eitaa logo
خادمان افتخاری حضرت‌فاطمه‌معصومه‌سلام‌الله‌علیها
8هزار دنبال‌کننده
6.6هزار عکس
2.1هزار ویدیو
51 فایل
ویژه خادمین افتخاری آستان مقدس حضرت فاطمه معصومه‌سلام‌الله‌علیها آموزش مجازی و غیرحضوری، اطلاع از اخبار و رویدادهای مربوط به حرم مطهر و خادمان افتخاری، ارتقاء سطح آگاهی عمومی خدام، #جهاد_تبیین https://eitaa.com/khadem_astan ادمین: @khademharam86
مشاهده در ایتا
دانلود
✍چند سال پیش، از طرف اداره همسرم می‌بردند مشهد، علیرغم اینکه دلمون میخواست بریم، اما همسرم گفتند شرایطش را ندارم چون نه مرخصی دارم نه پول.. خیلی ناراحت شدم. چند روز گذشت من دیگه بهش فکر نمی‌کردم.. یه روز که شیفت حرم داشتم، بعد از پایان شیفتم‌ که داشتم میرفتم بسمت خونه، توی صحن امام رضا سلام دادم به خانم که برم، خیلی هم ناراحت بودم.. رفتم سرم را گذاشتم اونجایی که حالت اوپن داره ایستادم، دلم شکست، شروع کردم گریه کردن😭 گفتم یه مشهد هم قسمت نشد.. چند دقیقه با خانم درد دل کردم، گفتم خانم شکایت شما را به برادرتان امام رضا علیه‌السلام میکنم حاجت من را برآورده نمی‌کنید.. 😔اومدم خونه اصلا حال نداشتم. دیدم چمدان روی زمین است به همسرم گفتم اینو چرا آوردی از انباری؟ گفت همکارام دارند میرند مشهد، چمدان نداشتن، چمدان ما رو امانت میخوان.. انگار داغ دلم تازه شد. نشستم پیش چمدان مثل دیوانه‌ها به چمدان گفتم خوش به حالت داری میری پیش امام رضا، سلام مرا به امام رضا برسون.. 🥣رفتم آشپزخانه مشغول آماده کردن شام بودم. همسرم با بچه‌هام اومدن آشپزخانه گفتن یک دوسه... فردا می‌خواهیم بریم مشهد!!! یعنی بهترین خبر دنیا را به من دادند از خوشحالی بال درآوردم😍 از شرمندگی، تو دلم گفتم خانم غلط کردم شکایت پیش برادرتان نمی‌کنم‌.. در عرض چند ساعت آماده شدیم فردا ظهر حرکت کردیم. از طرف حرم امام رضا برامون جا رزرو شده بود. 🍋کلا صبحانه، نهار، شام از حرم برامون می‌آوردن. در حالی که خودمان میریم مشهد فقط دنبال یه وعده غذا حضرتی هستیم. میخوام بگم خانم ویژه سفارش ما را به برادرشان کردند خیلی رفتیم مشهد ولی.. از لحاظ معنوی و مادی این شد بهترین سفر ما به مشهد❤️🌸 💠 یا فاطمَة المَعصُومَه اِشفَعی لَنا فِی الجَنَّه .. ┄┅═❁✨🕊 ⃟❤️❁═┅┄ ➜ @khadem_astan
⏰ اولین شیفت خادمی‌‌ام رو اومده بودم و در طول مدتی که پیش بقیه خادمین بودم تا متوجه میشدن اولین شیفتم هست فوری میگفتن الان هر چی از بی‌بی بخوای بهت میدن، مارو هم دعا کن.. منم سَرسَری میگفتم باشه و رد میشدم. آخرای شیفتم بود که با ناامیدی تو دلم گفتم: "بی‌بی جون من که نمیدونم اینی که خادما میگن راسته یا نه، ولی خودت میدونی من برای معلم شدنم خیلی تلاش کردم و رد شدم، از طرفی خیییلی هم دلم هوای مشهد کرده..🥺" این دوتا خواسته (که بنا به دلایلی شبیه به بودن در زندگی من بود رو) ناامیدانه از بی بی خواسته بودم.. هفته بعد ساعت۸صبح یکی از مسئولین دانشگاه به گوشیم زنگ زد و گفت داریم بچه‌های ترم آخر رو می‌بریم مشهد و یه دونه کنسلی داشتیم، با اینکه تو ترم اول هستی، اما میخوام بهت پیشنهاد بدم بجای ایشون بیای، میای یا نه؟ منم ذوق زده گفتم: حتما😍 گفت: ساعت۱۱ راه آهن باش و من۳ساعت وقت داشتم تا برسم. وقتی سوار قطار شدم و در مسیر مشهد بودیم که دوستم گفت: نتایج فرهنگیان در سایت بروز شده. رفتم داخل سایت و نتیجه اعتراض به رد شدنم رو دیدم. در کمال ناباوری قبول شده بودم🤩🥳 اینجوری بی‌بی جانم هر دوتا خواسته‌ام رو ظرف یه هفته یه جا بهم دادند! 🥰🙏 [التماس دعا از همه، بویژه خادمین مخلص آستان، علی‌الخصوص خدام شیفت اولی!] یا فاطمَة المَعصُومَه اِشفَعی لَنا فِی الجَنَّه 💠 ┄┅═❁✨🕊 ⃟❤️❁═┅┄ ➜ @khadem_astan
🗓 سال ۱۴۰۱ وقتی که دو پسرم ۳ونیم ساله و ۱ ساله شده بودند، توفیق شد و خادم حرم حضرت معصومه- سلام الله علیها- شدم. برای اینکه روزها با فرزندانم باشم و از مادری چیزی براشون کم نزارم، قسمت شد شب‌های جمعه تا صبح در حرم خدمت می‌کردم. گاهی که موقع شروع شیفت میشد و از خانه تا به حرم می‌آمدم، با خودم خیلی فکر میکردم که نکنه بچه‌ها چیزیشون بشه و پدرشون حواسش نباشه.. نکنه وقتی منو میرسونن به حرم و بر میگردن تو راه اتفاقی بیفته.. نکنه اگه فردا که برم خونه نتونم به کارهای خونه برسم و غذا نداشته باشن.. اماااااااا الحمدلله و هزاران بار شکر از وقتی که خدا نعمت خادمی را نصیبم کرده، تا الان که حدود ۳سال میگذره، پسرهایم پیشرفت خوبی در هر زمینه‌ای دارند و دلشوره‌هایی که هر بار برایم پیش می‌آمد، زیر سایه‌ی حضرت جانم، برطرف شده و یقین دارم خود حضرت هوای خانواده و بچه‌هامو دارند. توفیق حفظ قرآن را هم از خود حضرت خواسته بودم و الحمدلله شرایط برایم مهیا شد و مشعول حفظ شدم. هر رشد و پیشرفتی در زندگی خودم و همه‌ی اعضای خانواده‌ام را از کرامات حضرت و بخاطر برکات خدمت خالصانه در بارگاه ملکوتی حضرت معصومه‌سلام‌الله‌علیها میبینم. خانم جان ممنونم🌸❤️ یا فاطمَة المَعصُومَه اِشفَعی لَنا فِی الجَنَّه 💠 ┄┅═❁✨🕊 ⃟❤️❁═┅┄ ➜ @khadem_astan
🌹دخترم از ۱۳ سالگی خواستگار زیاد داشت، همه هم از فامیل بودن، ولی آقامون قبول نمیکرد. تا سنش رسید به ۱۷ سال. براش دوباره خواستگار اومد. دوباره هم با مخالفت پدرش روبه رو شدم. من همش به آقامون میگفتم: همه‌ی خواستگارهارو رد نکن؛ ولی همسرم عقاید خودش را داشت و قبول نمیکرد. یه روز که شیفت حرمم بود، توی صحن امام رضا علیه‌السلام، جلوی ایوان آیینه ایستادم و با ادب و احترام سلام دادم و متوسل شدم به خود حضرت که: خانوم جان، خودت جور کن و اگه صلاح هست ازدواج دخترم انجام بشه و منم از دلواپسی در بیام.. توسل کردم و سپردم به خود حضرت.❤️ 💟 اومدم خونه و به آقامون گفتم: حالا اینبار اجازه بده به خواستگارا بگیم بیان شاید اونا پسند نکردن و شایدم ما .. آقامون راضی شد و وقتی اومدن هم اونا پسندیدن و هم ما!!😅 💞اصلا انگار کار خود حضرت بود که این ازدواج درست بشه و طوری هم برامون جور کردن که شب تولد حضرت معصومه، مراسم عقدشون را گرفتیم! دختر و دامادم، روز میلاد برای تشکر و قدردانی از حضرت اومدن حرم برای زیارت. انگاری همه چیز از قبل تنظیم شده و نظر خود حضرت شامل حالشون شده بود و یه خادمی همون روز دوتا فیش غذا به این عروس و داماد (که انتخاب خود حضرت بودن!) داده بود! عقدش که شب تولد بود عروسیشم دوباره شد شب میلاد حضرت معصومه -سلام‌الله‌علیها- و مجلس بدون ذره‌ای گناه و به خوبی و خوشی تموم شد و رفتن سر خونه و زندگی الحمدلله ..🌸 خلاصه که کل این ماجرا عنایت و کرامت خود حضرت بود. الهی شکر! 🤲 یا فاطمَة المَعصُومَه اِشفَعی لَنا فِی الجَنَّه 💠 ┄┅═❁❁═┅┄ ➜ @khadem_astan
تا دوسال پیش که خادم حضرت معصومه -سلام الله علیها- در قسمت دربانی مشغول خدمت شدم، هنوز طلبیده نشده بودم زیارت عتبات💔 خانم‌های عربی که معلوم بود از کربلا می‌آمدند برای زیارت، وقتی آنها را تفتیش میکردم، نم‌نم اشک می‌ریختم و به حضرت می‌گفتم اینها از کربلا می‌آیند پا بوس شما، یعنی من آنقدر لایق نیستم برم کربلا..‌😭 هنوز دو ماهی از خادمی من نگذشته بود که حاجتم برآورده شد و خانم مزد خادمی مرا داد و راهی عتبات شدم! خدمت در حرم مطهر برایم سراسر خیر و برکت بوده، ممنونتم خانم جان.🌸❤️ یا فاطمَة المَعصُومَه اِشفَعی لَنا فِی الجَنَّه ┄┅═❁✨ ⃟🕊❁═┅┄ ➜ @khadem_astan
من خادم دربانی هستم. یک روز که زودتر از بقیه همکاران رسیده بودم دفتر دربانی، کمی این پا و اون پا کردم تا خادم‌های عزیز دیگر بیایند و یکی از ورودی‌هایی که معمولا شلوغ است، نیروهایش تکمیل بشود بعد من بروم و شیفت را تحویل بگیرم(!) همین اتفاق افتاد و من بعد از تکمیل نیروی درب‌های شلوغ رفتم پیش سرشیفتمون و به دربی که چندان در مسیر زوار نبود و خلوت‌تر بود، فرستاده شدم! ✌️☺️ هنوز یک ساعتی نگذشته بود که به خیال خودم زرنگی کرده بودم، از دفتر دربانی زنگ زدند و گفتند به خانم .‌‌.. بگید درب.. شلوغه و نیاز به نیرو داره بره اونجا! 😅 این‌ اتفاق برای من تلنگری شد و فهمیدم حضرت حواسش به ما هست، حتی به شیطنتی که بنده کرده بودم! 😄 ان‌شاءالله حضرت مرا ببخشد و خداوند متعال خدمات همه‌مون را قبول کنه. یا فاطمَة المَعصُومَه اِشفَعی لَنا فِی الجَنَّه ┄┅═❁♥️ ⃟🕊❁═┅┄ ➜ @khadem_astan
بنده خادم هستم و خاطره بنده هم مربوط به حدود ده سال پیش هست. چند روز بعد از ، نزدیکهای اذان صبح بود. اون موقع خیابان ارم هنوز ماشین رفت و آمد میکرد و یکی از امانتداری‌های حرم کنار درب شماره ۷ فعلی بود. یه پیرمرد ساده دل و با صفا، با لهجه گیلانی اومد. کاغذِ رسید امانتداری رو داد که امانتیهاش رو تحویل بگیره.🔖 من نگاه کردم دیدم سه چهار تا ساک خیلی بزرگ بود! سر صحبت باز شد، گفتم: پدر جان اینا چی هستن و از کجا میای؟ گفت: ایام اربعین کنار حرم امام حسین علیه السلام موکب داشتیم. اینا هم وسایل و سوغاتی های خودم و هم سفرهام هست. اما تو کربلا از همسفرهام جدا شدم. الان می‌خوام برم رشت، ولی میترسم تو راه یا جاده اتفاقی برای وسایل خودم و رفقام بیفته.. 🥺🚩 با مهربانی بهش گفتم: پدر جان همون کسی که حافظ خودت و امانتی‌های همسفرات بوده، تورو می‌بره تا خونه.. گفت: حالا چجوری میتونم برم رشت؟ گفتم: همینجا وایسا، یه ماشین برای میدون ۷۲ تن بگیر، اونجا برو تهران، از اونجا برای رشت حتما ماشین هست. گفت: پس حواست به امانتی‌های من باشه تا برم ماشین بگیرم. 🚕 از پنجره امانتداری داشتم نگاه میکردم. اولین ماشینی که اومد یه پژو بود که یه خانم و آقا و یه بچه کوچیک داخلش بودن. کنار همون درب ۷ پارک کردن برن داخل برای زیارت. این پیرمرد با صفارفت زد به شیشه ماشین و پرسید: آقا ۷۲ تن میری؟ (تو دلم گفتم من بهش گفتم تاکسی بگیر، این بنده خدا اصلا نگاه نکرد که این ماشین با خانواده هست و مسافرکش نیست..😅) راننده گفت: بله، بعدش کجا میری؟ پیرمرد گفت: میرم استان گیلان. راننده گفت کدوم شهر؟ پیرمرد گفت رشت.. خلاصه راننده آدرس خیابون و کوچه رو گرفت و دقیقا همون جایی که مقصد پیرمرد زائر بود می‌رفت!! .. راننده گفت: پدر جان وسایلت رو بزار صندوق، ما بریم زیارت کنیم و برگردیم بریم رشت ان‌شاء‌الله! من شاهد همه اتفاقات و مکالمه بودم. پیرمرد زائر برگشت، با گریه بهم گفت: راست گفتی که اونی که منو از کربلا تا اینجا صحیح و سالم رسونده بقیه راه رو هم خودش میبره.😭❤️ یاد این یه بیت شعر افتادم: لطف حسین ما را تنها نمی‌گذارد گر خلق وا گذارد، او وا نمی‌گذارد.. ✍🏼خادم بخش امانتداری یا فاطمَة المَعصُومَه اِشفَعی لَنا فِی الجَنَّه ┄┅═❁✨ ⃟🕊❁═┅┄ ➜ @khadem_astan
🔍 جهت دسترسی آسان به خاطرات خادمین محترم، هشتگ‌های زیر را جستجو کنید:
" من همهٔ زندگیمو از خانم جانم حضرت معصومه سلام‌الله‌علیها دارم. از وقتی که یادم میاد مامانم گفته اگه خواسته ها و حرفاتو از ته دلت بهشون بگی، نه نمی‌گه .. و نگفته تا الان..❤️ قبل از همهٔ امتحانای مدرسه میومدم حرم، درس می‌خوندم و میگفتم قبول میشم و با نمره‌های خوبی هم قبول میشدم! روزای کنکور میومدم حرم و دانشگاه و رشته ای که می‌خواستم آوردم! تمام چالش‌های ریز و درشت زندگیم تو حرم بانو رفع شده. هرجایی که کم می‌آرم یا دلم می‌گیره، میام حرم و انگاری آرامش تزریق میشه سر تا سر وجودم💕 موقعی که مامانم مریض شد، خانم شفاش داد.. موقع ازدواجم خانم جانم مشکلاتشو حل کرد.. من هرچی تو زندگیم دارم به لطف خانم بوده، مهربونی و بخشش ایشون منو به هرچیزی که صلاح زندگیم بوده رسونده.. من کنیز این بارگاهم، ایشون عنایتی بود که با نگاه ویژهٔ خودشون به من رسید.. من زندگیمو دادم دست ایشون و خیرشو دیدم!🌱 ✍🏼یکی از هزاران خادم این آستان یا فاطمَة المَعصُومَه اِشفَعی لَنا فِی الجَنَّه ┄┅═❁✨ ⃟🕊❁═┅┄ ➜ @khadem_astan
خادمان افتخاری حضرت‌فاطمه‌معصومه‌سلام‌الله‌علیها
#کرامت۱۶۰ #خاطرات_شفاهی_خدام #خاطره‌ #ارسالی_مخاطبین " من همهٔ زندگیمو از خانم جانم حضرت معصومه سلا
🔍 "مشخصات راوی خاطرات و کرامات و دلنوشته‌ها، ثبت شده ، ولی به درخواست خودشون در مطلب آورده نشده و محفوظه . " جهت دسترسی آسان به خاطرات خادمین محترم، هشتگ‌های زیر را جستجو کنید: ♥️ ⃟ ⃟🕊
13.73M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
☕️خدمت خادمان مخلص و بی‌ریای چایخانهٔ حرم مطهر در روز شهادت حضرت رقیه سلام‌الله‌علیها خادمان افتخاری آستان مقدس حضرت فاطمه‌معصومه‌سلام‌الله‌علیها ┅°•❣ ⃟ ⃟🏴🕊•°┅ @khadem_astan
🏘 مستأجر یک زیرزمینی بودیم. با اینکه بیشتر وقتها میرفتم در کارهای منزل صاحبخانه کمک میکردم تا رضایت داشته باشه و باهامون راه بیاد، اما بازم سرسال صاحبخانه را خیلی بالا میبرد.. همسرم کارگر ساده‌ای بود. توان پرداخت اجاره بیشتر نداشتیم. هر سال مجبور میشدیم دنبال خونهٔ ارزونتر بگردیم. خیلی دلم شکسته بود..💔 موقعیتی جور شد به دعوت اقوام، زائر مشهد شدیم. رفتم پیش امام رضا جانم🧡، گریه کردم و گفتم: "آقاجان؛ پدرمادر که ندارم، غیر خدا و شما اهل بیت علیهم‌السلام هم کسی ندارم. خودتون دری به رومون بازم کنید.." ❤️‍🩹 از سفر که برگشتیم، مجدد دنبال خونه بودیم. چند جا سر زده بودیم و جور نشده بود. از جلو مجتمعی رد می‌شدیم، به همسرم گفتم این مجتمع بریم سر بزنیم. گفتن خیلی گرونه اینجا!! انگار به دلم افتاده بود، گفتم حالا بریم اینجا هم بپرسیم. پرسیدن که اشکال نداره! 🥺 وقتی رفتیم جلو، نگهبان یه دفعه گفت: برا خرید خونه اومدین؟ همسرم خندید و گفت: ما که به خواب هم نمی‌بینیم..! ولی من دلم به امام رضا علیه‌السلام قرص بود..! 🌱 رفتیم از واحد بازدید کردیم. شماره صاحبخونه رو گرفتیم که با ما راه بیاد برا کمتر. تا باهاشون تماس گرفتم دیدم صاحبخانه هستن. گفتم: با ما راه بیاید ما غیر خدا و اهل بیت علیهم‌السلام کسی رو نداریم. ما را فرستادن در خونهٔ شما، به ما ارزونتر اجاره بدید..🙏🏼 تا اینو گفتم، دیدم خانم سادات گریه کردن 😭 و گفتن: من این خونه رو چند ساله برا فروش گذاشتم، تا حالا یه دونه مشتری هم براش نیومده. چون مهریهٔ خودمه با حضرت معصومه سلام‌الله‌علیها عهد بستم که به کسی که خودش می‌فرسته میدم. دیدم از مشتری خبری نیست دوباره رفتم پیش خانم، بهشون گفتم خانم چرا نمیفرستین آدمی که خودتون قبولش دارید؟! این خونه مال من نیست من میخام بدم به کسی که شما میفرستین! .." منم گریه کردم و گفتم: ما هم از برادرشان امام رضا علیه‌السلام خواسته بودیم.. 😭 خونه رو با قیمت به ما فروختن و ما الان ده سال هست که صاحبِ خونه شدیم.🤩 توی این ده سال، همیشه مراسم مولودی و روضه‌خوانی توی خونه میگیرم تا بلکه از این معجزه و لطف توی زندگیم قدرشناسی کرده باشم.🥺 💯بارها و بارها کرامت و لطف اهل بیت علیهم‌السلام را در زندگی شخصی خودم دیدم و لمس کردم. این خودم را گفتم تا همه بدونن ما چه بزرگوارانی رو داریم و مبادا دست از دامنشون برداریم.. ❤️ ✍🏼یکی از هزاران خادم این آستان یا فاطمَة المَعصُومَه اِشفَعی لَنا فِی الجَنَّه ┄┅═❁✨ ⃟🕊❁═┅┄ ➜ @khadem_astan