مسئله یک مثال بزنیم. وقتی درباره چرایی گرایش برخی افراد جامعه به سمت بیحجابی یا بدحجابی صحبت به میان میآید، یا وقتی از دلایل بروز معضل بزرگی مثل «کاهش ازدواج و فرزندآوری» و «پیری جمعیت» بحث و گفتوگو میشود، جامعهای که مهمترین دغدغهاش اقتصاد است، «اقتصاد» را «مهمترین عامل» میبیند. در حالی که بنا به دلایل متعدد، اقتصاد میتواند فقط یکی از دلایل بروز چنین معضلاتی باشد. به این نکته مهم هم توجه داشته باشید که اگر معضلی را «تکعاملی» تحلیل کنیم، دچار «تقلیلگرایی» (reductionism) شده و غالبا به نتایج ناقص و بعضا حتی غلطی خواهیم رسید.
2- چند روز پیش روزنامه اقتصادی- تجاری والاستریت ژورنال
طی گزارشی تحقیقی و مبسوط، به بررسی یک «اَبَرمعضل» در جامعه آمریکا پرداخته بود. طبق گزارش این روزنامه ارزشها و بنیانهای اساسی جامعه آمریکا در بین نسل امروز در حال فروپاشی است. از سال 1998، تعداد آمریکاییهایی که میهنپرستی را مهم میدانستند از 70 درصد به 38 درصد کاهش یافته است... اهمیت دین در این کشور از 62 درصد
به 39 درصد کاهش یافته و همچنین اهمیت فرزندآوری از 59 درصد به 30 درصد رسیده است. مشارکت اجتماعی در رویدادهای مهم این کشور همچنین از 47 به 27 درصد کاهش یافته است. نکته تکاندهنده در آمریکا بهزعم تحلیلها، اینکه تنها موضوع مهم برای آمریکاییها که حتی از 25 سال پیش هم مهمتر بهنظر میآید، داشتن پول است. یک کارشناس مسائل اجتماعی در آمریکا هم که این گزارش را خوانده بود به آن واکنش نشان داد: «آنچه شاهدش هستیم، عواقب وحشتناک یک جامعه از هم پاشیده است. این قضیه فراتر از یک مسئله سیاسی است و...»...
ادامه مطلب👇
https://kayhan.ir/fa/news/263458
✍️ خبر و تحلیل سیاسی:
@khabarvatahlilesiasi
434 روز جنگ 434 گُردان کشته
#جعفر_بلوری
«بیش از 300 هزار اوکراینی در جنگ آمریکا علیه روسیه که دلایل ژئوپولیتیک دارد کشته شدند...لوید آستین[وزیر دفاع آمریکا] آوریل 2022 گفته بود هدف ما در اینجا از پای درآوردن ارتش روسیه است.
از پای درآوردن یعنی چه؟ یعنی به کشتن دادن اوکراینیها.»
این، بخشی از اظهارات اخیر «رابرت اف کندی»، نامزد انتخابات ریاست جمهوری آمریکا و برادرزاده جان اف کندی معروف است. این دو جمله، حاوی نکات مهمی است که اگرچه، پیش از این از سوی افراد سرشناس دیگری مثل «جان مرشایمر» و «نوام چامسکی» با ادبیاتی متفاوت و مفهومی مشترک، بارها و بارها گفته شده اما تکرار آن از زبان نامزد انتخابات 2024 آمریکا، بار دیگر توجهات را به جنگ خانمانسوز اوکراین که بیش از 14 ماه است جریان دارد جلب کرده است. بخوانید:
این جملات میگویند، جنگی که در اوکراین جاری است، جنگ
بین روسیه و اوکراین نیست بلکه، جنگ آمریکا با روسیه است و اوکراینیها صرفا گوشتهای قربانی هستند که دولتمردانشان جز «اطاعت» و «بله» گفتن، کاری از دستشان برنمیآید. برای این که جایگاه و شان واقعی «ولودمیر زلنسکی» دستگیرتان شود کافی است اینجا اظهارات چند ماه پیش نفتالی بنت، نخستوزیر سابق
رژیم صهیونیستی را یادآوری کنیم:
« بعد از ملاقاتی 3 الی 4 ساعته با پوتین از او پرسیدم، قصد داری زلنسکی را بکشی؟ گفت زلنسکی را نمیکشم. من گفتم باید این قول را از تو بگیرم که زلنسکی را نمیکشی. گفت من زلنسکی را نخواهم کشت. بعد از این دیدار در خودرو و در مسیر کرملین به فرودگاه با تلگرام یا واتسآپ با زلنسکی تماس گرفتم و گفتم از دیدار با پوتین میآیم و او قصد ندارد تو را بکشد. گفت: مطمئنین؟
گفتم:
100 درصد.
او تو را نخواهد کشت.
دو ساعت بعد او از مخفیگاهش به دفتر کارش رفت و از خودش فیلم و سلفی گرفت و [خطاب به مردمانش]
گفت: من نمیترسم.(خنده بنت)»
درباره جایگاه و شخصیت واقعی زلنسکی، این بازیگر سابق فیلمهای کمدی که زنجیرهایها درست مثل غربیها خیلی تلاش کردند ...
ادامه مطلب👇
https://kayhan.ir/fa/news/264302
✍️ خبر و تحلیل سیاسی:
@khabarvatahlilesiasi
🔹حجاب، امر به معروف و بیاعتنایی مدنی
#جعفر_بلوری
ما تقریبا همه روزه از مسیر خانه تا محل کارمان، از کنار افراد زیادی میگذریم و تا حدودی رفتارهایشان را رصد میکنیم اما زیاد روی این رفتارها عمیق نمیشویم چرا که اگر مجبور بودیم به همه این روالها و رفتارهای روزمره آگاهانه بیاندیشیم، زندگی برایمان غیر ممکن میشد.
اروینگ گافمن، نظریهپرداز مشهور کانادایی به این «آگاهانه نیندیشیدن به رفتارها و روالها» میگوید «بیاعتنایی مدنی» (civil inattention) و آنتونی گیدنز در کتاب «جامعهشناسی» خود این اصطلاح مهم جامعه شناختی را این طور تکمیل میکند که «بیاعتنایی مدنی به معنای نادیده گرفتن طرف مقابل نیست. هرکس نشان میدهد که حضور شخص دیگر را درک و تایید میکند اما از هرگونه حالت یا اطواری که ممکن است به معنای صمیمیت گرفته شود، پرهیز میکند. بیاعتنایی مدنی چیزی است که ما تقریبا هر روز به صورت خودکار انجام میدهیم و محور زندگی روزمره ماست.» بیاعتنایی مدنی تا اینجای کار مشکلی ایجاد نمیکند و لازم هم هست اما این بیاعتنایی وقتی با رفتارها و مسائل حاد و جدی روبهرو میشویم، میتواند به بروز بحران و فاجعه منجر شود. اینجاست که جامعهشناسان میگویند «بیاعتنایی مدنی» در مورد مسائل حاد و جدی، میتواند به افزایش جرم و جنایت و بزهکاری بینجامد.
یک نمونه حاد این بیاعتنایی که به جان باختن یک انسان انجامید، حادثه میدان کاج تهران در سال 89 است که مردم در حال تماشای صحنه یک جنایت بودند و اگر بیاعتنا نبودند و به کمک قربانی میرفتند، چه بسا آن فاجعه ختم به خیر میشد.
2- یکی از مهمترین مسائل اجتماعی این روزهای جامعه ایران که با مطرح شدن موضوع «حجاب و عفاف» دوباره برای افکار عمومی و مسئولین «مهم و جدی» شده، مسئله «امر به معروف و نهی از منکر» است. امر به معروف و نهی از منکر دقیقا چیزی شبیه به همین مسئلهای است که بالا به آن اشاره شد. تعطیلی امر به معروف و نهی از منکر یعنی همان «بیاعتنایی مدنی در مسائل مهم و جدی» و تبعات فاجعه بار آن نیز به شکل انواع و اقسام معضلات اجتماعی، بیبندوباری و فروپاشی کانونهای خانواده خود را به نمایش خواهد گذاشت (که بعضا نیز گذاشته است) به عنوان فقط یک نمونه و برای اینکه به اهمیت این امر بهتر واقف شویم، سری به پایاننامهها و رسالهها و پژوهشهای علمی و دانشگاهی معتبرترین دانشگاههای کشور با موضوع مثلا «بچههای طلاق» بزنید. به ویژه آنهایی که به روش کیفی و مصاحبههای عمیق انجام شدهاند. مسئله این روزهای «بی حجابی» صرفا مسئلهای سیاسی نیست و معضلات اجتماعی و فرهنگی زیادی از دل آن بیرون خواهد آمد. باید توجه داشت که برخی معضلات، صرفا یک «معضل» نیستند بلکه «مادر معضلها» هستند و معضل بیحجابی که برخی در کشور موذیانه با «سادهسازی» در حال «عادیسازی» آن هستند، از جمله این معضلهاست. تبیین و تحلیل دینی مسئله حجاب و امر به معروف و نهی از منکر کار امثال حقیر نیست و مسئولیت آن بر عهده علمای دینی است و ما اینجا صرفا از دریچه جامعهشناسی و سیاست در حال بررسی آن هستیم.
3- تا اینجا گفتیم ترک «امر به معروف و نهی از منکر» همان «بی اعتنایی مدنی در امور مهم» است و این نوع بیاعتنایی در امور مهمی مثل حجاب و عفاف میتواند به فاجعههای اجتماعی ختم شود. مطالعه رویکرد طیفی که در حال «ساده سازی» این امر هستند نیز نشان میدهد، گسترش بیحجابی و بیعفتی صرفا گام اول از یک «پروژه» است و آنها رویاهای زیادی در سر دارند و تلاشها برای جاانداختن بیعفتی در کشور برای این طیف، صرفا یک شروع است. پس از عادیسازی این امر، رفته رفته تلاشها گسترش و تبدیل این معضل به «فشارهای هنجاری» آغاز خواهد شد تا تنفس برای محجبهها سخت شود! بله درست شنیدید! فرجام شعار «حجاب اختیاری»، «بی حجابی اجباری» است. نباید فراموش کرد که «الزام» یکی از سه ویژگی اصلی هنجارهاست. برای فهم سادهتر این نکته یک مثال میزنیم. تصور کنید در یک دانشگاه، 99 درصد خانمها چادری و با حجاب کامل هستند و هنجارِ غالب در این فضا، رعایت کامل حجاب و عفاف است. وضعیت آن یک درصد چگونه خواهد بود؟ به احتمال قریب به یقین، آن یک درصد ملزم به رعایت حجاب خواهند شد و عکس این مسئله نیز صادق است!...
ادامه مطلب👇
https://kayhan.ir/fa/news/266196
✍️ خبر و تحلیل سیاسی:
@khabarvatahlilesiasi
🔹آیا روند کاهشی قیمتها دائمی است؟
#جعفر_بلوری
چرا قیمت دلار ریخت؟ چرا قیمتها در حوزههای مهمی مثل مسکن و خودرو و سکه و طلا کاهشی شدند؟ آیا این روند موقتی است یا تا تخلیه کامل «حباب قیمتها»، ادامه خواهد یافت؟ شاید این 3 سؤال، جزو مهمترین سؤالاتی باشد که این روزها در اذهان همه ما شکل گرفته است. اینجا قصد تحلیل صرفا «اقتصادی» این تحولات را نداریم. به عبارتی میخواهیم آن دلایل غیراقتصادی را هم که در بروز این تحولات مثبت اقتصادی نقش داشتهاند، بررسی کنیم.
برای شروع میخواهیم از نظریات ریچارد تیلور، استاد علوم رفتاری و اقتصاد و برنده جایزه نوبل اقتصادی 2017 کمک بگیریم.
او در کتاب تلنگر (سقلمه) میگوید، برخی معضلات (چه اقتصادی و چه غیر اقتصادی) هر چقدر هم که بزرگ و پیچیده باشند، راهحلهای سادهای دارند. فقط یک «تلنگر» حساب شده لازم است. حساب شده به این معنی که کافی است «زاویه» و «اندازه» آن تلنگر را پیدا کرد و در «زمان مناسب» نواخت. تیلر فردی را که این زاویه، اندازه و زمان مناسب را پیدا میکند و تلنگر را میزند، «معمار انتخاب»
(Choice Architect) مینامد.
این تلنگر یکجا میتواند به شکل یک «تماس تلفنی به موقع و بجا» زده شود و تا به سرازیر شدن واکسن کرونا به کشور و ریشهکن شدن این ویروس منحوس در ایران کمک کند [در حالی که عدهای معتقد بودند که «واکسن کرونا سوهان قم نیست که فراوان باشد» یا «اگر میخواهید واکسن به ایران وارد شود باید مسئله FATF حل شود»] و یک جا هم این تلنگر میتواند به شکل «ناامیدی از غرب و چرخش به سمت سایر کشورهای دنیا» زده شود و نتیجهاش بشود، عضویت در اجلاس شانگهای و خیز برای پیوستن به گروه بریکس و آشتی با طیفی از کشورهای همسایه که در دولت قبل، تبدیل به دشمن خونی کشورمان شده بودند! باور این که در دنیا 195 کشور وجود دارد و آمریکا، انگلیس، فرانسه و آلمان فقط 4 کشور هستند، همان تلنگر حساب شده و دقیقی بود که دولت آقای رئیسی در همان چند ماه اول دوران ریاست جمهوریاش به خوبی زد و نتیجهاش را هم گرفت...
ادامه مطلب👇
https://kayhan.ir/fa/news/266873
✍️ خبر و تحلیل سیاسی:
@khabarvatahlilesiasi
🔹در پاریس و آلبانی چه خبر است؟
#جعفر_بلوری
دوست تاریخدانی میگفت، برای تبیین یک تحول مهم مثل انقلاب بزرگ اسلامی در ایران یا انقلاب کبیر فرانسه، نمیشود از همان روز یا بعضا حتی سالی شروع کرد که تحول در آن رخ داده است. به عبارتی وقتی میخواهیم انقلاب 1789 فرانسه را تبیین و چگونگی وقوعش را به تحلیل بنشینیم، نباید سراغ همان چند روز آخر منتهی به انقلاب یا حتی تحولات سال 1789 برویم بلکه باید به تحولات داخلی و حتی خارجی پیرامون این انقلاب از 10 سال قبل رجوع کنیم. میخواست بگوید، وقوع برخی تحولات به ویژه وقتی آن تحول «مهم» است، نتیجه فعل و انفعالات و تحولاتی است که از مدتها قبل رخ دادهاند و چه بسا در نگاه اول، ارتباطی با آن واقعه هم نداشته باشند.
امروز تحولات بسیار مهمی در منطقه و حتی در دنیا رخ داده و در حال رخ دادن هستند که نتیجه اتفاقات مهمی مثل جنگ بزرگ روسیه و آمریکا در اوکراین است. امروز اتفاقی به بزرگی چرخش کشورهای عربی منطقه به سمت ایران رخ داده که بخشی از آن نتیجه اتفاق مهمی است که در 23 شهریور 98 در شرق عربستان بین این کشور و انصارالله یمن رخ داد! کمی ریزتر هم میشود شد و میتوان ریشههای تحولاتی را که امروز در پاریس یا آلبانی در جریان است را، در برخی تحولات مربوط به 22 ماه اخیر دید. یعنی زمانی که آقای رئیسی به قدرت رسید و سکان هدایت این کشور را از دستان کسانی خارج کرد که در دوران مسئولیتشان، روابط ایران و کشورهای همسایه، به تیرهترین نقطه رسید. آنقدر تیره که صحبت از تاسیس ناتوی عربی-با هدف مقابل هم قرار دادن اعراب و ایران- به میان آمد....
ادامه مطلب👇
https://kayhan.ir/fa/news/267488
✍️ خبر و تحلیل سیاسی:
@khabarvatahlilesiasi
دیدید مسئله فقط یک تکه پارچه نبود؟!
#جعفر_بلوری
1- فکر میکنم سال 97 بود. دور دوم ریاست جمهوری آقای روحانی تازه شروع شده بود و رفته رفته مردم متوجه کلاه گشادی که در جریان مبارزات انتخاباتی بر سرشان رفته بود، میشدند. برای خرید یک جفت کفش کتانی برای فرزندم به فروشگاهی در پونک رفته بودم. تصور میکنم قیمت کتانی حدود 90 هزار تومان بود. قیمت برایم بالا بود و فروشنده نیز حاضر نبود حتی یک ریال تخفیف دهد. وقتی دلیل را پرسیدم از کسادی بازار، اجاره بالای مغازه و گرانیها شکایت کرد. حس خبرنگاریام گل کرد و با اشاره به وعدههای اقتصادی دولت وقت پرسیدم:
«به چه کسی رای دادی؟» گفت: «به روحانی.» پرسیدم: «الان با این توصیفاتی که کردی، پشیمانی؟» در همین لحظه، خانومی بسیار بدپوشش با وضعی
به شدت زننده از جلوی فروشگاه رد شد. گویا، پاسخ سؤالم را دیده باشد، به او اشارهای چشمی کرد و گفت: «اگر گرونی و تورم هست، به جاش اینم هست. راستش از انتخابم پشیمون نیستم»(!) و بلند خندید. همان ایام در جلسه شورای سردبیری روزنامه، ماجرا را برای اعضا تعریف و خیانتی را که طیفی از سیاسیون در این کشور برای کسب مشتی رأی مرتکب شدهاند گوشزد کردم و نسبت به تبعات این خیانت در سالهای «نه چندان دور» هشدار دادم.
2- همین طیف پس از راهاندازی شورشهای مربوط به فوت مهسا امینی، تلاش گستردهای را به راه انداختند تا مسئله «حجاب و عفاف» را تبدیل به یکی از مسائل اجتماعی اصلی ایران کنند. عدهای با ترفند کهنه «دوقطبی سازی»، جامعه را به دو قسمت کاملا نامساویِ «طرفداران حجاب و عفاف» و «طرفداران بیحجابی و بیعفتی» تبدیل کردند. برای جا انداختن مسئله بیحجابی و بیعفتی، اقدام به مشابهتسازی، شرعیسازی، سادهانگاری، اولویتبندی مسائل و... کردند. یکی از عوامفریبانهترین روشهایشان سادهسازی مسئله بود. مثلا میگفتند «جمهوری اسلامی ایران با یک تکه پارچه که سقوط نمیکند» یا
«این همه مشکلات اقتصادی وجود دارد، چرا چسبیدهاید به یک تکه پارچه؟ مشکلات اقتصادی و معیشت اولویت دارد بر یک تکه پارچه»(!)
3- حالا چند روزی است که، پلیس برای مهار این «حرام شرعی و حرام سیاسی» وارد میدان شده و با لطیفترین ادبیات و محترمانهترین تعابیر، از آن معدود افرادی که بر خلاف قانون و احکام شرعی
- و احتمالا از سر ناآگاهی- رعایت نمیکنند درخواست کرده، رعایت کنند. طی همین سه چهار روز گذشته اما، همان طیفی که نامشان رفت، تمام ظرفیت رسانهای و غیر رسانهایشان را به میدان آورده و با کمک آنور آبیها تا توانستهاند، علیه این اقدام بجا و شایسته و مهم صفآرایی کردهاند. چند سؤال از این طیف میپرسیم:
الف- شما که مسئله حجاب و عفاف را به یک «تکه پارچه» تقلیل میدادید، چرا از بازگشتن همین یک تکه پارچه این همه وحشتزدهاید؟ آیا باورکنیم این لشکرکشی عظیم رسانهایتان، همه به خاطر یک تکه پارچه است؟
ب- مینویسید، نگران کشور، مردم و نظام مقدس جمهوری اسلامی هستید. مگر طی این چهل و اندی سال، براندازی این نظام-که ثمره خون صدها هزار شهید است-آرزویتان نبوده؟ اگر تلاش برای عفیف نگاه داشتن زنان و دختران و حفظ بنیان خانواده، به تعبیر شما ....
ادامه مطلب👇
https://kayhan.ir/fa/news/269426
✍️ خبر و تحلیل سیاسی:
@khabarvatahlilesiasi
«اوکراینی شدن» !
#جعفر_بلوری
امروز جنگ اوکراین وارد 538 اُمین روز خود شد. طبق آخرین گزارشهایی که از این جنگ منتشر شده، چیزی بین 350
تا 400 هزار نظامی اوکراینی در این مدت کشته شدهاند و 120 هزار نفر
از این تعداد، فقط در ضدحمله اخیر اوکراین علیه روسیه،
جان باختهاند. بنابر اعلام «داگلاس مکگریگور » یکی از مشاوران سابق پنتاگون، اکنون جمعیت اوکراین از 43 میلیون نفر رسیده به 19 یا 20 میلیون نفر! وضعیت زیرساختهای این کشور نیز، «بحرانی» عنوان شده است و بنابر اعلام همین مشاور، «اوکراین کاملا ویران شده است.» علت کاهش وحشتناک جمعیت را هم «دمیتری مدودچوک»، سیاستمدار اوکراینی اینطور تکمیل کرده است: «مردم، اوکراین را ترک کردهاند. پائیز امسال، شمار اوکراینیهایی که کشورشان را ترک میکنند، با تعداد کسانی که باقی ماندهاند، یکی خواهد شد.» این یعنی نیمی از جمعیت این کشور،گریختهاند! هم مکگریگور و هم مدودچوک در کنار چهرههای مهمی مثل جان مرشایمر و رابرت اف کندی این را هم گفتهاند که اوکراین تا اینجای کار از روسیه شکست خورده است.
اردیبهشت ماه امسال بود که «رابرت افکندی» نامزد دموکرات انتخابات ریاست جمهوری 2024 آمریکا گفت: «بیش از
300 هزار اوکراینی در جنگ آمریکا علیه روسیه که دلایل ژئوپولیتیک دارد کشته شدند...هدف ما در اینجا از پای درآوردن ارتش روسیه است. از پای درآوردن یعنی چه؟ یعنی به کشتن دادن اوکراینیها.» رابرت کندی و مرشایمر در کنار بسیاری از سیاستمداران و اساتید علوم سیاسی و روابط بینالملل معتقدند، آمریکا آغازگر این جنگ است و ریشههای شروع این جنگ نیز به سال 2008 و نشستی در بخارست بازمیگردد.(رجوع شود به مقاله 434روز جنگ، 434 گُردان کشته) ....
ادامه مطلب👇
https://kayhan.ir/fa/news/271259
✍️ خبر و تحلیل سیاسی:
@khabarvatahlilesiasi
چرا اینبار با دفعات قبل فرق میکند؟
#جعفر_بلوری
امروز «جنگ اسرائیل» وارد روز هشتم شد. جنگی که به قول ستوننویس وال استریت ژورنال «با جنگهای قبلی فرق دارد.» اینکه رژیم صهیونیستی در این جنگ و تا این لحظه شکست سختی خورده است را، همه گفتهاند و همچنان میگویند. اما اینکه «این جنگ قرار است به کجا ختم شود؟» و «آیا کار اسرائیل واقعا تمام است؟» سؤالاتی است که، خیلیها در پاسخ دادن به آنها هنوز تردید دارند و اتفاقا، سؤال بسیاری از مردم در سراسر دنیا نیز هست. در این یادداشت میخواهیم به دور از فضاهای هیجانی و تبلیغاتی، به بررسی پاسخ این دو سؤال بپردازیم...
ادامه مطلب👇
https://kayhan.ir/fa/news/274851
✍️ خبر و تحلیل سیاسی:
@khabarvatahlilesiasi
.
آقای پزشکیان بخوانند
#جعفر_بلوری
اینکه چرا عنوان این یادداشت را «آقای پزشکان بخوانند» گذاشتیم، یک دلیل ساده اما مهم دارد. او احتمالا این روزها سرش حسابی شلوغ است و فرصت ندارد یا اگر هم دارد، مطالب «احتمالا» آن طور که هست به دستش نمیرسند. فقط به عنوان یک نمونه اگر فراموش نکرده باشید، در ایام مبارزات انتخاباتی، صفحه توئیتر آقای پزشکیان اعلام کرد، تا ساعاتی دیگر پیام مهمی را منتشر خواهد کرد. وقتی خبرنگاری از ایشان درباره محتوای این پیام سؤال کرد، او اصلا از موضوع و پیامی که به نام او در صفحه شخصی او منتشر شده بود اطلاع نداشت و تصریح هم کرد که «حتما بچههای رسانهای آن را منتشر کردهاند.»
این، یک هشدار بود هم به خود آقای پزشکیان و هم به مردم و نشان داد، آقای پزشکیان را افرادی احاطه کردهاند که بعضا، بدون هماهنگی با او اقداماتی را «سَرِ خود» انجام میدهند.
عنوان این یادداشت را با توجه به این شرایط انتخاب کردیم تا شاید مطلب عینا، بدون کم و کاست و بدون تغییر در محتوا، به دست ایشان برسد.
رفتارها و رخدادهای روزهای پس از انتخاب آقای پزشکیان هم، «خاص» و «ویژه» است. او طی دو هفتهای که انتخاب شده، حتی یک کنفرانس خبری نداشته است که این برخلاف رویه همیشگی است. ایشان طبیعتا باید جلوی دوربینها حاضر شود و به سؤالات پاسخ دهد. از برنامههایش، کابینهاش، اولویتهایش بگوید. اما در همین مدت، تا دلتان بخواهد این «اطرافیان» و «دور و بریها» موضع داشته و از طرح و برنامه و تشکیل شورا و....سخن گفتهاند.
اطرافیان رئیسجمهور منتخب افرادی هستند که نشان دادهاند، بدون هماهنگی و اطلاع او امور را جلو میبرند. اگر ایشان یک کنفرانس خبری در این مدت تشکیل میداد، میتوانست به این شبهات و سؤالها پاسخ دهد. اما در عوض گفته شده این آقای ظریف است که با حضور در تلویزیون، میخواهد به مردم توضیح دهد!
شرایطی که در بندهای بالا به گوشهای از آنها اشاره شد، در دوران مبارزات انتخاباتی آقای پزشکیان نیز، کاملا مشهود بود. او تقریبا همه چیز را به اطرافیان میسپرد. گفت یک پزشک و جراح قلب است و برنامهای هم ندارد و مسائل را به کارشناسان میسپارد.
-تردید نداریم- شما هم نداشته باشید-که این اطرافیانِ مجاهد شنبهیِ طلبکار، فردا روزی اگر خدایی نکرده آقای پزشکیان موفق نشد، به هیچ وجه مسئولیت اقداماتش را نخواهد پذیرفت. آنها به بزرگتر از پزشکیان هم رحم نکردند.
آقای پزشکیان اگر ۱- از این طیف فاصله نگیرد ۲- اداره امور را همانگونه که تا امروز بوده، به آنها بسپرد، همینها او را زمین خواهند زد و اگر زمین خورد، همین طیف انگشت اتهام را بسوی ما منتقدانی خواهد گرفت که خیلی زود و به موقع هشدارهای دلسوزانه را دادیم.
✍️ خبر و تحلیل سیاسی:
@khabarvatahlilesiasi
.
دمشق در گرداب خیانت، تجاوز و جهل(۱)
#جعفر_بلوری
۱- فقط یک ساعت - تاکید میکنیم یک ساعت - پس از اعلام آتشبس در لبنان، تروریستهای تکفیریِ چندملیتی، به صورت هماهنگ، مجهز شده به سلاحهای پیشرفته، پهپادهای مدرن، خودروهای زرهی، اطلاعات دقیق و... به شهرهای سوریه حمله کردند و طی حدود ۱۱ روز به دمشق رسیدند. آتشبسها (اینجا بین لبنان و رژیم صهیونیستی) برای تنفس طرفین جنگ است. برای احیای توان و رفع نقصهاست. تروریستها یک ساعت بعد از این آتشبس، به کشوری حمله کردند که، یکی از بازوهای اصلی مقاومت بود. آنها آمده بودند تا رژیم صهیونیستی که از رمق افتاده بود، تنفسی بگیرد و مقاومتی که زخمی بود، نتواند نفس تازه کند! فقط یک روز (نه بیشتر) پس از سقوط دمشق اعلام شد، تروریستها با ترکیه، رژیم صهیونیستی، آمریکا و... در «هماهنگی کامل» بودند! کدام تروریستها؟! همانهایی که نام سرکردهشان، همین حالا هم برای رد گم کردن، در لیست تروریستهای تحت تعقیب آمریکا قرار دارد! این میزان «هماهنگی» و این «توانِ تشکیل ائتلاف» بین ۳۷ گروه تروریستی -که بنابر اعلام وال استریت ژورنال بینشان اعضای داعش، القاعده، حزب بعث و... حضور دارند - آیا کار یک ساعت و دو ساعت است؟ کار چند تروریست جمود فکر تکفیری است؟! یا کار چند دولت و چندین سازمان اطلاعاتی و جنگی و حداقل کار چند ماه تلاش و هماهنگی؟!
۲- پس از رفتن بشار اسد از سوریه و تسلط تروریستهای دستآموز بر دمشق، رژیم صهیونیستی و آمریکا - که از قبل خیز برداشته و آماده بودند - یکی از بزرگترین تجاوزهای زمینی و هوائی را به این کشور آغاز کردند. فقط ۴۸ ساعت پس از سقوط سوریه، نزدیک به ۳۱۰ نقطه از این سرزمین تاریخی، با بمبها و موشکهای عجیب و غریب و سنگرشکن هدف حملات حساب شده قرار گرفت. این حملات هنوز ادامه دارد و تقریبا تمام زیرساختهای نظامی و اقتصادی این کشور، در حال تخریب است و وقتی شما در حال مطالعه این یادداشت هستید، احتمالا چیزی از این کشور باقی نمانده است! همانطور که از تجربه عراقِ پس از سقوط صدام پیشبینی میشد، ماموران سیا و موساد، «زیرساختهای انسانی» سوریه را هم کلید زدهاند و در حال ترور نیروهای کیفی و دانشمندان، اساتید علوم مختلف و علمای دینی تراز اول این کشور هستند. هدف کاملا معلوم است. اساس توسعه یک کشور «نخبگان» آن کشورند. زیرساختها را هم همین نخبگان هستند که میسازند. کشور منهای نیروهای کیفی و زیرساخت، به این زودیها کمر راست نمیکند. چنین وضعی مساوی است با سالهای سال عقبماندگیِ مفرط و.... سوریه با رفتن بشار اسد و آمدن تروریستها که بیشتر به «انسانهای بدوی» شبیهاند تا «معترضین مدنی و انقلابی»، روزهای بسیار تاریکی را تجربه میکند که تاکنون مشابهاش را ندیده است.
۳- «تحریرالشام» یعنی «آزادسازی شام». شامات هم تشکیل شده است از، سوریه، لبنان، اردن، مصر و... فلسطین. بنابر این، تابلوی بالای سر این گروه تروریستی، آزادسازی این مناطق است. دیروز بنیامین نتانیاهو گفت، جولان - بخشی از خاک سوریه - تا ابد برای اسرائیل باقی میماند. همزمان با این اظهارات، خبرها از پیشروی نظامیان صهیونیست به سمت دمشق حکایت داشتند.در زمان تهیه این یادداشت، نظامیان صهیونیست به ۱۰ کیلومتری دمشق رسیده بودند و اکنون، احتمالا به دمشق رسیدهاند. حالا به این سؤالها کمی فکر کنید: چرا تحریرالشام، که میگوید برای آزادی سوریه و فلسطین و... آمده است، حاضر نیست یک گلوله هم نه، یک جمله علیه رژیم صهیونیستی که سوریه را اشغال کرده، حرفی بزند؟! چرا نمیتواند یک جمله درباره لزوم آزادی فلسطین اشغالی، حرفی بزند؟! چرا آمریکایی که برای سر «ابو محمد جولانی» ۱۰ میلیون دلار جایزه گذاشته است - و بیانیه رسمی آن هنوز روی خروجی سایت مربوطه هست - در حال همکاری با اوست؟!
ادامه دارد...
✍️ خبر و تحلیل سیاسی:
@khabarvatahlilesiasi
.
دمشق در گرداب خیانت، تجاوز و جهل(۲)
#جعفر_بلوری
چگونه است، تروریستی که تحت تعقیب آمریکاست، با تلویزیون آمریکا (سی ان ان) مصاحبه میکند؟! غرب برای این همه «رسوایی» چه پاسخی دارد؟! این همکاری واضح، عیان و عریان با تروریستهای تکفیری برای اثبات اینکه، غائله داعش در سال ۲۰۱۴ را هم همین آمریکاییها به راه انداختند، کافی نیست؟ داعش چقدر جنایت مرتکب شد؟ چقدر سر بُرید؟ چقدر زنده زنده سوزاند؟ چقدر به زنان و دختران تجاوز کرد؟ حالا کمی به سازمانهای عریض و طویلی که این غربیها تحت عنوان حقوق بشر، حقوق زنان، حقوق کودکان و... ساختهاند فکر کنید. فقط کافی است یک دختر، در اداره پلیس سکته کند تا این سازمانهای عریض و طویل را به صف کرده و در کنگره و پارلمان علیه آن کشور قانون وضع کرده و با ابزار تحریم به سراغ آن برود. خدا بر درجات امام راحل بیافزاید که بیش از 45 سال پیش گفت، آمریکا شیطان بزرگ است. امروز شاید واضحتر از هر زمانی معلوم شده باشد که «چرا میگوییم اسرائیل یک غده سرطانی است و باید از صحنه روزگار محو شود.» امروز دیگر کمتر کسی باید تردید داشته باشد که چرا باید هرچه فریاد داریم بر سر آمریکا بکشیم.
۴- شاید عدهای فکر کنند، این روزها بنیامین نتانیاهو خوشحالترین فرد دنیا به خاطر سقوط دمشق است. اما این عده اشتباه میکنند. نوع واکنش برخی روشنفکران غربزده ما و طیفی از مدعیان اصلاحات (نه همه آنها) نشان میدهد آنها بیش از نتانیاهو از اوضاع حاکم بر سوریه خوشحالند. بیخود نیست شیمون پرز آنها را «بزرگترین سرمایههای اسرائیل در ایران» معرفی میکرد. طی روزهای گذشته، این طیف، تلاش گستردهای را آغاز کردهاند تا با تکنیکهای رسانهای و بهخصوص تصویری، رهبر تروریستهای تکفیری را به رهبرانی مثل چگوارا و... نزدیک کنند! اگر باور نمیکنید، به صفحه اول و «عکس یک» روزنامههایشان رجوع کنید. آنها خود را به در و دیوار میزنند تا شاید بتوانند «زاویهای» را بیابند که بتوان با آن، تسلط رژیم صهیونیستی و تروریستهای تکفیری بر یک ملت و یک کشور را، «امری مثبت» جلوه دهند اما، هرچه تلاش میکنند، به در بسته میخورند. یکی از آنها نوشته است مهم نیست بعدها قرار است چه اتفاقی در سوریه و برای سوریها رخ دهد؛ مهم این است که، مردم این کشور چند روزی خوشحالند!
۵- «اختلافات»، هنگام تقسیم غنائم است که آغاز میشود. تروریستهای «تحریرالشام» متشکل از ۳۷ گروه مختلف تروریستی و تکفیری است. آنها پیش از سقوط دمشق و هنگام تصرف نخستین روستاها، بر سر غنائم و پُستها، روی هم اسلحه کشیده و از یکدیگر تلفات گرفتند. حالا که کل کشور را تصاحب کرده و ماموریت محوله را انجام دادهاند، همین روزهاست که به جان هم بیفتند. امثال جولانی نیز کافی است - ولو برای رد گمکنی هم که شده - یکبار دیگر بگویند، همه سوریه از جمله جولان اشغالی را میخواهد تا به راحتی حذف شود. حالا این اختلافات و جنگ داخلی را بگذارید کنار «دکترین ضاحیه»ای که رژیم صهیونیستی در حال پیاده کردن آن در این کشور است یعنی، ویران کردن سوریه! از دل این دو رویداد مهم - به احتمال زیاد - تجزیه سوریه خارج خواهد شد. راز وحشیگریهای اسرائیل در غزه، لبنان و سوریه این است که، این رژیم نمیتواند یک دولت یا کشور مقتدر و قدرتمند را در اطراف خود تحمل کند. پس تجزیه سوریه - به احتمالا ۳ کشور- در دستورکار است. تقسیم یک کشور با آن سابقه درخشان در حوزه مقاومت به ۳ کشور، طبیعتا آن کشور را قویتر نمیکند! غارت نفت و منابع طبیعی این کشور را هم در نظر بگیرید. فکر میکنید آمریکا، ترکیه و... دست از سر نفت این کشور برخواهند داشت؟! حالا یک بار دیگر به «تباه» بودن گزارش آن روزنامه حقالعمل کار بیندیشید که نوشته است: مهم نیست بعدها قرار است چه اتفاقی در سوریه و برای سوریها رخ دهد؛ مهم این است که، مردم این کشور چند روزی خوشحالند!!
همینقدر تباه!
✍️ خبر و تحلیل سیاسی:
@khabarvatahlilesiasi