eitaa logo
"خادمین سرزمین ملائک"
4.5هزار دنبال‌کننده
4.1هزار عکس
1.9هزار ویدیو
37 فایل
پـدرم گـفـت اگـر خادم ایـن خانہ شـوی🍂 همہ ے،زنـدگـےوآخـرتت تضـمـین است(💚) اینجــا از خـــادمــۍ تاشهــادت،فاصله اے نــیست! ادمین @ya_mahdi65
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
. #بِسْمِ_الرَبِّ_الـحـُــسـَـیـْن💚🍃 . . . رسول خدا(ص): «هرکس مؤمنى را شاد کند، مرا شاد کرده و هرکس مرا شاد کند، خدا را شاد کرده است» . . 📚اصول ڪافی.ج۲.ص۱۸۸ . .5041_7210_6907_4608 به نام احسان عسکرزاده فراهانی . #ڪار_خیــر #بانیانِ_مردمی #آتش_بہ_اختیار #ڪودڪانِ_چشم_انتظار #مادرانُ_پدرانِ_شرمنده #جهاد_ادامـــہ_دارد #دست_بگیر_تا_دستت_بگیرند #پنجشنبه_هاے_امام_حسینے🍃 #خادمینِ_شهدا #شهیدگمنام #شهادت #خادم_الشهدا #اللهم_عجل_الولیک_الفرج #شهدای_گمنام #شهید_ابراهیم_هادی #خادم_الشهدا#امام_خمینی_ره #شهید_حجت_الله_رحیمی #خادم_الشهداء #خادم_الشهدا #خادمین_شهدا #خادمین_الشهداء #امام_خامنه_ای #شلمچه
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ساعتهای آخر ِمقــاومتِ بچه ها در کانال ،  بی سیــم چــی گــردانِ حنظلــه ، حــاج همــت را خــواســت . حـاجی آمــد پــای بیسیـــم ، صــدای ضعیــف و پــر از خش خش را از آن ســوی خــط شنیــدیــم کـــه میگــویــد ، بــاطــری بی سیــم دارد تمــام میشــود ! عــراقــی ها عـن قـریب مـا را خــلاص مــی کننـــد . مــن هــم خـــداحـافظی میکنــم. حـاج همـّـت کــه قــادر بــه شکستــن محــاصــره تیـپ هــای تــازه نـَـفَـس دشمــن نبــود ، همــانطــور کــه بــه پهنــای صـورت اشک می ریخـت ، گفــت : بـی سیــم را قــطع نکــن... حــرف بـزن.. هـر چــه دوســت داری بگــو ! فقــط تمـــاس خــودت را قطــع نکـــن ! صــدای بی سیــم چــی را شنیـــدم کــه مـی گفــت : ســلام مــا را بــه امــام بـرســانیـــد . از قــولِ مــا بــه امــام بگــوئیــد ؛ همـــانطــور کـه فــرمــوده بــودیــد ؛حسیــن وار مقــاومت کــردیــم ، مــانــدیــم و تــا آخــریــن نفــر جنگیدیــم... @khadem_koolehbar
#داستان_شهدا #شهید_ابراهیم_هادی باشگاه کشتی بودیم که یکی از بچه ها به ابراهیم گفت:ابرام جون تیپ و هیکلت خیلی جالب شده بود. توی راه که می اومدی دو تا دختر پشت سرت بودن و مرتب از تو حرف میزدند. شلوار و پیرهن شیک که پوشیدی،ساک ورزشی هم که دستت گرفتی، کاملا معلومه ورزشکاری! ابراهیم خیلی ناراحت شد... رفت توی فکر... ، اصلا توقع چنین چیزی را نداشت. جلسه بعد که ابراهیم را دیدم خنده ام گرفت؛ پیراهن بلند پوشیده بود و شلوار گشاد! به جای ساک ورزشی هم کیسه پلاستیکی دست گرفته بود، تیپش به هر آدمی میخورد غیر از کشتی گیر. بچه ها میگفتند: تو دیگه چجور آدمی هستی! ما باشگاه میایم تا هیکل ورزشکاری پیدا کنیم. بعد هم لباس تنگ بپوشیم؛ اما تو با این هیکل قشنگ و رو فرم آخه این چه لباس هاییه که می پوشی⁉️ ابراهیم به این حرف ها اهمیت نمی داد و به بچه ها توصیه میکرد: ورزش اگه برای رضای خدا باشه، عبادته؛ به هر نیت دیگه ای باشه فقط ضرر است. #کمیته_خادمین_شهدا_تهران_بزرگ @khadem_koolehbar
همیشه میگفت: زیباترین شهادت را مےخواهم! یڪ بار پرسیدم: شهادت خودش زیباست؛ زیباترین شهادت چگونه است؟! . در جواب گفت: زیباترین شهادت این است ڪه جنازه‌اے هم از انسان باقے نماند 🔶 @khadem_koolehbar
🍃🕊 بهش گفتم: ابرام جون،تیپ و خیلی جالب شده تو راه که میومدی دختر پشت سرت داشتنداز تو حرف می‌زدند. جلسه بعد رفتم تا ابراهیم را دیدم خندم گرفت. پیراهن بلند پوشیده بود و شلوارگشاد.....! و بجای ساک ورزشی داخل کیسه پلاستیکی ریخته بود. +ماکجا، شهدا کجا • • @khadem_koolehbar
‌يکبار به ابراهيم گفتم: داداش، اينهمــه پول از کجا مياري؟! از آموزش و پــرورش ماهي دو هزار تومان حقوق ميگيري، ولــي چند برابرش را براي ديگران خرج ميکني! 🌸نگاهي به صورتم انداخت و گفت: روزي رسان خداست. در اين برنامه ها من فقط وسيله‌ام. من از خدا خواستم هيچوقت جيبم خالي نماند. خدا هم از جایی که فکرش را نميکنم اسباب خير را برايم فراهم ميکند. 🍃 🍃 • • @khadem_koolehbar
🌹 •| از کتاب |•🌹 • 🌷گاهی وقت ها با خودم میگویم: چه میشود که شهیدی مانند اینقدر محبوب شود که کتابش بیش از یک میلیون و دویست هزار نسخه چاپ شود؟! 🌷خدای خوب ابراهیم جوابم را می دهد که اگر بنده خوبی باشی محبتت را در دل مردم می اندازم همانطور که محبت موسی را در دل فرعون انداختم. 🌷محبت دست . من و تو کاره ای نیستیم. ما فقط برای او باشیم، آن موقع خدا جبران می کند. * إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ سَيَجْعَلُ لَهُمُ الرَّحْمَٰنُ وُدًّا * (به یقین کسانی که ایمان آورده و کارهای شایسته انجام داده اند، به زودی خداوند رحمان محبتی برای آنان در دلها قرار می دهد!) (مریم۹۶) 📚 خدای خوب ابراهیم • • @khadem_koolehbar
『هۍنگاهت‌بڪنم! گم‌بشوم‌دࢪچشمت؛ گم‌شدݩ‌دࢪشبِ‌چشماݩ‌تۅ پیـداشـدݩ‌اسـت ...¡』 -ســلامٌ‌عـلی‌ابراهیـم- ••• @khadem_koolehbar
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
کانال کمیل محل عشق بازی شهدا با خداست کانال کمیل شبیه ترین نقطه به کربلاست کانال کمیل معطر به عطر چادر حاکی مادر شهداست کانال کمیل جایی است که ابراهیم با لب عطشان سر بر دامن مولا گذاشته است کانال کمیل میعادگاه و زیارت گاه عاشقان شهادت است کانال کمیل دارالشفای دردمندان است کانال کمیل ، کانال کمیل است و تا ابد کانال کمیل خواهد ماند و فرق نمی کند متعلق به چه کشوری باشد اگر روزی در پشت مرزهای ما نیز واقع شود خیل عظیمی ار عاشقان را خواهی دید که در صف دریافت ویزای کانال کمیل و زیارت این قطعه از بهشت لحظه شماری می کنند همچنان که هم اینک نیز بسیاری از دیگر کشور ها برای زیارت این خاک پاک رنج سفر را به جان می خرند تا کنون این خاک را سرمه چشمان خود کرده ای ؟؟ درنگ جایز نیست از همین امروز نیت زیارت کن توفیق این زیارت را از آقا ابراهیم بخواهیم ... @khadem_koolehbar
تو در طلبِ راه، شدی... و من در طلبِ نام، گمراه.. غافل بودم از اینکه؛ فاطمه(س)، میخرد... ••••♡ @khadem_koolehbar
به‌یکی‌از‌دوستاش‌گ‍‌ف‍‌‌ت‍‌‌م‍ جمله‌ای‌از‌ش‍‌‌ه‍‌ی‍‌د‌‌به‌یاد‌داری‍‌‌د‌؟! گفت‌:‌ی‍‌كبار‌که‌ج‍‌‌ل‍‌‌وی‌‍دوستانم‌قیافه‌گ‍‌‌رفته‌ب‍‌‌ودم‌ اب‍‌‌راه‍‌‌ی‍‌م‌‌ک‍‌‌نارم‌آمد‌و‌آرام‌گفت‌: نع‍‌‌متی‌که‌خ‍‌دا‌به‌تو‌داده‌ به‌رخ‌دی‍‌‌گران‌ن‍‌‌ک‍ش‌...! •••♡ @khadem_koolehbar
: قدر لحظات جواني خود را بدانيد و مواظب باشيد هرگز جز براي رضاي خدا كاري نكنيد. 🍃 : مشكلِ كارهاي ما اينه كه براي رضاي همه كار ميكنيم جز رضاي خدا! •••♥️ @khadem_koolehbar
•|❤️🕊|• همیشه میگفت: زیباترین را مےخواهم! . یڪ بار پرسیدم: شهادت خودش زیباست؛ زیباترین شهادت چگونه است؟! . در جواب گفت: زیباترین شهادت این است ڪه جنازه‌اے هم از انسان باقے نماند :) . . @khadem_koolehbar
توی کوچه بود. همش به آسمون نگاه میکرد و سرش رو پایین می انداخت. بهش گفتم داش ابرام چیزی شده؟ گفت: تا این موقع یکی از بندگان خدا به ما مراجعه میکرد و مشکلش رو حل میکردیم. میترسم کاری کرده باشم که خدا توفیق خدمت رو ازم گرفته باشه. 🌷 . . @khadem_koolehbar
ما با شما هستیم🌱 چند روز قبل و صبح روز میلاد حضرت زهراس بود. داشتم توی خیابان راه میرفتم. یکدفعه شخصی مرا صدا کرد و داد زد: مرتضی... برگشتم و دیدم که ابراهیم هادی است! چشمانم از تعجب گرد شد. دویدم و او را در آغوش گرفتم. نمی دانید چه حالی داشتم. بعد از سی و چند سال ابراهیم را می دیدم. گفتم: کجایی داش ابرام!؟ دستم را گرفت و با هم وارد یک باغ شدیم. چشمانم به اطراف مات و مبهوت شده بود. تمام باغ پر از گل های محمدی و رُز بود. بوی عطر عجیبی همه جا به مشام می‌رسید. رود بسیار زیبایی وسط باغ بود. اینقدر این باغ زیبا بود که نمی‌توانم با هیچیک از باغهایی که در دنیاست مقایسه کنم.... 🔅دستم در دست ابراهیم بود. در گوشه ای از باغ جلوی یک قصر نشستیم. گفتم: داش ابرام این باغ و قصر و... چند خریدی؟ گفت: مرتضی جون اینجا رو همینطوری به من هدیه دادند. بعد ادامه داد: راستی، فهمیدی ازدواج کردم. اینجا همینطوری به من زن دادند! بعد خانمش را صدا زد و گفت: خانم بیا، آقامرتضی اومده... بعد یک خانم با چادر سفید و چهره ای که شبیه نور بود آمد و کنار ابراهیم نشست. گفتم: راستی آقا ابراهیم، سی ساله ندیدمت. کجایی!؟ گفت: ما با شما هستیم. همیشه شما رو می بینیم و... بعد ادامه داد: مرتضی ناهار پیش ما بمون. گفتم: کار دارم باید برم. ابراهیم مرا بوسید و خداحافظی کردیم و یکباره از خواب پریدم. هنوز گرمی بوسه ابراهیم را بر صورتم حس میکردم. سحر میلاد مادر سادات حضرت زهراس در آخرین روز سال 95 بود. و من در حسرت فراق ابراهیم. او در چه بهشتی بود؟! من چرا ناهار را نماندم! 📢روایت: مرتضی پارساییان •••✨ @khadem_koolehbar
او طوری برخورد میکرد که گویی ازتمام رفاهیات دنیایی برخوردار است.گذران زندگی برای او که یتیم بزرگ شده سخت بود اما با کار در بازار، درآمد لازم را برای خودش کسب کرد. ✨ •••🍃 @khadem_koolehbar
(درس انفاق) "فقیری به مسجد آمده بود و کفش مناسبی نداشت، ابراهیم پیش او می رود وکفشهایش را به آن مرد هدیه می دهد. خودش در گرمای ظهر تابستان، با پای برهنه از مسجد تا خانه‌می رود! کتاب: خدای خوب ابراهیم •|🍃🕊|• @khadem_koolehbar
همه‌ چیز دست‌ خداست. تمام‌ مشکلات بشر به‌ خاطر دورے ازخداست. ما باید مطیع‌ محض‌ باشیم. هـر چـی‌ گفته‌ بـاید قبول‌ کنیم‌ خیر و صلاح‌ ما، در همین‌ است. •••|🌸 @khadem_koolehbar
یک‌نگاه‌شمابه‌من‌آموخت‌که‌درحرف‌زدن چشم‌هابیشترازحنجره‌هامیفهمند...): • • @khadem_koolehbar
از ابراهیم پرسیدم : آروزی شما شھادته درسته؟ خندید و گفت: شهادت ذره‌ای از آرزوی من است من میخواهم چیزی از من نماند مثل ارباب بی‌کفن قطعه‌ قطعه شوم اصلا دوست ندارم جنازه‌ام برگردد دلم میخواهد گمنام بمانم چون مادر سادات قبر ندارد،نمیخواهم مزار داشته باشیم ...💔 @khadem_koolehbar
باید اینقدر در راه خدا کار کنیم اینقدر در راه خدا فعالیت کنیم که وقتی خودش صلاح دید؛ پای کارنامه مارا امضا کند و شهید شویم! @khadem_koolehbar
┅═✼🍃🌷🍃✼═┅ 🔻شخصی در محله ابراهیم بود و برای این که پول خودش را به دست آورد خیلی خانواده اش را اذیت می کرد برای ترک این آقا خیلی تلاش کرد. وقتی دید که ترک نمی کند، به آن شخص گفت من پول مواد شما را می دهم به شرطی که دست از سر خانواده ات برداری و به همین خاطر خانواده او یک سال راحت بودند. 💶او وقتی مزد کار سخت خودش در بازار را می‌گرفت، قسمتی از آن پول را به جوان معتاد می داد تا خانواده اش را اذیت نکند! 🌻ابراهیم هر چه کرد برای رضای خداوند انجام داد و خدا هم این گونه او را در بین مردم بلند مرتبه کرد. این ماجرای ابراهیم بسیار عجیب بوده و در کمتر خاطرات شهیدی به چنین ماجرایی برخورد کرده ایم. @khadem_koolehbar
💌امام‌خامنه‌ای: شخصیتِ « شهید هادی » به قدری جاذبه دارد که آدم را مثلِ مغناطیس به خودش جذب می‌کند. @khadem_koolehbar
📸 🍃محال است به خنده‌اش نگاه کنی و حال دلت عوض نشود کلا فرق دارد حتی‌ خنده‌هایش...❤️ 🕊 @khadem_koolehbar