eitaa logo
خـادم الـشهدا 🇵🇸 .
1هزار دنبال‌کننده
4.7هزار عکس
1.8هزار ویدیو
85 فایل
﷽ • -سلا‌م‌برآن‌هایی‌که‌رفتندتا‌بمانند ونماندندتابمیرند . . .🌿(: ــــ امروزکار تجلیل از شهــدا وحفظ یاد گرامی این عزیزان یک فریضه است -حضرت‌آقـٰـا- ــــ جهت‌نظرات‌وپیشنهادات ➺ @shahidgomnam8 آیدی‌پیج اینستاگرام قرارگاه:👇👇 ➺ khadem_shohadajahrom
مشاهده در ایتا
دانلود
خـادم الـشهدا 🇵🇸 .
💠شهیدی که به احترام امام زمان عج زنده شد.. در پست بعدی بخونید👇 #شهید_احمد_خادم_الحسینی🌷 👉 join 👇 🌷
✍پاسدار شهيد احمد خادم الحسينى در سال ١٣٣٢ در شيراز متولد شد. در شهر در دوران دفاع مقدس به هنگام تشييع و تدفين شهدا رسم بر این بود که علماى برجسته شهر و ائمه جماعات دوشادوش مردم در مراسم شرکت مى کردند و در پایان مراسم تشييع، مسؤوليت شهدا را برعهده مى گرفتند. از نماینده و امام جمعه محترم شيراز شنيدم: «پس از عمليات بيت المقدس که منجر به فتح گردید عده اى از شهدایى را که در این عمليات به شهادت رسيده بودند به شيراز آوردند. زیادى از مردم در این مراسم تشييع حضور یافته بودند که در ميان آنها علماى شهر دیده مى شدند. اجساد مطهر شهدا در ميان حزن و اندوه فراوان مردم بر دستهاى آنان تا "دارالرحمه" شيراز تشييع گردید و پيكرهاى مطهر شهدا در آنار قبرهایى که از قبل آماده شده بود، قرار گرفت. در شيراز رسم بر این بود که علماى شهر بخصوص روحانيونى که از لحاظ سنى و موقعيت اجتماعى از دیگران ممتازتر بودند مسؤوليت تلقين شهدا را برعهده مى گرفتند. حجة الاسلام و المسلمين طوبائى از روحانيون شهر که امام جماعت مسجد کوشک عباسعلى شيراز بود براى من نقل مى کرد: شب قبل که براى نماز شب برخاستم مسائلى برایم پيش آمد که دانستم فردا با امری عجيب مواجه مى شوم. وقتى وارد قبر شدم تا تلقين شهيد مورد نظر را انجام دهم، به محض ورود به قبر در چهره شهيد حالت تبسمى احساس کردم و فهميدم با صحنه اى غير طبيعى روبرو هستم. وقتى خم شدم و تلقين شهيد را آغاز کردم، به محض اینكه به اسم مبارك امام (عج) رسيدم مشاهده کردم جان به بدن این شهيد مراجعت کرد، چون شهيد به احترام امام زمان(عج) سرش را خم کرد، به نحوى که سر او تا روى سينه خم شد و دوباره به حالت اوليه برگشت. 🌷 👉 join 👇 🌷 @khadem_shohdajahrom 🌷
•🖇♥️🌿• ــــــــ بخوانید از سید ابوالفضل اسلامی پور (: 🕊 کانال‌ایتا‌قرارگاه‌خادم‌الشهدا↓ ⌈🌙 @khadem_shohadajahrom
•🖇♥️🌿• ...🌱شهیدی که ، شهید صیادشیرازی درباره ایشان گفتند باید درجه های من را به او بدهند . . .(: کمال کیهان فرد 🕊 کانال‌ایتا‌قرارگاه‌خادم‌الشهدا↓ ⌈🌙 @khadem_shohadajahrom
•🖇♥️🌿• ...🌱فرزندم: هیچوقت بخاطر مقام و مال و ثروت به دیگران احترام نگذار . . . خلیل مطهرنیا 🕊 کانال‌ایتا‌قرارگاه‌خادم‌الشهدا↓ ⌈🌙 @khadem_shohadajahrom
•🖇♥️🌿• ...🌱ای همه‌چیزم به یادت هستم، به یادم باش که بدون تو،هیچ و پوچ خواهم بود . . . محمود ستوده 🕊 کانال‌ایتا‌قرارگاه‌خادم‌الشهدا↓ ⌈🌙 @khadem_shohadajahrom
خـادم الـشهدا 🇵🇸 .
❤️🌿🌥 به هم قول داده بودند ... من و حیدر علی طینوشی با تویوتا به سمت جبهه ولایت فقیه حرکت میکردیم..
.🌥 . . .🌱ادامه روایت، قصه دو رفیق بعد از خداحافظی با برادر جوانمرد ، حرکت کردیم. شب وقتی که به پشت خاکریز دشمن رسیدیم و دستور حمله صادر شد، حیدرعلی بر اثر ترکش از ناحیه ران زخمی شد و او را به عقب برگرداندند.. صبح به خطوط خودی برگشتیم که مطلع شدم ، حیدرعلی طینوشی در حین برگشت به عقب مجدداً بوسیله اصابت ترکش خمپاره به سر و سینه اش ابتدا مجروح و سپس شهید شد و پیکرش بین دو خاکریز خودی و دشمن به جا ماند... و پس از ۴ شب پیکر حیدرعلی و بیست شهید دیگر را به عقب برگرداندیم. صبح بعد از پایان عملیات برای رویت شهدا به سردخانه مراجعه کردم، اولین تابوت را که دیدم نام "مهدی جوانمرد" روی آن نوشته شده بود. اول شک کردم و پیش خودم با تعجب گفتم: برادر جوانمرد که در عملیات نبود! تابوت را باز کردم و پیکرش را دیدم،خود مهدی است!! از برادر (شهید) حاج موسی رضا زاده (تدارکات خط) نحوه شهادت او را جویا شدم، گفت: صبح وقتی که عملیات شما شروع شد، جوانمرد شروع کرد با 106 شلیک کردن که بعد از زدن چند گلوله، حدود ساعت ۵ یک خمپاره از سمت دشمن به کنار جیپ 106 خورد و مهدی شهید شد. جالب اینکه ساعت شهادت "مهدی جوانمرد" در ایستگاه ۷،دقیقاً همان ساعتی است که "حیدرعلی طینوشی" در جبهه ولایت فقیه به شهادت رسید.. ساعت ۵ صبح ۴ مرداد ماه ۱۳۶۰ در منطقه آبادان. شادی روح شهید طینوشی و جوانمرد صلوات 🍃 راوی: سردار دلاور اسلام ، فرمانده عملیات نیروی دریایی سپاه 🕊 @khadem_shohadajahrom
🌥❤️ پیش‌بینی شهــادت . . .🕊 در منطقــه ای در کردستان بودیـــم در حیــن عـــبور از آنــجا، غلامرضــا از حرکــت باز ایســتاد و گوشه ای نشســـت. ما ازاو جلو افتــادیم. ولی وقتی تاخــیر او طولانی شـد، نگرانـش شدیــم و به سویـش برگشتیــم. گوشه اِی نشــسته بود و اشــک می ریخــت... علــت را جویا شـــدیم. فکــر کردیم خدای ناکــرده اتفــاق ناگواری برای خانواده اش رخ داده اســـــت. وقتی اصـــرار مــا را دید، گفت: « من بزودی در همــین جــا شهـــید میشـــوم. این را در خــواب دیده ام.» … و همین اتفـــاق هـــم رخ داد ۲۸ ﻣﺮﺩاﺩ ۶۲ ﻭﻗﺘی اﺯ,ﻋﻤﻠﻴﺎﺕ ﺑﺮﻣﻴﮕﺸﺖ ﺩﺭﺳﺖ ﻫﻤﺎﻧﺠﺎﻳﻲ ﻛﻪ ﮔﻔﺘﻪ ﺑﻮﺩ ﻣﺎﺷﻴﻨﺶ ﺭﻭﻱ ﺗﻠﻪ اﻧﻔﺠﺎﺭی ﺩﺷﻤﻦ ﺭﻓﺖ و ﺁﺳﻤﺎﻧﻲ ﺷﺪ.. غلامرضا زارع @khadem_shohadajahrom
♥️🌿🕊 راوی برادر شهید: قرار بود بهنام در نیروی انتظامی رسمی شود. من نگرانش بودم، گفتم: «داداش، این شغل خیلی خطرناک است. برای چه می‌خواهی رسمی بشوی؟ من در شرکتی آشنا دارم. می‌توانم صحبت کنم آنجا استخدامت کنند. آن هم با بهترین مزایا و حقوق.» چهره بهنام از ناراحتی درهم شد. رو به من کرد و گفت: «من شغلم را دوست دارم. برای مردم کار می‌کنم. هیچ وقت خدمت به مردم را رها نمی‌کنم.» بهنام امیری 🕊 @khadem_shohadajahrom
...🪴 در گردان رزمی پادگان سپاه بودیم. روی یک تکه اسفنج روتختی میخوابیدیم. صبح که از خواب برخاستم ،فـرهاد ژولیده سیرت را دیـدم کــه صورتش کاملا خیس بود .مثل اینکه دوش گرفته باشد اما اشک پهنای صورتش را گــرفته بـــود فقط میگفت: من هم باید بروم . 😭 معلوم بود که در خواب خبر شهادت را به او داده بودند. همان روز بود کــــه در جـــــاده بوشهر توسط گروهــک منافقین خــوابش تعبیر و آسمانی شد....🌱 فرازی از وصیت‌نامه شهید: پدرومادر عزیز ودوستان گرامی‌ام‌سفارش می‌کنم دعا برای امام را فراموش نکنيد و کمـــک به فقـــرا و محـــــرومین همیشه در برنامه‌‌هایتان باشــــــد و ساده زیستی را در زندگی تان رعایت کنید. فرهاد ژولیده‌سیرت @khadem_shohadajahrom