💠#قصه_صد_و_هفت
💎#داستان_آصف_بن_برخیا
🔷#قسمت۳
👈مقصود از كتاب📚
✍️نظر مفسران درباره كتابى كه دانش بخشى از آن نزد آصف بود، مختلف است. بعضى آن را لوح محفوظ و برخى نامه حضرت سلیمان علیه السلام به بلقیس مى دانند و گروهى نیز آن را از جنس كتاب هایى كه بر پیامبران نازل مى شود، دانسته اند. همچنین جمعى آن را تورات بر شمرده اند. گفته شده كه مقصود از كتاب، اسم اعظم پروردگار متعالى است كه دانش بخشى از آن نزد آصف بود
👈برخی از مفسران بران اند که اصف بن برخیا از (اسم اعظم الهی) با خبر بوده است؛ همان نام بزرگی که همه چیز در برابر ان خاضع می شوند و به انسان قدرت فوق العاده می دهد.
البتّه اسم اعظم الهی از مقولهالفاظ نیست که کلمه ای گفته شود و کاری بزرگ صورت گیرد، بلکه منظور ان است که انسان محتوای نام الهی را در وجود خود پیاده کند و با ان تکامل، یابد و مظهر اسم الهی شود. این تکامل معنوی به او علم و قدرت فوق العاده می بخشد
⁉️اسم اعظم چه بود؟
درباره اسم اعظمى كه آصف، خداوند را با آن خواند، برخى معتقدند كه «یا حى یا قیوم» بوده است كه به زبان عبرى «آهیا شراهیا» است. بعضى نیز گفته اند: «اللّه الرحمن» بوده است. «یا ذا الجلال و الإكرام» و «یا إلـهنا و إلـه كل شىء إلـهاً وحداً لا إلـه إلا أنت» نیز ذکرهایی که طبق نظر مفسران، همان چیزی بوده که آصف به آن علم داشته است.
بنا بر روایات بهره آصف از اسم اعظم، اندك بوده است.
✨امام صادق مى فرماید: آگاهى کسى که بخشى از علم را داشت، نسبت به علم على (ع)، مثل مقدار آبى است که بر بال یک مگس باشد نسبت به دریا.
⬅️در روایات مى خوانیم: امام صادق به سینهى مبارکش اشاره کرد و فرمود: «و عندنا واللّه علم الکتاب کله» به خدا سوگند تمام علم کتاب نزد ما موجود است.
در روایات بسیارى مى خوانیم که امامان معصوم خارج از قید زمان و مکان در مناطقى حاضر مى شدند، مثلاً:
✨امام کاظم (ع)، از زندان بغداد بیرون آمد و در مدینه حاضر شد.
✨امام جواد (ع)، در لحظهى شهادت پدرش از مدینه به طوس رفت.
✨امام سجاد (ع)، در زمان اسارت، به کربلا رفت و بدن پدرش امام حسین (ع)، را دفن نمود.
✨امام حسین (ع)، قبل از شهادت، قبضهى خاکى از کربلا برداشت و در مدینه به ام السّلمه داد. بنابراین طىّالارض و حرکت برق آسا براى امامان سابقه دارد.
ظهور بسیار نزدیک است
اللهم عجل لولیک الفرج
💠#قصه_صد_و_هفت
💎#داستان_آصف_بن_برخیا
🔷#قسمت۴
👈#اسم_اعظم
💌اسم اعظم الهی، از اسرار می باشد، و دانستن ان کلید گشایش بسیاری از مشکلات است، و به همین دلیل جز پیامبران و امامان (ع) کمتر کسی بدان دست خواهد یافت.
درباره (اسم اعظم خداوند) امام صادق (ع) فرموده است: به عیسی بن مریم (ع) دوحرف ان عطا شده بود، موسی (ع) چهار حرف، ابراهیم (ع) هشت حرف، نوح (ع) پانزده حرف، ادم (ع) بیست و پنج حرف و محمد (ع) هفتاد و دو حرف را می دانست، و یک حرف، از ان حضرت هم مخفی بود.
⬅️در روایت دیگری می خوانیم: اسم اعظم خداوند متعال هفتاد و سه حرف است، و (اصف بن برخیا) فرزند خواهر سلیمان (ع) یک حرف ان را می دانست، که توانست بدان تکلم کند و زمین را مهار سازد و بتواند تخت بلقیس را با یک چشم به هم زدن، نزد سلیمان (ع) بیاورد و زمین به حالت اول برگردد
⬅️در روایت دیگری امده: به حضرت عیسی (ع) دو حرف از (اسم اعظم ) عطا شده بود، که به بیان قران می توانست: به اذن خداوند کور مادرزاد و بیمار مبتلا به پیسی راشفا دهد و نیز مردگان را زنده گرداند
😍در روایت دیگری می خوانیم:
عمربن حنظله، به امام باقر (ع) گفت: ای مولای من! من گمان می کنم نزد تو مقام و منزلتی دارم.
امام باقر (ع) فرمود: اری، همینطور است.
عمربن حنظله گفت: حال که چنین است، من از تو درخواستی دارم.
امام فرمود: درخواست تو چیست؟
عمر گفت: می خواهم (اسم اعظم خداوند) را به من بیاموزی!
امام باقر (ع) فرمود: ایا طاقت فهم و درک ان را داری؟ !
عمر گفت: اری.
امام (ع) فرمود: داخل اتاق شو.
وقتی (عمر) داخل اتاق شد، امام باقر (ع) دست خود را روی زمین گذاشت، امابدون فاصله اتاق تاریک شد، به طوری که از ترس، ناله و فریاد (عمر) بلند گردید!
امام باقر (ع) فرمود: چه می گویی؟ ایا (اسم اعظم ) را به تو بیاموزم؟
عمر گفت: نه، انگاه امام (ع) دست خود را از روی زمین برداشت و فضای اتاق به روشنایی و حالت اول برگشت.
✍️در روایاتی هم می خوانیم: که افرادی به حضور حضرت امام حسین (ع) رسیده اندو تقاضای اموختن (اسم اعظم الهی ) را کرده اند، که از تلقی ان ناتوان مانده اند، و ازاین تقاضا منصرف شده اند.
اما همانطور که ملاحظه کردیم، اصف بن برخیا، فرزند خواهر حضرت سلیمان (ع) که پیامبر نبوده، و قران هم به داستان او اشاره کرده اسم اعظم الهی را می دانسته است.
بنابراین، با توجه به بیان امام صادق (ع) که فرموده: ان سلمان، علم الاسم الاعظم
و این روایت را فقیهان و محدثان و دانشمندانی چون: شیخ مفید، کشی، علامه مجلسی، محدث نوری، علی یاری تبریزی، سید علی خان و دانشمندان دیگر درکتابهای خود اورده اند، موضوع دانایی سلمان به (اسم اعظم الهی ) را که رسول خدا (ص) با او رمز و راز داشته و امام علی (ع) او را (لقمان حکیم ) خوانده، می توان معتبر و ثابت دانست، و این ارتباط معنوی عمیق برای او سرچشمه بسیاری ازدانایی ها به اسرار غیبی و بیان وقایع پشت پرده بوده است.
بخصوص اینکه، درباره (غیب گویی های سلمان ) تاکنون مطالبی را خواندیم، و ازاین پس کرامات و مطالب فوق العاده دیگری را ملاحظه خواهیم کرد.
23. نفس الرحمن، ص 310؛ بصایر الدرجات، ص 9 - 228.24. سوره نمل، ایه 40؛ نفس الرحمن، ص 310؛ بصایر الدرجات، ص 9 - 228.25. سوره ال عمران، ایه 49؛ نفس الرحمن، ص 310.26. نفس الرحمن، ص 311؛ بصایر الدرجات، ص 230.27. نفس الرحمن، ص 311؛ اثبات الهداه، ج 5، ص 194.28. سوره نمل، ایه 40.29. الاختصاص، ص 8؛ اختیار معرفه الرجال، ص 11؛ بحارالانوار، ج 22، ص 341؛ بهجه الامال، ج 4، ص 412؛ الدرجات الرفیعه، ص 210.
ظهور بسیار نزدیک است
اللهم عجل لولیک الفرج