eitaa logo
🍀کُمیٖتـــــه‌خـٰادِمیٖن‌ِشـُـهدٰا✨
4.3هزار دنبال‌کننده
9.6هزار عکس
3.4هزار ویدیو
54 فایل
کمیته برادران: @Dp123456 کمیته خواهران: @Md654321 تبادل شبانه @Shahid128 #خادم‌الشهدا فقط یک مدال بر روی سینه نیست! یک هدف و راه است‌ کسانی میتوانند هم مسیر باشند که اَدا و اِدعا را دفن کنند...
مشاهده در ایتا
دانلود
یک‌تن‌میانِ‌چندنفرحرفِ‌ساده‌نیست مادرزدن‌به‌پیش‌پسر! حرفِ‌ساده‌نیست...🌻 ♥️ ﴾🌿✔️ @khademinalborz
همه درها بسته بشه در یه خونه به روم بازه.mp3
19.57M
• 🖤✨ • •| |• همه ی درها بسته بشه ، در یه خونس که به روم بازه :))🥀🌿 •// 🎤 •| 📿 •| 💔🍃 . ●━━━━━────── ♾ ⇆ㅤ◁ㅤ❚❚ㅤ▷ㅤ↻ @khademinalborz
وحیات انعکاس نامِ توست در روح نیمه جان عآلم •انا سائلُ الَّذی اعطَیتَ♥️• 🔸کمیته خادمین شهدا🔸 https://eitaa.com/joinchat/2206924833C5d9a375e2f «اگه با محتوا موافقین، پس لطفاً» ♡    ❍ㅤ      ⎙      ⌲ ˡᶦᵏᵉ  ᶜᵒᵐᵐᵉⁿᵗ    ˢᵃᵛᵉ     ˢʰᵃʳᵉ
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌸بر مقدم دخترِ پیمبر صلوات بر چشمه پاکِ حوضِ کوثر صلوات بر محضر حضرت محمد تبریک بر مادر شیعیانِ حیدر صلوات🌸 🚩میلاد باسعادت حضرت انسیه حوراء فاطمه زهرا(سلام الله علیها)مبارک باد..💐🌿🕊 @khademin_alborz
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
╔═ೋ✿࿐ 🌸به عالم مژده دهید که 🌸بهترین بانوی جهان، 🌸مادر ارباب اومده...♥️ 💐 💐 💐 ┈┉┅━❀🌺❀━┅┉┈ ‌ @khademin_alborz
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
╔═ೋ✿࿐ تَنَم‌بِپوسَد‌و‌خاکم‌بِه‌باد‌؛ریزه‌شَوَد.. هَنوز‌..مِھر‌ِتو‌باشَد‌دَر‌اُستُخوان‌مادر..❤️ 💐 💐 💐 ┄═❁๑🍃๑🌸๑🍃๑❁═‌┄ @khademin_alborz
أَلسَّلامُ عَلَى الدِّمآءِ السّآئِلاتِ سلام بر آن خون هاى جارى ...💔 روز مادر مهمان شده اید..🥀 @khademin_alborz
🥀مادری بود بنام ننه‌علی 🔖
آلونکی ساخته بود در بهشت‌زهرا بر قبر فرزند شهیدش
شب و روز اونجا زندگی میکرد، قرآن میخوند
سنگ قبر پسرش بالشتش بود و همونجا هم چشم از دنیا می‌بندد و کنار فرزندش خاک میشود

💌 این داستان یک  شهید است
خدا کند که در روز قیامت شرمنده این مادر نشویم...

📿یاد کنیم همه ی مادران و همسران شهدا
را با ذکر صلوات بر محمد و آل محمد


 
@khadem_koolebar
⚠️از خیابان شهدا؛ آرام آرام در حال گذر بودم! 🌷🍃اولین ڪوچه به نام شهید همت؛ محمد ابراهیم با صدایی آرام و لحنی دلنشین... نامم را صدا زد! گفت: توصیه ام بود! چه ڪردی... جوابی نداشتم؛سر به زیر انداخته و گذشتم... 🌷🍃دومین ڪوچه شهید عبدالحسین برونسی؛ پرچم سبز یا زهرا سلام الله علیها بر سر این ڪوچه حال و هوای عجیبی رقم زده بود! انگار همین جا بود... عبدالحسین آمد! صدایم زد! گفت: سفارشم توسل بود به حضرت زهرا و رعایت خدا... چه ڪردی؟ جوابی نداشتم و از از ڪوچه گذشتم... 🌷🍃به سومین ڪوچه رسیدم! شهید محمد حسین علم الهدی... به صدایی ملایم،اما محڪم مرا خواند! گفت: و در ڪجای زندگی ات قرار دارد؟!؟ چیزی نتوانستم جواب دهم! با چشمانی ڪه گوشه اش نمناڪ شد! سر به گریبان؛ گذشتم... 🌷🍃به چهارمین ڪوچه! شهید عبدالحمید دیالمه... آقا وحید بر خلاف ظاهر جدی اش در تصاویر و عڪس ها! بسیار مهربان و آرام دستم را گرفت؛ گفت: چقدر برای روشن ڪردن مردم! ڪردی؟! برای خودت چه ڪردی!؟ برای دفاع از !!؟ همچنان ڪه دستانم در دستان شهید بود! از او جدا شدم و حرفی برای گفتن نداشتم... 🌷🍃به پنجمین ڪوچه و شهید مصطفی چمران... صدای نجوا و شهید می آمد! صدای و ناله در درگاه پروردگار... حضورم را متوجه اش نڪردم! شدم،از رابطه ام با پروردگار... از حال معنوی ام... گذشتم... 🌷🍃ششمین ڪوچه و شهید عباس بابایی... هیبت خاصی داشت... مشغول تدریس بود! مبارزه با ،نگهبانی ... ڪم آوردم... گذشتم... 🌷🍃هفتمین ڪوچه انگار بود! بله؛ شهید ابراهیم هادی... انگار مرکز ڪنترل دل ها بود!! هم مدارس! هم دانشگاه! هم فضای مجازی! مراقب دل های دختران و پسرانی بود ڪه در خطر لغزش و تهدیدشان میڪرد! را دیدم... از ڪم ڪاری ام شرمنده شدم و گذشتم... 🌷🍃هشتمین ڪوچه؛ رسیدم به شهید محمودوند... انگار پازوڪی هم ڪنارش بود! پرونده های دوست داران شهدا را میڪردند! آنها که اهل به وصیت شهدا بودند... شهید محمودوند پرونده شان را به شهید پازوڪی می سپرد! برای ارسال نزد ... 🌷🍃پرونده های باقیمانده روی زمین! دیدم وساطت میڪردند،برایشان... ⚠️اسم من هم بود! وساطت فایده نداشت... از تا ! فاصله زیاد بود... دیگر پاهایم رمق نداشت! افتادم... خودم دیدم ڪه با چه ڪردم! تمام شد... 💢 از ڪوچه پس ڪوچه های دنیا! بی شهدا،نمی توان گذشت...🚫 @khadem_koolebar
103.84M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 بخش هایی از مستند لوتوس ✍در اسفندماه ۱۳۷۴ سد البرز() در شهرستان استان کلنگ زنی شد و در اردیبهشت ۸۹ بعد از آبگیری سد، روستای لفورک و چند روستای دیگر حدود ۸۰ متر به زیر آب رفت و این اتفاق سبب مهاجرت اجباری ساکنین روستاها به شهرهای اطراف شد. مادر ۱۲ سال نتوانست بر مزار پسرش حاضر شود؛ اما بعد از سال ها پیگیری بالاخره اجازه دادند هر ۶ ماه یکبار به مزار فرزندش برود. قبل از ساخت سد همه قبرها را جا به جا کردند به جز قبر این شهید که اجازه نداد؛ چون بود که اینجا باشد. @khadem_koolebar
چقدر دلم میخواست بگویی مـادر... ومن فقط بگویم جانم؟ بعد در آغوشم آرام بگیری فقط درخون غلطیدن نیست🚫 شهادت🌷 هنگامی رخ میدهدکه اززخمِ کنایه دیگران بگیرد💔 و همان اشکیست که ازآه دلت جاری میشود😢 وآن هنگام که به دنبال راهی برای هستند تواینجا هرروز یادشهیدان وپدران ومادران شهیدان @khadem_koolebar
خواهر از سختی سال‌های انتظار و چشم انتظاری می‌گوید که تمام این سال‌ها منتظر خبری از بود. می‌گوید : این سال‌های انتظاری خیلی سخت گذشت. تا در می‌زدند در را به امید خبری از باز می‌کرد. که در محل ما نامه می‌آورد دیگر به کوچه ما نیامد ، چون هر بار که او می‌آمد به کوچه رفته و می‌گفت : « داخل نامه‌ها را ببینید شاید من نامه فرستاده باشد » هم نگاه می‌کرد و می‌گفت : « مادر من چیزی ندارم » آخر رفته بود از مأموریت در آن محل داده بود و گفته بود من را در کوچه این نفرستید، من طاقت ندارم . این می‌آید به امید خبری جلوی موتور من و از حال می‌رود و من هم حالم بد می‌شود . ✉️ روز جهانی پست گرامی باد @khadem_koolebar