eitaa logo
خـادم الـشهدا 🇵🇸 .
994 دنبال‌کننده
4.7هزار عکس
1.8هزار ویدیو
85 فایل
﷽ • -سلا‌م‌برآن‌هایی‌که‌رفتندتا‌بمانند ونماندندتابمیرند . . .🌿(: ــــ امروزکار تجلیل از شهــدا وحفظ یاد گرامی این عزیزان یک فریضه است -حضرت‌آقـٰـا- ــــ جهت‌نظرات‌وپیشنهادات ➺ @shahidgomnam8 آیدی‌پیج اینستاگرام قرارگاه:👇👇 ➺ khadem_shohadajahrom
مشاهده در ایتا
دانلود
گرچه بام تو بلند است، ولی مرغ ِ دلم جز به بامت نپرد با همه بی بال و پری ... ♥️ @khadem_shohadajahrom
: هر چیزی و هر کاری که احساس می‌کنید انقلاب بدان نیاز دارد، آن را انجام بدهید. @khadem_shohadajahrom
خـادم الـشهدا 🇵🇸 .
#شهیده_محبوبه_افراز مشخصات شهید نام:محبوبه نام خانوادگی:افراز نام پدر:غلام تاریخ تولد:چهارشنبه, 08
🔻قسمت هشتم روزه حرام محبوبه محبوبه آن قدر به موازین دینی اش پایبند بود که علی رغم دوندگی و درس های سنگین پزشکی و رفتن به بیمارستان ، روزه ی مستحبی می¬گرفت. به یاد دارم که یک روز عید قربان بود و دور هم نشسته بودیم و غذا می-خوردیم که محبوبه از بیمارستان آمد. گفتم :" محبوبه بیا غذا بخور". گفت :"روزه ام".همه ی ما خندیدیم .گفت :"چرا می خندید؟" گفتیم :"برای اینکه روزه ی عید قربان حرام است ". گفت "راست می گویید؟" گفتیم :"والله" گفت: "پس می آیم غذا می خورم". اوایل انقلاب، از جهرم برای ما یک قابلمه رنگینک رسیده بود. و روی آن با دارچین نوشته شده بود، "درود بر خمینی". ما خیلی خوشحال شدیم. چون الان گفتن درود بر خمینی آسان است. در آن زمان، واقعا اگر کسی جرات می¬کرد چنین چیزی بنویسد، خیلی مهم بود. شب همان روز، محبوبه از پاریس زنگ زد و پرسید چه خبر؟ از آنجا که وقتی زنگ می زد، دلش می خواست از اوضاع ایران برایش بگویم، وقتی که گفت چه خبر؟ من هم این مسئله به یادم آمد و فکر کردم برایش تعریف کنم تا خوشحال شود. به همین دلیل به او گفتم محبوبه امروز یک قابلمه رنگینک از برای آمده، در آن را بازکردم دیدم نوشته شده "درود بر خمینی". پس از شنیدن این مسئله یک خرده عصبی و ناراحت شد و یک دفعه به من اعتراض کرد و گفت:"مردم با خونشان می نویسند درود بر خمینی، شما روی رنگینک می نویسید درود بر خمینی". @khadem_shohadajahrom
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 ترامپ گفته بلایی سر ایران میارم که تو تاریخ سابقه نداشته باشه!!!! 📌اقای ترامپ قمار باز... جمهوری اسلامی نمیخواهد.. نیروهای مسلح ایران نمیخواهد...خون شهید سلیمانی حریف شماست... بیا.. ما منتظریم... ما ملت شهادتیم.. 👤 امــین نیــــکْدِل @khadem_shohadajahrom
‌کسانے کھ برای هدایت دیگران تلاش کنند، بہ‌جای‌ِ مردن شهید می‌شوند :)♡ +استادپناهیان🌱 ⓙⓞⓘⓝ⇩ @khadem_shohadajahrom
👆به چهره ی زیبا و معصومش خوب نگاه کنید..😭 دیروز وقتی همه سرگرم روزمرگی و کار و خبرهای سیاسی بودیم..، سرباز علی بیرامی (فرزند پارس آباد مغان) حین خدمت در مرزهای آذربایجان غربی مظلومانه لب مرز توسّط گروهک های تروریستی به شهادت رسید.. برای امنیت من و تو.. برای وطن.. 👌 مدّعیان وطن پرستی، حتّی یک قطره خونشان، برای دفاع از میهن هزینه نمی کنند.. چه رسد به جانشان.. بنگرید مردان واقعی، چگونه شرافتمردانه و گمنام وقتی ما در هیاهوی خبر مرگ یک خواننده گم شده ایم و جنجال سیاسی میان همه مان غوغا می کند، مظلومانه و بی صدا برای دفاع از میهنمان جان میبازند.. @khadem_shohadajahrom
کاش‌نفسمون‌میذاشت یه‌جوری‌زندگے‌میکردیم کہ‌سال‌دیگہ‌همین‌موقع بہ‌مادرامون‌میگفتن ...؛ +مآدَرِشَهیدِه (:"💔 🕊 @khadem_shohadajahrom
*♡* به تنم درد "فراق" حرمت افتاده هوس گرمی آغوش ضریحت دارم🥺... 🆔 @khadem_shohadajahrom
خـادم الـشهدا 🇵🇸 .
#شهیده_محبوبه_افراز مشخصات شهید نام:محبوبه نام خانوادگی:افراز نام پدر:غلام تاریخ تولد:چهارشنبه, 08
🔻قسمت نهم مادرم اوایل سال 1356 فوت کرد و من تا سال 1357 که هنوز انقلاب به پیروزی نرسیده بود، خبر فوت ایشان را به محبوبه نداده بودم و هر دفعه که تلفن می کرد، می پرسید بی بی کجاست؟ می¬گفتم شیراز است. یک شب که پرسید بی بی کجاست ؟ گفتم :" محبوبه مرتب میپرسی بی بی کجاست؟ تحملش را داری برایت بگویم؟" گفت :"بله من خیلی مقاوم شده ام، برایم بگو". گفتم :" مادر در سال 1355 سکته کرد و یک طرف بدنش فلج شد. یک سال و نیم پرستاری اش را کردم. به بیمارستان بردم و یک ماه بستری اش کردم. او را به فیزیوتراپی می بردم و خودم آمپول هایش را می زدم". وقتی که این برنامه ها را برایش توضیح دادم، به خاطر مرگ مادرم زد زیر گریه گفتم :"به هرحال دنیا دنیا این طوری است و خدا خواسته ". گفت :" بی بی چه می گفت ؟" گفتم :"بی بی در 24 ساعت آخر عمرش در حال اغما بود ولی دو کلمه را مرتب تکرار می کرد، محبوب، نماز. محبوب، نماز" محبوبه خیلی ناراحت شد. چون دو ساله بود که پدرمان فوت کرد مادرم با یتیمی او را بزرگ کرده و به اینجا رسانده بود. ولی او در زمان بیماری و مرگ مادرش نبود که از او پرستاری کند. پس از صحبت از من خداحافظی کرد و دوباره نیم ساعت بعد زنگ زد و در حالی که خیلی ناراحت بود، گفت برای من حرف بزن. طبیعی است یک دختر تنها وقتی خبر مرگ را در غربت به او بدهند و کسی هم در کنار او نباشد که حتی تسلیتی به او بگوید، بسیار ناراحت می شود. روز بعد محبوبه به منزل خاله ام زنگ زده بود و پرسیده بود، قبر مادرم کدام قطعه است؟ خانواده ی خالم، نشانی قبر مادرم را در قطعه 13 بهشت زهرا به او داده بودند. سه یا چهار روز بعد ، خاله ام سر قبر مادرم در بهشت زهرا رفته بود. بعدا برایم تعریف کرد، سر قبر که رسیدیم دیدیم همان ساعت آب روی قبر ریخته شده است. مثل اینکه کسی پیش از ما آنجا بوده و وقتی دیده ما می آییم بلند شده رفته است. همان روز ساواک به خانه ی ما ریخت و دنبال محبوبه می¬گشت. گفتیم :محبوبه کجا بود؟ محبوبه سال 53 که از ایران رفته، ما دیگر او را ندیده ایم. والله بالله او را ندیده ایم. آن روز دختر دایی ما که دانشجو بود و از شهرستان به تهران آمده بود، در حمام بود. ساواکی ها که فکر می¬کردند محبوبه در حمام است، به طرف حمام رفتند و در راکوبیدند و مرتب می گفتند بیا بیرون. حمام ما در طبقه یدوم بود. به ساواکی ها گفتم :" شما اینجا ایستاده اید چطوری بیرون بیاید" شما پایین بروید تا ایشان بتواند از حمام بیرون بیاید .ساواکی ها را که پنج نفر بودند ، به زور پایین فرستادم و رفعت از حمام بیرون آمد.نگاه کردند دیدند که شکل محبوبه نیست، رفتند و همه جارا زیرو رو کردند و هرچه کتاب و نوار و دعای کمیل بود، برداشتندو بردند. بعد از این مسئله ، جلوی خانه ی ما یک ساواکی می¬ایستاد و بعضی اوقات هم در ماشینی که در گوشه ای پارک شده بود ، می نشست و مراقب منزل ما بود. تلفن ما هم کنترل بود وقتی که با تلفن صحبت می¬کردیم، متوجه می¬شدیم که کسی گوش می-کند، یا صحبت های ما درنوار ضبط می شود. پس از این ماجرا گفتیم محبوبه حتما به ایران آمده و سر قبر مادرم رفته و ساواک هم از این ماجرا با خبر شده است.آن روزها مرزها هم آزادتر شده بود و امکان داشت که محبوبه به ایران آمده باشد، ولی از ترس ساواک در ایران توقف نکرده بود. این ظن و گمان قوی است. ما از هر یک از اقوام پرسیدیم شما سر قبر مادرمان رفتید که همه جواب منفی دادند. دستور دستگیری محبوبه در ساواک شیراز موجود بود و بعد از پیروزی انقلاب به دست شهید سلیمی جهرمی و بعدها به منزل مادر خانم شهید سلیمی در تهران رسید، ولی به دست ما نرسید و ما خود آن را ندیدیم. @khadem_shohadajahrom
تو این روزا این کتاب حسابی کار راه بندازه... اونایی که نخوندن خواهش میکنم حتما بخونن اونایی هم که قبلا خوندن یه بار دیگه بخونن... یا فاطمه الزهرا ادرکنا 🔴 @khadem_shohadajahrom
قرارگاه‌خادم‌الشهدا‌جهرم.mp3
9.35M
🔊 🔻خدا محوری شاه کلید رفتار شهدا 🎙 روایتگر: حجت الاسلام والمسلمین رضا آبیار 🆔 @khadem_shohadajahrom
🔸باز خبر‌هایی در راه است.... 🔺 پیکر مطهر شهدای مدافع حرم؛ شهیدان رضا حاجی زاده، علی عابدینی، حسن رجایی فر و محمد بلباسی پس از سالها تفحص و به آغوش زادگاهشان باز خواهند گشت. شادی ارواح مطهر شهدا صلوات @khadem_shohadajahrom
حالـم بہ جز نگـــاهِ تـو بهتــر نمےشود يڪ روزبــدون‌ذڪرِحسيـــن‌ ســرنمےشود مےگریَم از براے حــرم رفتنــم حُسيــن نابــرده رنـــج گنـج مُيســَر نمےشود ‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎ ♥️ @khadem_shohadajahrom
خـادم الـشهدا 🇵🇸 .
#شهیده_محبوبه_افراز مشخصات شهید نام:محبوبه نام خانوادگی:افراز نام پدر:غلام تاریخ تولد:چهارشنبه, 08
🔻قسمت دهم همراه باشهید رجایی هر دو در مدرسه رفاه- که مرکز مبارزه بود-؛فعالیت می کردند. خواهرم رفعت مدیر و دبیر این مدرسه بود، من هم آن سال‌ها دبیر بودم. خواهر دیگرم دکتر محبوبه هم همزمان با تحصیل دررشته پزشکی، دبیر آنجا بود. شهید رجایی آن زمان از گردانندگان بزرگ مدرسه رفاه بود. فعالیت های مشترک داشتند، چون همه تحت تعقیب ساواک بودند و هر لحظه منتظر بودیم نیروهای ساواک وارد خانه شوند، همه را بگیرند و ببرند، شهید رجایی صبح های زود با منزل‌مان تلفنی تماس می گرفتند و از راه تلفن با خواهرم ارتباط برقرار می کردند. شهید رجایی پرس وجو می کرد که شب خانه‌مان امن بوده است یا نه و خبر سلامتی خودش را به خواهرم اطلاع می داد. آنها با رمزهایی که بین خودشان بود برنامه ریزی می کردند و خواهرم در تاریک روشن هوا از خانه بیرون می رفت و ساعت 9 شب برمی گشت.او روزنامه‌های خارجی می خواند و رادیوهای مخالف شاه را گوش می کرد. در این زمینه ها خواهرم با شهید رجایی ارتباط تنگاتنگی داشت. شهید رجایی، مسلمان و مبارزی تمام عیار و واقعی بود. @khadem_shohadajahrom
دلگیرم !! هرچہ میــدوم! بہ گرد پایتـان هم نمیرسم! مسئلہ یڪ سـربند و لباس خاڪے نیست! هواے دلـم از حد هشــدار گذشتہ! شہـــــدا یارے ام ڪنید ... 🖤 🆔 @khadem_shohadajahrom ┄┅═══✼🍃🌺🍃✼═══┅┄
هدایت شده از KHAMENEI.IR
📢 هم‌اکنون؛ سایت Khamenei.ir 🔻 فرمانده کل قوا در ارتباط تصویری با مراسم مشترک دانش‌آموختگی دانشجویان دانشگاه‌های افسری نیروهای مسلح: 🔹همه بدانند! علاج همه مشکلات در داخل کشور است ۹۹/۷/۲۱ 💻 @Khamenei_ir
🚨 عصر بود که از شناسایی اومد. انگار با خاک حمام کرده بود! از غذا پرسید؛ نداشتیم! یکی از بچه‌ها تندی رفت از شهر چند سیخ کوبیده گرفت. کوبیده‌ها رو که دید، گفت: "این چیه؟" بشقاب رو زد کنار و گفت: "هر چی بسیجی‌ها خوردن از همون بیار. نیست؟ نون خشک بیار!" @khadem_shohadajahrom
⭕️ ‏کاش فردا پیکر ‎ را از مقابل پاستور و بهارستان هم عبور دهند؛ شاید رگِ وجدانِ مسئولین تکانی بخورد؛ شاید یادشان بیاید که این شهدا برای تامینِ امنیتِ ملت جانشان را تقدیم کردند و الان نوبتِ مسئولین است که دست از این همه خیانت هاشون بردارند @khadem_shohadajahrom
امید آخر دل های بی قرار حسین مرا هزار امید است و هر هزار حسین به کوه امنیت و بندگی رسید سریع به کشتی تو هر آن کس که شد سوار حسین @khadem_shohadajahrom
ﻛﻪ ﺳﻠﻴﻤﺎﻧﻲ ﮔﻔﺖ : ﻣﻦ ﺑﺎ اﻳﺸﺎﻥ ﺩﻭﺳﺖ ﺑﻮﺩ... ☘🌹 وسعت دید عجیبی داشت .برای رزمندها می سوخت.یکی از روزها یک گوشه خلوت نشسته بود حال غریبی داشت تا آمدم حرف بزنم گفت : «چیزی به شروع عملیات نمونده ،بعد از عملیات هم دیگه منو نمی بینی ،کار من با دنیا تموم شده ،کار دنیا هم با من تموم شده!نه من دیگه با دنیا کار دارم نه دنیا بامن». درست چند روز بعد از عملیات کربلای 5 خبر شهادتش در تمام شهر پیچید. 🌷🌹🌷🌹 @khadem_shohadajahrom
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شهید حجت الاسلام مجید سلمانیان (از شهدای تازه تفحص شده خان طومار) قبل از شهادت بالاخره؛ خرابه نشین شام شدی @khadem_shohadajahrom