eitaa logo
خـادم الـشهدا 🇵🇸 .
909 دنبال‌کننده
4.6هزار عکس
1.7هزار ویدیو
82 فایل
﷽ • -سلا‌م‌برآن‌هایی‌که‌رفتندتا‌بمانند ونماندندتابمیرند . . .🌿(: ــــ امروزکار تجلیل از شهــدا وحفظ یاد گرامی این عزیزان یک فریضه است -حضرت‌آقـٰـا- ــــ جهت‌نظرات‌وپیشنهادات ➺ @shahidgomnam8 آیدی‌پیج اینستاگرام قرارگاه:👇👇 ➺ khadem_shohadajahrom
مشاهده در ایتا
دانلود
#سیره_شهدا #شهید_عبدالمهدی_مغفوری یه روز ظهر اومد خونه ، غذام سوخته بود خیلی ناراحت بودم اومد نشست سر سفره وقتی دید خیلی ناراحتم گفت اینها چیزی نیست که براش ناراحت باشی و غصه بخوری اگه یه وقت #نمازت قضا شد یا #غیبت کسی را کردی ناراحت باش که #معصیت و #نافرمانی خدا را انجام دادی ، پس نگران نباش #سردارشهید_عبدالمهدی_مغفوری #صلوات @khadem_shohdajahrom
توی درگیری ها خیلی سماجت می‌کرد. می ایستاد و با هر سلاحی که دم دستش بود، مبارزه می کرد؛ اما حاضر نبود عقب برگردد. می گفت: قسم خوردم هر جا دارم می جنگم، حتی یک سانتی متر پایم را عقب نگذارم که باعث دل خوشی عراقی ها بشوم. قسم خوردم بمانم تا آخرین قطره ی خونم بریزد! 🆔 @khadem_shohdajahrom
ابراهیم به تنها چیزی که فکر نمی کرد بود. می گفت روزی را خدا می رساند. پول مهم است. کاری هم که برای خدا باشد برکت دارد. ❤️ @khadem_shohdajahrom
فدایی حضرت زهرا (س) بود. از آنها که وجودشان با محبت مادر سادات گره خورده. حجت الاسلام علی سیفی برای رزمنده ها مداحی می کرد و از مادر سادت می‌ گفت. او شفا یافته امام رضا (ع) در مشهد بود. مرتب گردان خودش را عوض می ‌کرد تا کسی پی به روحیاتش نبرد. از کراماتش همین بس که قبل از هر عملیات ، به دوستانش دقیق می ‌گفت که چه کسانی شهید و چه کسانی... شهادت خودش را دقیق پیش بینی کرد. او روحانی و غواصی بود که خط شکن عملیات والفجر8 شد. خوابش را دیدند ، گفتند در برزخ کجایی و چه می‌کنی ؟! گفت ، نمی‌دانم ، هرجا حضرت زهرا (س) باشد ، همانجا هستم..... 📕 بیا مشهد @khadem_shohdajahrom
🖋 🔰 کاظم یک ثانیه هم بدون وضو نبود. حتی از خواب هم که بیدار می شد دوباره وضو می گرفت، بعد می خوابید. 🔰 دقت عمل در نماز و واجباتش تک بود، ما فقط استفاده می کردیم. 🔰 به ما می گفت، اگر خوب باشید دیدن امام عصر (ارواحنافداه) کار مشکلی نیست. پاک باشید، با وضو باشید، نماز اول وقت بخوانید... 📕 سه ماه رویایی 🌷 🍃🌹🍃🌹 @khadem_shohdajahrom
1_225266430.mp3
3.33M
🎧 شهید عبدالحمید دیالمه نماد و نمونه ای زیبا از یک دانشجوی با هویت ⚡️خواهشاً دانشجویان عضو کانال این پادکست را از دست ندهند. @khadem_shohdajahrom
ما شانه خالی کردیم و آنهـا هـنوز پلاک گردنشان است . 📎شھدا را یاد کنید با ذکر صلوات🌹 🆔 @khadem_shohadajahrom ┄┅═══✼🍃🌺🍃✼═══┅┄
🔹 | ✅ سلام بر ابراهیم ⚡️ عراقی زخمی روی زمین افتاده بود و آه و ناله می کرد. یکی از بچه ها اسلحه اش را مسلح کرد و به سمت جوان عراقی راه افتاد. 🗣 بیسیمچی عراقی مرتب می گفت: الامان الامان! 👀 ابراهیم ناخوداگاه داد زد: می خوای چیکار کنی؟! گفت: میخوام راحتش کنم. ابراهیم جواب داد: رفیق، تا وقتی تیراندازی می کردیم او دشمن ما بود، اما حالا که اومدیم بالای سرش، او ماست! بعد هم به سمت بیسیمچی عراقی آمد و او را از زمین بلند کرد و روی کولش گذاشت و حرکت کرد 🌁 همه با تعجب به رفتار نگاه می کردیم. یکی گفت: آقا ابرام، معلومه چی کار می کنی؟! از اینجا تا مواضع خودی سیزده کیلومتر باید توی کوه راه بریم. ابراهیم هم برگشت و گفت: این بدن قوی رو خدا برای همین روزها گذاشته! بعد به سمت کوه راه افتاد. 🆔 @khadem_shohadajahrom
می‌ گفت ، من برای کار در منزل طلبه ها و افراد مستحق پول نمی گیرم! در نجف روال زندگی هادی همین بود. یا درس می خواند یا برای افراد مستحق لوله کشی آب انجام میداد. یکبار گفتم ، آخه پسر این چه کاریه؟ تو پول بگیر ولی کمتر ، تو پس فردا به این پول احتیاج پیدا می‌کنی. نگاهی به چهره من انداخت و گفت ، حرفی که میزنم تا زنده ام نقل نکن. من هر زمان احتیاج به پول داشته باشم خود مولا مرا کمک می کند. یکبار از تهران زنگ زدند و پول می خواستند ، مادرم یک میلیون تومان پول می خواست. شب طبق معمول رفتم حرم حضرت امیر (ع) ، کنار ضریح بودم که یک نفر صدایم کرد و گفت ، این پاکت مال شماست. فکر کردم مربوط به حوزه است. وقتی برگشتم پاکت را باز کردم ، یک میلیون تومان پول داخل آن بود.... 📕 پسرک فلافل فروش 🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷 @khadem_shohadajahrom 🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷
رتبه اول دانشگاه تورنتوی کانادا را به دست آورده بود ، وقتی درسش تمام شد و برگشت ایران ، تصمیم گرفت برود جبهه ! گفتم ، شما تازه آمدی و ازدواج کردی ، یه مدت بمان بعد برو جبهه ، گفت ، نه مادر جان ، من پول این مملکت را در کانادا خرج کرده ام تا درسم تمام شود ، وظیفه ی شرعی ام اینه که ، برم جبهه و به اسلام و مردم خدمت کنم ... 📕 ستارگان خاکی ، ج22 🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷 ✅ @khadem_shohadajahrom
🌷شهیدعبدالحمید دیالمه....🍃 چند خانم رفتند جلو سوالاتشان را بپرسند در تمام مدت سرش بالا نیامد... نگاهش هم به زمین دوخته بود. خانم ها که رفتند، رفتم جلو گفتم: تو انقدر سرت پایینِ نگاه هم نمی اندازی به طرف که داره باهات حرف میزنه، اینا فکر نکنن تو خشک ومتعصبی و اثر حرفات کم بشه. 🌷گفت: "من نگاه نمیکنم تا خدا مرا نگاه کند"! @khadem_shohadajahrom
⭕️ فرمانده بود امابرای گرفتن غذا مثل بقیه رزمنده ها تو صف می ایستاد سرصف غذا جلویی ها به احترامش کنار میرفتند،میخواستند زودتر غذاشو بگیره اوهم ول میکرد و میرفت نوبتش هم که میرسید،آشپزها غذای بهتر براش می ریختند، اوهم متوجه میشد ومیداد به پشت سریش... کاش همه بودن! @khadem_shohadajahrom
🔻 🔅 محسن همیشه می گفت ، غرق دنیا شده را جام شهادت ندهند !! محسن چیزی زیباتر از دنیا را دید ، شهادت ، خدا و زیبایی را دیده بود که حاضر شد، دنیا را رها کند و برود... 📍مدافع حرم 🆔 @khadem_shohadajahrom
💠 🔹 شهید حسین‌ ولایتی فر: برای شهادت به قیافه مثبتت‌ نگاه‌ نمیکنن! به اون‌ دلت‌ نگاه‌ میکنن
🔰 | 🔻عبدالکریم اعتقاد داشت، «کار فقط باید برای خدا باشد. کاری که برای خدا باشد، انتظار پاسخش را نداریم. همین که خدا ببیند، کفایت می‌کند. نه دوست داریم کسی جبران نماید و نه به کسی بگوییم تا از آن آگاه شود.» عبدالکریم در منطقه، حتی به جزییات نیز توجه می‌کرد. 📍وقتی برای انجام عملیاتی مجبور می‌شدیم در منزل مردم سکونت یابیم، عبدالکریم روی فرش آن‌ها نمی‌خوابید و نماز نمی‌خواند. پس از عملیات نیز پیگیری می‌کرد تا صاحب آن خانه را پیدا کند و حلالیت بگیرد.» در سوریه وارد منزلی شدیم که حیواناتش از تشنگی در حال تلف شدن بودند. عبدالکریم مسیر بسیار طولانی را از آن منزل تا یافتن آب طی کرد تا برای حیوانات آب تهیه کند.
🔹عبدالکریم خادم‌الشهدایی بود که هیچ‌گاه در بند عکس و دوربین نبود. به واسطه شغل خود، بسیار به ماموریت می‌رفت و طی همین ماموریت‌ها برخی از دوستان و همکاران او به شهادت می‌رسیدند؛ شهدایی همچون شهید «خلیل عسکری»، شهید «مهدی مولانیا» و شهید «علی نظری». عبدالکریم تمام تلاش خود را می‌کرد تا برای زنده نگه‌داشتن یاد آن‌ها یادواره برگزار کند. طی مراسم نیز با لباس شخصی حاضر می‌شد و لباس نظامی خود را نمی‌پوشید. او می‌گفت، «من فقط برای خدا کار می‌کنم. دوست ندارم کسی اعمالم را ببیند.» 🔹به حضرت زهرا (س) و حضرت زینب (س) خیلی ارادت داشت. نام حضرت زهرا (س) که می‌آمد بند بند جوارح عبدالکریم گسسته و چشمانش بارانی می‌شد. عبدالکریم پرهیزگار @khadem_shohadajahrom