تمام برکات در قبض است :
عزیزمن !
هرگاه دلت به التهاب آمد بدان که جانت چیزی را طلب می کند
همچنانکه وقتی بچه به التهاب در می آید و گریه می کند معلوم است که چیزی را می خواهد و تا آن چیز را به دست نیاورد آرام نمی شود
بسیاری از افراد این گونه مواقع که دلشان می گیرد سعی می کنند به هر طریق ممکنی خود را از غم و اندوهی که نصیبشان شده برهانند
مثل اینکه وقتی به قبض افتادند و احساس کردند که غمی بر دلشان سنگینی می کند
تصمیم می گیرند که برای رهایی از آن به پارک یا به خانه دوست و فامیلی بروند و با دیدن باغ و دوستان و خویشاوندان آن ناراحتی را فراموش کنند ،
در حالیکه این طریق اصلا طریق صحیح و درستی نیست ، اگرچه ممکن است با رفتن به یک باغ و پارک و یا رفتن به خانه دوست و آشنایی آن درد به نوعی تسکین یابد ،
امامطمئن باشیدکه هرگز از این طریق دلتان آرام نخواهد شد
دراین حال ، دل زمانی آرام می گیرد که به ملکوت عالم اتصال یابد
و بدان که تمام برکات نیز در قبض است نه در بسط
تا به قبض نیفتادید چیزی از ملکوت عالم نمی گیرید
اینکه آقا میفرمایند :کسی که درد نداردانسان نیست ، بدان جهت است که بی درد قبض ندارد و هرکه قبض ندارد ، عایده و مائده ای هم برایش نیست تا انسان بوده باشد.
پس اولا وجود درد و فراهم آمدن قبض در نهاد آدمی لازم است
و ثانیا اینکه بتوان از این درد و قبض ایجاد شده نهایت استفاده را کرده و خود را به ملکوت عالم اتصال داد
نه این که با کارهای ناشایست و پیش پا افتاده ای ، نفس را از نیاز و احتیاج ذاتی خود به حقائق عالم ، غافل ساخته و او را به امور مادون انصراف دهیم که احساس راحتی کندو خیال کند از غم در آمده است.
استاد صمدی آملی
#قبض_و_بسط
🌴گوهر معرفت 🌴
تمام برکات در قبض است :
عزیزمن !
هرگاه دلت به التهاب آمد بدان که جانت چیزی را طلب می کند
همچنانکه وقتی بچه به التهاب در می آید و گریه می کند معلوم است که چیزی را می خواهد و تا آن چیز را به دست نیاورد آرام نمی شود
بسیاری از افراد این گونه مواقع که دلشان می گیرد سعی می کنند به هر طریق ممکنی خود را از غم و اندوهی که نصیبشان شده برهانند
مثل اینکه وقتی به قبض افتادند و احساس کردند که غمی بر دلشان سنگینی می کند
تصمیم می گیرند که برای رهایی از آن به پارک یا به خانه دوست و فامیلی بروند و با دیدن باغ و دوستان و خویشاوندان آن ناراحتی را فراموش کنند ،
در حالیکه این طریق اصلا طریق صحیح و درستی نیست ، اگرچه ممکن است با رفتن به یک باغ و پارک و یا رفتن به خانه دوست و آشنایی آن درد به نوعی تسکین یابد ،
امامطمئن باشیدکه هرگز از این طریق دلتان آرام نخواهد شد
دراین حال ، دل زمانی آرام می گیرد که به ملکوت عالم اتصال یابد
و بدان که تمام برکات نیز در قبض است نه در بسط
تا به قبض نیفتادید چیزی از ملکوت عالم نمی گیرید
اینکه آقا میفرمایند :کسی که درد نداردانسان نیست ، بدان جهت است که بی درد قبض ندارد و هرکه قبض ندارد ، عایده و مائده ای هم برایش نیست تا انسان بوده باشد.
پس اولا وجود درد و فراهم آمدن قبض در نهاد آدمی لازم است
و ثانیا اینکه بتوان از این درد و قبض ایجاد شده نهایت استفاده را کرده و خود را به ملکوت عالم اتصال داد
نه این که با کارهای ناشایست و پیش پا افتاده ای ، نفس را از نیاز و احتیاج ذاتی خود به حقائق عالم ، غافل ساخته و او را به امور مادون انصراف دهیم که احساس راحتی کندو خیال کند از غم در آمده است.
استاد صمدی آملی
#قبض_و_بسط
🌴گوهر معرفت 🌴
: قبض و بسط در سلوک الی الله
1. از آنچه گذشت دانسته شد که قبض و بسط دارای چند نوع است:
الف. قبض و بسط برای مؤمنین عادی.
ب. قبض و بسط برای سالکان راه خدا.
ج. قبض و بسط برای عارفان کامل.
این سه را می توان به ترتیب: قبض و بسط ایمانی، سلوکی و عرفانی یا توحیدی نامید.
به نظر می رسد اگر بگوییم قبص
و بسط دارای درجاتی است، سخن صحیحی گفته ایم که درجه ی اول آن پیش از سلوک و درجه ی سوم پس از سلوک و درجه ی دوم در حال سوک پدید می آید و چون درجات مؤمنین عادی و درجات سالکان و درجات عارفان (به اعتبار جوهره ی وجودی و مقدار تحقق به درجات بقاء الله) مختلف است، هر یک از این سه درجه را می توان به مراتب درجاتی تقسیم نمود.
2. قبض با خوف و بسط با رجا تفاوت دارد. در کتاب های اصطلاحات عرفانی به این تفاوت تصریح شده است. عبدالرزاق کاشانی گوید:
«فرق میان قبض و بسط با خوف و رجا این است که خوف به امر ناپسند در آینده تعلق می گیرد و امید به امر مورد پسند در آینده متعلق است (البته در مقام نفس، ولی قبض و بسط به زمان حاضر گره می خورد و ربطی به آینده ندارد».
این تفاوت به فرقِ ماهیت این دو برمی گردد.
فرق دوم مربوط به درجه ی آن هاست که قبض و بسط در مقام «قلب» است و خوف و رجاء در مقام «نفس».
فرق سوم، خوف و رجاء مقام است، ولی قبض و بسط مقام نیست، بلکه دو حالت سالک است.
3_در اصطلاح عرفا «خِضر» کنایه از بسط است و «الیاس» کنایه از فیض، کاشانی گوید:
خضر کنایه از بسط است و الیاس کنایه از قبض است.)
لذا گاه سالکان از یکدیگر می پرسند حالت چه طور است؟ حال خضری داری یا الیاسی؟ یعنی در حال بسط به سر می بری یا در قبضی. سؤال چرا از بسط به خضر و از قبض به الیاس کنایه می آورند، جرجانی می گوید:
« از بسط به خضر تعبیر می شود، زیرا قوای مزاجی جسمی او و نیز قوای روحانی او در عالم غیب و شهادت گسترده است.)
و می نویسد:
«از قبض به الیاس تعبیر می شود، زیرا الیاس همان ادریس است و او چون به عالم روحانی (غیب) بالا برده شد، قوای مزاجی اش در عالم غیب مستهلک شد و توسط عالم غیب گرفته و قبض گردید و لذا از قبض به الیاس تعبیر می شود.
4. سالک در اوج بسط سلوکی از نوعی «حزن دائم» در قلب خود بهره مند است. سالک غیرواصل به درد هجران مبتلاست به همین خاطر حافظ می گوید:
درد هجری کشیده ام که مپرس
لب لعلی گزیده ام که مپرس
عارفان بر لزوم حضور این حزن همیشگی در قلب تأکید فراوان دارند و گویند همین حزب، سالک را به پیش می برد تا او را به مقصد برساند و بسوزاند. علت این حزن نرسیدن به مقصود و محبوب است. مرحوم استاد طهرانی می فرمودند:
«سالک باید دائماً در دل حزنی داشته باشد مبتنی بر ترس از نرسیدن به مقصود که همین حزن او را به مقصود خواهد رساند.» آری، نفس هجران بالاترین «قبض» سالک است.
ایشان می فرمودند: «سالک هر شب که سر بر بستر می نهد، باید به قدری شوق وصالش شدید باشد که به امید انسان کامل از خواب برخاستن، بخوابد.»
پایان مبحث قبض و بسط
#عشق_و_عرفان
#قبض_و_بسط
🌴گوهر معرفت 🌴
#الهم_عجل_لولیک_الفرج
╭┅┈┈┈┈ >>𑁍<<┈┈┈╼┅╮
@wwwkhadem_emame12
╰┅╾┈┈┈ >>𑁍<<┈┈┈┈┅╯
هم قبض و هم بسط به صلاح بندگان است :
خداوند بنا بر مصلحت و حكمت وقتى بندگان را به طرف خود مى برد، گاهى به سير مى برد و گاهى به سكون مى گذارد تا از راه رفتن خسته نشوند و قدرت و تاب تجلّيات را پيدا كنند. ملول نشوند و فرار نكنند و باقى طريق را بپيمايند. لذا گاهى قبض و گاهى بسط عارض مى شود. البته نبايد حدّ اعتدال را كنار بگذارند و به افراط و تفريط روى بياورند. چه آنكه هم قبض و هم بسط صلاحِ بندگان است و خرج كردن از مايه ها بر مبنا بايد باشد، چرا كه در قبض، غم و اندوه و پريشان حالى غالب است و در بسط، سرور و گشادگى. به يك معنا قبض، مقدمه بسط است و پشتوانه هر مصرفى با حساب بايد باشد تا خرج و دخل، مايه و مصرف معتدل باشد مگر آنكه سالكى قالبش خوفى و يا رجايش غالب باشد، مانند حضرت يحيى و عيسى عليهما السلام (كه بحث جداگانهاى دارد). در فصول، زمستان قبض است، ولى در واقع مقدمه بهار و تابستان است. درون دى ماهِ بالفعل، بالقوّه بهار است، پس سبزى و طراوت در درون سردى است و سالك بايد بداند كه طبق گفته قرآن ((انّ مع العُسر يُسراً. با هر سختى و رنجى، راحتى است)).
کشکول کشمیری
#قبض_و_بسط
🌴گوهر معرفت 🌴
#الهم_عجل_لولیک_الفرج
╭┅┈┈┈┈ >>𑁍<<┈┈┈╼┅╮
@wwwkhadem_emame12
╰┅╾┈┈┈ >>𑁍<<┈┈┈┈┅╯