هر آدمی درون خود کوزه ای دارد که با عقاید، باور ها و دانشی که از محیط اطرافش میگیرد پر میشود، این کوزه اگر روزی پر شد یاد گرفتن آدمی تمام میشود، نه که نتواند، دیگر نمیخواهد چیز بیشتری یاد بگیرد . پس تفکر را کنار میگذارد و با تعصب از کوزه ی باورهایش دفاع میکند و حتی برای آن میمیرد. اما آدم غیر متعصب تا لحظه ی مرگ در حال پر کردن کوزه است . و صدها بار محتوای آنرا تغییر داده.
اگر شما مدتیست که افکارتان تغییر نکرده بدانید که این مدت فکر نکرده اید،
آب هم اگر راکد بماند فاسد میشود.
🌴گوهر معرفت 🌴
مجاهده با نفس
بديهي است اولين چيزي كه در طريقت لازمست، تزكيه نفس و تصفيه ي باطن مي باشد. پس اولين پايه ي تصوف مجاهده است. مجاهده يعني مخالفت با هوي وهوس. در اين راستا آدمي نهايت سعي خود را مي كند كه نفسش آزاد نشود بلكه آن را محكم نگه داشته افسارش را به دست مي گيرد نه اينكه افسار خود را به دست نفس دهد. انسان اهل طريقت بايستي از ديگران متمايز تر و مهمتر باشد. زيرا مردم نسبت به او انتظار فراوان دارند. رفتار و سكناتش بايد براي ديگران درس باشد. با اخلاق نيكو و رفتار و برخورد درست هدفش را روسفيد نمايد . نقل است درزمان حضرت سلیمان مردي صالح مشغول صرف غذا بود. سگي در آن نزديكي مي گذشت. جلوي مرد صالح ايستاد و انتظار تكه اي نان داشت. ولي آن مرد به جاي نان، سنگي بسويش انداخت و او را مجروح ساخت. سگ شكايت پيش حضرت سليمان برد. سليمان نبي آن مرد را خواسته گفت: بايد حيوان زبان بسته را از خود راضي نمايي. مرد از سگ خواست كه او را ببخشد در عوض هر روز چند قرص نان از او بگيرد. ولي قبول نكرد وگفت من گول ظاهر اوراخوردم وآسيب ديدم. در نهايت به اين شرط كه خداوند قيافه ي صالحانه او را بگيرد، راضي به عفو شد.زيرا با اين قيافه ي صالحانه مردم گول او را مي خوردند. اين مطلب مي رساند كه مردم از انسان هاي صالح انتظارات فراواني دارند.
پيامبر بزرگوار اسلام (ص) از جهاد سنگين برمي گشت و صحابه جملگي از شدت نبرد خسته بودند زيرا جهاد سختي نموده بودند. پيامبر (ص) فرمود : مرحبا بر شما باد كه از جهادي كوچك برگشتيد. حال نوبت جهاد اكبر است. اصحاب همه تعجب كردند و عرض نمودند يا رسول الله(ص) مگر از اين جهاد بزرگتر وجود دارد؟ پيامبر (ص) فرمود بله جهاد اكبر جهاد با نفس است. مشهور است كه در مصر مردي بود عابد و راهب و اهل كشف و كرامت. عالمي گفت اين مرد عيسوي مردم را گمراه مي كند و از راه بدر مي نمايد. پس شمشيري به دست گرفت و قصد جان عابد كرد. آنگاه به در خانه ي او رفت و در زد. مرد راهب از درون صدا برآورد كه اي عالم شمشير را بيانداز و بدرون آ. مرد عالم تعجب كرده پرسيد : تو كه عيسوي هستي و نامسلمان، چگونه اين همه كشف و كرامت داري؟راهب جواب داد : قسم به خدا كه من مسلمان هستم و دليل مسلماني من اين است كه هرچه نفسم خواست من نكردم و نفسم دوست نداشت كه مسلمان شوم. پس در مخالفت با او گفتم : « اشهد ان لا اله الا الله و اشهد ان محمد رسول الله».
در جهت يافتن عيب خود كه سرچشمه ي نفس است، چند راه وجود دارد :
1-شيخ دلسوز كه همانند پدري مهربان عيب مريدخودرابگويد وراه درست رابه او نشان دهد.
2-دوست خوب. «مؤمن آينه ي برادر مؤمن خود است». اين دوست خوب عيب دوستش را به او متذكر شود.
3-دشمن. يكي از راه هاي یافتن عيب خود، همانا دشمن است. دشمن عيب هايش را آشكار مي سازد و اين كار در يافتن عيب و اصلاح آن تاثير مثبتي دارد.
4-مردم نادان. انسان با ديدن رفتار اين مردم سعي كند جهل آن ها در خود يافته و خود را اصلاح نمايد.
دشمن ترين دشمن انسان آن نفسي است كه در درون خود انسان وجود دارد. تا به او خوبي كني او به تو بدي مي كند. اخلاص بزرگترين صفت انسان مؤمن و اهل طريقت است. اخلاص يعني صدق و راستي با خدا. اخلاص بدون رياست. در اين راستا او را با كسي كاري نيست و تنها خداست كه در آن دخيل است.
براي اهل طريق ده صفت موجود است كه بايد آن ها را دارا باشد :
1-هيچگاه قسم ياد نكند. چه دروغ و چه راست. چه عمد و چه سهو.
2-دروغ نگويد اگر چه به شوخي باشدو هميشه و در هر حال صداقت را پيشه ي خود سازد.
3-ايفاي به عهد كند. به عهد و قول خود وفادار و هيچگاه خلاف وعده ننمايد.
4-به هيچكس چه انسان و چه حيوان لعنت نكند. زيرا لعنت كردن صفت خاصان خدا نيست.
5-دعاي شر نكند. چون خداوند خود ناصر و بصير است
6-هيچكس از اهل قبله را متهم به شرك و كافر بودن نكند.
7-نيت و نظر خود را محكم گرفته و ظاهر و باطن اعضاي خود را از معاصي بپرهيزاند.
8-سعي كند كاري نكند كه مردم را دچار زحمت نمايد.
9-چشم طمع به مال مردم نداشته باشد. به روزي اي كه خداوند نصيبش كرده راضي باشد.
10- فروتني و تواضع داشته باشد كه اين صفت صالحان است.
🌴گوهر معرفت 🌴
بدن زيباست. بدن يك عبادتگاه است. اگر از بدن هويت بگيري، زشت مي شود به زندان تو تبديل مي شود نه به عبادتگاه تو. اگر بداني من بدن نيستم، بلكه بدن ميزبان من است، آنگاه بدن عبادتگاه تو مي شود. عبادتگاهي كه زيبا، جذاب و مقدس است. اگر اين موضوع را فراموش كني به اين انديشه مي افتي كه من بدن هستم، همانگونه كه ميليونها نفر اينگونه مي انديشند . نود و نه درصد مردم خود را جسم و بدن مي پندارند. هرگاه به اين شناخت برسي كه هرچه در بدن رخ مي دهد هيچ ربطي به هويت تو ندارد، چنان آزاد و رها مي شوي كه احساس سبكباري و بي وزني به تو دست مي دهد كه اين احساس بي وزني اساسي ترين برآيند مراقبه است. مراقبه يعني هنر شاهد بودن. و روزيكه آگاه شوي، من نه بدن هستم نه ذهن، به خانه مي رسي. در مي يابي كه كيستي. هويت گرفتن از بدن با هويت گرفتن از مرگ،از پيري و بيماري مترادف است. وقتي ديگر از بدن هويت نگيري و آگاه شوي، كه من از بدن جدا هستم، من اگاهي ام. بي درنگ از بيماري، از پيري و از مرگ رها مي شوي. آنها در بدن تو حادث مي شوند اما تو شاهدي بر آنهايي. تماشاگري بيش نيستي. آنها به تو كاري ندارند.
🌴گوهر معرفت 🌴
-حواس پرت...
اینجا حواس همه پرت است؛ یکی مشغول کار و دیگری سرگرمِ یار. یکی از درد مینالد و یکی از غم نان. غمگین و خوشحال فرقی نمیکند...!
همه برای فراموشکردنت بهانهای داریم.
در شهر خبری از تو نیست. فوقفوقش نامت را بر مسجدی، مدرسهای یا خیابانی گذاشتهایم.!
ما هم که ادعا میکنیم به یادت هستیم، نمیگویم همه، اما بیشترمان فقط حرف میزنیم. اول از همه خودم! که خیال میکنم کارهای هستم، اما حال و روزم از همه بدتر است!!
تنها حواسجَمعمان تویی که هیچکداممان را یادت نمیرود. هوای تکتکمان را داری.
حتی ما بیوفاهای فراموشکار!💔
#امام_زمان
الهم عجل لولیک الفرج
هدایت شده از حسینیهامالبنيین(سلاماللهعليها)
☀️ تنفسصبح
📖 یکصد و سیمین (۱۳۰) صفحه نورانی قرآن کریم .
💠هر روز تلاوت یک صفحه نورانی از قرآن کریم در حسینیهامالبنیین(سلاماللهعلیها).
🔊 بشنویم، بخوانیم، بیندیشیم و عمل کنیم.
⏯️ سورة مبارکة الانعام
هدایت شده از حسینیهامالبنيین(سلاماللهعليها)
2479305.mp3
4.79M
هدایت شده از حسینیهامالبنيین(سلاماللهعليها)
☀️ تنفسصبح
📖 ترجمه صفحه نورانی شماره یکصد و سیم (۱۳۰) از قرآن کریم .
💠هر روز تلاوت یک صفحه نورانی از قرآن کریم در حسینیه امالبنیین(سلاماللهعلیها).
سورة مبارکة الانعام
۱۹ - بگو: کدام چیز گواهیاش بزرگتر است! بگو: خدا میان من و شما گواه است، و این قرآن به من وحی شده است که شما و هر کس را که [این پیام] به او برسد بدان هشدار دهم آیا شما شهادت میدهید که با خدا خدایان دیگری هست! بگو: من چنین شهادتی نمیدهم بگو: فقط او معبود یگانه است و من از آنچه شریک خدا میسازید بیزارم
۲۰ - کسانی که کتابشان دادهایم، او [پیامبر] را میشناسند آن سان که فرزندان خود را میشناسند کسانی که خود را به زیان افکندهاند ایمان نمیآورند
۲۱ - و کیست ستمکارتر از کسی که بر خدا دروغ بندد یا آیات او را تکذیب کند! بیتردید ستمکاران رستگار نمیشوند
۲۲ - و روزی که همه آنها را گرد آوریم، آنگاه به مشرکان گوییم: کجایند شریکان شما که آنها را [شریک خدا] میپنداشتید!
۲۳ - سپس پاسخ و عذر آنها جز این نیست که بگویند: به خدایی که پروردگار ماست [سوگند] ما مشرک نبودیم
۲۴ - بنگر که چگونه به خود دروغ گفتند و آنچه میبافتند از [دست] آنها بر باد رفت
۲۵ - و از ایشان کسانی هستند که به [ظاهر] به تو گوش میدهند، و ما بر دلهایشان سرپوش قرار دادهایم که فهم آن نکنند و در گوششان سنگینی نهادهایم و اگر تمام نشانههای حق را ببینند باز به آن ایمان نمیآورند، تا جایی که چون نزد تو آیند که با تو جدال کنند، کافران میگویند: این [کتاب] جز افسانههای پیشینیان نیست
۲۶ - و آنان [مردم را] از آن باز میدارند و [خود نیز] از آن دور میشوند، ولی جز خودشان را هلاک نمیکنند و نمیدانند
۲۷ - و کاش آنها را هنگامی که برابر آتش نگاه داشته میشوند میدیدی که میگویند: ای کاش بازگردانده میشدیم و دیگر آیات پروردگار خویش را انکار نمیکردیم و از مؤمنان میشدیم
هدایت شده از حسینیهامالبنيین(سلاماللهعليها)
2479306.mp3
2.91M
هدایت شده از حسینیهامالبنيین(سلاماللهعليها)
🔷🔹 تنفسصبح
📖 تفسیر قرآن کریم
💠 تفسیر آیه شریفه شماره یکصد و نوزدهم (۱۱۹) از سورة مبارکة بقرة.
🌴استادمحسن قرائتی
🔻سورة مبارکة البقرة.
. 👇🏻👇🏼👇🏽